بزرگداشت مقام اغتشاشگران! / برای فناوری تلسکوپ ایرانی هم به جام جهانی نرویم!؟
در این شماره از وبلاگ مشرق تحلیلی را خواهید خواند پیرامون چالش و زحمت بزرگی که رجالی همچون حجاریان و عبدی و تاجیک برای "تحریف حقیقت در ایران" متحمل شدهاند.
سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و اتفاقات کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. 7:30 هر روز با بسته ویژه خبری - تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
چطور توانستید نتیجه "جنبش مسالمتآمیز" بگیرید؟
بزرگداشت مقام اغتشاشگران!
تقی آزادارمکی، از جامعهشناسهای نزدیک به جریان چپ اخیراً در بخشی از یک مصاحبه که کانال تلگرامی امتداد آنرا منتشر کرد، در اشاره به اغتشاشات اخیر گفته است: من اسمش را با همه ویژگیهایی که دارد، جنبش اجتماعی زندگی میگذارم؛ جنبشی اجتماعی که محور آن «زندگی» است تا اعتراض، آشوب و به هم ریختن امور. به همین دلیل نیز زنان در اینجا اهمیتی مضاعف دارند، زنان و نیروهای دیگری که وابسته به زنان هستند مانند جوانان، مردان، افراد درون خانواده و... نکته دیگر نیز این است که این جنبش از خیابان به خانه آمده است و آن حرکتی که در خیابانها جریان دارد، در خانهها پی گرفته میشود و از آن حمایت میشود؛ حمایتی پنهان. مساله این جنبش براندازی، آشوب و خشونت نیست، بلکه این جنبش جویا و طالب تغییر برای زندگی بهتر است!
او همچنین تصریح میکند: شعار جنبش را نیز که بنگرید این امر مشهود است: «زن، زندگی، آزادی» و «مرد، میهن، آبادی». در کجای این شعارها میتوان بههمریختن بساط و فروپاشی نظام را دید؟ این شعارها به آزادی، رفاه، آبادانی، میهن و زن و مرد در کنار یکدیگر اشاره دارند.
ارمکی در بخش دیگری از این مصاحبه با بیان اینکه حکومت عادت کرده جنبش را اغتشاش بداند، زیرا نمیتواند مساله را مدیریت کند، میگوید: آن شعارهای تند را گروههای خاص حاشیهای سر میدهند که به این جمع پیوستهاند. وقتی جریانی اجتماعی شکل میگیرد، نمیتوان انتظار داشت خالص باقی بماند. گروههای دیگری نیز به آن اضافه میشوند که میتوانند مسیر حرکت آن را تغییر دهند، وجهه تخریبی به آن بدهند، آن را خشونتبار کنند و... امروزه این فرصت برای برخی ایجاد شده که این شعارهای خاص را بدهند، اما هسته مرکزی این جنبش، جریان اعتدالی ساماندهی حیات اجتماعی معطوف به زندگی است! [+]
*آقای ارمکی با این اظهارات نشان دادهاند که در جریان اغتشاشات اخیر یا در ایران نبودهاند و یا اگر هم بودهاند در جریان آتشها و قتلها و ویرانیها و پرچمسوزیها نبودهاند که اکنون به چنین حرکت ضد امنیتی میگویند: "جنبش"!
جالب است که در پی "فرماندهان کت و شلواری آشوب" که از چند صد اغتشاشگر با لفظ "مردم" یاد میکنند [1]؛ مشاهده میکنیم که آقای ارمکی هم در پیوست همین جریان به صحنه آمده و میگوید: "مساله این جنبش براندازی، آشوب و خشونت نیست"!
از شعارهای اغتشاشگران و اعترافات دستگیرشدگان که صراحتا حکایت از تلاش برای آشوب و قتل و خونریزی داشته، بگذریم...
واقعا امثال آقای ارمکی چطور توانستند حلقومهای بریده و پرچمهای سوخته و تیرهای خلاصی که به مأموران پلیس و بسیجیها زدند را ببیند و نتیجه بگیرند که مسئله اینان آشوب و خشونت نبوده؟
آیا یک رجل صاحبنظر و یک استاد دانشگاه باید به صرف چند شعار و هشتگ، مفتون شود و اینگونه به حمال الخطایای اغتشاشگران بدل شود؟
مسئله جالبتر اما سفیدنمایی از اغتشاش و توجیه خشونتهاست که ارمکی با گزارهی "وقتی جریانی اجتماعی شکل میگیرد، نمیتوان انتظار داشت خالص باقی بماند" آنرا مطرح میکند.
