بعد از عاشورا چه اتفاقی افتاد؟/ تفاوت میان ارتداد فقهی و سیاسی
غلامی گفت: بعد از عاشورا اموی ها دنبال این بودند که کار اسلام را تمام کنند و درظاهراین اتفاق افتاد ولی درواقع اباعبدالله نهالی را کاشت که این نهال آرام آرام توانست یاد اسلام را زنده نگه دارد.
غلامی گفت: بعد از عاشورا اموی ها دنبال این بودند که کار اسلام را تمام کنند و درظاهراین اتفاق افتاد ولی درواقع اباعبدالله نهالی را کاشت که این نهال آرام آرام توانست یاد اسلام را زنده نگه دارد.
به گزارش خبرگزاری مهر، چهاردهمین قسمت از برنامه تلویزیونی سوره، فصل بنی امیه به موضوع سیره امام سجاد (ع) در برخورد با بنیامیه (پس از جنایت اموی) اختصاص داشت. میهمان این برنامه علی غلامی، پژوهشگر و استاد دانشگاه امام صادق (ع) بود.
دیانی بحث در این قسمت از برنامه را با این سوال آغاز کرد که پس از عاشورا چه اتفاقی برای امویان میافتد؟
غلامی گفت: یزید بعد از افشاگری حضرت زینب (ع) و امام سجاد (ع) اجازه داد که آنها در شام مجلس عزاداری برگزار کنند. ممکن است برخی فکر کنند که ورق برگشت اما آیا ورق برگشته مستدام شد یا نه؟ امام صادق (ع) فرمودند: بعد از اباعبدالله غیر از سه نفر همه برگشتند. واژه «ارتداد» در حدیثی که گفتم به این معنی است که کسی توحید یا نبوت را مستقیم یا غیرمستقیم انکار کند. بعد از پیامبر (ص)، ارتداد سیاسی اتفاق افتاد اما بعد از اباعبدالله (ص) ارتداد فقهی افتاد یعنی مردم از اسلام واقعی دور شدند. روایت دیگری از امام سجاد (ع) داریم که می فرمایند: ما در شرایطی هستیم که در کل مکه و مدینه 20 نفر دوستمان ندارند.
وی افزود: بنی امیه در آن زمان با خودشان فکر کردند، حسین بن علی (ع) را که کشتیم باقیمانده آنها هم که حضرت زینب العابدین (ع) است بعید است که زنده بماند اگر هم زنده بماند یا گوشه عزلت را میگزیند یا کاری میکند که آنوقت شهیدش میکنیم. برخی از مورخین میگویند، بعد ازعاشورا، جامعه اسلامی شبیه جامعه بعد از بعثت پیامبر (ص) شد و عقبگرد شدیدی داشت. بنابراین اینکه فکر کنیم بعد از عاشورا، ورق در جامعه اسلامی برگشت تصور غلطی است. بنابراین در گام اول، بنی امیه بعد از به شهادت رساندن امام حسین (ع) به آنچه که میخواسته رسیده است. گاهی میگویند یزید آدم نادانی بود ولی نادانی او به معنی نفهمی نبود اتفاقا بسیار باهوش بود. اموی ها به دنبال این بودند که کار اسلام را تمام کنند و در ظاهر این اتفاق افتاد ولی در واقع اباعبدالله نهالی را کاشت که این نهال آرام آرام توانست یاد امام حسین (ع) و دین اسلام را زنده نگه دارد.
