حجتالاسلام عبدالکریم پاز: دشمنان قرآن، دشمنان مسیح هستند
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری فارس، همزمان با حادثه تلخ قرآنسوزی و صدور پیام از سوی حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی، رسانه اسپانیولی KHAMENEI.IR در گفتوگو با حجتالاسلام شیخ عبدالکریم پاز نماینده ادیان در بنیاد اسلامی آرژانتین (FIAS)، به بررسی موج گسترده و جهانی محکومکردن اهانت به قرآن مجید و پاسخ آقای پاپ به نامه وی پرداخته است.
هفته گذشته، آقای پاپ فرانسیس رهبر کاتولیکهای جهان در پاسخ به نامه حجتالاسلاموالمسلمین پاز، ضمن محکوم کردن هتک حرمت قرآن کریم در سوئد و دانمارک، این گونه اقدام شنیع را مانع گفتگوی انسانی دانست و نوشت: ماجرای آتش زدن قرآن کریم واقعا یک عمل وحشیانه است. این موارد به گفت وگوی انسانی و بالغانه میان مردم آسیب میزند و مانع آن میشود.
ترجمه گفتوگوی رسانهی اسپانیولی با آقای پاز به شرح زیر است: شما نامهای به پاپ درباره محکومیت اهانت به قرآن نوشتید. درباره این کار توضیح بدهید و بگویید انگیزه شما از نامهنگاری با پاپ چه بود؟
خب باید در ابتدا گفت هر دوی ما آرژانتینی هستیم، هم من و هم جناب پاپ فرانسیس. من او را از بوئنوسآیرس، پایتخت آرژانتین میشناسم. ما رابطه طولانی با هم داشتهایم. رابطهمان از دورانی که پاپ تصدی کلیسای کاتولیک در آرژانتین را برعهده گرفت شکلگرفته و از آن زمان به تبادل اطلاعات، دیدارها، گفتگوها، همکاریها و حتی راهپیمایی مشترک پرداختهایم. بنابراین، از سالها پیش من و جناب پاپ طریق این نامهها با هم تبادل اطلاعات میکنیم. در آخرین نامه، بر غیرمعمول بودن رویداد اهانت به قرآن کریم تأکید نمودهایم. این تأکید نهتنها به دلیل ماهیت این اتفاق، بلکه به علت رفتار غیرعادی برخی دولتها که این اتفاق را ترویج و حمایت نمودند، انجام شده است. برخی مقامات در سازمان ملل متحد و کشورهای اروپایی و ایالات متحده، این کار را بهعنوان نمودی از آزادی بیان تلقی نمودند؛ بسیار بدیهی و آشکار است که چنین توجیهی منطقی و قابلقبول نیست.
هر آنچه که مقدس است و برای مردمان کشورها دارای اهمیت خاصی است، باید مورداحترام و مراقبت باشد؛ ازاینرو احساسات، باورها و اعتقادات موضوعاتی هستند که هیچگاه نباید بازیچه و مورد تمسخر قرار گرفته شوند. بهعبارتدیگر، اقداماتی که موجب توهین، حقارت، تخریب، نفرت و درگیری میشوند نهتنها بر علیه ادیان هستند؛ بلکه بر علیه تمام قوانین بینالمللی هستند، ازاینرو میبایست آن را جزء اقدامات ممنوعه لحاظ کرد و بههیچعنوان از آن حمایتی نشود. به نظر شما چنین نامهها و مواضعی چه تأثیراتی در تعاملات مذهبی و بین ادیانی خواهد داشت؟
میتوان گفت این نامه خود بخشی از گفتوگوی بین ادیانی است، جایی که پیروان ادیان مختلف در آن جمع میشوند، به گفتگو و مباحثه میپردازند، بررسی و تحلیل میکنند، تشخیص میدهند و سرانجام راهحلهای مشترکی، فراتر از آنچه که به دین خاصی محدود شود، مییابند، بهعبارتدیگر، سعی در پیشبرد مشترک مسائل دارند.
