ترامپ دوباره اروپا را دور زد!

نگرانی اصلی در بروکسل این است که ترامپ، با نگاهی ابزاری به جنگ اوکراین (صرفاً بهعنوان ابزاری برای کسب امتیاز در پروندههای داخلی آمریکا یا چین)، ممکن است به معاملهای با پوتین دست یابد که به سادگی میتواند خطوط قرمز اروپا را زیر پا بگذارد.
گروه سیاسی خبرگزاری تسنیم- تحولات اخیر در عرصه ژئوپلیتیک اوکراین، بار دیگر محوریت و نفوذ دونالد ترامپ در سیاست خارجی آمریکا را، حتی در غیاب جایگاه رسمی، به نمایش گذاشته است. تماسهای تلفنی طولانیمدت و ناگهانی او با ولادیمیر پوتین و ولودیمیر زلنسکی، در حالیکه با گزارشهایی از «پیشرفتهای مهم» در مسیر آتشبس همراه شده است، موجی از اضطراب را در پایتختهای اروپایی برانگیخته است. این نگرانیها، که به برگزاری نشست اضطراری اعضای اروپایی ناتو انجامیده، ریشه در سابقه عملکرد ترامپ و تضاد بنیادین رویکرد او با ساختار امنیتی - سیاسی سنتی ناتو دارد.
اروپا، بهویژه کشورهای خط مقدم مانند لهستان و کشورهای حوزه بالتیک، همواره حامی یک موضع قاطع و یکپارچه در قبال تهاجم روسیه بودهاند. هرگونه تلاش برای برقراری صلح باید بر پایه بازگشت به مرزهای 1991 و خروج کامل نیروهای روسی صورت میگرفت. با این حال، رویکرد ترامپ همواره بر مبنای یک اصل بوده است: توافق با قدرتهای بزرگ، حتی اگر این توافق مستلزم نادیده گرفتن متحدان کوچکتر باشد.
تماسهای اخیر، بهویژه اگر منجر به پیشنهادهایی شود که در آن، آتشبس بر پایه واقعیتهای میدانی تثبیت شود (یعنی واگذاری بخشی از خاک اوکراین در ازای توقف درگیری)، دقیقاً همان سناریویی است که اروپا از آن وحشت دارد. در این چارچوب، ترامپ با کنار گذاشتن بروکراسی و قواعد توافقشده ناتو، مستقیماً وارد تعامل با دو طرف درگیر شده و در مقام یک میانجی قدرتمند ظاهر شده است؛ اقدامی که عملاً پاریس و برلین را از مرکزیت مذاکرات خارج میکند و معادلات امنیتی منطقه را به سمت یک معامله بزرگ دوجانبه (آمریکا - روسیه) سوق میدهد.
نگرانی اصلی در بروکسل این است که ترامپ، با نگاهی ابزاری به جنگ اوکراین (صرفاً بهعنوان ابزاری برای کسب امتیاز در پروندههای داخلی آمریکا یا چین)، ممکن است به معاملهای با پوتین دست یابد که به سادگی میتواند خطوط قرمز اروپا را زیر پا بگذارد. این معامله میتواند شامل موارد زیر باشد:
انجماد منازعه: پذیرش خطوط درگیری فعلی بهعنوان مرزهای موقت، که عملاً به روسیه اجازه میدهد بر منافع سرزمینی خود در جنوب و شرق اوکراین تسلط یابد.
کاهش تعهدات امنیتی: فشار برای کاهش تعهدات بلندمدت آمریکا به دفاع جمعی در اروپا، در ازای پذیرش آتشبس در اوکراین.
برای اروپا، این سناریو به منزله خیانت استراتژیک است. آنها میلیاردها دلار کمک نظامی ارسال کردهاند و اکنون بیم دارند که دستاوردهایشان در یک گفتگوی تلفنی چند ساعته ذوب شود، تنها به این دلیل که ترامپ نظم چندجانبهگرا را یک «ضعف» و تعامل مستقیم، هرچند پرخطر، را یک «قدرت» میبیند. نشست اضطراری ناتو، تلاش مستأصلانهای برای همسوکردن مجدد مواضع و ایجاد یک جبهه متحد در برابر هرگونه ابتکار عمل یکجانبه از سوی کاخ سفید آینده است تا اطمینان حاصل شود که هر توافقی، با رضایت کامل و نهصرفاً اطلاعرسانی به شرکای اروپایی صورت پذیرد.
این تحولات نشان میدهد که در غیاب ترامپ، اروپا باید همزمان دو جبهه را مدیریت کند: اول، جنگ علیه روسیه؛ و دوم، جنگ آشکارتر علیه نفوذ و تصمیمات غیرقابل پیشبینی واشنگتن که ثبات منطقه را تهدید میکند.