تصحیح متون فارسی، یک فن طاقتفرسا است / عبورنکردن از یک کلمه نافهمیده، قرار مصحح با خود است
تهران - ایرنا - مصحح کتاب «احسن القصص» معتقد است: تصحیح متون فارسی، به عنوان یک فن طاقتفرسا، نیازمند دقت و حوصله بسیار است، مهمترین نکته در تصحیح متن، قول و قراری است که مصحح باید با خود بگذارد: اینکه تا کلمه، تعبیر یا جملهای را نفهمید از آن عبور نکند.
به گزارش خبرنگار کتاب ایرنا، احسن القصص، ترجمه فارسی کتابی است به همین نام یا با نام بحرالمحبه فی اسرار الموده منسوب به محمد یا احمد غزالی و مصحح کتاب حاضر احتمال انتساب آن به عبدالکریم قشیری را نیز پیش کشیده است. احسن القصص روایتی است تفسیری با رویکردی عرفانی از داستان حضرت یوسف (ع). از انشای فارسی آن چنین برمی آید که در نیمه دوم سده پنجم یا حداکثر در نیمه اول سده ششم ترجمه شده است.
نسخه عربی احسن القصصاین اثر با ترجمه علی نویدی ملاطی، جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی ایران در سال 1400 را دریافت کرد، وی متولد سال 1354 در ملاط است، مقطع ابتدایی و راهنمایی را در آنجا و دبیرستان را در دبیرستان ناوسروان اسماعیلی لنگرود به اتمام رساند و در سال 1372 در رشته زبان و ادبیات فارسی دانشگاه گیلان مشغول به تحصیل شد، مقطع کارشناسی ارشد را در دانشگاه شهید بهشتی گذراند اما به بیان خود او تا شروع مقطع دکتری سالها فاصله افتاد و اتمام دوره دکترا در دانشگاه بینالمللی قزوین از سال 1393 تا 1398 به طول انجامید.
میکروفیلم احسن القصصپایاننامه دکترای او تصحیح انتقادی مقدمه الادب زمخشری بوده است، او در طول این سالها در مراکزی چون انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی، مرکز بین المللی گفتوگوی تمدنها، مرکز اسناد دانشگاه آزاد اسلامی و بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه به کار ویرایش اشتغال داشته و در حال حاضر پژوهشگر فرهنگستان زبان و ادب فارسی است.
این کتاب از نخستین تصحیحهای انتقادی برای کتاب بحر المَحبَه فی اسرار المَوَدَه، به شمار می آید، علت انتخاب این اثر چه بود؟
یکی از دلمشغولیهایم در طول سالیان متمادی بررسی «فهرست میکروفیلمهای کتابخانه مرکزی و مرکز اسناد دانشگاه تهران» بوده است؛ مجموعه ای که استادان مبرزی چون استاد مجتبی مینوی برای دانشگاه تهران عکسبرداری کرده بودند و در سه جلد به چاپ رسیده بود. برایم بسیار عجیب بود که چرا این دستنویس به مانندِ بسیاری از دستنویس های کهن و باارزش دیگر هنوز به چاپ نرسیده یا تحقیقی درباره آن صورت نگرفته است. این دستنویس را از بخش خطی تهیه کردم و بعد از بررسی نهایی تصمیم گرفتم درباره آن بیشتر تحقیق کنم و نهایتاً به چاپ برسانم. نثر پاکیزه و دلکشِ احسن القصص و کهنگی زبان آن برایم بسیار جالب توجه بود. در واقع عمده انگیزه انتخاب این دستنویس برای چاپ این بود که دستنویس با همه قدمت و ارزشی که داشت به چاپ نرسیده و در فهرست ها و تحقیقات کمترین اشاره ای به آن نشده بود.
ناشناخته بودن مترجم روند تصحیح کتاب را سخت کرده است؟
ناشناس بودن مترجم تأثیر چندانی در سیر تصحیح کتاب نداشته و تنها سبب شد تا مصحح از اطلاع بر نام و نشان یک مترجم توانای زبان فارسی بیبهره بماند. از این جهت که اطلاع بر نام و احوال هر نویسنده و مترجم موجب غنای هرچه بیشترِ تاریخ ادبیات زبان فارسی است، مجهول ماندن نام و احوال مؤلفان و مترجمان از این منظر مایه تأسف است؛ چنانچه این تأسف بابتِ ناشناس ماندن مؤلفان تاریخ سیستان و حدود العالم و برخی دیگر از کتابها نیز برای دوستداران زبان فارسی وجود دارد.
