جولان قهرمانها با «لباس شخصی» در جشنواره فجر
گروه فرهنگ و هنر خبرگزار دانشجو: «مجمع نویسندگان و منتقدان سینمای انقلاب» طبق رسم چندسال اخیر خود با برگزاری یک نظرسنجی از میان منتقدان و روزنامهنگاران فرهنگی دست به انتخاب آثار برتر جشنواره سیوهشتم فیلم فجر زده است. نظرسنجی جالبی که نتایج آن قابل توجه و تامل است. بر اساس آنچه از این نظرسنجی به دست آمده، فیلمهای «شنای پروانه»، «روز صفر»، «لباس شخصی»، «خروج»، «خورشید» و «پوست» به...
گروه فرهنگ و هنر خبرگزار دانشجو: «مجمع نویسندگان و منتقدان سینمای انقلاب» طبق رسم چندسال اخیر خود با برگزاری یک نظرسنجی از میان منتقدان و روزنامهنگاران فرهنگی دست به انتخاب آثار برتر جشنواره سیوهشتم فیلم فجر زده است. نظرسنجی جالبی که نتایج آن قابل توجه و تامل است. بر اساس آنچه از این نظرسنجی به دست آمده، فیلمهای «شنای پروانه»، «روز صفر»، «لباس شخصی»، «خروج»، «خورشید» و «پوست» به ترتیب 6 اثر برتر مجمع منتقدان و نویسندگان سینمای انقلاب هستند؛ آرای جالب توجهی که حامل پیامهای مهمی است. اولین و بارزترین نکته در ارتباط با 3 فیلم اول انتخاب شده از سوی منتقدان و نویسندگان سینمای انقلاب، فیلماولی بودن آنهاست؛ اتفاقی بیسابقه که نشان میدهد جشنواره فیلم فجر الزاما جشنواره اسمهای بزرگ و چهرههای سرشناس نیست؛ انتخابی که اتفاقا نشاندهنده اشتباه هیات انتخاب این دوره از جشنواره فیلم فجر در اولویت دادن به اسمها به جای آثار بیکیفیت است؛ تصمیمی که یکی از بزرگترین خسارات ناشی از آن، بیرون ماندن فیلم «لباس شخصی» از بخش مسابقه اصلی این رویداد بود که با دیده شدن اثر توسط منتقدان و اهالی رسانه، این تصمیم اشتباه هیات انتخاب فجر 38 بیش از پیش به چشم آمد.
پیام و نشان دیگری که میتوان از برآیند نگاه و انتخاب منتقدان و نویسندگان سینمای انقلاب به آن رسید، اهمیت سینمای قصهگو و مبتنی بر داستان است؛ مسیری که اتفاقا در جهت عکس سینمای اجتماعی سالهای اخیر سینمای ایران و البته در راستای جریان اصلی سینما در جهان است. هر 6 اثر انتخاب شده به عنوان آثار برتر این جمع، آثاری از سینمای قصهگو هستند. طبیعتا در این سینمای قصهگو، وجود قهرمان امری بدیهی و الزامی است و به همین خاطر هم هست که خروجی نهایی آثار برگزیده منتقدان و نویسندگان سینمای انقلاب از جشنواره امسال، آثاری قهرمانمحور است؛ روندی که نشانههای آن را میتوان در انتخابهای سالهای اخیر این جمع از دورههای پیشین جشنواره فیلم فجر نیز مشاهده کرد. در واقع توجه به سینمای قهرمانمحور و قصهگو همیشه مورد توجه این جمع بوده و این اتفاقی نیست که صرفا محدود به جشنواره امسال باشد. توجه ویژه به اصول اساسی طراحی صحنه و لباس برای بالاتر بردن میزان باورپذیری آثار سینمایی دیگر ویژگی مشترکی است که میتوان آن را در آثار برگزیده نویسندگان و منتقدان سینمای انقلاب از جشنواره فیلم فجر امسال دید؛ از «روز صفر» و «لباس شخصی» و «پوست» که نیازمند طراحی صحنه و لباس ویژه بودند تا فیلمهای اجتماعی مثل «شنای پروانه»، «خورشید» و «خروج» که با توجه به فضای ویژه قصه خود، سعی کردند با طراحی صحنه و لباس دقیق به نزدیکتر شدن فضای ذهنی مخاطبان به فضای کلی اثر کمک کنند؛ فضایی که اتفاقا با فضای فیلمهای آپارتمانی مرسوم در سینمای ایران فاصله بسیاری دارد و طبیعتا باورپذیرتر شدن این فضا برای مخاطبان باهوش ایرانی کاری سخت است.
