توان رقابت فناوران در بازارهای جهانی کم است
یکی از ارکان مهم توسعه اکوسیستم دانشبنیان، صادرات و تقویت ارتباط بینالمللی است. اما رسیدن به این هدف، نیازمند زیرساختهایی است که بهاعتقاد برخی کارشناسان، هنوز اقدام جدی برای توسعه بازار محصولات دانشبنیان ایرانی در کشورهای هدف انجام نگرفته است. یکی از ارکان مهم توسعه اکوسیستم دانشبنیان، صادرات و تقویت ارتباط بینالمللی است. اما رسیدن به این هدف، نیازمند زیرساختهایی است که بهاعتقاد...
یکی از ارکان مهم توسعه اکوسیستم دانشبنیان، صادرات و تقویت ارتباط بینالمللی است. اما رسیدن به این هدف، نیازمند زیرساختهایی است که بهاعتقاد برخی کارشناسان، هنوز اقدام جدی برای توسعه بازار محصولات دانشبنیان ایرانی در کشورهای هدف انجام نگرفته است. چندی پیش، روحالله دهقانیفیروزآبادی، رئیس معاونت علمی و فناوری اقتصاد دانشبنیان به صمت گفته بود؛ کمابیش از آغاز دور جدید معاونت علمی و فناوری اقتصاد دانشبنیان کمابیش هر هفته یا میزبان هیاتهای خارجی بودیم یا شرکتهای دانشبنیان، مهمان شرکتهای خارجی با هدف تعاملات بینالمللی بودهاند. در کل، توسعه تعاملات بینالملل، محور اصلی سیاستهای معاونت علمی است. بهگفته وی، براساس هدفگذاری تدوینشده قرار است سالانه دستکم 12 کشور به سبد همکاری بینالمللی در حوزه علم و فناوری اضافه شوند و میخواهیم تا پایان دولت سیزدهم این عدد را به 40 کشور برسانیم. صمت در این گزارش به اهمیت ایجاد زیرساختها با هدف توسعه صادرات دانشبنیان در سال جدید میلادی پرداخته است.
ترویج برند «ایرانساخت» در ماههای آتی
علی طهاری، مدیرعامل باشگاه صادرات دانشبنیان در گفتوگو با صمت، حضور دانشبنیانها در رویدادهای بینالمللی را اصلیترین برنامه معاونت علمی و فناوری اقتصاد دانشبنیان در امر صادرات در سال جدید میلادی دانست و گفت: یکی از اصلیترین مولفههای توسعه صادرات محصولات دانشبنیان، حضور شرکتها در رویدادهای مهم بینالمللی است. بیشک با حضور در نمایشگاههای تجاری که در اقصی نقاط دنیا برگزار میشود و معمولا کشورهای موردهدف معاونت علمی برای رایزنیهای فناورانه نیز هستند، زمینه توسعه صادرات دانشبنیان فراهم میشود. این امر موجب آشنایی مسئولان دیگر کشورها با فناوریهای توسعه پیداکرده ایران را فراهم میکند و باعث میشود تا نگاه دیگران نسبت به توانمندیهای ایران تغییر کند. برای مثال، امسال در سفر رئیسجمهوری به اندونزی و در حاشیه این سفر، گزارشی از استفاده اندونزیاییها در استفاده از ربات جراح سینا منتشر شد. این اتفاق کمک میکند که کشورهای دیگر نگاهشان نسبت به تجهیزات پزشکی ایران تغییر کند و بدانند که میتوانند محصولات پیشرفتهتری را از دانشبنیانهای ایرانی خریداری کنند. بنابراین، هرچقدر تعاملات بینالمللی و حضور شرکتهای دانشبنیان ایرانی در رویدادهای مختلف بینالمللی افزایش پیدا کند، موجب ترویج برند ایرانساخت در دنیای فناوری میشود.