پاپ فرانسیسکو شخصیت بزرگی است و بدون شک کلام او تأثیر زیادی دارد و ما معتقدیم که در این موضوع خاص، اتحاد مسلمان و مسیحیان موضوعی بسیار مهم، حیاتی، استراتژیک، بنیادی، و ضروری است، هم در موضوعاتی که مرتبط با خداوند هستند و هم در مسائلی خاصی که در این لحظه تاریخی و در آینده به وقوع میپیوندند. آقای پاپ در جواب نامه شما نوشته که «ماجرای آتشزدن قرآن کریم واقعاً یک عمل وحشیانه است. این موارد به گفتوگوی انسانی و بالغانه میان مردم آسیب میزند و مانع آن میشود.» تحلیل شما از این جمله مهم پاپ چیست؟
به عقیده من توصیفی که پاپ از اقدام اهانتآمیز سوزاندن قرآن ارائه داد و آن یک وحشیگری توصیف کرد که مانع گفتگو بین مردم میشود بسیار دقیق و مهم است. سوزاندن قرآن و محافظت از کسانی که این اقدام را انجام دادهاند بسیار توهینآمیز و تحریککننده است؛ توصیف بهتری برای این عمل وحشیانه وجود ندارد. این قدام از دایره عقلانیت و منطق خارج بوده و تهی از هر گونه هدف خیر است. شخصی که مرتکب این عمل میشود هر گز نمیتواند هدف شرافتمندانهای را دنبال کند. قرآن خود دعوت به گفتوگو، تفکر و استدلال میکند. میگوید اگر صداقت دارید ادله خود را بیاورید. قرآن همه را به گفتوگوی خوب و محترمانه فرامیخواند؛ در نتیجه سوزاندن این کتاب آسمانی، سوزاندن فرصت و مجالی است که انسانها از طریق گفتوگو به نقاط تفاهم برسند. همانطور که پاپ بهدرستی میگوید، این اقدامات به گفتوگو آسیب میزند. گفتگو مبنای غلبه بر مناقشات و یافتن راهحل برای مشکلاتی است که بشریت امروز با آنها مواجه است. تبلیغات منفی و توهین به مقدسات الهی، نهایتاً منجر به چه نتیجهای در تعامل و همبستگی و درک متقابل میان ادیان ابراهیمی خواهد شد؟
در مورد اینکه آیا این حادثه یا این نامه یا هر دو موضوع، موجب تقویت یا تضعیف گفتگوی بین ادیانی میشود، باید گفت این اقدام نامعمول، منزجرکننده و وحشیانه، همانطور که پاپ آن را توصیف کرد، ظاهراً تمایل به تضعیف و تخریب روابط و همچنین ایجاد درگیری میان مسیحیان و مسلمانان دارد.
اما به نظر من، چنین اقدامی موجب تقویت روابط بین ادیان خواهد شد. در واقع، این نامهنگاری با پاپ و موضع ایشان نشانهی کوچکی از آن چیزی است که موجب تقویت گفتگوهای بین دینی و اتخاذ واکنشهای لازم در برابر جبهه دینستیز مقابل خواهد شد؛ جبههای که در پی ترویج چنین اقدامات ضد دینی اهانتآمیز و خارج از عرف و دور از هر گونه منطق، بشریت، و هر نوع خیرخواهی است.
