بکام، مسی و MLS و نئولیبرالیسم
اگر نئولیبرالیسم پدیدهای است که در بریتانیا و آمریکای پس از ظهور تاچر و ریگان پدید آمده، کسانی که مدعی تحقق نئولیبرالیسم در اقتصاد ایران اند، باید توضیح دهند کشوری که فوتبالش از فرق سر تا ناخن پا دولتی است، مدیریت و اقتصادش چطور میتواند نئولیبرالیستی باشد؟
عصر ایران؛ جمشید گیل - تیم اینترمیامی در لیگ برتر فوتبال ایالات متحده آمریکا در رتبه آخر جدول قرار دارد. اینترمیامی همان تیم دیوید بکام است که اکنون لیونل مسی را به عنوان کاپیتان در ترکیب خودش دارد و آینده امیدوار است.
لیگ برتر فوتبال آمریکا مثل برترین لیگ بسکتبال در این کشور (NBA) در دو گروه مجزا برگزار میشود که کنفرانس شرق و کنفرانس غرب نام دارند. عین لیگ قدس فوتبال ایران در دهه 1360 که در دو گروه برگزار میشد.
اینترمیامی در بین پانزده تیم کنفرانس شرق در رتبه پانزدهم قرار دارد. این تیم در 22 بازی گذشته، 5 برد داشته و 3 مساوی و 14 باخت. اینترمیامی 18 امتیاز دارد و سینسیناتی با 51 امتیاز در رتبه اول جدول کنفرانس شرقِ MLS جای دارد.
مسی تا کنون دو بار برای اینترمیامی به میدان رفته که بار اول در لیگزکاپ بود و بار دوم در MLS. لیگزکاپ مسابقاتی است که از امسال (2023) آغاز شده و تیمهای شرکتکننده در آن، باشگاههای حاضر در لیگ آمریکا و لیگ مکزیک هستند.
گل دیدنی مسی از روی ضربه ایستگاهی، در لیگزکاپ زده شد. در لیگ فوتبال آمریکا، مسی در بازی با آتلانتا یونایتد، دو گل زد و یک پاس گل داد و یک گل دیگر را هم پایهگذاری کرد. با درخشش او، اینترمیامی 4 بر صفر آتلانتا یونایتد را شکست داد.
نکته جالب این پیروزی این است که آتلانتا یونایتد تیم هفتم جدول کنفرانس شرق MLS است و 35 امتیاز دارد. اینترمیامی 8 بازی دیگر تا پایان فصل دارد. حتی اگر هشت بازیاش را ببرد، با 42 امتیاز نمیتواند صدرنشین کنفرانس شرق شود.
بنابراین بکام میداند که قهرمانی در لیگ آمریکا، رویایی است که شاید سال آینده محقق شود. تا پایان این فصل مسئله مهم این است که مسی در تیم جا بیفتد و سایر بازیکنان اینترمیامی بتوانند هماهنگ با او بازی کنند. اینکه مسی نبض بازی تیم باشد و سایر بازیکنان با او هماهنگ باشند، معنایش قهرمانی است. چه در لالیگا، چه در جام جهانی و چه در لیگ آمریکا.
در لیگ فوتبال آمریکا، هیچ تیمی راهیِ دسته پایینتر نمیشود. بنابراین دیوید بکام از این حیث نگرانی ندارد. اگرچه با حضور مسی، قطعا اینترمیامی از پایین جدول به میانه جدول خواهد رسید. ضمنا بکام میتواند به درخشش تیمش در لیگزکاپ هم امیدوار باشد.
نکته جالب دیگر درباره MLS این است که چند تیم کانادایی هم در این لیگ حضور دارند. در واقع MLS لیگ فوتبال آمریکا و کانادا است. البته از کانادا سه تیم در این لیگ حضور دارند. از 29 تیم MLS 26 تیم آمریکایی و 3 تیم کانادایی هستند.
با اینکه حضور مسی در فوتبال آمریکا بازتاب خبری گستردهای داشته و بکام نیز در سال 2007 با پیوستن به باشگاه لسآنجلس گالاکسی و در سال 2018 با تاسیس باشگاه اینترمیامی، توجه جهانی را به لیگ فوتبال آمریکا جلب کرد، ولی واقعیت این است که اکثریت مردم آمریکا، مثل اکثریت مردم چین، علاقه شدیدی به فوتبال ندارند.
شاید بسیاری از آمریکاییها و چینیها تماشاگر تلویزیونی مسابقات مهم دنیای فوتبال هم باشند، ولی اولا آنها شیفته فوتبال نیستند. فوتبال نه در آمریکا و نه در چین، ورزش اول نیست. بنابراین ممکن است مسی هم مثل پله نتواند تحولی اساسی در میزان فوتبالدوستیِ جامعه آمریکا ایجاد کند.
ولی هر چه هست، بازیهای اینترمیامی با حضور مسی، آن قدر تماشاگر تلویزیونی خواهد داشت که تولید ثروت و گردش پول در فوتبال آمریکا بیشتر شود.
باشگاه اینتر میامی سال 2018 با پرداخت 25 میلیون دلار تأسیس شد و طی این 5 سال 255 میلیون دلار درآمد داشته است. حالا در حالی که تیم میامی افتخار خاصی در لیگ MLS کسب نکرده ارزش خودش را به 600 میلیون دلار رسانده است. اما با جذب لیونل مسی ارزش این باشگاه رشد چشمگیری کرده و از 600 میلیون دلار دست کم به یک میلیارد دلار رسیده است.
قطعا قهرمانیِ محتمل در فصل آینده MLS، ارزش باشگاه دیوید بکام را بیش از پیش خواهد کرد. این هم خودش هنری است که در جامعهای نه چندان فوتبالی، درآمد زیادی از فوتبال حاصل شود بار مالی فوتبال کشور بر دوش دولت نباشد.
بکام در کنار همسرش ویکتوریا، پس از گل زیبای مسی در اولین بازی اینترمیامی، احساساتی شد و اشک ریخت
سرمایهداریِ واقعی، تولید ثروت میکند و این یعنی رشد اشتغال و افزایش رفاه. برای تولید ثروت چشمگیر در فوتبال، به "ستارههای فوتبال" هم نیاز است. بکام و مسی به همین دلیل در فوتبال آمریکا حضور دارند. قبلا نیز پله و کرایف و بکنبائر چنین نقشی را در فوتبال این کشور ایفا میکردند.
د ر پایان ذکر نکتهای درباره کشور خودمان شاید بیمناسبت نباشد. در دهه اخیر مارکسیستهای وطنی مدام ادعا میکنند که ایران کنونی با سیاستهای نئولیبرالیستی اداره میشود. در بطلان این ادعا، میتوان فقط به فوتبال ایران نظر کرد.
اگر نئولیبرالیسم پدیدهای است که در بریتانیا و آمریکای پس از ظهور تاچر و ریگان پدید آمده، کسانی که مدعی تحقق نئولیبرالیسم در اقتصاد ایرانند، باید توضیح دهند کشوری که فوتبالش از فرق سر تا ناخن پا دولتی است، مدیریت و اقتصادش چطور میتواند نئولیبرالیستی باشد؟ آیا در آمریکا هم دولت خرج باشگاه دیوید بکام و هزینه خرید لیونل مسی را پرداخته است؟
کانال عصر ایران در تلگرام تماشاخانه