پنج‌شنبه 8 آذر 1403

تفاهم‌نامه ایران و چین موجب ثبات سیاسی طرفین است

خبرگزاری ایرنا مشاهده در مرجع
تفاهم‌نامه ایران و چین موجب ثبات سیاسی طرفین است

تهران - ایرنا - سفیر اسبق ایران در چین در نشست تخصصی پیرامون برنامه جامع همکاری 25 ساله ایران و چین گفت، جوسازی علیه تفاهم‌نامه ایران و چین ریشه در دو منبع خارجی دارد که از حدود 2 سال قبل تلاش‌هایی را آغاز کرده بودند، این در حالیست که سطح روابط ایران و چین ساده نبوده و در مناسبات بین‌المللی جایگاه ویژه‌ای دارد که هر دو طرف از آن منتفع می‌شوند.

نشست تخصصی «برنامه 25 ساله همکاری‌های تهران - پکن و چشم‌انداز مناسبات ایران و چین در دو دهه آینده»، با همت مجمع بین‌المللی اساتید مسلمان دانشگاه‌ها به صورت ویدیو کنفرانس و در روز دوشنبه با حضور تعدادی از سفرای سابق ایران و چین و اساتید دانشگاه‌های دو کشور برگزار شد. در این نشست10 نفر از اساتید دانشگاه‌های ایران و چین به همراه 2 سفیر اسبق ایران در چین و یک سفیر چین در ایران حضور داشتند. گزارش پیش‌رو به تفصیل اظهارات «سید محمد حسین ملائک» سفیر اسبق ایران در چین، اشاره دارد.

جوسازی بر علیه تفاهم‌نامه ایران و چین ریشه در دو منبع خارجی دارد

سید حسین ملائک با اشاره به سابقه روابط دو کشور گفت: ایران از 4 تیرماه که دولت تصویب پیش نویس تفاهم‌نامه 25 ساله با چین را علنی کرد، با انعکاس بسیار زیادی چه در داخل و چه در خارج روبرو بودیم. برگزاری این جلسه هم برای شفافیت و آگاهی رساندن بیشتر به جامعه بوده است. قطعا رابطه ایران و چین یک رابطه دو جانبه ساده نبوده و نیست که در جایگاه نظام بین‌الملل هم تعریف شده است. به عبارتی جایگاه ایران و چین در جهان یک جایگاه ویژه و تعریف شده است و نزدیکی بیشتر دو کشور فرآیند جدیدی را بوجود می‌آورد که این وضعیت می‌تواند نکات مثبت و منفی را برای تعدادی از افراد ایجاد نماید که واکنش‌ها به این موضوع هم طبیعی خواهد بود. باید توجه داشت که جایگاه این دوکشور متفاوت بوده و نزدیک شدن آن‌ها به یکدیگر، در نظام سیاسی جهان و منطقه بسیار با اهمیت است. این موضوع به حدی از اهمیت برخوردار است که افرادی از جمله آقای «پمپئو» وزیر امور خارجه آمریکا برای راه‌اندازی یک جو مخالفت در کشور، آن را به «ترکمانچای» دیگری برای ایران تشبیه کرد. لذا برای این‌که بتوان موضوع را بیشتر مورد بررسی قرار داد، یک تقسیم‌بندی از اظهارات مخالفین اجتناب‌ناپذیر است. بخش نخست ارزیابی از واکنش‌هایی است که در جامعه ایران بدان اشاره شده است. درواقع بخش عمده‌ای از این واکنش‌ها مبتنی بر شایعاتی است که «پترولیوم اکونومیست» یک و نیم سال قبل ایجاد کرد و بر اساس آن خانم «شیرین هانتر» یک مقاله بسیار عاطفی را مبنی بر واگذاری ایران به کشورهای خارجی نوشت. درواقع مابقی ماجرا براساس این اطلاعات غلطی بود که توسط این دو مرجع در داخل و خارج کشور ایجاد شد. این بحثی که در مورد نیروی نظامی حمایت کننده از سرمایه‌گذاری چین در ایران، یا امتیازهای بسیار زیاد برای چینی‌ها همه از جمله مواری است که با جوسازی این دو منبع به وجود آمده است. درواقع می‌توان گفت که در ایران بعد از انقلاب چه در سطح مدیران کلان و چه در سطح مدیران میانی و خرد هیچ‌گاه چنین سیاستی نبوده که بخواهند کوچکترین امتیازی را به کشورهای خارجی اعطا کنند.

دومین بخشی که من بدان اشاره خواهم داشت حضور نیروهای مخالف سیاسی در ایران و از مخالفان دولت هستند که چنین نظری را داده و به نظر من این رویکرد بیشتر از این بعد قابل ملاحظه است که، این افراد معتقدند اگر خودشان چنین کاری را انجام بدهند بسیار بهتر است. این دو واکنش نخست چندان اهمیتی در داخل کشور ندارند.