وی افزود: از ابتدای امسال، معاونت علمی و فناوری اقتصاد دانشبنیان، تقویم سالانهای از حمایت و حضور شرکتهای داشنبنیان در پذیرش نمایشگاههای تجاری منتشر کرد و علاقهمندان میتوانند با مراجعه به سایت کریدور صادرات دانشبنیان و مشاهده این تقویم، به برنامه حضور ایران در رویدادهای فناورانه بینالمللی دسترسی داشته باشند. این تقویم به آن دسته از دانشبنیانهایی که برای توسعه فروش و صادرات برنامه مشخصی دارند، یاری زیادی میرساند.
بهگفته طهاری، اتفاق دیگری که در معاونت علمی در حال رخ دادن است، این است که باشگاه صادرات دانشبنیان با هدف پیدا کردن صادرکنندگان برتر قصد دارد تا با معرفی آنها به معاونت علمی، این دست از شرکتها را مشمول حمایتهای متفاوتتری کند. از آنجایی که همه دانشبنیانها توان صادرات ندارند، در این فرآیند غربالگری و شناسایی، شرکتهای برتر انتخاب میشوند و در قالب حمایتهای ویژه، میتوانند جهش صادراتی متفاوتتری را تجربه کنند.
وی بااشاره به اهمیت سرمایهگذاری ویژه در امر صادرات دانشبنیان گفت: صادرات حداکثری محصولات فناورانه، نیازمند سرمایهگذاری ملی و زمانی ویژهتری است و با هدف حفظ بازار، باید استراتژی ورود به بازارهای جهانی را تغییر دهیم. باید در کنار تغییر نگرش دانشبنیانها، دولت حمایت ویژهتری را با هدف ارتقای برند ملی در دستور کار خود ببیند. ناگفته نماند که باید دانشبنیانها برنامه داشته باشند و در حوزه صادرات استقامت بهخرج دهند.
مدیرعامل باشگاه صادرات دانشبنیان گفت: متاسفانه برند ملی کشور در حوزه صادرات فناورانه نیست و این احتیاج به زمان دارد. برای مثال، ربات جراح سینا بعد از 3 سال رایزنی به مرحله صادرات رسید. بنابراین، میتوان اینگونه نتیجه گرفت که صادرات فناوری از ایران، نیازمند اقناع مخاطبان است.
تولیدات فناورانه ایران مهجور است
بیشک رشد محصولات فناورانه از سوی دانشبنیانها، برگ برنده بقا و توسعه این اکوسیستم در هر جامعهای است. در حالی که برخی فعالان معتقدند اهداف گفتهشده تاکنون در بحث صادرات تحقق نیافته است.
امیررضا نیکان، رئیس مرکز تجارت ایران در عراق، در گفتوگویی که با صمت داشته است، گفت: ایران چهرهای صادرکننده در جهان ندارد، چراکه تاکنون صادراتمحور نبوده است. بههمیندلیل در بیشتر کشورهای دنیا عنوان «ساختایران» را نمیشناسند. منظور از شناخت، تصوری است که عموم مردم جهان از برندهای معروف یک کشور دارند. برای مثال، امروزه بیشتر مردم دنیا با عناوینی نظیر ساخت آلمان یا ساخت چین آشنایی دارند، اما ساخت ایران هنوز در فرهنگ زبانی دنیا جا نیفتاده که این ناشی از ضعفهای عمیق در فرآیند صادرات کشور است. وی افزود: بیشتر کشورها، ایران را با کالاهایی نظیر زعفران و فرش میشناسند و البته نفت، اصلیترین کالایی است که ایران صادر میکند. در واقع، اکثر کشورهای دنیا ایران را بهعنوان صادرکننده نفت میشناسند. بهعبارتروشنتر، صادرات کالا به مقیاس وسیع در کشور منوط به این دست از کالاها است که بیشتر مبتنی بر مکان هستند و کمابیش ارزشافزوده قابلتوجهی ندارند، اما وقتی صحبت از دانشبنیان و صادرات کالاهای فناورانه میشود، یعنی اکوسیستم فناوری در کشور توانسته باشد با کاربرد علم و فن کالاهایی با ارزشافزوده بالا در حد استانداردهای جهانی تولید کند و توانایی رقابت در بازارهای جهانی را هم داشته باشد. گام نخست در توسعه صادرات محصولات دانشبنیان، باید شناساندن ایران بهعنوان کشوری باشد که توان فناورانه کافی در تولید برخی کالاها را دارد. در واقع، فرآیندی میطلبد تا شرکتهای دانشبنیان خود را در مجامع بینالمللی بشناسانند.
