حجاب حکم قطعی شرعی است
قم - مرکز مدیریت حوزههای علمیه در بیانیه ای بر احساس مسئولیت همه جانبه نهادهای مسؤول و ایفای نقش مؤثر آنان، در کنار برخورد قانونی با عوامل اصلی اشاعه فرهنگ بیحیایی و بیحجابی تأکید کرد.
قم - مرکز مدیریت حوزههای علمیه در بیانیه ای بر احساس مسئولیت همه جانبه نهادهای مسؤول و ایفای نقش مؤثر آنان، در کنار برخورد قانونی با عوامل اصلی اشاعه فرهنگ بیحیایی و بیحجابی تأکید کرد.
به گزارش خبرگزاری مهر، مرکز مدیریت حوزههای علمیه درباره موضوع عفاف و حجاب، بیانیه ای صادر کرد که متن آن به شرح زیر است:
یَا أَیُهَا الَذِینَ آمَنُوا استَجِیبُوا لِلَهِ وَلِلرَسُولِ اِذَا دَعَاکُم لِمَا یُحیِیکُم وَاعلَمُوا أَنَ اللَهَ یَحُولُ بَینَ المَرءِ وَقَلبِهِ وَأَنَهُ اِلَیهِ تُحشَرُونَ
ای کسانی که ایمان آورده اید! دعوت خدا و پیامبر را اجابت کنید هنگامی که شما را به سوی چیزی میخواند که شما را حیات می بخشد! و بدانید خداوند میان انسان و قلب او حایل میشود، و همه شما (در قیامت) نزد او گردآوری میشوید. آیه 24 سوره انفال
عفاف و حجاب گرایشی فطری، نمادی دینی و تکلیفی الهی و اسلامی است که همواره شناسنامه زن ایرانی در طول تاریخ بوده است. همچنین حیا ورزی و خانواده مداری ارزشی جاودانه و فراگیر است که در آموزههای ادیان، معارف اسلام و تعالیم اهل بیت (علیهم السلام) و نیز منابع حکمت و ادب اسلامی و پارسی همواره جایگاهی ویژه و سهمی برجسته داشته است. «حجاب» در واقع بروز و نمودی از عفاف و حیاست و این دو از اصلیترین و زیربناییترین ویژگیهای انسان با ایمان است و آیات و روایات بسیار بر جایگاه اصلی و محوری حیا و عفاف تأکید میکنند.
از سوی دیگر به وضوح میتوان دید که محصولات گوناگون هنری و رسانهای در جهت حیاءزدایی و ترویج بیحجابی و فرهنگ برهنگی پدیدار شده و اهتمام فرهنگ غرب و دشمنان اسلام و ایران، بر زدودن این سنت الهی و توسعه ابتذال با ابزارهای گوناگون هنری و رسانهای است تا از این طریق نفوذ فرهنگی خویش را تأمین نمایند.
فهم نظامند و جامع از آموزههای دینی و واقعیتهای دنیای کنونی نشان میدهد که حجاب و عفاف افزون بر جایگاه شرعی خود به عنوان یکی از احکام شریعت اسلام، ابعاد مختلف سیاسی و اجتماعی دارد و یکی از عناصر مهم اصلی و راهبردی مواجهه تمدنی حق و باطل، بشمار میآید و حفظ سبک زندگی اسلامی و تاکید بر فرهنگ حجاب و عفاف در منظومه واجبات دینی و فرهنگی و سیاسی به عنوان اولی ثانوی به ویژه در مناسبات دینی و تمدنی دنیای کنونی قرار میگیرد.