این گزاره ادعا شده در حالی است که اتفاقا در سایر کشورهای پیشرفته هرگز چنین بهانهای پذیرفته نیست و کسانی که قصد دارند مجوز اعتراض قانونی بگیرند بایستی متعهد شوند که هیچ حرکت سوء یا شعار ضد و یا حتی صدای بلندی از جانب آنان سر نخواهد زد. و اگر چنین شود پلیس مکلف به هر برخوردی خواهد بود.
این نکته باید برای افکار عمومی محل سوال باشد که این قبیل افراد چگونه مدعی ارتباط با دنیا و کپی برداری از روشهای حکومتهای دیگر هستند اما پای رعایت الزامات عقلانی و بایدهای قانونی که به میان میآید؛ آقایان بلافاصله از شهری خیالی در آسمانها سخن میگویند که هیچ عینیت خارجی و اینجهانی ندارد و سازوارههای آن نیز اساسا معقول نیست.
آقای ارمکی باید بدانند جمعیتی که به خیابان میآید اگر مجوز نداشته باشد اغتشاشگر است.
جمعیت مجوز دار نیز بایستی در صورت شنیدن اولین صدای بلندتر از حد مجاز یا شعار ساختارشکن؛ نه تنها افراد صاحبشعار را به پلیس معرفی کند بلکه سریعا تجمع را تعطیل یا مانع شعار دادن آن افراد شود.
تکلیف جمعیتهایی که علیه قانون کشور قیام میکنند و در میان آنها قمه بدست و مسلح و کلوخانداز جولان میدهد هم که روشن است...
***
برای فناوری تلسکوپ ایرانی هم به جام جهانی نرویم!؟
نشریه ساینس اخیراً در گزارشی پیرامون رصدخانه ملی ایران نوشت: در یک نقطه عطف بزرگ برای جامعه علمی ایران، ستارهشناسان در تهران اعلام کردند که رصدخانه ملی ایران (INO)، "اولین نور" را دیده است و تلسکوپ 3.4 متری کلاس جهانی که آینده آن تا سال گذشته نامعلوم به نظر میرسید اما هماکنون عملیاتی شده و نخستین تصاویر خود را به دست آورده است.
به گزارش ایسنا، "جری گیلمور"، ستارهشناس دانشگاه کمبریج و رئیس هیئت مشاوران بینالمللی رصدخانه ملی ایران، در این رابطه به ساینس گفته است که هیچکس در ایران قبلا کاری در این مقیاس انجام نداده بود.
او همچنین تصریح میکند: در مورد تصویر جدیدی که چند روز پیش گرفته شده است، گفت: وضوح این تصویر، بسیار بهتر از حد انتظار است.
ساینس میافزاید: در ساخت رصدخانه ملی ایران، ستارهشناسان این کشور باید بر موانعی غلبه میکردند که تعداد کمی از همکاران آنها در کشورهای دیگر با آنها مواجه هستند؛ از جمله تحریمهایی که واردات فناوری پیشرفته را محدود میکند و محدودیتهای ویزا که سفر آنها به خارج از کشور را محدود میسازد. - مثلا - گروه ایرانی، آینه شیشهای را از یک شرکت آلمانی خریداری کرد. سپس مهندسان رصدخانه ملی ایران باید میفهمیدند که چگونه همه اجزای دیگر را به تنهایی بسازند.
پروفسور "لورنزو زاگو" دیگر عضو هیئت مشاوران این طرح، در این رابطه به ساینس میگوید: آن چه من را شگفتزده میکند این است که محققان ایرانی این پروژه، دانشِ چگونگی ساخت سایر اجزا این تلسکوپ را به سرعت به دست آوردند. آنها سخت کار کردهاند.
ساینس در این گزارش همچنین به همردگی تلسکوپ رصدخانه ملی ایران با تلسکوپهای روز جهان نیز اشاره میکند.
رصدخانه ملی ایران، گنبد خود را برای پیمایش آسمان در 27 سپتامبر (5 مهرماه سال جاری) باز کرد و شب بعد، از "اِی آر پی 282" عکس گرفت که یک جفت کهکشان در فاصله 319 میلیون سال نوری از زمین است.[2]
*این قبیل موفقیتهای بزرگ برای ایران و ایرانی اول از همه موجب مسرت و افتخار است و در گام بعد بایستی برای همه ما یادآور این نکته باشد که این دستاوردهای هژمونیک در سایه "امنیت بیبدیل، اقتصاد پویا و حکمرانی مطلوب اسلامی" در ایران فراهم آمده است.
2 نکته راهبردی که بایستی هر دو در کانال "جهاد تبیین" در میان افکار عمومی منقح شود و بر اذهان نقش ببندد.