بدون شک با این گونه اقدامات موهن، روابط ادیان قویتر خواهد شد. این موضوع به رهبران و پیروان ادیانی مثل اسلام و مسیحیت این انگیزه را میدهد تا پیوندشان را مستحکمتر سازند، زیرا تاکنون توهینکنندگان به مقدسات این ادیان به طور پیوسته و با مجوزهای لازم و بهآسانی اقداماتشان را انجام میدادهاند. دنیای ادیان و مذاهب امروز باید به این اجماع برسد که متحد و قوی شود. بدون شک در این عصر و زمان بشریت بیش از همیشه به معنویت نیاز دارد و اولین مروج این معنویت پیامبران الهی هستند. اکنون ما دانشآموختگان مکتب انبیای الهی هستیم و ازاینرو ما نیز موظفیم بهدرستی و در حد توانمان، تلاش کنیم که پرتوی از آن نور فوقالعاده که زندگی ابراهیم، موسی، عیسی و محمد علیهمالسلام را روشنی بخشید به میان زندگی انسانها بیاوریم. به نظر شما صحنهگردانان اصلی سوزاندن قرآن و توهین به دین اسلام چه کسانی هستند؟
مسلماً کسانی که از سیاست «تفرقهبینداز و حکومت کن» سود میبرند. اینان کسانی هستند که با تحریک افکار عمومی به بیمنطقی، سوءاستفاده از احساسات و هدایت این احساسات به درگیریها، تلاش میکنند از همه اشکال غیرقانونی برای تقویت قدرت خود استفاده کنند. آنها در واقع تلاش میکنند با ترویج این گونه اقدامات از رودخانه پرتلاطم و گلآلود درگیریها برای حفظ بقای قدرت خود ماهیگیری کنند، و شاید در بسیاری از مواقع، همانطور که پاپ فرانسیسکو گفت، از آن برای تولید سلاح و فریب افکار عمومی نسبت به اقدامات ناپاک خود بهره گیرند. در اتفاقات اخیر، آن چیزی که بیشتر توجه ما را جلب کرد این بود که سوزاندن قرآن در کشورهایی صورت گرفت که در پرچم خود نماد صلیب را دارند. قدرتهای سمبلیک همیشه به طور غلط و غیرمنطقی در تلاش بودهاند از این علامت بهعنوان نمادی برای نشاندادن تقابل و درگیری بین مسلمانان و مسیحیان استفاده کنند.
بدیهی است که یک مسیحی واقعی کسی است که هم نوع خود را دوست داشته باشد و بههیچوجه او را تحریک نکند، به همین ترتیب، احساسات و اعتقاداتش را نیز جریحهدار نکند. هتک حرمت و اهانت به مقدسات هیچکدام از آموزههای مسیحیان نیستند؛ بنابراین، کسانی که پشت این اتفاقات هستند، دشمنان مسیح، بشریت و خدا هستند و آنها مروج خشونت و درگیری هستند.
برای پیبردن به این موضوع باید دید چه کسانی در جهان به دنبال ترویج درگیری و جنگ، بهخصوص در حوزههای دینی هستند؛ مانند اتفاقاتی که اکنون در فلسطین اشغالی میبینیم، وقایع تأسف برانگیزی که در یمن اتفاق میافتد، حملاتی که امروزه به جهان اسلام میشود، و همچنین تحرکاتی که برای ترویج تعصبات مذهبی در اسلام و ایجاد عناصری خودخوانده مثل داعش میشود.
همانطور که سابقاً سردمداران آمریکایی از جمله ترامپ گفته و به آن اذعان کردهاند، خود آمریکاییها، حتی در بین خودشان، متهم درجه یک ایجاد گروههای تروریستی از جمله القاعده و داعش در جهان هستند؛ بنابراین کسانی که از این اتفاقات و اهانتها حمایت میکنند، دقیقاً همان کسانی هستند که از درگیریها و خشونتها بهره میبرند. درست برخلاف مسلمانان و رهبران مسلمان که همیشه به دنبال صلح و پایاندادن به درگیریها هستند؛ حمایتکنندگان اهانتها پیوسته در حمایت از تجاوزها و تعدیها موضع میگیرند.
امروزه در دنیا استعمار نو پدیدهای است که جهان اسلامی بیشتر از هر چیزی از آن رنج میبرد و پیوسته موجب تحرکاتی بر علیه مسلمانان در سراسر جهان شده است. کسانی که امروزه به حمایت از سوزاندن قرآن پرداخته و تلاش داشته این عمل منزجرکننده و وحشیانه را - همانطور که پاپ توصیف کرد - در چارچوب آزادی بیان قرار دهند، دقیقاً همان کسانی هستند که به طور آشکار بسیاری از موضوعاتی را که فلسطینیان از آن رنج میبرند و برای آن تظلمخواهی میکنند، سانسور و مخفی کنند.