استاد دانشگاه امام صادق (ع) ادامه داد: جریان اموی، جریان عقیدتی - سیاسی و منافق است. جریان سیاسیش اینگونه بود که قدرت سیاسی کسب کردند و به بهانه خونخواهی خلیفه سوم پایگاه سیاسی درست کردند. به جهت اعتقادی هم معاویه دستور داد که دو گروه، درباره مذمت امیرالمومنین (ع) و مدح خلفای اموی حدیث جعل کنند. این جریان در سه حوزه ادامه پیدا کرد؛ حوزه فرهنگی - اخلاقی، حوزه اعتقادی - کلامی و حوزه سیاسی. لذا امویان اختناقی در جامعه ایجاد کردند که هیچ کس جرات ندارد بپرسد که شما خلیفه هستی یا نیستی؟ من توصیه میکنم مخاطبان اولین خطبه یزید بعد از مرگ معاویه را بخوانند. خطبه، خطبه یک فرد آدم سالم و داناست نه احمق منتها یکسری اشتباهات محاسباتی داشت و قدرت اباعبدالله (ع) و خاندان او را درست محاسبه نکرد و به نصیحت پدرش گوش نداد که با خاندان اباعبدالله (ع) ملاحظه کند. از اواخر دوران خلیفه سوم، جریان انحطاط به خصوص در میان ثروتمندان آغاز شد. اگر کسی می خواهد چگونه اینهمه انحراف اتفاق افتاد خطبه اباعبدالله (ع) در منا را بخواند که گویی این خطبه امروز در سال 1400 در مصلای تهران خوانده شده است. ایشان برای در سراشیبی افتادن اجمعه شش دلیل می آورند که عبارتست از رعایت نکردن حق خدا، رسول و امام را رعایت نکردید، مال و جان در راه خدا ندادید، ملاحظه قوم و خویشی کردید. بنابراین انحطاط در جامعه را نتیجه رفتار عالمان دین میداند.
غلامی اضافه کرد: در چنین جامعه منحطی، امام سجاد (ع) چه کردند؟ واقعه حره که جریان شورش مردم مدینه است به بدترین شکل سرکوب شد و 400 نفر از زنان اموی که در جریان این جنگ نگران بودند به امام سجاد (ع) پناه بردند و حضرت ایشان را در یک باغ پناه داد. یعنی از اهالی بنی امیه که همه خاندان او را کشته بودند پناه داد. نمونه دیگر، نوع رفتار ایشان با مردم بود. اینکه وقتی میخواست حج برود با کاروان هایی میرفت که او را نشناسند و میگفت دوست دارم با این کاروان ها بروم که بتوانم خدمت کنم و خدمت کردن را دوست دارم. ایشان غلامان و کنیزان را میخریدند خانه میآوردند یکسال با انها بود و بعد آزادشان میکرد. قصدشان از این کار این بود که با اسلام، کربلا و خاندان امام حسین (ع) آشنا و بعدا مبلغ شوند و موفق هم شدند.
معاون اجتماعی و پیشگیری از وقوع جرم قوه قضائیه با اشاره به شرایط زندگی امروز مسئولان کشور گفت: ما امروز در دوگانهای افتادیم که اگر مسئولان بین مردم بروند، پوپولیسم و عوام گرا و اگر هم نروند متمول و از مردم گریز میشوند. در چنین دوگانه ای وظیفه من مدیر این است که نباید محاسبه کنم باید ببینم بینی و بین الله تکلیف و وظیفهم چیست؟
این استاد دانشگاه گفت: برای منحرف کردن جامعه اسلامی باید قرآن را کنار بزنی و اجازه ندهی که قرآن تفسیر شود. بعد از عاشورا بنیامیه، امام سجاد (ع) و مفسران قرآن را به حاشیه راندند و تفسیر غیر اصیل از قرآن رواج پیدا کرد. آنها می گفتند قرآن باشد ولی گونه ای تفسیر شود که برای ما خوب است. ما دو گونه تحریف داریم؛ یکی تحریف معقول و ساده که خطبه ها و روایات ها خیلی معمولی تحریف میشود و یک چیز دیگری از آنها در میآورد اما یک تحریف پیچیده هم داریم و آن هم اینگونه است که آنقدر جنبه ظلمانی عاشورا را بزرگ، برجسته و کاریکاتوری میشود که یکسری از بخش های اصلی این واقعه مغفول میماند. گاهی اوقات ما انقدر یک بخشی از واقعه را بزرگ میکنیم که اصل ماجرا یادمان میرود و اتفاق شکل کاریکاتوری به خود میگیرد. بعد از واقعه عاشورا کتابت حدیث ممنوع شد و انقدر این ممنوعیت تشدید شد که بنی امیه شروع به فقیهسازی میکند و به فردی به نام «زهری» میرسیم. بعد از ممنوعیت کتابت حدیث به جعل حدیث رسیدیم.
