جوگیری بیخودی و تحلیل باسمهای متهم پرونده فروش اطلاعات به بیگانگان
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، عباس - ع در شبکه ایکس نوشت: «به نظر میرسد پس از 1360، این اولین دورهای است که روحانیون خود را بهکلی از انتخابات کنار کشیدهاند. ظاهرا روحانیون بزرگشده در این ساختار، برای رایآوری خود شانسی قائل نیستند». تحلیل باسمهای این طوری است که شبهتحلیلگر، ذهنیت خود را به واقعیت تحمیل میکند. اولا چهار نفر از ثبتنام کنندگان، روحانی هستند و دو نفر از...
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، عباس - ع در شبکه ایکس نوشت: «به نظر میرسد پس از 1360، این اولین دورهای است که روحانیون خود را بهکلی از انتخابات کنار کشیدهاند. ظاهرا روحانیون بزرگشده در این ساختار، برای رایآوری خود شانسی قائل نیستند».
تحلیل باسمهای این طوری است که شبهتحلیلگر، ذهنیت خود را به واقعیت تحمیل میکند. اولا چهار نفر از ثبتنام کنندگان، روحانی هستند و دو نفر از آنها (آقایان میرتاجالدینی و پورمحمدی)، سوابق ارشد اجرائی و مدیریتی در حد معاون پارلمانی رئیسجمهور، وزیر کشور، وزیر اطلاعات، رئیس سازمان بازرسی کل کشور و... دارند.
ثانیا آقایان بنیصدر، رجایی، و احمدینژاد، سه رئیسجمهوری هستند که روحانی نبوده، اما رئیسجمهور شدهاند. هر سه آنها هم کمابیش در دوران نامزدی انتخابات، از حمایت بخشی از روحانیت برخوردار بودهاند.
ثالثا جزو ملاکهای نامزدی ریاستجمهوری، رجل سیاسی و مذهبی و مدیر و مدبر بودن است، نه روحانی بودن.
رابعا آیتالله شهید رئیسی، سه سال قبل با اقبال مردم رئیسجمهور شد، و مردم در تشییع پیکر آن شهید و همراهانش، حماسهای بهیادماندنی در تبریز و قم و تهران و مشهد و بیرجند و مراغه و... آفریدند.
خامسا اگر هم دلخوری و گلایهای هم وجود داشته باشد، نسبت به عملکرد کسانی مانند روحانی و خاتمی و... است که حرمت لباس پیامبر را پاس نداشتند و رضایت برخی خواص بیصداقت و امتیازطلب را بر رضایت خدا و خلق خدا ترجیح دادند.
سادسا بسیاری از نامزدها در ادوار مختلف اخیر، روحانیونی مانند خاتمی و ناطق نوری و هاشمی و روحانی و... را نمایندگی کردهاند، یا میکنند. مانند برخی از همین نامزدهای طیف اصلاحات و اعتدال در انتخابات اخیر. (افرادی مثل عباس آخوندی، اسحاق جهانگیری، علی صوفی، مسعود پزشکیان، محمود صادقی، ناصر همتی، علی لاریجانی، مصطفی کواکبیان). در طیف اصولگرا هم برخی نامزدها از حمایت روحانیت همسو برخوردار هستند.
سابعا عجیب این است که افراطیون مذبذب، با نردبان روحانیونی مانند خاتمی و روحانی و موسویخوئینیها و... بالا آمده و صاحب موقعیت شدهاند، اما سر بزنگاه، از هیچ بهانهای برای عقدهگشایی علیه روحانیت دریغ نکردهاند.
یادآور میشود نشریه ضد انقلابی پیکنت، در آخرین روزهای دولت خاتمی، بخشهای قابل انتشار ملاقات نفوذی خود با حجاریان را اینگونه منتشر کرده بود:
«در یکی از کوچههای فرعی خیابان نوفللوشاتو، یکی از ساختمانهای ریاستجمهوری قرار دارد، وارد این ساختمان قدیمی که میشوید، تابلویی در روبهرو نظرتان را جلب میکند که با امضای حراست ریاستجمهوری از مکالمهکنندگان میخواهد در هنگام صحبت پشت تلفن احتیاط کنند و مواظب شنود بیگانگان باشند. این تابلوها همهجا حتی کنار در آسانسوری که سوار آن میشوم تا در طبقه دوم به مصاحبه با حجاریان بروم، به چشم میخورد. او در گفتوگویی که داشتم، گفت؛ ترجیح میدهم درباره خاتمی صحبت نکنم مبادا که به او بربخورد. او با ما تفاوت داشت. خاتمی روحانی بود و گروه خونیاش بیشتر به مجمع روحانیون میخورد. حزب مشارکت ما هم با مجمع خیلی فرق دارد. هرچند خاتمی در بین اعضای مجمع بهترین است. مجمع روحانیون، بدترین خیلی دارد. ما از ابتدا هم میدانستیم خاتمی با ما فرق دارد. بین اجزای سیستم فکری او سازگاری وجود ندارد. او آخرین میخ را بر تابوت اصلاحات زد.»
منبع: کیهان