شنبه 3 آذر 1403

تقلب و تحریف در مناظره به روش اشرافیت لیبرال

وب‌گاه مشرق نیوز مشاهده در مرجع
تقلب و تحریف در مناظره به روش اشرافیت لیبرال

نحوه مناظره موسی غنی‌نژاد از حامیان لیبرالیسم و نوع تحلیل‌های نشریات زنجیره‌ای درباره دو مناظره اخیر وی، مصداق کامل عوام‌فریبی، فرار به جلو به جای پاسخگویی و پروپاگاندای رسانه‌ای است.

به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در ستون خبر ویژه خود نوشت: اخیراً شبکه چهار سیما میزبان مناظره موسی غنی‌نژاد و علی علیزاده مقیم لندن بود. پیش از آن هم دکتر غنی‌نژاد و پروفسور مسعود درخشان در شبکه افق مناظره کردند. در هر دو گفت‌وگو، غنی‌نژاد که از همفکران و رفقای نزدیک برخی مدیران ارشد دولت‌های هاشمی، خاتمی و روحانی بوده، به جای پاسخگویی درباره آورده (خسارت‌ها) مدیریت اشرافی لیبرالی، ژست انتقادی گرفته و به تخطئه جمهوری اسلامی پرداخت.

در کنار این رویکرد مغالطه‌ای (فرار به جلو)، اقدام نشریات زنجیره‌ای نیز در نوع خود جالب بود؛ به این نحو که فارغ از محتوای مناظرات سعی کردند، تیترهای القایی، غنی‌نژاد و لیبرالیسم را پیروز مناظره جا بزنند آنها پس از مناظره اول، عناوینی مانند عنوان‌های ذیل را در تیترهای نخست خود گنجاندند:

- مناظره علم و شعار (آفتاب یزد)

- جدال علم و ایدئولوژی (روزنامه سازندگی)

- شکست اسناد (تیتر روزنامه هم‌میهن متعلق به کرباسچی، علیه پروفسور درخشان و به نفع غنی‌نژاد)

پس از مناظره اخیر نیز روزنامه‌های یاد شده با انتخاب تیتر و عکس‌های درشت، سعی کردند غنی‌نژاد و لیبرالیسم را پیروز مناظره جا بزنند:

- سازندگی: «در ستایش آزادی». مناظره غنی‌نژاد اقتصاددان با علیزاده تحلیل‌گر لندن‌نشین که سخنانش بوی پوپولیسم می‌دهد، نشان از برتری لیبرال‌ها بر سوسیالیست‌هایی است که سعی می‌کنند به اتهام زدن بر سرمایه‌گذاران و تولیدکنندگان، اقدامات هزینه‌زای دولت را نادیده بگیرند.

- هم‌میهن: پیروزی آکادمی، پیروزی استاد.

- آفتاب یزد: جدل منطق و پریشانی.

روزنامه سازندگی در تحلیل القایی خود نوشت: باز هم مناظره و باز هم موسی غنی‌نژاد و باز هم برتری اندیشمند لیبرال بر سوسیالیست پوپولیست. این دومین مناظره‌ای بود که در یک ماه گذشته به میزبانی سیمای جمهوری اسلامی برگزار شد و طی آن مهمانی که اندیشه لیبرال را نمایندگی می‌کرد، دو مهمان مدافع سوسیالیسم را کیش و مات کرد. در مناظره اول که دو هفته پیش برگزار شد، موسی غنی‌نژاد در شبکه افق شبی به یادماندنی برای مدافعان اقتصاد آزاد خلق کرد. او در این مناظره، مسعود درخشان - از نظریه‌پردازان اقتصاد اسلامی - را مغلوب کرد. مهاجرانی وزیر پیشین ارشاد و فرهنگ اسلامی که در لندن زندگی می‌کند در واکنش به این مناظره نوشت: مناظره غنی‌نژاد و علیزاده را دیدم. دو بار هم دیدم. غنی‌نژاد عمیق، منطقی، منسجم و صمیمانه (بود) و علیزاده؛ سطحی، غیرمنطقی، پراکنده و پریشان.»

آفتاب یزد هم ذیل عنوان باسمه‌ای «جدل منطق و پریشانی» نوشت: «غنی‌نژاد در یک مناظره دیگر پیروز میدان بود. او در مناظره قبلی هم پیروز شد؛ آنجا که درخشان نه تنها حریف علم و دانش او نشد، بلکه از در توهین هم درآمد. اما خب همیشه علم و دانش پیروز است»!

روزنامه اعتماد هم از قول غنی‌نژاد تیتر زد لیبرالیسم در ایران شوخی است و ما در ایران اقتصاد دستوری و سرمایه‌داری رفاقتی داریم، نه اقتصاد بازار آزاد.

در این میان روزنامه هم‌میهن متعلق به غلامحسین کرباسچی - که دوستان و هم‌حزبی‌هایش متولی چهار دولت به مدت 32 سال بوده‌اند - با القای پیروزی غنی‌نژاد، او را سخنگوی عقل معرفی کرد و نوشت: «از سعدی علیه‌الرحمه نقل است که: «دانا چو طبله عطار است خاموش و هنرنمای و نادان خود طبل غازی بلندآواز و میان تهی». و این گفتار، در دورانی که اهل عقل از دایره سیاستگذاران و کارگزاران رانده شده‌اند و از دانشگاه‌ها نیز در حال رانده شدن‌اند، بیشتر به یاد می‌آید.

