چهارشنبه 9 آبان 1403

ترومای مهرجو یی زیرپوست شهر

وب‌گاه دنیای اقتصاد مشاهده در مرجع
ترومای مهرجو یی زیرپوست شهر

تصویر هنرمندی مشهور که همراه همسرش در خانه باغ مصفایش در کرج سرگرم کارهای روزانه است و دختر جوانشان پیام داده در راه است و غذا چه داریم؟ ناگهان به چند دقیقه نرسیده مخدوش می‌شود و جایش را بدن‌های تکه‌تکه‌شده غرقه در خون می‌گیرد. تصاویر جنایت از روز 22مهرماه1402 مدام بازنشر می‌شوند. بسیاری از روان‌شناسان بر این باورند؛ مواجه‌شدن جامعه با قتل داریوش مهرجویی و همسرش ترومای جمعی است. جامعه‌شناسان...

فاطمه علی‌اصغر: کاردها به جان کارگردان «هامون» افتاد و وحیده محمدی‌فر همسرش. باغ بی‌برگی سایه افکند و تصاویر جنایت از روز 22 مهرماه 1402 مدام بازنشر شدند. بختک این سوال که «چه شده است؟» بر سر مردم افتاد. این روند تا پنج روز بعد ادامه داشت تا خبر از دستگیری قاتلان و انتشار فیلم «بازسازی جنایت» منتشر شد. فیلم‌سازی که از درد اجاره‌نشین‌ها گفت و ویرانی خانه‌ای پوسیده را به تصویر کشید با مرگش تبدیل به یک ترومای جمعی شد.

یاس ناشی از مرگ هنرمندی در جایگاه داریوش مهرجویی رفت زیر پوست شهر. جامعه‌شناسان و روان‌شناسان هشدار می‌دهند؛ تکانه‌های ناشی از ترومای جمعی، انگیزه را از انسان‌ها می‌گیرد و منزوی‌شان می‌کند و در نهایت یاس آدم‌ها را قابل کنترل می‌کند. از سوی دیگر تداوم این تروما اگر درمان نشود، افراد در معرض را به دام بیماری‌های روحی و جسمی می‌اندازد و حتی ممکن است با توجه به تکانه‌های مدامی که تجربه می‌کنیم در بلندمدت تمایل افراد را به انزوا و در نهایت به خودکشی افزایش دهد. در این شرایط چه باید کرد؟

سکانس یک: شیوع اختلالات روانی

روان‌پزشکان از شکل‌گیری پدیده‌ای در جامعه خبر می‌دهند به نام ترومای جمعی. این پدیده با نهادینه شدن خشم و فروریختن قبح خشونت و نحوه برخورد با این خشونت شکل می‌گیرد. در تعریف «ترومای جمعی» آمده است: «ترومای جمعی، نوعی فشار روانی است که بر افراد زیادی از یک جامعه یا فرهنگ آن جامعه تاثیر می‌گذارد. این حالت روانی در واکنش به یک آسیب تخریبگر مشترک در سطح جامعه روی می‌دهد. هر حادثه ناگواری که برای مردم یک جامعه روی می‌دهد، ممکن است به ترومای مشترک منتهی شود.»

بر اساس نتایج اعلام شده از سوی جامعه‌شناسان اجتماعی: «این نوع رویداد‌ها اغلب سیاست و احساسات ملی را عوض می‌کنند و حتی ممکن است بر تصمیمات شخصی افراد جامعه نظیر فرزندآوری تاثیر بگذارند. حمله‌های تروریستی، سقوط هواپیما یا غرق شدن کشتی، قحطی، جنگ و درگیری‌های نظامی، رکود اقتصادی، نسل‌کشی، بیماری‌های واگیردار و حوادث طبیعی مانند سیل و زلزله از جمله رخداد‌های منجر به ایجاد ترومای جمعی است. برای جامعه‌ای که رویداد تروماتیک را پشت سر می‌گذارد، دنیا دیگر آن جهان قبل نخواهد بود. کاهش اعتماد‌به‌نفس و بحران وجودی، افسردگی، استرس و اضطراب، ترویج بی‌اعتمادی، افزایش مصرف مشروبات الکلی و مواد مخدر از آسیب‌های روانی ناشی از ترومای مشترک است.» بسیاری از روان‌شناسان بر این باورند که مواجه شدن جامعه با کاردآجین‌شدن داریوش مهرجویی و همسرش یک نوع ترومای جمعی است.

