تیتراژ سریالهای در حال پخش از محسن چاوشی تا رضا یزدانی
محسن چاوشی، رضا یزدانی، روزبه نعمتاللهی، معین زندی، کاوه آفاق و... خوانندههایی هستند که صدایشان روی ترانههای تیراژ یکی از سریالها و رئالیتیشوهای شبکه خانگی نشسته است. آثار جدید آنها چه کیفیتی دارند و ارتباط تماتیکشان با محتوای سریالها تا چه اندازه است. آیا این قطعات توانستهاند با مخاطب ارتباط لازم را برقرار کنند؟
اگر تا همین چند سال پیش، تیتراژ آثار سینمایی برگرفته از عنوان بندی ساده از اسامی عوامل کار بود که در صفحهای سیاه یا سفید در سینما یا تلویزیون به نمایش درمیآمد، حالا آثار باکلام در دنیای تصویر به عنوان جزئی جداییناپذیر تلقی میشود که خود چون فیلمی کوتاه با بهرهگیری از کلمه، به بیان محتوا و حال و هوای اثر و همچنین آگاه کردن مخاطب از آنچه که قرار است تماشا کند، میپردازد. این آثار موسیقایی چون عناصر مفهومی، فیلم را به گونهای هنرمندانه کدگذاری میکند و نوعی رمزگشایی زیبایی شناسانهای را برای تماشاگر ترتیب میدهند که منجر به ارتباطِ بیشتر او با کار میشود. این روزها کمتر فیلم یا سریالی را میتوان مشاهده کرد که در آن از حضور خوانندهای بهره گرفته نشده باشد، این گزارش نگاهی کوتاه به تیتراژهای آثاری دارد که در حالِ پخش هستند.
محسن چاوشی | عقرب عاشق | نام قطعه: پستچی
«محسن چاوشی» اگرچه خودش از «تصویر» گریزان است؛ اما سالهاست که انتخابِ اول هر کارگردانی برای خواندنِ تیتراژ فیلم یا سریالی است که جلوی دوربین میرود. صدای او این روزها در سریالِ «عقرب عاشق» به کارگردانی «حسین سهیلیزاده» که در حالِ پخش از شبکهی نمایشِ خانگی است، شنیده میشود. اثری که میتوان آن را یکی از موفقترین قطعاتِ چاوشی و در عین حال یکی از نقاطِ قوتِ این سریال دانست. با وجود تمام موفقیتهای این قطعه، نمیتوان این نکته را نادیده گرفت که «پستچی» سنخیتِ چندانی با مضمونِ «عقرب عاشق» ندارد؛ اما چاوشی بارِ دیگر چهرهی موفقی از خود به جای گذاشته و در طولِ خواندنِ ترانهی امید روزبه، چون بازیگری کارکشته از تمام تواناییهای صدای خود استفاده کرده و «پستچی» را به شکلِ دراماتیکی اجرا کرده است. او در این اثر با استفاده از صدای زیر و اوج خود و فرود آوردن و تنظیم شدت صدایش مخاطب را با خود همراه کرده؛ علاوه بر تیتراژ، موسیقی آریا عظیمینژاد یکی دیگر از نقاطِ قوتِ این سریال است. این آهنگسازِ کهنهکار به خوبی توانسته اثری متناسب با فضای سریال خلق و ملودیاش خاصیتِ بصری نیز پیدا کند و بدل به یکی از بازوهای موثر در پیشبُردِ هدف کارگردان و نویسنده باشد.
مصطفی راغب | عشق کوفی | نام قطعه: عشق کوفی
موسیقی سریال «عشق کوفی» را «مسعود سخاوتدوست» کار کرده است. آنطور که او خود میگوید تلاشاش بر این بوده تا محتوای موسیقایی کار در تشخص جغرافیا و فرهنگ مردمان عرب زبان به ویژه منطقه شامات و کوفه طراحی شود. استفادهی فراوان از سازهای بادی (بهخصوص فلوت عربی موسوم به مضمار) در همین راستاست. اگرچه بخشهای زیادی از کار، منطبق بر موسیقی جهانی و کلاسیک است. او همچنین در جاهایی از تلفیقِ این دو سبک بهره برده است. آهنگساز در این اثر تلاش کرده تم هایی را وارد کار کند که بتواند دربرگیرنده طیف وسیعتری از مخاطبان را تحت تاثیر قرار دهد. تیتراژ این سریال را نیز «مصطفی راغب» خوانده، خوانندهای که میگوید صدایش وقفِ امام حسین است. او به دلیل تجربههایش در قرائت کلام وحی و با توجه به تسلط بر مقامهای موسیقی عرب و ایرانی، انتخابِ مناسبی برای خواندنِ تیتراژ این اثر بوده است. «عشق کوفی» چون بسیاری دیگر از آثاری که راغب خوانده، دارای رنگ و لعابی از موسیقی ایرانی است. اگرچه وقتی از آواز ایرانی سخن میگوییم، منظورمان شیوهای که در آواز خوانندگان قدیمی بوده، نیست و او به شکلِ خود این کار را انجام میدهد.
