تلاش رسانههای بیگانه در تشویش افکار مردم / کشته سازی کرونایی به سبک آمدنیوز
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، رسانههای فارسی زبان بیگانه در روزهای اخیر تلاش گستردهای را در جهت تشویش افکار عمومی به کار بستند تا بلکه با آمارسازی و استفاده از تاکتیکهای نخ نما شده، تعداد قربانیان کرونا در ایران را بسیار بیشتر از واقعیت جلوه دهند.
تجربه نشان داده که جمهوری اسلامی ایران در رویارویی با بحرانهای بزرگ ابایی از پنهانکاری و حتی جعل واقعیت ندارد.
این جمله تنها یک قسمت کوچک از الطاف! شبکههای فارسی زبان معاند ایران است که نسبت به رویکرد و خط مشی تصمیم گیران کشور و در قالب گزارشی مکتوب بیان شده است.
شبکههای فارسی زبان معاندی، چون voa، بی بی سی فارسی و ایران اینترنشنال در خط مقدم کارزار فشار حداکثری رسانهای علیه مردم ایران قرار دارند و تلاش میکنند با پیش بردن چندین هدف همزمان در قالب پروژههای مختلف نسبت به بی انگیزه کردن مردم، ناامید کردن آنها، دلسرد کردنشان از شرایط موجود و آینده کشور، ایجاد شکاف میان مردم و مسئولین، چند قطبی کردن فضای جامعه و در نهایت ایجاد و افزایش نارضایتیهای مدنی در ایران به منظور به وجود آوردن حوادث مشابهی، چون آبان ماه سال 98، فشار روانی مضاعفی را به جامعه تزریق کنند.
با شیوع ویروس کویید 19 کرونا در کشورهای مختلف جهان و همه گیری ابتلا به این ویروس در نقاط مختلف، پروژه دیگری در دستور کار رسانههای فارسی زبان خارج نشین قرار گرفت و آن سناریوی کشته سازی در ایران به واسطه کرونا بود.
این سناریو توسط شبکههای نامبرده در سطور فوق دنبال شد و هر یک به سهم خود در این آتش دمیدند تا بلکه فشار مضاعفی به ایران و ایرانی وارد آورند و رنج و مشکلات مردم را با سیاهنمایی هرچه بیشتر و اغراق در آمار کشته شدگان کرونا، افزون کنند.
بی بی سی فارسی اخیرا در سایت خود گزارشی کار کرده که در آن «هیچ سند و منبع معتبری» را هم نیاورده و اینطور گفته که: «در حالی که آمار رسمی وزارت بهداشت از درگذشتگان کرونا در ایران تا پایان تیرماه کمتر از 15 هزار نفر است، اما بی بی سی فارسی به دادههایی دست یافته که نشان میدهد با شیوع کرونا تا پایان تیرماه 42 هزار نفر جانشان را از دست دادند که نزدیک به سه برابر آمار رسمی اعلام شده است.»
در بخشی از این گزارش آمده که «منبع ناشناسی» اطلاعات مربوط به درگذشتگان و مبتلایان قطعی و احتمالی کووید 19 در ایران را به بی بی سی فارسی داده است.
گزارشهای تصویری و مکتوب بسیاری در راستای این خط خبری از پیش سوخته توسط آنها کار شده که البته این موضوع را هم با تکیه بر این نتایج حاصل از اقدامات قبلی خود پیش میبرند.
حال این سوال پیش میآید اینکه چرا خط خبری سوخته؟ به این دلیل که پیشتر خبرگزاری فارس در خبری از این اقدام رسانههای فارسی زبان معاند پرده برداری کرده بود.
اما، نتایج حاصل از اقدامات قبلی رسانههای فارسی زبان چه بوده که امروز به آنها تکیه میکنند؟ ایجاد بیاعتمادی در مردم نسبت به رادیو تلویزیون و رسانههای ایرانی و آنچه که از طرف آنها گفته میشود و در نقطه مقابل هم ایجاد حس اعتماد و اطمینان (کاذب) در برخی مردم نسبت به فضای مجازی و رسانههای فارسی زبان خارج نشین است.