از نکات جالب توجه دیگر در انتخابهای این جمع، توجه ویژه به فیلم سینمایی «پوست» است؛ اثری از 2 فیلمساز فیلماولی که بزرگترین مزیت آن نسبت به بسیاری از آثار ارائه شده در جشنواره فیلم فجر امسال و در کل آثار نمایش داده شده در سینمای ایران، بومی بودن ژانر این اثر به معنی واقعی کلمه است؛ نکتهای که برادران ارک به عنوان خالقان «پوست» در نشست خبری این فیلم در جشنواره فیلم فجر نیز به آن اشاره کردند؛ «ما به دنبال ساخت ژانر مخصوص خودمان بودیم»؛ ژانری که اگر درکنار بومی بودن به صفت قصهگویی و سینمای قصهگو نیز آراسته شود، قطعا با استقبال مخاطبان سینمای ایران روبهرو میشود. *** [بازگشت به عقب در جشنواره سی و هشتم]
در بخشی از بیانیه مجمع منتقدان و نویسندگان سینمای انقلاب در ارتباط با جشنواره سیوهشتم فجر و ضعفهای عجیب و غریب مدیریتی در این دوره از جشنواره آمده است: «جشنواره سیوهشتم فجر برخلاف جشنواره سال گذشته که از حیث تعداد آثار استاندارد که به مرزهای جدیدی از تکنیک و پروداکشن در سینمای ایران رسیده بودند و میتوانستند نوید آیندهای روشنتر را دهند، یک بازگشت به عقب بود. از این منظر جشنواره سیوهشتم مانند سالهای دورتر، با کمتر از انگشتان یک دست فیلم قابل تامل و چندین فیلم ضعیف برگزار شد تا نشان دهد سال گذشته یک استثنا در سیر طبیعی سینمای ایران بوده است. با این وجود اما مهمترین نکتهای که در تاریخ از جشنواره سیوهشتم ثبت خواهد شد ناداوری، عدم اعتماد به نفس و حقارت در مدیریت و درنهایت خطی است که سیاستگذاران فجر از این طریق به سینمای ایران میدهند. جشنواره سیوهشتم با بر صدر نشاندن معدود تحریمکنندهها که حتی برای گرفتن سیمرغ حاضر به حضور در جشنواره نشدند، ابتدا باعث شد یکی از بیرمقترین و ضعیفترین اختتامیههای ادوار فجر رقم بخورد، مراسمی که از جشنواره سال بحرانی 88 هم کمشورتر و خالیتر از چهرهها بود و تبدیل به رکورددار عدم حضور کاندیداها و برگزیدهها در مراسم شد. مهمتر اما اینکه نشانهای بود برای سینماگران ایرانی که بدانند بیاحترامی به سیستم و قانون برای تصمیمگیران فرهنگی کشور یک مزیت است و هرچه بیشتر به قانون احترام بگذارید قدر کمتری خواهید دید. جشنواره فیلم فجر، به عنوان جشنوارهای دولتی که همچنان مهمترین و موثرترین رویداد در سینمای انقلاب اسلامی است، به تهیهکنندگانی مانند سعید ملکان میگوید اگر یک فیلم تلخ اجتماعی مانند «ابد و یک روز» بسازند سیمرغباران میشوند و اگر سراغ مضامین ملی و ژانرهایی بسیار بااهمیتتر بروند دستشان از تمام جوایز اصلی کوتاه خواهد ماند. جشنواره فجر انقلاب به کارگردانان جوانی مانند امیرعباس ربیعی اعلام میکند حتی با وجود ساخت فیلمی که از منظر ساختاری و سینمایی با هر نگاهی جزو چند فیلم برتر جشنواره است اما به دلیل ورود به حوزه موضوعات ملتهب تاریخ انقلاب، راهی به بخش اصلی جشنواره ندارند و اگر میخواهند در فستیوال دیده شوند بهتر است سراغ ساخت فیلمهای اجتماعی بیمخاطب بروند. این البته تایید پیشبینی خود فیلم هم هست؛ «لباس شخصی»های فرهنگی همچنان مشغول کارند. جشنواره فجر به فیلمسازان جوانی مانند نیما جاویدی اعلام میکند اگر با فیلمنامه درخشان «سرخپوست» به صورت مستقل در جشنواره باشند جایزهای نخواهند گرفت اما اگر با متنی به مراتب ضعیفتر اما در رکاب یکی از پدرخواندهها و رانتداران سینما به جشنواره بیایند براحتی سیمرغ را به خانه خواهند برد و به کارگردانانی مانند محمدحسین مهدویان نشان میدهد کارگردانی درخشانش در «ماجرای نیمروز» ها و «ایستاده در غبار» براحتی نادیده گرفته خواهد شد و برای بردن سیمرغ لازم است با فیلمی با مضمون «درخت گردو» در جشنواره حاضر شود. و از همه مهمتر جشنواره فیلم فجر به بازیگرانی مانند جواد عزتی، هادی حجازیفر، شهاب حسینی، امیر جدیدی و... میگوید هر چقدر نجیبانهتر رفتار کنند، هر چقدر از مواضع سیاسی ضدسیستم دوری کنند و هر چقدر دهنکجی کمتری به قوانین بکنند، به همان میزان کمتر به حقشان خواهند رسید. مدیران فرهنگی ما همواره در پی «دفع» سربهزیرها و «جذب» کسانی هستند که به آنها توهین میکنند، حتی اگر از هنر کمتری برخوردار باشند. با این وجود اما تاریخ ثابت خواهد کرد که چه فیلمها و فیلمسازان و چه نقشها و هنرپیشههایی در تاریخ ماندگار خواهند شد».