یک طرف دقیق و منطقی اما دیگری در سطح سیر می‌کرد. بحث‌های یک طرف منسجم بود، اما طرف دیگر پراکنده‌گویی می‌کرد و هر لحظه از یک شاخه به شاخه دیگر می‌پرید. یک طرف آکادمیک بحث می‌کرد و دیگری در مقام دفاع از ایدئولوژی خود در مناظره حاضر بود. یک طرف دلسوزانه و در مقام معلمی گفت‌وگو می‌کرد، اما دیگری انگ می‌زد و پرخاش می‌کرد. در نهایت یک طرف قصد روشن کردن دیدگاه‌های اقتصادی را داشت و قصد دیگری غالب کردن عقیده خود به جای مباحث اقتصادی بود.»

یادآور می‌شود از همفکران و دوستان صمیمی نیز چون عباس آخوندی، مسعود نیلی و برخی دیگر از مدیران و تصمیم‌گیران ارشد دولت‌های هاشمی، خاتمی و روحانی بوده و با این حال غالبا با تردستی، به‌جای اینکه دوباره خسارت‌های پدیده آمده از سوی همفکران و دوستان نزدیکش سخن بگوید، ژست انتقاد به خود می‌گیرد. به‌عنوان مثال عباس آخوندی از دوستان و همفکران کاملا نزدیک غنی‌نژاد است که پنج سال افتضاح مدیریتی وی در دولت روحانی کاهش شدید تولید مسکن، به افزایش حدود 800 درصدی قیمت مسکن منتهی شده و با این حال، آخوندی همچنان از موضع لیبرالی، به نقد و انتقاد حکمرانی در جمهوری اسلامی می‌پردازد، حال آنکه خود وی در طول این چهار دهه - به استثنای برخی سال‌ها - نوعا وزیر و معاون و مدیرکل بوده است. بامزه اینکه در فضای مجازی، توئیتی از آخوندی منتشر شده که کنار عکس دو نفر با غنی‌نژاد نوشته: درود بر #آزادی و #آزادی‌خواهی.

غنی‌نژاد در حالی در مناظرات اخیر به اقتصاد دستوری حمله کرده که چنان‌که گفته شد نزدیک‌ترین رفقای وی سکاندار اقتصاد و مدیریت دولت بوده‌اند. او ضمنا درباره مداخلات چشمگیر دولت در حوزه‌های اقتصاد و فرهنگ و سیاست در کشورهای لیبرال غربی کاملا ساکت است و حال آنکه لیبرالیسم را نه در خیال و خلأ و توهم و شعار، بلکه باید به شکل مصداقی و روی زمین جست؛ در انگلیس و آمریکا و فرانسه، در شکاف‌های طبقاتی و فقر و دوقطبی‌شدگی گسترده، در سرکوب‌های پیدا و پنهان سیاسی و رسانه‌ای، در محدودیت رسانه‌ای، در حدود 50 میلیون کارتن‌خواب نیازمند کوپن غذا در آمریکا، در محدودیت شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌ای با کمترین بهانه‌ها و...

گفتنی است غنی‌نژاد در مناظره قبلی هم ضمن ترور شخصیت شهید مظلوم دکتر بهشتی (ره)، انگ «چپ مصدقی» به آن شهید زد و حال آنکه گروهک‌های چپ التقاطی در اوایل انقلاب، برای ترور شخصیت مشابه، شهید بهشتی را لیبرال جا می‌زدند و سرانجام هم آن شهید والامقام را در بمب‌گذاری جنایتکارانه 7 تیر ترور کردند.

در شناخت شخصیت غنی‌نژاد، صرف‌نظر از اینکه به نوشته روزنامه هم‌میهن سوابق چپ داشته و بعدا لیبرال شده، همین بس که قبلا در گفت‌وگویی، ضمن انتقاد از ملی شدن صنعت نفت در مقابل استعمار انگلیس و آمریکا گفته بود: بهتر بود شرکت نفت ایران و انگلیس باقی می‌ماند و ایران با مذاکره سهم مناسبی از درآمد نفتی کشور را به دست می‌آورد... ملی شدن صنعت نفت با مدلی که اجرایی شد منجر به انزوای ایران در دنیا شد. او در مناظره قبلی هم به‌جای اشاره به کودتای 28 مرداد و سپس تدارک کودتا و براندازی علیه انقلاب توسط لانه جاسوسی، تسخیر سفارت آمریکا را به چپ نسبت داده و ملت ایران را مقصر وانمود کرده بود.

اجمالا اینکه منطق آقای غنی‌نژاد در کنار بانیان کودتای 28 مرداد 1332 (سازمان سیاه و MI6 و مزدورانش نظیر فضل‌الله زاهدی) و منطق برچسب زنانه و تروریستی گروهک‌های تروریست و برانداز قرار می‌گیرد و هم‌افقی مدعیان غربگرای لیبرالیسم با وی و امثال وی نیز عجیب نیست.