بر این اساس نکاتی تقدیم میگردد:
در کلان روایت از «زن» در گفتمان اسلام و انقلاب، پیشرفت جامع و متوازن زن ایرانی در همه ابعاد فرهنگی و اجتماعی، همراه با سعادت و سلامت و تعالی ایمانی و اخلاقی و معنوی، در همه ساحتهای فردی و خانوادگی و اجتماعی در طراز تمدن اسلامی مورد توجه قرار گرفته است و بر این اساس زمینههای نقش آفرینی زن در عرصههای گوناگون علمی و فرهنگی و اجتماعی فراهم آمده است و شاخصهای فراوان نشان دهنده این پیشرفت در چارچوب الگوی اسلامی است. با اینکه مسائل زن و خانواده یکی از چالشهای بزرگ امروز کشورهای غربی و اروپایی است، اما از افتخارات و دستاوردهای نظام مقدس جمهوری اسلامی، حضور فعال و موفق زنان در دوران انقلاب، جنگ تحمیلی، عرصههای متنوع سازندگی و پیشرفتهای علمی، فرهنگی و سیاسی است.
این دستاوردها و پیشرفتها در کنار پایین بودن آمار آسیبهای مرتبط و نیز سلامت اخلاق جنسی در ایران به نسبت آمارهای جهانی، در پرتو حفظ عفاف و حجاب اسلامی رقم خورده است. انکار پذیر نیست که انقلاب اسلامی در ترویج فرهنگ عفاف و حیا به سایر نقاط جهان نیز موفق بوده و بسیاری از مردم مؤمن جهان با حجاب و عفت خود در رشد و تعالی این فرهنگ تلاش مینمایند و زنان و مردان و جوانان ایران الهام بخش بازگشت به هویت اسلامی و ارزشها و سنتهای اخلاقی اند و البته همچنان تعالی این جایگاه نیازمند گامهای جدید است.
حجاب و عفاف جزئی از یک شبکه به هم پیوسته زندگی اجتماعی و سبک زندگی ایرانی و اسلامی است که با دیگر اجزا، روابط و تأثیر و تأثر جدی دارد و بسیاری از عوامل مؤثر در سبک زندگی مانند معماری ساختمانها، فنآوریها، فضای مجازی، بسترهای ارتباطی، ساختارها و قواعد محیطی کار و تحصیل و... در موضوع حجاب دخیل و مؤثرند. بنابراین لازم است ضمن تأسیس زیرساختها و اهتمام به عوامل اصلی و ریشهای حجاب و عفاف، الزامات تحقق حیات طیبه بر پایه معارف دانشهای اسلامی و اصلاح مناسبات و ساختارهای اجتماعی فراهم گردد و مهمتر از همه اینکه باید با عوامل اصلی و ریشهای در گسترش سبک زندگی غربی و فرهنگ مادی و ترویج بیحجابی، چه در مقیاس نظریه سازی و چه در مقیاس برنامهریزی راهبردی و چه در مقیاس نظامات تصمیمگیری و قانونگذاری تا مرحله اجرا و تحقق، با شیوهای حکیمانه، هدفمند و جدی مواجهه شده و رویکرد دینی و اسلامی در همه این مراحل جایگزین گردد.
نباید غفلت نمود که برخی تقصیرها و قصورها در لایههای آشکار و پنهان نظام تصمیمگیری و برنامهریزی، زیرساختهای نامناسبی را در ساحتهای گوناگون معرفتی، فرهنگی و اجتماعی ایجاد نموده که از ثمرات آن پدیده بدپوششی است و امروز دشمن نیز توانسته بانمک پاشیدن بر روی این زخمها، مراد خود را صید نماید. در این زمینه حوزههای علمیه و روحانیت، ضمن آن که خود را نیز مسئول و سهیم و پاسخگو میداند، مطالبهگری و پاسخگویی مسئولانه برای اصلاح نظام تصمیمگیری و برنامهریزی بر مبنای ارزشها و معارف اسلامی را وظیفه خود میداند و بیتوجهی به این مهم را خطایی راهبردی تلقی میکند.