در اشاره به موفقیت غرورانگیز INO همچنین میتوان این طعنه را هم نسبت به شیطنت دشمنان ایران مطرح کرد که آیا اکنون قصد دارند همانند ماجرای دستیابی ایران به دانش هستهای، عبور از تحریمها، فناوری پیشرفته پهپادها و رادارها و... برای مردم ایران دردسر ایجاد کنند و مثلا اجازه ندهند که ایران در جام جهانی فوتبال حضور یابد؟
با یا بدون دردسر اما ایران اسلامی اکنون در لابهلای ستارهها حضور دارد و از بلندای کهکشانهای دور؛ تقلای دشمنان و خوشبختی دوستانش را زیر نظر دارد.
***
در قضیه هواپیمای اوکراینی اگرچه با گذشت 3 روز ولی آیا حقیقت بیان داشته نشد!؟
زحمت حجاریان و عبدی و تاجیک برای تحریف حقیقت در ایران
عباس عبدی، از تئوریسینهای اصلاحطلب و از توجیهکنندگان آشوبهای اخیر؛ در بخشی از یک مصاحبه ویدئویی با اعتمادآنلاین اظهار کرده است:
" در ایرانِ امروز آنچه وجود ندارد حقیقت است. یعنی هیچ ابزاری برای رسیدن به حقیقت وجود ندارد و این جامعه را نابود میکند. زندگی در تاریکی محض است. حکومت میگوید چیزی که من میگویم حقیقت است، برای چه آن چه تو میگویی حقیقت است؟ اصلاً چه کسی گفته آن چه تو میگویی حقیقت است؟ خب بقیه هم دارند برای خودشان حقیقت دیگری تعریف میکنند. بنیان جامعه روی این است که حداقل بتوانیم در حقیقت به بصیرتی برسیم که بفهمیم الان روز است یا شب. معیار ما چیست که الان بگویم شب است و شما بگویید روز است چه راهی وجود دارد. باید برویم بیرون ببینیم خورشید هست یا نه یا چیزی به این صورت. "[3]
*آقای عبدی در واقع آرزوی نامحققشان برای ایران و زنده بر گور کردن حقیقت را مطرح کردهاند که خب متأسفانه شاهد خلاف این رویه در ایران هستیم!
میتوان از عبدی پاسخ خواست که آیا در قضیه نظرسازیهای مؤسسه آینده در دهه 80؛ دست آخر حقیقت عیان نشد؟ و مردم با اعتراف شخص آقای عبدی نفهمیدند که با نظرسازی در جهت منافع آمریکا مواجه بودهاند و نه نظرسنجی علمی!؟
میتوان از عبدی پرسید که آیا در فتنه بزرگ سال 88 دست آخر حقیقت عیان نشد و یاران گرمابه و گلستان عبدی اذعان نکردند که ادعایشان پیرامون وقوع تقلب در انتخابات سال 88 دروغ بوده است؟
فتنه اقتصادی آبان 98 کدام جعبه سیاه یا حرف نگفته را دارد که عبدی مدعی مکتوم ماندن حقیقت است؟
در قضیه هواپیمای اوکراینی اگرچه با گذشت 3 روز ولی آیا حقیقت بیان داشته نشد و مسئولان امر بابت آن اتفاق تصادفی از مردم عذرخواهی نکردند و برای مقصرین پرونده تشکیل نشد؟
در واقع عبدی دروغی به بزرگی دروغ نماز نخواندن علی (ع) در منابر شام را گفته است و البته ما پیش از این هشدار داده بودیم که مواضع عبدی با مواضع خواص عوامزده شام در سال 40 هجری شباهت بسیار دارد و "تکرار تاریخ" هم که از بدیهیات است! [4]
حرف حق و قابل اثبات آنست که اتفاقا نظام جمهوری اسلامی ایران یکی از روراستترین حکومتهای جهان است و کتمان حقیقت در آن غیر ممکن و یا بسیار سخت است. کما اینکه رهبر معظم انقلاب نیز تصریح کردهاند که هیچ حرف در گوشی با مردم ندارند و این رویه در تمام طول سالهای زعامت پر افتخار ایشان قابل لمس و اثبات است.
از باب طعنه آنکه اتفاقا یکی از مشکلات امروز ایران اینست که حقیقتی که حکومت آنرا رواداری میکند از سوی کسانی مثل عباس عبدی و حجاریان و تاجیک و اذناب توییتری و تلگرامیشان به خشنترین وجه ممکن قلب میشود و از این کانال همواره حقیقتی جعلی و تقطیع شده روانه افکار عمومی میشود.
زحمت اصلی در ایران با جاعلان حقیقت است نه با حاملان حقیقت...
***
1_ mshrgh.ir/1424409
2_ isna.ir/xdMCgj
3_ mshrgh.ir/1427038
4_ mshrgh.ir/1427038