این افراد بسیاری از موارد مشابه را که میتوان آن را دفاع از آزادی بیان قلمداد کرد نادیده گرفته و حتی بسیاری از اعتراضات اجتماعی، قانونی و بر حق شهروندان خود را به طور وحشیانه سرکوب میکنند؛ بنابراین ادعای نگرانی آنان در مورد آزادی بیان امری کاملاً غیرواقعی و ناصادقانه است. چگونه میتوان از راههای فعالیتهای مشترک و همکاری بین ادیان برای ترویج صلح و همدلی در جهان بهرهبرداری کرد؟
بدون شک ادیان ابراهیمی و توحیدی، اشتراکات زیادی با هم دارند که خیلی بیشتر از تفاوتهایشان کارساز هستند؛ بنابراین مهم است که در دورانی که سکولاریسم در جهان غالب است، و در دورهای که مذهب تقریباً نادیده گرفته شده یا به حاشیه رانده شده است، همبستگی بین ادیان ایجاد شود.
البته دین از دیدگاه فطری انسان، همیشه وجود دارد، مفاهیمی همچون تعالی، آگاهی از خدا، آگاهی از زندگی نامتناهی یا مرگ حتی در جوامع سکولار هم وجود دارد، اما در فرهنگ عمدتاً سکولار امروزی یا مدرن، این مفاهیم بسیار کمرنگ شده است؛ بنابراین، این اتحادِ ادیان بهطورکلی، و ادیان خاص یعنی ادیان ابراهیمی به طور ویژه، به زندگی مردم در زمانهای که خالی از عناصر دینی است، نور و نیروی تازهای میبخشد. همچنین نیازمند این هستیم که پیشداوریهایی است که ادیان را متهم به تقابل درونی، عدم امکان همزیستی، عدم تحمل، تعصب، افراطگرایی، فرقهگرایی و غیره میکند. پیامبران در این زمینه درهای فوقالعادهای را برای ما گشودهاند؛ آنان درست در مقابل افرادی مانند فرعونها و امپراتوریهای ظالم و کسانی که ارزشهای منفی را ترویج میکردهاند، همیشه بسیار منطقی و گشادهرو، منصف و همدل، اهل گفتگو و اهل خدمت بودهاند؛ در واقع ادیان طبعاً ترویج کننده اصلی صلح در جهان هستند. مسلمانان چطور باید با این هجمه اسلامستیزی و اسلامهراسی مقابله کنند؟
در مورد نحوه برخورد با اسلامهراسی یک نمونه در آمریکای لاتین و آرژانتین است که مسلمانان کار بسیار قوی و بزرگی برای مقابله با اسلامهراسی انجام میدهند. روش آنها مبتنی بر همزیستی مسالمتآمیز است. رفتار مسلمانان در جوامع مختلف آمریکای لاتین بسیار مورد تحسین قرار گرفته است.
من فکر میکنم با عمل، رفتار، همزیستی مسالمتآمیز، مطالعه، آموزش، صبر و بردباری میتوان با اسلامهراسی مقابله کرد. در این میان البته مواجهه قاطعانه با این اقدامات توهینآمیز حائز اهمیت است. این اقدامات اسلام هراسان موجب ترویج تعصبات و دورشدن ملتها از یکدیگر بهجای نزدیکتر کردن آنها میشوند. این در حالی است که جهان امروز نیازمند جستوجوی راهحل برای مسائل وحشتناکی مانند تخریب محیطزیست، رباخواری بیرویه، تخریب خانوادهها، ارزشهای سنتی، اخلاق و معنویت است.
به عقیده من مسلمانان هر یک موظفاند که در مورد دین به طور کامل مطالعه کنند و با زبان و علیالخصوص با عمل خود به آموزش دیگران در این زمینه بپردازند.
پایان پیام /