تصویر هنرمندی مشهور که در خانه‌ای صمیمانه در خانه‌- باغ مصفایی در کرج که همراه همسرش مشغول کارهای روزانه است و دختر جوانشان پیام داده که در راه است و غذا چه داریم و... ناگهان چند دقیقه بعد مخدوش می‌شود و جایش را بدن‌های تکه‌تکه شده غرقه در خون می‌گیرد. غلامرضا حاجی حسین‌نژاد، روان‌شناس فرض را بر این می‌گیرد که مدام در معرض این تروماها هستیم. او مشکل اصلی را جامعه‌ای می‌داند که دارای فقر اطلاعات هستند و به «دنیای اقتصاد» می‌گوید: «در هر جامعه‌ای فقر اطلاعات، بستر رشد شایعه را فراهم می‌کند و هر فردی مجبور است از نظر جریان اطلاعات پناه ببرد به شایعات چون واقعیت را نمی‌داند. وقتی عدالت اطلاعات رعایت نمی‌شود، ما آرامش ذهن نداریم. وقتی من نمی‌دانم چه اتفاقاتی دوروبرم افتاده است، نمی‌توانم لحظه‌ای آرام و قرار داشته باشم.

در این مواقع منبع شایعه فراموش می‌شود. موج ایجاد می‌شود و افراد با اطلاعات بمباران می‌شوند.» او تاکید می‌کند که امروز جامعه ما داروهای آرامش‌بخش بسیاری مصرف می‌کند حتی بیشتر از مواد مخدر. این روان‌شناس پیشکسوت بسیاری از تصادفات را ناشی از همین به‌هم‌خوردگی آرامش روانی عنوان می‌کند: «در بیشتر تصادفات که در ایران هم کم نیست، فرد ممکن است که حضور فیزیکی داشته باشد، اما حضور ذهنی ندارد همین خود عامل مهمی در ایجاد تصادف است. از سوی دیگر اتفاقاتی همچون مساله مهرجویی باعث ایجاد دردهای مشترک می‌شوند. اطلاعات نامرئی انسان را به یاس می‌کشاند و در نهایت یاس باعث می‌شود ذهن انسان کنترل شود.»

احمدعلی نوربالا، روان‌پزشک سال گذشته در یک همایش سلامت اعلام کرده بود: «احساس ناامنی می‌تواند اختلالات روان را تشدید کند.» او با استناد به نتایج تحقیقات خود در دهه‌های 1370 و 1380 و 1390 اشاره کرد؛ نتایج آخرین تحقیق انجام شده در سال 1399 نشان داد که شیوع اختلالات روانی در کشور در مقایسه با نتیجه مطالعه مشابهی که در سال‌های 1392 و 1378 انجام داده، با اختلاف معناداری افزایش یافته و به عدد 29.7درصد رسیده که بی‌شک رخدادهای اخیر در آن بی‌تاثیر نیست.

سکانس دو: افزایش خودکشی

روان‌شناسان اجتماعی ترومای جمعی را ویرانگر می‌دانند و معتقدند؛ ضربه جمعی بیش از هر چیز به بحران معنا منجر می‌شود و رهاشدگی در خلأ. در نتیجه زندگی بدون معنا می‌شود. هراس روح انسانی که بدون معنا است را تسخیر می‌کند و آنچه رخ می‌دهد تکان‌دهنده است. حسن موسوی چلک، رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران به «دنیای اقتصاد» می‌گوید: «وقتی یک موضوعی اکثریت مردم را درگیر می‌کند مانند قتل مهرجویی، خودکشی کیومرث پوراحمد، زلزله، تصادف، جنگ و حتی مشکلات اقتصادی ابعاد مختلف سلامت انسان را تحت‌تاثیر قرار می‌دهد که خیلی مواقع مخرب و دردناک است. شنیده‌ایم بارها که بعد از دیدن این تصاویر فرد می‌گوید که حالم بد است.»