روزبه نعمت اللهی | قهوه ترک | نام قطعه: بسته شده چمدون سفر
موسیقی در قهوه ترک که این روزها از شبکهی نمایش خانگی در حال پخش است، نقش مهمی دارد. ترانه (سارا رسولزاده) پرستار جوانی است که علاوه بر کار در بیمارستان در زمینه موسیقی نیز فعال است. او گیتاریست یک گروه موسیقی است که شبها بعد از کار به اجرا میپردازد و از این رو علاوه بر موسیقی متن، میتوانیم موسیقی گروه را نیز بشنویم. تیتراژ پایانی این اثر را «روزبه نعمتاللهی» اجرا کرده است. خوانندهای که به تیتراژ خواندن اشرافِ کامل دارد و با دنیای تصویر آشناست. او در «قهوهترک» نیز آهنگی درست مطابق با تصاویرِ فیلم خوانده و به نظر میرسد «چمدان» جزو آهنگهای نوستالژی این سالها شود و هر بار که مخاطب این آهنگ را میشنود، تصاویر سریال را در ذهنِ خود مرور کند.
بهزاد عمرانی | مگه تموم عمر چندتا بهاره؟
آهنگسازی جدیدترین تجربهی کارگردانی سروش صحت را پیمان یزدانیان بر عهده داشته است. او از آهنگسازهای مطرح موسیقی فیلم است که در کارنامهی خود آثاری چون «باد ما را خواهد برد»، «چهارشنبه سوری»، «شبهای روشن»، «متری شش و نیم» و... را داشته است و حالا تجربهای نو را به نمایش گذاشته است. قطعات موسیقی ای که بطور زنده در اپیزودها اجرا می شوند، ساخته یا با تنظیم سردار سرمست است و بهزاد عمرانی خوانندگی این قطعات را برعهده داشته است. صحت پیش از این نیز از حضور گروههای تلفیقی بهره برده برد. در سریال «پژمان»، طاها پارسا و رضا شایا که در گروهی به نام «دنگ شو» فعالیت میکردند، ترانهای از افشین یداللهی خواندند و در «لیسانسهها» نیز پالت حضور داشت. حال در «مگه تموم عمر چند تا بهاره؟» سردار سرمست صحنه را اداره می کند و بهزاد عمرانی - که خود پیشینهای تئاتری در آهنگسازی دارد - ترانه میخواند.
رضا یزدانی | پدر گواردیولا | نام قطعه: قاتل خونسرد
یزدانی از آن دست خوانندگانی است که کار خود را با خواندن در دو تئاتر آغاز کرد، اما همکاری با مسعود کیمیایی بود که او را به طور جدی وارد عرصهی خواندن برای آثار تصویری کرد و به گفته خود یزدانی این آغاز راه مطرح شدن خواننده پرطرفدار این روزهای موسیقی پاپ ایران بود. او اما پیش از آن هم تجربهی خواندن برای مدیومهای دیگر را داشت و تنها 25 ساله بود که آهنگسازی و خوانندگی تئاتر دادگاه جنجال برانگیز و بعد از آن اگر باران بخواهد را انجام داد. اولین کاری هم که در تلویزیون خواند، «مرگ تدریجی یک رویا» بود. مرور کارنامه کاری یزدانی در تیتراژخوانی نشان می دهد که هر چند شاید همه کارهایش موفق نبوده اند اما تیتراژهای موفق اش یکی از هویت های اصلی این اسم است و از دلیل های اقبال طرفدارانش به این خواننده. او در پدرگواردیولا هم با استفاده از ترانهای درخشان که یادآورِ اولین کارهای اوست و آهنگسازیِ پخته، توانسته چهرهی موفقی از خود نشان دهد. او در این اثر با تغییر لحن، به درستی در خدمتِ تصویرِ اثر قرار میگیرد.