در ادامه این برنامه، که خبر درگذشت محمدرضا حکیمی منتشر شد، دیانی، درگذشت این عالم و فقیه و منادی عدالتخواهی را به رهبر معظم انقلاب اسلامی و همه مردم ایران تسلیت گفت.
غلامی هم درخصوص درگذشت حکیمی گفت: اینکه ایشان در این ایام بیمار شدند و از دنیا رفتند را بهانهای قرار میدهیم که خداوند ایشان را سرسفره امام سجاد (ع) متنعم کند. ایشان جزو افرادی بودند که بی ادعا و بی سروصدا کار میکردند. امیدوارم برکات آثار ایشان مثل «الحیاه» در طبقی از نور به روح ایشان برگردد.
وی سپس به بحث درباره بحث قبلی پرداخت و بیان کرد: امام سجاد (ع) در برابر این جریانات که میخواهد همه چیز را از بین ببرد چه کرد؟ ایشان شش تا کار کردند. تثبیت مرجعیت دینی خودشان و تربیت شاگردانی مثل سعیدبن مصیب، ابوحمزه ثمالی و...، دومین کارشان بیان روایات فقهی خودشان است و برخورد با فرق انحرافی. سومین کارشان استفاده از دعاست که صحیفه سجادیه حاصل این تلاش است. ایجاد شبکه ارتباطی چهارمین کاریست که انجام دادند. پنجمین کارشان، برخورد با عالمان درباریست و ششمین کارشان هم عبادت زیاد بود به طوریکه زینالعابدین نام میگیرند. من موقع آماده کردن این بحث داشتم فکر میکردم اگر زندگی امام سجاد (ع) سریال بشود نظر بسیاری از مردم حدود 180 درجه نسبت به ایشان تغییر میکند.
استاد دانشگاه امام صادق (ع) در ادامه برنامه به اقدامات بنی امیه پس از واقعه کربلا پرداخت و توضیح داد: اختناق در دوران پس از عاشورا بیشتر میشود چون دیگر کسی نیست که صدایش دربیاید. به طوریکه در زمان فردی به نام حجاج، او حدود 120 هزار نفر را گردن زد و وقتی از دنیا رفت 80 هزار نفر در زندان بودند. غیر از این اختناق، جریان هایی مثل حره، توابین، مختار و ابن زبیر راه انداختند. بعد از واقعه کربلا، خطبای اموی شروع به تضعیف و تبلیغ علیه بنی هاشم کردند تا آنها را تضعیف و تحقیر کنند. درکنار اینها شروع به تحمیق مردم هم کردند به طوریکه نگذارند مردم بفهمند که فرق میان حق و باطل چیست؟ قیام هایی مثل بن الحسن و بن الحسین باعث تشتت سیاسی میان شیعیان شدند. امام سجاد (ع) در چنین تنگنایی زیارت و تربت کربلا را تاکید میکرد.
دیانی پرسید: شما همه اینها را ذیل مبارزات سیاسی میآورید؟
غلامی گفت: بله برای همین هم ما میگوئیم، هئیت محل اجتماع سیاسیون است. امام سجاد (ع) در ادامه کارهایی که برای زنده نگه داشتن جریان کربلا میکردند، به گریه روی آوردند. اشک مداومی که برای همه مردم و غلامان سوال شده بود که چقدر اشک می ریزید. در آن دوران قیام هایی اتفاق مثل حره و توابین داد و حضرت در مقابل همه این جریانات سکوت میکند و در کار آنها دخالت نمیکنند ولی این معنای انفعال و هیچ کاری نکردن نیست. ایشان با دعاهایشان به محمد و آل محمد سلام میفرستند و برای همین صحیفه سجادیه با صلوات برمحمد (ع) و آل محمد (ع) آغاز میشود.
این پژوهشگر دینی در پایان به چند رفتار و برخورد امام سجاد (ع) که در برابر برخی اتفاقات خیلی تند و تیز برخورد میکردند و موضع میگرفتند اشاره کرد و گفت: اینگونه نبوده که امام سجاد (ع) در برابر همه وقایع منفعل باشند، گوشه ای بنشینند و دعا بخوانند.