ترمیم ریسک سیاسی

تحولات اجتماعی، ثبات نسبی در بازارهای مالی و فعال شدن دوباره کسبوکارها، حاکی از بازگشت تدریجی به فعالیتهای اقتصادی پس از جنگ تحمیلی 12روزه ایران و اسرائیل است. با وجود نگرانی عمومی از احتمال تکرار درگیری، آرامش نسبی در بازار ارز و طلا و ثبات قیمت نفت، نشانههایی از فروکش کردن تنشها ارائه میدهد. همزمان، بازگشت سفرا و فعال شدن سفارتخانههای تروئیکای اروپایی در تهران نیز بهعنوان علامتی...
با گذشت حدود یکماه از پایان جنگ تحمیلی 12روزه، همچنان بسیاری از شهروندان کشور نگران وقوع مجدد درگیریهای نظامی میان اسرائیل و ایران بوده و این نگرانی با انتشار شایعههای مختلف تشدید میشود. میتوان گفت که احساس نگرانی در شرایطی که شفافیت اطلاعاتی کم بوده و اقتصاد در شرایط شکنندهای قرار دارد، طبیعی است. در چنین شرایطی شفافسازی درباره ابهامات و ارائه روایتهای معتبر و همچنین پاسخگویی درباره اخبار و پرسشهای ایجادشده در جامعه توسط دولت ضروری است.
نکته قابل توجه آن است که ایران در سالهای گذشته با چالشهای ساختاری نظیر ناترازی انرژی، کمبود آب و قیمتگذاری دولتی برای برخی از کالاها مواجه بوده است. تفکیک دلایل وقوع بحرانهای مختلف و ارائه راهکارهای شفاف توسط دولت میتواند این پیام را داشته باشد که این چالشها هرچند مهم هستند، اما بهتنهایی دلیلی برای وقوع جنگ محسوب نمیشوند. در واقع هرچند که احتمال وقوع جنگ صفر نیست، اما انتشار اخبار مرتبط با چالشهای ساختاری مذکور، دلیلی برای وقوع جنگ به شمار نمیرود. از سوی دیگر، جنگ تحمیلی12روزه هزینههای زیادی بهدلیل خسارات واردشده به زیرساختهای ایران و همچنین مناطق شهری اسرائیل به همراه داشته و نیاز به بازسازی این خسارات، با توجه به منابع مالی محدود، نقش بازدارندهای برای آغاز جنگ میان دو کشور دارد. در نهایت میتوان گفت که ارائه یک برنامه سیاستی جامع برای دوره پساجنگ و راهکارهای جلوگیری از وقوع تنشهای نظامی برای بازگشت آرامش روانی در جامعه ضروری است.
نتیجه رویکرد انکار چالشها
حدودا یک ماه از پایان جنگ ایران و اسرائیل گذشته است. با این حال همچنان بسیاری از شهروندان ایرانی نگران وقوع مجدد تنشهای نظامی میان 2کشور هستند. جنگ تحمیلی 12 روزه در 23 خردادماه با تجاوز اسرائیل به ایران آغاز شد و تداوم این درگیری تاثیر عمیقی بر افکار عمومی در ایران گذاشت. این جنگ زندگی روزمره بسیاری از مردم بهخصوص پایتختنشینان را مختل کرد و اقداماتی مانند قطع دسترسی به اینترنت آزاد موجب شد تا بسیاری از کسبوکارها با اختلال مواجه شوند. این مسائل موجب شد تا مردم نسبت به هرگونه تنش جدید و اخبار مرتبط به آن حساس باشند.
نکته قابل توجه آن است که در سالهای گذشته روابط ایران و اسرائیل مملو از خصومت و پیش از آغاز جنگ 12روزه سابقه درگیریهای مستقیم و غیرمستقیمی میان 2کشور وجود دارد. این سابقه باعث میشود مردم احتمال تکرار درگیری را دور از ذهن ندانند. اعلام رسمی وجود احتمالات زیاد برای آغاز مجدد درگیریهای نظامی میان ایران و اسرائیل توسط مقامات نظامی اسرائیل و برخی از تحلیلگران سیاسی در صدا و سیمای ایران، احساس ناامنی را تقویت میکند.
در چنین شرایطی مردم برای کسب اطلاعات، اخبار را از راههای مختلفی رسانههای رسمی، شبکههای اجتماعی و منابع بینالمللی دنبال میکنند. حساسیت موضوع جنگ نیز باعث شده است که شایعات درباره احتمال درگیری جدید به سرعت فراگیر شود. این شایعات که اغلب بدون پشتوانه معتبر هستند، بهدلیل نگرانی عمومی از تکرار جنگ، محبوبیت زیادی پیدا میکنند و چشمانداز مردم را تحت تاثیر قرار میدهد.
در دهههای گذشته کشور با چالشهای ساختاری و فزایندهای مانند ناترازی انرژی و کمبود آب مواجه بوده است. یکی از مسائلی که موجب شده است مردم به شایعات منتشرشده از طریق منابع نامعتبر توجه زیادی داشته باشند، رویکرد دولتها در زمینه آسیبشناسی، اطلاعرسانی، ارائه راهکار و در نهایت اقدام برای عبور از چالشها بوده است. برای مثال ناترازی برق و کمبود آب از جمله مسائل قابل پیشبینی و قابل پیشگیری بوده است.
