تاثیر پیامدهای اقتصادی و فرهنگی بر فرزندآوری
این نشست با حضور دکتر صادقی عضو هیأت علمی گروه جمعیت شناسی دانشگاه تهران، دکتر عرب، عضو کارگروه جمعیت مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی و کارشناس جمعیت و خانواده به عنوان کارشناس مجری و با حضور جمعی از کارشناسان و پژوهشگران عرصه جمعیت به صورت حضوری و مجازی، در استودیو فکرت قم برگزار شد.
در این گفتگو صادقی به تبیین رابطه اقتصاد و تحولات جمعیتی پرداخت. به اعتقاد وی، رابطهای دو سویه و کاملاً تعاملی بین مسائل اقتصادی و تغییرات جمعیتی کشور وجود دارد.
صادقی در تشریح تأثیر وضعیت اقتصادی بر تحولات جمعیتی گفت: یکی از پیش شرطهای فرهنگ ایرانی در ازدواج، شاغل بودن مرد است. وقتی اشتغال دچار مشکل میشود، جمعیت هم با چالش مواجه میشود؛ زیرا ازدواج به تأخیر افتاده و در نتیجه فرزندآوری نیز دچار بحران میشود.
این استاد دانشگاه افزود: بخشی از جمعیت کشور وارد آموزش عالی میشوند که مهارت آموزی در آن اتفاق نیفتاده و بازار کار ندارد. مشکل ما بیکاری جوانان است. امیدِ پیدا کردن کار هم کاهش پیدا کرده است. به همین دلیل مسأله ازدواج نیز دچار مشکل شده، در نتیجه فرزندآوری نیز کاهش یافته است. اینها منظومههایی هستند که با هم ارتباط دارند. به عنوان نمونه بیشتر بیکاری در غرب کشور است، بیشترین مهاجرت و عدم ازدواج نیز در همان منطقه وجود دارد؛ بنابراین متغیرهای اقتصادی، تأثیر زیادی در بحث جمعیت دارند. مهاجرت خودش بازار مبدأ و مقصد را بر هم میریزد.
صادقی ادامه داد: مشاغل قراردادی و نااطمینانی شغلی نیز یکی دیگر از عوامل تاثیرگذار در بحث اقتصادی است؛ به همین دلیل بسیاری از برنامهها از جمله ازدواج و فرزند منوط به ثبات شغلی شده است. بالا بودن هزینهها به ویژه در حوزه مسکن و تورم بیش از حد نیز در این میان نقشی تأثیرگذار دارد، این در حالی است که مشوقهای مالی دولت برای فرزندآوری بسیار کم و ناچیز است.
عضو هیئت علمی گروه جمعیتشناسی دانشگاه تهران، به تبیین تأثیر تحولات جمعیتی بر اقتصاد پرداخت و افزود: ایران در فرصت پنجره جمعیتی قرار دارد؛ جمعیت فعال کشور 70 درصد است. برخی کشورها، رشد جمعیت را مانع توسعه اقتصادی میدانند و معتقدند برای رسیدن به توسعه اقتصادی باید رشد جمعیت کاهش یابد. برخی نیز برعکس، رشد جمعیت را عامل توسعه اقتصادی میدانند و برخی نیز نگاه بیطرفی دارند. ابن خلدون اندیشمند بزرگ اسلامی معتقد بود که بحث جمعیت بالقوه برای اقتصاد خوب است، اما آنچه مهم است، کیفیت جامعه و ساختارهایی است که جامعه در آن رشد میکند. از سال 2000 به بعد، با توجه به تجربه رشد بالای اقتصادی آسیای شرقی که یک سوم آن به دلیل تحولات جمعیتی بود، این مطلب تقویت شد که رشد جمعیت تأثیر زیادی در توسعه اقتصادی دارد؛ البته برخی جوامع نیز نتوانستند از رشد جمعیت استفاده کنند.
محور دیگری که صادقی مطرح کرد، سالمندی جمعیت بود که در این رابطه گفت: کسانی که مستمری از دولت دارند یا متکی به ثروت هستند، مشکلات کمتری در این دوران دارند. الان امید به زندگی در بین سالمندان افزایش یافته است، لذا باید برای این دوران اندوخته داشته باشند. کشورهایی که فرصت پنجره جمعیت داشتند، از این فرصت استفاده کردند. اگر تعداد شاغلان کم شود و تعداد مستمریبگیران زیاد شود، صندوقها دچار مشکل میشوند. ایران هنوز وارد سالمندی نشده است، صندوقها گرفتار این چالش هستند.
وی در ادامه به بحث سالمندی سالم در برخی از کشورها اشاره کرد و گفت: نوع نگاه به سالمندی تغییر کرده و سالمندان به عنوان کارآفرین در جامعه حضور دارند و احساس موفقیت میکنند. نوع زیستن این سالمندان هم مهم است. زمانی شعار افزایش طول عمر بود، اما الان کیفیت زندگی مهم است. باید سبک زندگی سالمی داشته باشیم تا سالمندی سالمی داشته باشیم.
صادقی در ادامه به انتقاد از وزارت بهداشت در این رابطه پرداخت و گفت: وزارت بهداشت، تمرکز را بر درمان گذاشته است نه پیشگیری و یا اصلاح تغذیه و رفع استرس و نه ایجاد روابط سالم اجتماعی و معنویت. رعایت این مسائل در طول زندگی یک سبک زندگی را رقم میزند که امید به زندگی سالم را افزایش میدهد. کشورهایی که این سیاست را در پیش گرفتهاند، نیاز چندانی به درمان ندارند. این سبک زندگی سالم باید فرهنگسازی شود.
