شنبه 8 اردیبهشت 1403

حسن یزدانی؛ بالاتر از مسی و رونالدو

وب‌گاه مشرق نیوز مشاهده در مرجع

به گزارش مشرق، محمد رستم پور فعال رسانه‌ای در کانال تلگرامی خود نوشت: پسرک توپ را کاشت جلوی دروازه، دست‌هایش را مشت کرد و به پایین کشید و بعد سه گام بلند رو به عقب برداشت. من این حرکت را جایی دیده بودم. با خودم مرور کردم. ناگهان جرقه‌ای در خاطرم گذشت که این رفتار و حرکت، عادت کریستیانو رونالدو، ستاره پرتغالی تیم‌های رئال مادرید و یوونتوس و حالا منچستر یونایتد است. مثل کسی که صاعقه گرفته باشدش، خشکم زد. یک رونالدوی کوچولو در یکی از محلات جنوب شهر یکی از شهرهای محروم کشور.

شهید مطهری در کتاب جاذبه و دافعه علی علیه‌السلام می‌گوید یکی از نتایج عشق، توحد است، یکی شدن عاشق و معشوق است. عشق چنان جاذبه‌ای دارد که عاشق را از نظر رفتاری و حتی اخلاقی شبیه معشوق می‌کند. کیلومترها دورتر از محل زندگی رونالدو و فرسنگ‌ها فاصله فرهنگی و اخلاقی، یک پسربچه ایرانی چنان عاشق رونالدو شده که حتی نوع لباس پوشیدن و فوتبال بازی کردنش هم شبیه اوست یا حداقل تلاش می‌کند شبیه رونالدو شود.

در سال‌های اخیر از ضرورت الگوسازی و قهرمان‌پروری در حوزه‌های فرهنگی و رسانه‌ای بسیار گفته‌ایم و نوشته‌ایم. اما اینک در فاصله هفتاد روز پس از برگزاری المپیک توکیو 2020، اتفاقی رخ داده که باید یک بار دیگر بگوییم و بنویسیم آقایان! خانم‌ها! پهلوان زنده را عشق است! پهلوان زنده را دریابید! حسن یزدانی، کشتی‌گیر افسانه‌ای ایران پس از سه شکست در مسابقات جهانی 2017 و 2018 و المپیک 2020 در مقابل دیوید تیلور، کشتی‌گیر آمریکایی در مسابقات جهانی 2021 نروژ توانست این حریف سرسخت خود را شکست دهد. یک ماجرای عجیب، دراماتیک و با پیرنگ قوی و پر فراز و نشیب که می‌تواند سوژه انبوهی از تولیدات رسانه‌ای باشد. به ویژه در سال تلخی که کرونا انسجام اجتماعی را هدف گرفته و دشمن ناجوانمرد حضور ایران را حتی در میدان ورزش هم برنمی‌تابد. او می‌خواهد همه وجوه ایرانی بودن را از ما بگیرد و وطن‌پرستی و غیرتمندی را شرمندگی و سرافکندگی ما قالب کند.

هیچ‌کس در ضرورت الگوسازی و مرادداری در تربیت تردید ندارد. در چند سال اخیر کوشش مجاهدانه‌ای شکل گرفته تا کودک و نوجوان ایرانی قهرمان بومی خودش را داشته باشد و به ایرانی بودن خودش افتخار کند. دو حرکت فوق‌العاده ارزشمند و پربها در این زمینه عبارت است از تولید انیمیشن‌های مبتنی بر کاراکترهای ایرانی مثل «پهلوانان» که با زبانی شیرین و طنازانه، پهلوان‌منشی‌های پوریای ولی را به تصویر می‌کشد و همچنین تولید نوشت‌افزارهای ایرانی - اسلامی با طرح و قالب شهدای مدافع حرم و شهدای 8 سال جنگ تحمیلی مانند شهید ابراهیم هادی و شهید محسن حججی که حماسه و ستیزشان از مرزهای جغرافیایی ایران فراتر رفته. اما راه باقی مانده همچنان زیاد است، آن چنان که راه طی شده در مقابلش ناچیز می‌نماید.