بهگفته نیکان، متاسفانه بیشتر مردم دنیا دید واقعی از پیشرفتهای فناورانه در ایران ندارند و رفع این معضل، وظیفه نهادهای دولتی و حمایتی از شرکتهای دانشبنیان است که تلاش کنند با همکاری رسانهها، چهره کشور را از فضای محصور صادراتی که تنها به کالاهایی نظیر فرش، زعفران، نفت و پتروشیمی اختصاص دارد، دور کنند. این فعال دانشبنیان گفت: تاکنون بالغ بر هزار هیات خارجی برای شناخت شرکتهای دانشبنیان ایرانی به کشور آمدند که درصد اندکی از آنها نسبت به اکوسیستم نوآوری و فناوری در کشور آشنایی نسبی داشتند و اغلب تصوری از پیشرفتهای موجود در ایران نداشتند. اینجاست که باید به نقش بیبدیل رسانه در نظام تجاری کشورها پی برد. متاسفانه چهره ایران در برخی رسانههای دنیا مخدوش است و کشوری جنگطلب شناخته شدهایم. علاوه بر آن، بهدلیل مشابهت املایی واژه ایران با عراق در زبان انگلیسی؛ همین امر موجب شده که اغلب اخبارهای این دو کشور در کنار یکدیگر بهصورت تعمدی آورده شود. مجموع این دلایل باعث شده است تا صادرات محصولات فناورانه رشد چندانی پیدا نکند. تا زمانی که نام ایران در کنار منازعات سیاسی منطقه خاورمیانه آورده شود، پیشرفتهای فناورانه و دیگر کالاهای همراه با ارزشافزوده، فرصت حضور و رشد در بازارهای بینالمللی را پیدا نمیکنند.
فقدان فرهنگ صادرات در کشور
نیکان گفت: معضل بعدی که سد راه توسعه صادرات محصولات دانشبنیان شده است، به توانمندی کم فعالان در این اکوسیستم ارتباط دارد. باتوجه به اینکه فعالان در نظام تولید، شناخت دقیقی از فرآیند استاندارد صادرات ندارند، توان دانشبنیانها هم در صادرات کالاهایشان کافی نیست. در اصل تعریف صادرات در ایران اشتباه جا افتاده است. نمونه واضح توانایی در صادرات کالا را میتوان در مجموعه سامسونگ دید. این مجموعه که تقریبا شهرت جهانی دارد، علاوه بر هزینههای زیاد برای تبلیغات متنوع در کشورهای مختلف، زیرساختهای قوی صادرات را دارد. با اینکه چند سالی میشود واردات کالاهای این شرکت در کشور ممنوع شده است، اما همچنان دفتر آن در تهران فعال است و بازار ایران را رصد میکند.
تسهیلات یا هدررفت سرمایه
وی افزود: نمیتوان عنوان صادرات را به خریدهای خارجی اطلاق کرد. اینکه فردی خارجی محصولی را از یک شرکت ایرانی بخرد و پولش را بدهد، صادرات نیست، چراکه فرآیند صادرات مقدماتی دارد؛ نظیر مطالعه بازار هدف، تدوین نقشه خروجی، حضور در بازار صادراتی که یکی از مهمترین مراحل آن است. حال باتوجه به اینکه دلار با ریال بسیار متفاوت است، هزینههای زیادی را میطلبد. برای مثال، نمیتوان نام صادراتی را روی آن شرکت پتروشیمی که به یک عراقی محصول میفروشد، گذاشت. در واقع، هرگاه در عراق نمایندگی تاسیس کرد و تیمی را برای رصد بازار گماشت و توانست نرخ و بازار را مدیریت کند، صادرات انجام داده است.