او البته سالهاست که به لحن متکی است و این مسئله به واسطهی کارهایش در تئاتر و سینما بوده که این امکان را به او میدهد تا به درستی با کلمات بازی کند. او وقتی میخواند: «دستِ تو بُرید آنچه من دوخته بودم» از لحنی مناسب برای القای درست واژهها به مخاطب استفاده میکند و به همین شیوه توانسته تا این اندازه موفق عمل کند. خودش میگوید: «برای خواندن تیتراژ از ابتدای فیلمبرداری سر لوکیشن حاضر میشوم و در جریان ساخت فیلم حضور دارم. در این فیلمها در جریان فیلمنامه هستم تا اینکه تیتراژ ساخته و خوانده شود.» یزدانی به خاطر جنسِ صدای خاصِ خود و همچنین نوع خوانشی که دارد، سالهاست انتخابِ اول بسیاری از کارگردانان بهخصوص آنانی است که در زمینههای اجتماعی فعالیت میکنند. اما از آنجا که او خود یک فیلمبینِ حرفهای است (پیش از آنکه وارد عرصهی بازیگری شود) و نگاهی جدی به این هنر داشته، زبانِ مدیوم سینما را به خوبی میشناسد و میداند باید آنچه به عنوان تیتراژ میخواند، چه ویژگیهایی داشته باشد. یزدانی برخلاف بسیاری از خوانندگان تیتراژ، این موضوع را فهمیده است که آنچه میخواند باید برای تصویر و در خدمت تصویر اجرا میشود و تیتراژی موفق است که با دیدن و شنیدن آن بتوان تصاویر فیلم یا سریال را در ذهن مرور کرد.
آرش عدل پرور | پدر گواردیولا | نام قطعه: پدر گواردیولا
«آرش عدلپرور» نیز تیتراژخوانِ دیگرِ «پدر گواردیولا»ست. او همچنین در این سریال در کنار مهران مدیری و حمید فرخ نژاد در سریال پدر گواردیولا بازی کرده است. آرش و مسیح برای اولین بار در سال 1397 تیتراژ پایانی برنامه ماه عسل به مجری گری احسان علیخانی را اجرا کردند. او در این تیتراژ نیز چون بسیاری دیگر از کارهایش از سازهای الکترونیک بهره برده است. آرش عدلپرور به شکلِ معمول خود ترانه ی کارهایش را مینویسد و اتفاقا لیریکی که او مینویسد، حس زیادی هم دارد؛ اگرچه هماکنون خوانندگان بسیاری در سبک و شعر و حتی در نوع و لحن خواندن از آرش تقلید میکنند؛ اما از آنجا که او از حضورِ اساتیدی چون محسن الهامیان بهره گرفته و دربارهی تبارشناسی ادبیات موسیقی نیز کار کرده است؛ انتظار بیشتری از او میرود. بسیاری از استعدادهای موسیقی در این سالها در جریانِ بازار ذوب شدهاند و عدلپرور نیز از این جریان جدا نبوده و آنچه هماکنون از او میشنویم (مثلا در همین تیتراژ) با آنچه او میتواند ارائه دهد، تفاوتهای اساسی دارد. به نظر میرسد او گاه خود نیز از ایدهآلهایش فاصله میگیرد و بیش از هر چیز گوش مردم عادی و خصوصاً گوش مخاطب تینایج را در نظر میگیرد و برخی اتفاقات را عامدانه رقم میزند.
معین زندی | حیثیت گمشده | نام قطعه: به دنبال خودم میگردم
موسیقی این اثر را نیز «مسعود سخاوتدوست» کار کرده است. موسیقی حیثیت گمشده موسیقی آرامی است؛ یک ارکستر زهی با همراهی پیانویی که سخاوتدوست خود نواخته است. یک موسیقی دراماتیک کلاسیک به معنای موسیقی فیلمیِ آن که با هر سکانس، رنگ تصویر را به خود میگیرد. موسیقی تیتراژ پایانی را هم معین زندی اجرا کرده و از همان قسمت اول توانسته مخاطب خودش را پیدا کند. او هم ترانهی این کار را خودش نوشته، هم اجرا و ملودی را به عهده داشته است. صدای معین زند تمام زخمها و ندانستنها و تردیدهای امیر را نمایان میکند. معین زندی سالها قبل از آنکه به صورت مجاز فعالتهای خود را آغاز کند با سرودن ترانه هایی با مفاهیم و مضمون های اجتماعی و عاشقانه قطعات موسیقیایی را با ملودیهایی از خودش ساخت و در فضای مجازی منتشر کرد.
کاوه آفاق | شبهای مافیا؛ زودیاک | نام قطعه: دیوانه از قفش پریسد
کاوه آفاق تا کنون بارها در آثار سینمایی ایفای نقش کرده است. او علاوه بر باز یدر چند تئاتر، در فیلم سینمایی «لامینور» نیز با داریوش مهرجویی کار کرده است. کاوه آفاق قطعه ای را برای «شبهای مافیا» خوانده که به عنوان تیتراژ پایانی پخش می شود و ساخت موسیقی متن نیز برعهده آمین ملک است. آنچه او خوانده، ادامهی همان تجربه های پیشینِ اوست؛ قطعهای که راک نیست؛ اما پاپ هم نیست و شاید بتوان نامِ آن را نوعی راک ایرانیزهشده گذاشت. صدای او به همراه ترانهای که در این اثر میخواند نوعی اعتراض، خشونتِ پنهان و در عینِ حال نوآوری خاص خودش را دارد.