در این موارد به اعتقاد چلک افراد واکنش‌های مختلفی دارند. ممکن است که فرد خودش را کنار بکشد و در فعالیت‌های جمعی شرکت نکند و دچار اختلالات روانی همچون استرس و اضطراب شود. همه اینها عوارض تروماهایی از این دست است. سقوط هواپیما، سیل، زلزله و تصادف و همه حوادثی از این دست در مرحله نخست سلامت را تهدید می‌کند. دوم احساس ناامنی را افزایش می‌دهد و باعث ناکارآمدی می‌شود و انگیزه افراد برای زندگی را تحت‌تاثیر قرار می‌دهد. رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران می‌گوید: «بر اساس آمارهای رسمی، سال 96 در ایران حدود 4625 فوتی ناشی از اقدام به خودکشی ثبت رسمی شد. در سال 1400 اما تعداد این فوتی‌ها به 6244 نفر رسید. اگرچه آمار خودکشی در سال 1401 محرمانه است، اما می‌توانم بگویم که تعداد آنها بیشتر شد. به‌طور کلی روند فوتی‌های ناشی از اقدام به خودکشی در کشور افزایشی است.»

او بر این باور است که ما معمولا اثر تروماها را کوتاه‌مدت می‌بینیم، اما اثر حادثه سقوط هواپیما یا سیل و زلزله کوتاه‌مدت نیست. گاهی حتی این تروما محدود به جغرافیای سیاسی ایران نیست. جنگ‌ها و سیل‌ها و زلزله‌هایی هم که در کشورهای دیگر اتفاق می‌افتد روی ما تاثیر می‌گذارد. اتفاقی که برای مهرجویی افتاد فقط مربوط به خانواده او نمی‌شود و همه مردم ایران را درگیر می‌کند. همه ما در فضایی که او به قتل رسیده تنفس می‌کنیم. یک محاسبه سرانگشتی نشان می‌دهد که خبر «روایت تکان‌دهنده از قتل مهرجویی و همسرش» پس از یک ربع از بارگذاری در کانال خبر فوری بیش از 23‌هزار و اظهارات وکیل خانواده مهرجویی در مورد پرونده‌اش در 24‌ساعت نزدیک 80 هزار بازخورد در همین کانال داشته است. این فقط نمونه است که می‌توانیم آن را به میلیون‌ها کاربر فضای مجازی و رسانه‌های جمعی بسط دهیم.

چلک می‌گوید: «دیدن این تصاویر و فیلم‌ها و خواندن داستان این افراد و نمایش بازسازی صحنه جرم قتل مهرجویی، خودش آسیب‌زننده است. وقتی سر کسی را می‌برند انسان را وحشت‌زده می‌کند و بعد از آن انگیزه کار و زندگی را از آدم می‌گیرد.» این مددکار اجتماعی تروماها را در وهله اول آسیب‌زننده به جسم و روان انسان می‌داند در حالی که بیشتر انسان‌ها خبر از درگیری و آسیب‌زدن این دست تروماها را دارند در حالی که همه ما به شکل‌های مختلف درگیر تروماهای جمعی هستیم.