در سالهای گذشته کارشناسان هر حوزه به صورت متعدد هشدارهایی مبنی بر وجود ناترازی و راهکارهای جلوگیری از رسیدن به نقطه کمبود را مطرح کردهاند. با این حال در اغلب موارد رویکرد دولتهای مختلف انکار مشکل و نادیده گرفتن صورت مساله، تجویز مسکن برای به تعویق انداختن تبعات ناشی از ناترازیها و در نهایت عدم اطلاعرسانی شفاف درباره کمبودها بوده است. قطعی های گسترده آب در تهران بدون اطلاعرسانی، عدم ارئه راهکار برای عبور از بحران آب در کشور و اکتفا به تشویق های شهروندان به صرفهجویی از جمله مصداقهای نوع مواجهه دولت در مواجهه با بحران است. این مساله در کنار وجود نگرانیهای جنگ موجب شده است هرگونه اقدام دولت مانند تعطیلیهای ناگهانی که بهدلیل کمبود آب و برق و برای کاهش مصرف صورت میگیرد، به سرنخی برای شایعات تبدیل شود.
واقعیتها و بازدارندهها
با وجود شایعات و نگرانیهای مختلف، بررسی کارشناسان نشان میدهد که با وجود صفر نبودن احتمال وقوع جنگ میان ایران و اسرائیل، بازدارندههای قابل توجهی نیز در این مسیر وجود دارد. هزینههای سنگین جنگ تحمیلی 12روزه همراه با خستگی جنگی و نیاز به بازسازی در 2 کشور، از عوامل کلیدی بازدارندگی مذکور هستند. به صورت کلی جنگ رویدادی پرهزینه است. حملات موشکی و پهپادی ایران به مناطق اسرائیل با خسارتهای اقتصادی زیادی همراه بوده است. علاوه بر این حملات غافلگیرانه اسرائیل به زیرساختهای نظامی ایران لطمه وارد کرده است. در واقع علاوهبر وجود هزینه های نظامی جنگ 12روزه برای 2کشور، جبران صدمات مذکور نیز به منابع مالی نیاز دارد. این در حالی است که منابع مالی اسرائیل بهدلیل سایر درگیریهای نظامی این کشور در منطقه محدود است. ایران نیز بهدلیل وجود تحریمهای اقتصادی در سالهای گذشته، با محدودیت منابع برای بازسازی خسارات ناشی مواجه است.
هرچند که تنشهای محدود همچنان محتمل است، این عوامل به همراه وجود فشارهای دیپلماتیک بینالمللی برای حفظ آتشبس تمایل به درگیری مستقیم را کاهش داده است. در نهایت میتوان گفت که با وجود نوسانات قابل توجه بازارهای داخلی، مانند بازار ارز و طلا در روزهای پس از آتشبس، در روزهای اخیر آرامشی بر این بازارها حاکم شده است. این مساله به همراه وجود ثبات نسبی قیمت نفت، احتمال وقوع درگیریهای نظامی، حداقل در کوتاهمدت را کاهش داده است.
در چنین شرایطی پرسشی که وجود دارد آن است که مردم ایران بیش از آنکه به پیشبینیهای مبتنی بر استدلالهای مبتنی بر واقعیت اعتماد داشته باشند، به شایعات و اخبار نامعتبر توجه دارند؟
نیاز به ارائه روایتهای معتبر و شفاف
یکی از ضروریترین گامها، شفافسازی کامل درباره ابهامات موجود و ارائه روایتی معتبر از سوی دولت است. مردم باید امکان آن را داشته باشند که پیش از وقوع بحرانها، از طریق رسانههای رسمی از واقعیت چالشهای موجود در کشور مطلع شوند و نیازی به پیگیری اطلاعات از منابع مختلف نداشته باشند. این شفافیت شامل بیان ریشههای مشکلات، میزان جدیت آنها و تبعات احتمالی میشود. تنها با داشتن یک روایت رسمی و قابل اعتماد، میتوان از سوءتعبیرها و دامن زدن به شایعات جلوگیری کرد و در مسیر بازسازی اعتماد عمومی گام برداشت.
علاوه بر این، هر چقدر که بحرانها به هم پیوسته باشند، باید به صورت مجزا و با راهکارهای تخصصی مورد بررسی قرار گیرند. ضروری است که دولت به جای رویکرد مُسکنگونه و مقطعی، برنامههای بلندمدت و پایداری را برای حل هر بحران داشته باشد. این برنامهها باید شامل اقدامات پیشگیرانه و همچنین راهکارهای عملی برای کاهش اثرات فعلی باشند.
همچنین در فضای فعلی کشور، پاسخگویی بهموقع و شفاف درباره اخبار و پرسشهای جامعه از اهمیت بالایی برخوردار است. تعطیلیهای ناگهانی، بدون اطلاعرسانی دقیق و اقناعکننده، تنها به گمانهزنیها و تشدید نگرانیها دامن میزند. دولت باید کانالهای ارتباطی فعالی برای پاسخگویی به دغدغههای مردم ایجاد کند و به شایعات، حتی پیش از گسترش آنها، بهصورت رسمی و مستدل واکنش نشان دهد.
در کنار مسائل داخلی، ارائه یک برنامه سیاستی جامع برای دوره پساجنگ و راهکارهای جلوگیری از وقوع تنشهای نظامی نیز ضروری است. دولت باید با شفافیت در سیاستهای منطقهای و بینالمللی خود، به مردم اطمینان دهد که تدابیر لازم برای حفظ صلح و امنیت اتخاذ شده است. این شفافیت و ارائه چشماندازی روشن از آینده، میتواند تا حد زیادی از نگرانیهای عمومی بکاهد و از دامن زدن به شایعات جلوگیری کند.