وضعیت موجود در مسئله حجاب و عفاف، مولود مجموعه اسباب و عللی است که باید با نگاهی جامع، همه ابعاد آن بررسی شود و بدیهی است در این میان نقش مسببان حقیقی و عوامل مؤثر در ایجاد چالشهای موجود، نقشی برجستهتر و مهمتر بوده که برخورد با آنها ضروریتر است. البته ارتقای حجاب مبتنی بر یک نگاه فرآیندی و تدریجی است و باید ضمن ملاحظه اقتضائات فرهنگی، بومی و اجتماعی هر منطقه سلسلهای از عوامل و زمینههای مرتبط نیز مورد توجه قرار گیرد.
اکثریت زنان و دختران این کشور، حجاب را موهبتی الهی و مأمنی برای پیراستگی از کیدها و فتنههای شیطانی دانسته و با رعایت عفاف و حجاب، تعلق و هویت دینی و انقلابی خود را حفظ نموده و آن را با حضور فعال و اثرگذار خود در مناسبات اجتماعی با رعایت معیارهای دینی و قانونی عجین کردهاند. در سایه این فرهنگ اسلامی ایرانی، پیشرفتها و دستاوردهای چشمگیری توسط بانوان به دست آمده است و بخشی از جامعه زنان هم که به آسیب بدحجابی دچار شدهاند، پایبند به عفت و دین و انقلاب هستند و با افتخار میتوان زن و خانواده ایرانی را یکی از مترقیترین، سالمترین و پیشروترین زنان در دنیای کنونی معرفی نمود.
حجاب، حکم قطعی شرعی است و علاوه بر وظیفه عمومی مسلمانان در انجام این تکلیف الهی و امر به معروف و نهی از منکر در این زمینه، نظام اسلامی هم موظف است نسبت به اجرای این حکم الهی در جامعه اسلامی و مقابله با ناهنجاریهای مربوط کوشا باشد؛ چنانچه برخورد متناسب با پدیده بدحجابی و بی حجابی در دوره حاکمیت پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله و حضرت امیر علیه السلام وجود داشته و سیره سایر اهل بیت (علیهم السلام) و اصحاب پیامبر (ص) هم بر همین منوال بوده است و حمایت از اجرای قانون توسط نهادهای مسئول وظیفه همگان است.
احساس مسئولیت همه جانبه نهادهای مسؤول و ایفای نقش مؤثر آنان، در کنار برخورد قانونی با عوامل اصلی اشاعه فرهنگ بیحیایی و بیحجابی، به ویژه گروههای سازمان یافته، از ضروریات است. در این راستا تعیین وظیفه و تقسیم کار این نهادها و اولویت بخشی به دستگاهها و نهادهای حاکمیتی به همراه فرهنگ سازی، گفتمان سازی و اقناع در همه اقشار و اصناف و پرهیز از نگاه صرف حاکمیتی از اولویتها میباشد.
بدیهی است در رویارویی تمدنی و فرهنگی اسلام با طاغوت و استکبار، جهاد تبیین در معرفی سنتهای الهی و قدرت اسلام و عظمت انقلاب و جمهوری اسلامی و دستاوردهای آن با زبانی گویا و محوریت بخشی به مردان و زنان این کشور و تأکید بر هویت ایرانی اسلامی ملت شریف ایران و ترسیم آیندهای روشن فراروی کشور، واجبی قطعی و فوری است که همگان باید بدان اهتمام ورزند ولازم است با بهرهگیری از هنر و ابزار رسانه و مدیریت فضای مجازی، بر فرهنگ سازی و جریان سازی ارزشهای اسلامی در عرصه حجاب و عفاف تمرکز شود. بهرهگیری از مشارکت مردمی و گروههای خودجوش به ویژه در میان نوجوانان و جوانان و نقش کلیدی معلمان و مربیان و اساتید و گروههای مؤثر اجتماعی و نخبگان و طیفهای مرجع راهبردی اجتناب ناپذیر است.