اما در اینجا موضوع مهمی که مطرح میشود آن است که «سواد رسانه ای» در جامعه و در میان آحاد مختلف مردم به چه میزان است؟
قطعا دوری و نزدیکی مردم نسبت به موضوع سواد رسانهای میتواند نتایج متفاوتی را در واکنش به این قبیل خطهای خبری دنبال شده از سوی رسانههای فارسی زبان در مقاطع مختلف زمانی، به همراه داشته باشد.
اگر سواد رسانهای لازم وجود داشته باشد؛ متوجه خواهیم بود که خط مشی اصلی رسانههایی، چون بیبیسی فارسی و ایران اینترنشنال که بودجه آنها مستقیم از لندن و ریاض تامین میشود، چیزی جز ضدیت با ایران نیست و حتما آنها در انتشار اخبار و گزارشهای خود نیت خیری نداشته و صلاح مردم ایران را هم از آن سر دنیا نمیخواهند.
سواد رسانهای که باشد متوجه خواهیم شد که امروز کشور در یک کارزار تمام عیار و در مقابله با جبههای عریض و طویل و گسترده از کشورها، دستگاههای اطلاعاتی و شبکههای رسانهای قرار دارد که هر یک از آنها برای ایجاد فشار روانی، تبلیغاتی و سیاسی نسبت به یک کشور و فلج کردن آن کافی است، حال که همه آنها در قالب یک جبهه متحد و مشترک در دشمنی با این ملت، قسم خورده هستند و از هیچ تلاشی هم جهت تضعیف و ضربه زدن به ایران و ایرانی دریغ نمیکنند.
سواد رسانهای به ما میگوید که استفاده از «منبع ناشناس» و استناد به اطلاعات رسیده! در گزارشهای خبری رسانهای فارسی زبان، شیوه آشناییست، حداقل برای ما ایرانیها که این طور است. شیوه رسانهای که مدتی برخی را فریب داده و برای کشور هزینهها تراشیده و امروز مدیر آن رسانه در بازداشت به سر میبرد، آمدنیوز!
پس پر بیراه نیست اگر بگوییم که بیبیسی فارسی با این قبیل اقدامات در پی جذب مخاطبان از دست رفته آمدنیوز برای خودش است.
اهداف متعددی از پیگیری این خط سناریو کشته سازی توسط رسانههای فارسی زبان را میتوان متصور بود که از جمله آنها تشدید دروغ پراکنی علیه نظام ایران، ایجاد فضای بی اعتمادی نسبت به مسئولین، تحریف واقعیت موجود در موفقیت ایران نسبت به مدیریت کرونا و نادیده گرفتن از خودگذشتگیهای بسیاری از زحمتکشان عرصه سلامت کشور که جان خود را فدای هموطنانشان کردند و البته پنهان کردن ضعف مدیریتی دولتهای متبوع آن رسانه ها.
آمارهای تاسف برانگیز از تعداد زیاد مبتلایان و کشته شدگان کرونا در انگلیس و آمریکا اثبات کننده وضعیت نابسامان این دو کشور است که تلاش میکنند با استفاده از رسانههای گسترده در اختیارشان و با پرداختن به موضوعاتی، چون کشته سازی در ایران به واسطه کرونا، در پشت آنها پنهان شوند.
کمک به پیروزمند جلوه دادن ترامپ در مقابله با ایران در آستانه انتخابات پیشروی آن کشور هم میتواند یکی از اهداف اقدامات اخیر رسانههای فارسی زبان باشد.
به هرحال عداوت و خصومت مدیران و سرمایه گذاران شبکههای فارسی زبان خارج نشین با ایران، بر کسی پوشیده نیست و طبیعی است که از دشمن دشمنی برمی آید و از ما هم هوشیاری، افزایش آگاهی بخشی به آحاد مختلف مردم و تلاش برای پیشرفت و توسعه هر چه بیشتر و به تعبیر رهبری انقلاب قوی شدن ایران که این نیز میتواند و باید علیرغم همه فشارها، تحریمها و توطئههای دشمنان، در قالب راهبرد «مقاومت فعال» در حوزههای مختلف پیگیری و عملیاتی شود.
محمدمهدی ملکی