بهگفته نیکان؛ این چالشها برای شرکتهای دانشبنیان نمود بیشتری دارد، چراکه بیشتر شرکتها در فضایی تقریبا ایزوله رشد کردهاند و با حمایتهای تسهیلاتی راهی بازارهای جهانی میشوند که در بیشتر موارد، شکست میخورند. در حقیقت، یکی از چالشهایی که در بحث صادرات محصولات دانشبنیان وجود دارد، این است که هیچگونه ارزیابی صادراتی از دانشبنیانها انجام نمیگیرد و رتبه مشخصی به آنها داده نمیشود، یعنی شرکتها در حوزه توانمند بودن صادراتی ارزیابی نمیشوند؛ این ارزیابیها میتواند شامل یک کارت ویزیت دوزبانه تا راهاندازی یک دفتر اداری در کشورهای همسایه باشد. وی در ادامه گفت: شاید در نگاه نخست، تسهیلات دولت به شرکتهای دانشبنیان بهویژه آنهایی که موفق به حضور در نمایشگاههای خارجی میشوند، امری مثبت و سودبخش باشد، اما تا زمانی که زمینه صادرات و ارکان یک صادرات استاندارد در کشوری فراهم نباشد، تخصیص تسهیلات سرمایه هدر دادن است. ناگفته نماند که این چالشها نهتنها برای دانشبنیانها بلکه برای بیشتر شرکتهای تولیدی وجود دارد. در واقع، تنها 4 شرکت تولیدی در ایران صادراتی هستند و 96 درصد اصلا صادراتی نیستند. متاسفانه فرهنگ صادراتی نداریم و اشتباه جا افتاده است.
کارگزاران فناوری، نیازمند کمکهای دولتی
نیکان افزود: فرآیند دقیق صادرات، منوط به انجام فرآیندهای بازاریابی و بازارسازی است که در گام نخست، باید واژه ساخت ایران جا بیفتد و بعد بتوان بازارسازی و بازاریابی کرد. فعالیت کارگزاران فناوری ایران در کشورهای مختلف باید براساس اصول صادرات باشد، یعنی 3 فرآیند ایران برندینگ، بازارسازی و بعد بازاریابی در کشورها انجام شود و برای انجام این مراحل، هزینههای دولتی باید پشت آن باشد. بهاعتقاد من، مطالعه مدلهای جهانی، کمک زیادی به توسعه صادرات محصولات ایرانی بهویژه دانشبنیانها میکند. از میان تجارب جهانی، ترکیه و چین جزو مدلهای موفق هستند و اگر میخواهیم صادراتمان در دنیا قوی شود، باید راهی را که چین و ترکیه پیمودهاند، طی کنیم. روند برندینگ این کشورها براساس سیاست از تولید به مصرف بود که بهطورمستقیم به مردم محصولات را میفروختند. بنابراین، در مرحله نخست نباید دانشبنیانها بهدنبال تجار و بازرگانان باشند، چراکه تجار و بازرگانان مانند تیغ دولبه هستند، زیرا در برخی مواقع، فرآیند صادرات را با قیمتهای حداکثری با شکست مواجه میکنند. در نهایت، مراکز فروش از تولید به مصرف در کشورها، منجر به رشد صادرات بسیاری از کشورها شده که این امر موجب دشوار شدن رقابت در نرخ، برای محصولات مشابه میشود، بههمیندلیل یکی از سیاستهایی که میتوان در بحث صادرات پیگیری کرد، ایجاد مراکزی برای فروش کالا از تولید به مصرف است.
سخن پایانی
بنا بهگفته بسیاری کارشناسان، امروزه با پیشرفت دانش و تکیه بر علوم پایه، محصولاتی تولید میشود که دیگر وابسته به معادن طبیعی نیستند. این محصولات حاصل علوم پایه و مهندسی هستند که مولد زمینههای دیگری خواهند بود. بهدلیل جدید بودن این محصولات، بازار گستردهای برای ورود وجود دارد که شرکتهای تولیدکننده میتوانند به سود بالایی دست پیدا کنند. بههمینسبب است که باید با فرصتها و چالشهای پیشروی صادرات محصولات دانشبنیان آشنا شویم تا علاوه بر آشنایی با بازار هدف بتوانیم تصمیمات خود را برپایه منطق بگیریم و هزینه انتقال دانش فنی و صادرات را تا حد ممکن کاهش دهیم.