جوانان و روزهای کرونایی
تهران - ایرنا - یک فعال اجتماعی در یادداشت تحلیلی خود از شرایط جوانان ایرانی در بحران کرونا و تشدید خطرات ناشی از این شرایط میگوید؛ کاهش تعداد ازدواجها و افزایش سن ازدواج، افزایش بیکاری و احتمال افزایش فشارهای روانی از جمله پیامدهای احتمالی شیوع کرونا در جامعه است.
ناگفته پیدا است که تمامی تحقیقات در دو سال گذشته، خبر از ناامیدی و ناکامی جوانان میدهند. آمارها نشان میدهند میانگین سن ازدواج در کشور در یک دهه گذشته افزایش یافته است و دختران اکنون در سن 23.4 سال و پسران در سن 27.5 سال دست به ازدواج میزنند. به همین نسبت، آمار تجرد قطعی در کشور نیز هرچند با سرعتی کند، اما رو به افزایش است و بدین ترتیب میتوان گفت افراد بیشتری نسبت به گذشته، هرگز فرصت ازدواج را به دست نمیآورند. این آمار به ویژه در استانهای مهاجر فرست کشور در حال بیشتر شدن است و نشان از خطراتی دارد که آینده جامعه ایرانی را تهدید میکند.
در عین حال افرادی که قصد ازدواج دارند با افزایش شدید هزینههای ازدواج همچون اجاره مسکن، افزایش قیمت اقلام اولیه جهیزیه، بالا رفتن هزینههای مربوط به برگزاری مراسم عروسی و مانند آن مواجه شده و در نتیجه توان خود را برای ازدواج از دست میدهند. وامها و امکانات اعطایی از سوی دولت نیز به رغم افزایشهای چشمگیر برای تامین هزینههای حداقلی خانوادهها جهت ازدواج کافی نیستند و از همین رو ممکن است بسیاری از جوانان ناچار شوند ازدواج خود را به تاخیر بیاندازند. این در حالی است که همین جوانان به صورت همزمان شاهد برگزاری مراسمهای عروسی لاکچری و اعیانی در سطح شهرهای بزرگ هستند و این امر به ناامیدی و یاس بیش از پیش آنها میانجامد.
وضعیت اشتغال در کشور نیز چندان مناسب نیست و طبق آمارهای منتشر شده هر ساله حدود 61 هزار نفر به جمعیت بیکاران تحصیل کرده کشور افزوده میشود و نرخ بیکاری جوانان در برخی شهرستانها و استانهای محروم و مهاجر فرست کشور حتی به حدود 40 تا 50 درصد نیز رسیده است. نرخ بیکاری افراد تحصیلکرده از نرخ بیکاری افراد عادی بیشتر است و این نشان از آن دارد که تحصیل نیز دیگر به عنوان راهی برای به دست آوردن شغل مناسب محسوب نمیشود؛ در نتیجه افرادی که پس از گذران دشواریها و هزینههای بسیار، مدرک تحصیلی مناسبی به دست آوردهاند، اکنون با مشکلاتی نظیر بیکاری دست و پنجه نرم میکنند و قادر نیستند تا حداقل همان هزینههای صرف کرده را نیز بازیابی کنند.
بخش قابل توجهی از جوانان ایرانی امروز، حتی اگر شغلی بیابند نیز ممکن است این شغل مناسب آنان نباشد یا حقوق مکفی را برای آن دریافت نکنند، در نتیجه باز هم این امر به معنای نوعی از بیکاری پنهان است که اثرات روانی و اجتماعی آن کمتر از بیکاری آشکار نخواهد بود. از سوی دیگر به نظر میرسد با وجود آنکه جوانان متولد دهههای 1350 و 1360 در آستانه چهل و سی سالگی هستند، باز هم از ورود به پستهای مدیریتی محرومند و فرصت چندانی برای نشان دادن توانمندیها و صلاحیتها خود ندارند. این وضعیت برای زنان به مراتب دشوارتر از مردان است.
در این شرایط است که برخی از جوانان ناامید از بهبود وضعیت خود، به دنبال راههایی برای مهاجرت هستند و ترجیح میدهند تا این مسیر را در پیش بگیرند، در نتیجه ابعاد پدیده فرار مغزها در نتیجه ناامیدی از بهبود وضعیت معیشتی، اقتصادی و اجتماعی در حال گسترش است و بدین ترتیب جامعه، نیروهایی را که با صرف هزینه بسیار تربیت کرده است تقدیم کشورهای قدرتمند جهان خواهد کرد.
تمامی این عوامل باعث میشوند تا اکنون جوانان ایرانی با موج گستردهای از سرخوردگی، فشار، استرس، ترس و ناامیدی مواجه شوند و در شرایطی که تقریبا اکثریت ایشان امیدهای خود را بر باد میبینند، به اقداماتی نظیر مهاجرت روی آورند که به هیچ وجه مطلوب هیچ نظامی در هیچ کجای جهان خواهد بود.
بحران کرونا نیز فشار اقتصادی بر جوانان را بیش از پیش تشدید خواهد کرد. به طور حتم تعدیلهای شرکتهای اقتصادی فعال، بیش از هر گروه دیگری گریبان جوانان را خواهد کرد و فرصتهای شغلی آنان را بیش از پیش کاهش خواهد داد و در عین حال امکان مهاجرت تحصیلی و شغلی، دستکم در یکسال آینده بسیار دشوارتر از گذشته خواهد شد، زیرا اغلب کشورهای جهان اکنون درگیر آسیبهای گسترده اقتصادی ناشی از بیماری کرونا بوده و کاهش شدید رشد اقتصادی در جهان، فرصتهای شغلی و تحصیلی را نیز در آن کشورها تحت تاثیر خود قرار میدهد.
همچنین بحران کرونا سبب شده است تا جوانان دستکم در بازه کوتاه مدت از بسیاری از تفریحات عادی زندگی خود همچون سینما، تئاتر، سفر، ورزش یا مانند آن نیز محروم شوند و حتی برگزاری مراسم خواستگاری، عقد یا عروسی برای بسیاری از جوانان در کوتاه مدت ناممکن شده است. در نتیجه میتوان انتظار داشت که فشار روانی و افسردگی، از پیامدهای این بحران باشند.
جوانان مهمترین سرمایههای کشور هستند و افزایش سن ازدواج، افزایش جمعیت مجردان قطعی، افزایش بیکاری در میان این قشر و به ویژه جوانان تحصیل کرده و در نتیجه کاهش شدید اعتماد و سرمایه اجتماعی، باعث میشود تا شرایط پیشروی کشور پیچیده شود و در عین حال نیاز برای تصمیمگیریهای جدی و در اساسی در حوزه جوانان را بیش از پیش ضروری میسازد. از همین رو باید مسوولان نه تنها برای دوران کرونا، که برای دوران پسا - کرونا نیز برنامههایی جدی را طراحی نمایند تا بتوانند شرایط جوانان را بیش از پیش بهبود ببخشند تا این سرمایههای بزرگ جمهوری اسلامی ایران، آیندهای روشن و درخشان را برای ایرانی سرافراز رقم زنند.
*س_برچسبها_س*