به نظر شما تفاسیر عرفانی از قرآن، به درک مفاهیم عرفان کمک میکنند، یا دریافت پیام قرآن کریم را سادهتر میکنند؟
در واقع رسالت اصلی تفاسیر عرفانی همین ساده سازی مفاهیم قرآنی در ذهن مخاطب با استفاده از تمثیل ها و نقل داستانها و روایات است. در عین حال مفاهیم عرفانی نیز میتواند در این شرح و تفسیر قرآنی سادهتر و برای مخاطبان مفهومتر شود. در این داستان که تنها مختص تفسیر سوره یوسف است، از منظر عرفانی و اخلاقی به داستان پرداخته شده که به گمان من نتایج مورد نظر مؤلف حاصل شده است.
کتاب را به هوشنگ ابتهاج تقدیم کرده اید، علت آن چیست؟
به پاس احترام به شعر ابتهاج و تعلق خاطر او به شعر حافظ. ابتهاج با شعر حافظ زندگی کرده است. او این اشعار را چنان از صافی ضمیر خود گذرانده که درونی وجودش شده و در عمق جانش جای گرفته است. به این خاطر است که میبینیم از اشعارش رایحهای خوش از شعر حافظ به مشام خواننده میرسد.
اثر دیگر شما عجایب الدنیا ابن محدث تبریزی، در سی و هفتمین دوره کتاب سال، در سال 1398 نیز در میان نامزدها بوده است. تصحیح کتاب را از چه سالی آغاز کرده اید؟ چرا این شغل را برگزیدید؟
تصحیح متون فارسی را به عنوان یک فن طاقتفرسا که نیازمند دقت و حوصله بسیار است، از ابتدای دهه 80 آغاز کردهام. بدین منظور از همان سال های اولیه دهه هشتاد دستنویسهای متعددی را استنساخ کردهام که برایم تمرین بسیار خوبی بوده است. در این فن نیز - مانند بسیاری از فنون - باید بر اساس دقایق و ظرایف فن تصحیح متن تمرین و تکرار بسیار کرد تا مهارت لازم حاصل شود. بهترین راهنما در این کار، بهره گرفتن از دانش استادان متبحر در این فن یا استفاده از کتابهایی است که از سوی همین استادان تصحیح شدهاند؛ استادانی از نسل اول مصححین زبان فارسی چون علامه محمد قزوینی و استاد مجتبی مینوی. تصحیح متن مهارتی است که به تدریج و تدرج حاصل میشود.
موفقیت در این کار تنها زمانی حاصل میشود که محقق عاشق این کار باشد وگرنه زود مأیوس و ناامید میشود. در این کار باید با جزئیات فن تصحیح به خوبی آشنا شد و عملاً در تصحیح متن به کار بست. خواندن نقدهایی که روی متون تصحیح شده نوشته میشود نیز میتواند بسیار راهگشا باشد و مصحح را از ارتکاب خطاهای مشابه بازدارد. دیگر اینکه مصحح باید متون بسیاری را به مطالعه گیرد تا در کار تصحیح متن یاریگر او باشد و اما به گمان من، مهمترین نکته در تصحیح متن قول و قراری است که مصحح باید با خود بگذارد: اینکه تا کلمه، تعبیر یا جملهای را نفهمید از آن عبور نکند.
دیگر اینکه مصحح باید متون بسیاری را به مطالعه گیرد تا در کار تصحیح متن یاریگر او باشد و اما به گمان من، مهمترین نکته در تصحیح متن قول و قراری است که مصحح باید با خود بگذارد: اینکه تا کلمه، تعبیر یا جملهای را نفهمید از آن عبور نکند.
اگر نکتهای برای معرفی کتاب و حضرت عالی اهمیت دارد اما از نظر من دور مانده لطفا اضافه بفرمایید.
درباره اهمیت کتاب آنچه لازم بود در مقدمه کتاب ذکر کردهام. مطالعه پیوسته کتابهای کهن فارسی نه تنها برای علاقه مندان به متون کهن، بلکه برای آن دسته از نویسندگان معاصر که دوست دارند نثری پاکیزه، صحیح و روان داشته باشند از ضروریات است.