سکانس سه: دستان همدیگر را رها نکنیم

در زمانه‌ای هستیم که روزی بدون تروما نمی‌گذرد. هر روز درگیر اتفاقی می‌شویم و در هجوم اخبار و تصاویر بی‌پناه مانده‌ایم، در این شرایط چه باید کرد؟ مینا اورنگ، روان‌شناس می‌گوید: «ساختِ معنا برای حوادث تراژیک و حفظ آن به شکل‌گیری حسِ استمرار خود و ارتباط معنادار بین خود، دیگران و محیط کمک می‌کند. در روند خلق معنای جمعی برای ضربه‌های تراژیک بیش از هر چیز به گفت‌وگو و بده‌بستان کلامی نیاز است. جُستن صدای خود، گفتن، نوشتن، سهیم کردن دیگری از جمله مخاطب داخلی یا جامعه جهانی در رنج خود، نسل خود و مردم خود، با هر وسیله ممکن ازجمله هنر، ادبیات، فعالیت اجتماعی، رسانه‌های مجازی و فناوری روز، نه‌تنها احساس انزوای اجتماعی پس از ضربه جمعی را تضعیف می‌کند، بلکه احساس اثربخشی و کارآمدی را افزایش می‌دهد.» حسین‌نژاد به ما توصیه می‌کند که یادمان نرود اطلاعات نامرئی‌اند و ناخودآگاه رویمان تاثیر می‌گذارند.

چلک بر این باور است که باید در این مواقع بسیار مورد حمایت‌های جمعی قرار بگیریم، به هم کمک کنیم تا استرس و اضطراب‌مان را بتوانیم کم کنیم. کمتر در معرض خبرها قرار بگیریم و تروماها را رصد کنیم. مشاهدات او نشان می‌دهد که بسیاری از افراد تا ساعت دو شب در تختخواب هم اخبار را دنبال می‌کنند و به اشتراک می‌گذارند. حرف‌زدن در مورد این تروماها به‌شدت می‌تواند به افراد کمک کند. چلک تاکید می‌کند: «بحث بعدی خودمراقبتی است. مهارت خودمراقبتی می‌تواند کمک کند که ما زمین‌گیر نشویم و حالمان بهتر شود. در برنامه‌هایی که به صورت گروهی است، شرکت کنیم و دست به یکسری از خلاقیت‌ها بزنیم که سازگاری ما را با شرایط بیشتر کند. ما در دوران کرونا از این موارد را دیدیم. عده‌ای کارهای گروهی و بازی‌های گروهی در شبکه‌های اجتماعی را شکل دادند. ما باید شرایط را مدیریت کنیم.»

مساله اساسی که بسیار از سوی روان‌شناسان مطرح می‌شود این است که آستانه تحمل همه افراد به یک اندازه نیست و هر کسی نه در مقایسه با دیگران در مقایسه با حالت‌های خودش شرایط را در نظر بگیرد. توصیه چلک این است که بسیاری از افراد در مواقع گرفتاری به یک ترومای جمعی، غذا و آب نمی‌خورند، ورزش را تعطیل می‌کنند. این درحالی است که باید مدام به خودمان تذکر دهیم که ما می‌توانیم ادامه دهیم. برای سلامت روان از متخصصان کمک بگیریم و مشکل خود را پنهان نکنیم. چرا که پنهان کردن راه مقابله با تروما نیست. اکنون عصر فردیت است و عوامل و پیامدهای تروما در هر فرد شبیه فرد دیگری نیست.

یادمان نرود اگر به عوامل منفی ترومای جمعی توجه نکنیم هولناک می‌شود. ما باید با فعالیت‌های جمعی و گروهی به زندگی‌مان معنا دهیم. مینا اورنگ می‌گوید: «در شرایط ترومای جمعی من همچنان به زیست خود ادامه می‌دهم، اگرچه آسیب دیده‌ام و حتی شاید برای همیشه عوض شده باشم. تو همچنان به زیست خود ادامه می‌دهی، اگرچه بسیار دور و غیرقابل دسترس. اما «ما» دیگر به‌مثابه جفتی متصل یا شبکه سلولی مرتبط در بدنه جمعی بزرگ‌تر وجود ندارد.» پس باید دوباره بتوانیم «ما» ی جدید خود را بسازیم. تنها راه درمان ترومای جمعی، در کنار هم بودن و حمایت از همدیگر است. دست‌های یکدیگر را رها نکنیم.

--> اخبار مرتبط