این کارشناس حوزه جمعیت در ادامه بحث سالمندان یادآور شدند: یک بحث دیگر در مورد سالمندان حمایت اجتماعی و تکریم سالمندان است. خیلی مواقع بچهها در کنار پدر و مادر بوده و از آنها مواظبت میکنند و این خیلی خوب است. برخی از کشورها، سیاستشان در مورد مسکن چند وجهی است، یعنی اگر بچهها یک آپارتمان هم برای پدر و مادر در نزدیک خانه خود بخرند، وام دو برابر به آنها داده شده و سود بانکی هم نصف میشود. این حمایت اجتماعی بین نسلی است. نوه، تأثیر مثبت در کیفیت زندگی سالمندان دارد. خیلی از کشورها به دلیل افزایش امید به زندگی در آن کشورها، تلاش میکنند که سالمندان را بیشتر در بازار کار نگه دارند و اگر میخواهند بازنشسته کنند، این کار به تدریج صورت میگیرد.
صادقی در پاسخ به این سئوال که در شرایط فعلی که تمایل به فرزندآوری به دلیل شرایط بد اقتصادی کم شده، چه کسانی چه کاری باید بکنند،گفت: سیاستها باید مبتنی بر خواستههای مردم بوده و ناظر به موانعی باشد که مردم درگیر آنها هستند. ما چکار کنیم که خانواده تربیت شود؟ این قانون باید در همه سیاستها باشد، مادر بودنِ زن باید در قوانین دیده شود، ساعت کاری آنها باید کم باشد، نابرابری شغلی به نفع زن باید در قوانین وجود داشته باشد. در آموزش عالی بیشتر خانمها هستند و آنها ترجیح میدهند با کسانی ازدواج کنند که تحصیلات دانشگاهی داشته باشند و چون مردان با تحصیلات بالا کم است، شاهد عدم توازن در این باره هستیم. بنابراین قوانین باید به نفع مردم باشد و مردم احساس کنند که امر از بالا به پایین نیست. نکته دیگر، تداوم و پایداری این سیاستها است. اگر چنین نباشد، عدم اطمینان به سیاستها در مردم به وجود میآید. مشکل دیگر این است که سیاستها و برنامههای ما در مرحله اجرا ارزیابی نمیشوند. عامل دیگر، محیط هنجاری و فرهنگی است؛ هنجار فرزندآوری. در برخی کشورها مادران را تشویق میکنند تا فرزندان را پشت سر هم بیاورند، بعد سر کار برگردند. نیاز به گفتمانسازی و فرهنگسازی است.
وی در ادامه گفت: عوامل مختلفی میتواند درسیاستها و اجرا تأثیرگذار باشد. سیاستهای کلی جمعیت، یکی از جامعترین سیاستهای جمعیتی در جهان است که در سال 1393 نوشته شده است، ام ادر اجرا با چالشهای جدی مواجه است؛ مثلًا برنامه هفتم توسعه مبتنی بر این سیاستها نوشته نشده است. این سیاستها تبدیل به برنامه نشده و در نتیجه در مرحله اجرا دچار مشکل می شود.
صادقی در ادامه سخنانش با اشاره به اینکه مسائل اجتماعی، حلشان زمان بر است و باید مرحلهبندی شود، گفت: ابتدا باید سرعت تأخیر در ازدواج کاهش یابد. وجود یک سیاست و قانون، بهتر از نبودنش است. البته باید بعد از اجرا، ارزیابی و اصلاح شود. مثلاً در ژاپن بحران جمعیت، ناشی از مشکلات مالی نبود بلکه سیاستهای شغلی باعث بروز این مشکل شده بود؛ به همین دلیل دولت ژاپن، سیاستهای شغلی را اصلاح کرد. مشکل دیگر، نبود مهدکودکها در ادارات و بهویژه در شرکتهای غیردولتی بود؛ لذا دولت ژاپن این مشکل را هم حل کرد.
این استاد دانشگاه با تصریح بر اینکه باید بسته کاملی برای سیاستهای جمعیتی تهیه کرد تا همه افراد جامعه را در بر بگیرد، افزود: یکی از این موارد، کیفیت مهدکودکها و اعتماد مردم به آن است. رهبری هم چندین بار به مسئله مهدکودکها انتقاد کردند. یک بحث در مورد مهد کودکها، هزینههای بالای آن برای خانوادهها در شهرهای بزرگ است، لذا خانوادهها ترجیح میدهند فرزند کمتری بیاورند.
وی در پاسخ به این سؤال که برخی وقتها وضعیت اقتصادی خوب است، اما فرزندآوری نمیشود، گفت: ثروت اگر از سطحی مشخص رد شود، تبدیل به سبک زندگی خاصی میشود؛ از جمله فردگرایی، تجردگرایی که منجر به کاهش فرزندآوری میشود. به همین دلیل در مناطق مرفه تهران فرزندآوری کم است. ابن خلدون میگوید تجملگرایی و ثروت زیاد، هویت خانوادهگرایی را از بین میبرد و باعث کاهش جمعیت میشود.
عضو هیئت علمی گروه جمعیتشناسی دانشگاه تهران در جمعبندی صحبتهای خود گفت: دلایل کاهش فرزندآوری منحصر در اقتصاد نیست بلکه فرهنگ نیز تأثیر دارد. بدترین وضعیت زمانی است که کشوری همزمان دچار چالش اقتصادی و فرهنگی شود و کشور ما در چنین وضعیتی است.