اگر به کتابفروشی‌ها سر بزنید یا برای فرزند نوجوانتان به دنبال کتاب و قصه جذاب باشید، خواهید فهمید که تقریبا بازار نشر ایران در حوزه کودک و نوجوان را کتاب‌های ترجمه‌ای قبضه کرده است. قهرمان‌های فانتزی یک‌بعدی و بعضا بی‌اخلاق که پیروزی در صحنه نبرد برایشان همه چیز است و نگاهی مادی‌گرایانه را تبلیغ و ترویج می‌کنند، ذهن کودک ایرانی را به معنی واقعی کلمه اشغال کرده‌اند. کودکی که زیست و تربیت و حیاتش در سرزمینی است که زخمی سربلند دوران‌هاست و باید برایش مقاومت ارزش هنگفت‌تری نسبت به آشتی و سازش داشته باشد. هنوز بن‌تن‌ها و اسپایدرمن‌ها جیب و جهان ناشران ایرانی را پر کرده‌اند و سود مادی بر رسالت اخلاقی ترجیح دارد. البته که هزینه اندک کار ترجمه و اوضاع نابسامان و پرماجرای کاغذ ناشر را به سوی کار ترجمه می‌کشاند. همچنان ناشرانی وجود دارند که کار فرهنگی می‌کنند و کار در حوزه کودک و نوجوانان را بنگاه‌داری نمی‌بینند و نمی‌دانند اما واقعیت این است که تولید ایرانی در حوزه تألیف بسیار مظلوم و محجوب است.

اما حالا ما روبروییم با یک فرصت تاریخی و یک میراث فرهنگی. حسن یزدانی مانند همه پهلوانان ایرانی تاریخ ایران تاریخ‌سازی کرده و چنان خضوع و خاکساری از خود نشان داده که بتوانیم مانند تختی از او بنویسیم و بگوییم. اما عادت زشت مرده‌پرستی و ترس از تجربه تلخ پاسداشت‌هایی که برای قهرمانان قدرناشناسی مانند کیمیا علیزاده داریم که مانع از آن است که از یزدانی فیلم و کتاب بسازیم. با این همه دو نکته اساسی را نباید از یاد ببریم. اولا پاسداشت فقط هدیه نقدی و آپارتمان و ماشین نیست که چه بسا مادی دیدن زحمت و کوشش قهرمانان با همه مجاهدت آنان برای اعتلای وطن ناسازگار است. نباید از این سوی بام بیفتیم و گرامیداشت معنوی قهرمانان را فراموش کنیم و همچون قهرمانان پرشماری که آنان را تنها گذاشتیم و تصور کردیم وظیفه‌مان را در برابر آنان ادا کرده‌ایم، کنار بکشیم. مگر یزدانی اولین قهرمان ورزشی ایران است؟ او ویژه‌تر است به خاطر نوع فنونی که اجرا می‌کند و البته خوی و منش پهلوانی و مردمی‌ای که بازیگری نمی‌کند.

ثانیا قهرمانان را خرج بازی‌های سیاسی قبیله‌ای و جناحی نکنیم و آنان را برای سراسر ایران و همه جمهوری اسلامی ایران بخواهیم و بدانیم. اصرار بر دیدن قهرمانان در قالب‌های رسانه‌ای تنگ و حقیری که خود می‌خواهیم، بزرگترین خیانت به آرمان‌های این وطن است. قرار نیست از قهرمانان سلبریتی بسازیم اما نباید در احترام و پاسداشت و ضرورت محبوب‌سازی از آنان تردید کنیم که البته محبوب هستند و باید تنها محبوبیت آنان را فراتر از زمان برد و در پیام‌های رسانه‌ای و تولیدات فرهنگی تکثیر کرد تا خود آنان تکثیر شوند. یادمان باشد برای کودک و نوجوان ایرانی، در مقابله با مسی و رونالدو، در برابر هجوم نابرابر فرهنگی به رویین‌تن‌ها، به زنده‌ها، به آنانی که نزدیک ما هستند و با ما زندگی می‌کنند، نیاز داریم.

*بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر می‌شود.