قانون مداری، عقلانیت انقلابی، فعالیت نظاممند و شبکه ای و اقدامهای هماهنگ و برنامه مدار مردم انقلابی و گروهها و مؤسسات دینی و پرهیز از هرگونه برخوردهای سلیقهای و افراطی و خشمهای مهار نشده، لازمه حل مسأله است و در این خصوص پرهیز از دو قطبی سازی و تاکید بر تعامل اخلاق مدار، هوشمندانه، ناصحانه، دلسوزانه و جذب حداکثری و گسترش رحمت و رأفت اسلامی، سیاستهای کلان حرکت مردمی و جریانهای خودجوش و آتش به اختیار میباشد.
نقش آفرینی مساجد، هیأتها و حلقههای میانی و تشکلها و نهادهای فرهنگی اجتماعی برای مقابله با پدیده شوم بدحجابی و بی حجابی حائز اهمیت بوده و تجربههای مفید تاریخ انقلاب اسلامی در مواجهه با بحرانهای مختلف شاهدی بر این مدعاست.
مسئولین اسلامی باید تلاش کنند تا ترویج الگوهای حجاب و عفاف را در دستور کار خود قرار داده و تمهیداتی اتخاذ نمایند تا پوشاک عفیفانه و بسترها و محصولات و سازههای زندگی مؤمنانه به شکل راحت و مقرون به صرفه در جامعه عرضه شود و فرهنگ عفاف و حجاب از لحاظ اقتصادی، صنعتی، تجاری، معماری و... مورد پشتیبانی و حمایت قرار گیرد. همچنین شایسته است نهادهای حاکمیتی ابتدا از خود شروع کنند و اولویت اقدام را به کارکنان و خانوادههای خود اختصاص دهند.
در کنار موضوع حجاب، توجه به آسیبهای اجتماعی اعم از طلاق، آسیبهای اخلاقی و فروپاشی خانوادهها به شکل جدی مدنظر قرار گیرد و به شکلی ویژه بحرانهای اخلاقی و اجتماعی که در اثر نگاههای سهل اندیشانه و سهل انگارانه با مقوله عفاف در جوامع غربی و برخی کشورهای اسلامی پدید آمده اند؛ تبیین و ترویج شود.
حوزههای علمیه و روحانیت همچون گذشته باید با همه ظرفیتهای خود در تبیین ابعاد مختلف مسئله عفاف و حجاب و ایجاد گفتمان در میان نخبگان و گروههای مرجع و تودههای مردم در میدان حاضر بوده و در عرصههای نظریه پردازی، گفتمان سازی و مطالبه گری سبک زندگی مؤمنانه به وظایف خود عمل کنند و از ظرفیت شخصیتها، نخبگان، اساتید، طلاب، مراکز و مؤسسات خود در اقامه این فریضه دینی و واجب سیاسی بهره گیرند و در ادامه برنامههای فرهنگی - تبلیغی پیشین آمادگی خود را برای عملیاتی سازی و راهبری اسناد و برنامههای مصوب اعلام مینماید.
حوزههای علمیه از دغدغه دینی - مذهبی و غیرت اسلامی - ایرانی همه ملت شریف ایران و فعالان عرصههای اجتماعی، فرهنگی و هنری که خلال ماههای اخیر با جدیت و حمیت موضوع عفاف و حجاب را پیگیری کردهاند، تقدیر و تشکر نموده و این احساس مسئولیت را سرمایهای ارزشمند برای وصول به اهداف عالیه اسلام و انقلاب و زمینه سازی ظهور حضرت حجت عج میداند و نیز از دستگاههای مسئول و نیروی سرافراز انتظامی سپاسگزاریم و همینطور از همه بانوان محترمی که با هوشمندی خود در رعایت و صیانت از ارزشهای اسلامی پیشگامند تقدیر و تشکر مینمائیم.
امید است با قیام همه آحاد مردم و مسئولین در تحقق این فریضه الهی و سیاسی، نصرت الهی برای ایران اسلامی محقق گشته و به توفیق الهی زمینه تحقق حیات طیبه برای یکایک افراد جامعه بزرگ ایران و در نهایت تمدن نوین اسلامی در جهان فراهم گردد.