تفاهم‌نامه کنونی مسبوق به سابقه است

اما در نقطه دیگری به این موضوع بر می‌خوریم که احتیاجی به برقراری روابط خودمان با چین در یک دید جدید داریم. از نظر من نظام بین‌الملل بعد از تحولات 3 ساله هم‌آوردی چین و آمریکا در یک نقطه جدیدی قرار گرفته و نمی‌توان گفت روابط آمریکا و چین به عنوان عناصر اصلی نظام بین‌الملل، همانی است که در 4سال گذشته بود. یعنی این روابط از یک اعتماد کمتر و یک سختی بیشتر از یک نارسایی فراتر برخوردار شده و اجازه می‌دهد تا نظام بین‌الملل، یک نگاه دقیق‌تری به موضوع داشته باشند. این‌که چگونه می‌توانند شرایط خودشان را در وضعیت نوین بهبود ببخشند، موضوعی است که همه بدان توجه دارند. بنابراین باید از این زاویه به روابط ایران و چین توجه داشت. اما نکته مهمی که در مورد تفاهم‌نامه مطرح است، این است که وزارت امور خارجه متنی را که در فضای مجازی و در رابطه با این موضوع درحال گردش می‌باشد را تایید نکرده است. برداشتی که از این تفاهم‌نامه می‌شود داشت این است که این یک توصیفی از روابط دوجانبه است. بنده از سال 1376 تا 1380 مسئولیت روابط ایران و چین را در پکن بر عهده داشتم که در سال 1379 آقای «محمد هاشمی»، معاون اجرایی آقای رئیس‌جمهور، تفاهم‌نامه‌ای را تحت عنوان همکاری‌های اقتصادی دو کشور امضا کردند. آن تفاهم‌نامه با آن چیزی که هم‌اکنون در کانون توجهات قرار دارد، چندان تفاوتی ندارد. به عبارتی پتانسیل‌های دو کشور برای همکاری لیست شده و بر اساس آن پتانسیل‌ها ابراز امیدواری برای همکاری شده است.

مولفه اقتصادی قوی‌تر از مولفه سیاسی

تا سال 2000 روابط دو کشور، یک مولفه «سیاسی» بسیار قوی داشت و به همین دلیل طرف چینی مسئول در روابط ایران و چین، معاون نخست‌وزیر این کشور بود. اما از سال 2000 به بعد که چین وارد روابط «سازمان تجارت جهانی»(WTO) شد، ارزش روابط ایران و چین به یک ارزش تجاری مختصری کاهش پیدا کرد. به همین دلیل چین خواست که همکاری دو کشور در قالب «وزارت بازرگانی» دو کشور باشد. در سال 2006 و 2008 ما به موضوع بحران اقتصادی جهانی برخوردیم که در آن آمریکا و غرب در زمینه اقتصادی و روند توسعه بسیار عقب افتادند و چین بدون این‌که مشکل بزرگی در این زمینه داشته باشد، گام بزرگی را به جلو برداشت. به همین دلیل برای این‌که بتوانند از نقدینگی خودشان استفاده کنند در سال 2013 طرح معروف «یک جاده، یک کمربند» را مطرح کردند.

چین نیاز جدی سیاسی به ائتلاف با ایران دارد

نکته بعدی که در این قسمت وجود دارد این است که، بر اساس تفاهم‌نامه، ما بر اساس نیاز دولت خودمان با حمایت چین، وارد مذاکرات شدیم. به عنوان مثال در بخش انرژی یک تداومی از آن چیزی که در تفاهم‌نامه سال 1379 داشتیم مشاهده می‌شود. در این تفاهم‌نامه آمده است که: «امیدواریم که طرف چینی در رابطه با پول ناشی از خرید نفت از ایران تسهیلات بیشتری را به طرف ایرانی واگذار کند». نمود این امر این است که این تفاهم‌نامه در شرایط تحریمی نوشته شده، درحالی‌که اگر از زاویه تحولات نظام بین‌الملل وارد شویم، چین هم‌اکنون در شرایطی است که نیاز جدی سیاسی به ائتلاف با ایران دارد تا در کنار پاکستان قرار بگیرد، لذا تفاهم‌نامه بر اساس نیاز ما در شرایط تحریم نیست. لذا اگر از این نقطه نظر به تفاهم‌نامه نگریسته شود، این تفاهم‌نامه از این حیث که به روابط ما با یک کشور بزرگ جهان در یک چارچوب منظم کمک می‌کند، نقطه عطفی در روابط خارجی ایران است.

در رابطه با 25 سال هم لازم است تا به این نکته اشاره داشته باشم که، اصولا سرمایه‌گذاری خارجی در کشورها به صورت سالانه نیست و اگر کشوری خواست تا کارخانه‌ای را در ایران تولید کند، نیاز به جلب اعتماد داشته و مستلزم این است که بتواند تحت شرایط ثابتی اقدامات خود را پیگیری نماید. بنابراین اگر ما بخواهیم وارد فرآیند سرمایه‌گذاری شویم، باید تفاهم‌نامه‌های بلند مدتی را با کشورها وشرکت‌ها داشته باشیم تا بتوانیم تعهدات آن‌ها را پاسخگو باشیم. باید دقت داشت که روابط ایران و چین مخالفینی دارد که هم‌اکنون خودشان را نشان دادند. حتی در عرصه بین‌المللی هم این مخالفین حضور دارند. وضعیت کنونی ایران هم به‌گونه‌ای است که مورد توجه تمام کشورهای منطقه قرار گرفته است. به‌طور کل این تفاهم‌نامه یک قرارداد دوجانبه و مشترک است که موجب ثبات سیاسی برای طرفین شده و هر دو کشور از آن بهره خواهند برد.

*س_برچسب‌ها_س* *س_پرونده خبری_س*