حفاظت جزیرهای عامل نابودی یوزهاست
به گزارش خبرنگار محیطزیست خبرگزاری فارس، محیطزیست در ایران با مشکلات متعددی روبرو است و هر روز اتفاق تازهای در این حوزه میاُفتد. حیات وحش و مسائل مربوط به آن از پرچالشترین حوزهها در محیطزیست است. حفظ گونههای جانوری و بقا آنها از مواردی است که از اهمیت بالایی برخورد است چون پایان انقراض گونهها انسان قرار دارد. در موضوع حیات وحش یکی از سوالات اساسی و مهم موضوع قرقهای اختصاصی و نحوه تخصیص این قرقها و به طور کلی نحوه حفاظت از حیات وحش در سازمان حفاظت از محیطزیست از موضوعات مهم است که در میزگردی با حضور حسن اکبری، معاون محیطزیست طبیعی و تنوع زیستی سازمان حفاظت محیطزیست و غلامرضا ابدالی مدیرکل دفتر حفاظت و مدیریت حیات وحش سازمان حفاظت محیطزیست در خبرگزاری فارس برگزار شد.
حسن اکبری، معاون محیطزیست طبیعی و تنوع زیستی سازمان حفاظت محیطزیست در ابتدای این میزگرد گفت: سازمان حفاظت محیطزیست، دو حوزه کاری تخصصی تقریباً مجزا دارد، یک بخش در حوزه آلودگیهای محیطزیست و منابع انسانی است و بخش دیگر حفاظت از منابع آب و خاک و حفظ تنوع زیستی است. در زیر مجموعه معاونت تنوع زیستی سازمان حفاظت محیطزیست، سه دفتر، حفاظت و مدیریت حیات وحش، موزه ملی و تاریخ طبیعی و ذخایر ژنتیکی، زیستگاه و امور مناطق وجود دارد.
وی ادامه داد: رسالت اصلی سازمان محیطزیست، حفظ تنوع زیستی و طبیعت است. ما تمام تلاش خود را میکنیم که در طبیعت کمتر دخالت انسانی در آن اثرگذار باشد و تنوع زیستی کشور حفظ شود. در این راه چالشهای متعددی با مردم، دولت، طرفداران توسعه، سیاستگذران و مسؤولین داریم ولی با توجه به نگاهی که مقام معظم رهبری به این موضوع دارند و دیدگاه قانون اساسی در این زمینه حفظ محیطزیست، زیر ساختهای کلی برای حفظ محیطزیست کشور وجود دارد ولی در حد قابل قبول نیست، تجربهای که در سالهای گذشته داریم کل در حفظ تنوع زیستی در کشور موفق نبودهایم. در دنیا هم اوضاع به همین منوال است و ما هم به پیروی از دنیا بخشی زیادی از داشتههای زیستی کشور را به خاطر مسائلی مثل اشتغال، اقتصاد، توسعه و تخلفاتی که در این حوزه اتفاق افتاده آسیب دیده و از بین رفته است. اُمیدوار هستیم در آینده با فرهنگسازی و ارتقا آگاهی مردم از تخریب محیطزیست جلوگیری شود که رسانه می تواند در این زمینه موثر باشد و با اطلاع رسانی، آگاهی درست و هشدارهای به موقع میتواند موثر باشد.
علت ایجاد قرقهای اختصاصی چیست؟
اکبری گفت: از دهه 1330 با توسعه سلاحهای شکاری و وسایل حمل و نقل بیابانی، شکار بی رویه ازطبیعت شروع شد، از اواسط دهه 1330 شکار غیر مجاز شدت زیادی پیدا کرد، به طوریکه در مدت 10 سال بسیاری از گونههای بزرگ جثه مثل آهو و گورخر شکارغیر مجاز شدند، در سال 1346 عدهای از شکارچیان قانون شکار و صید را نوشتن که در مجلس آن زمان تصویب شد، این قانون در آن زمان بسیار مترقی بود. در این قانون در کنار واژه حفاظت دولتی، واژه قرق اختصاصی هم آورده شد، تعریف قرق اختصاصی در آن جا اینگونه آمده است، محدودهای است که امتیاز حفاظت و حق شکار آن زیر نظر سازمان به یک فرد یا اشخاصی داده میشود.
وی ادامه داد: در آن قانون معتقد بودند، حفاظت دولتی به تنهایی پاسخگو نیست، اما بخش قرق اختصاصی آن اجرا نشد و سازمان حفاظت محیطزیست شروع به انتخاب مناطق حفاظت شده کرد که امروز به 309 منطقه رسیده که 11 درصد خاک کشور را شامل میشود، اما بخش عمده تنوع زیستی در خارج از این مناطق است. انتخاب مناطق حفاظت شده به تنهایی به عهده ما نیست، بعد از انتخاب یک منطقه برای حفاظت باید از وزارت صمت، منابع طبیعی استعلام بگیریم که معمولا ً آنها مقداری از این مناطق را به دلایل گوناگون حذف میکنند. بسیاری از مناطق ما ارزش حفاظت ندارند ولی در اثر پیگیری مداوم سازمان محیطزیست این مناطق حفاظت شده اعلام شده است. بخش زیادی از تنوع زیستی ما در خارج از این مناطق بود و سازمان حفاظت محیطزیست در همه دورهها کمبود اعتبار، نیرو و تجهیزات داشته است و هیچ وقت حداقلها برای حفاظت نداشته، در این نقاط شکار بیرویه اتفاق افتاده است.
توسعه و تبدیل زیستگاه فرصت احیا را از بین میبرد
اکبری ادامه داد: این کمبود امکانات در حالی بود که امکانات شکارچیان متخلف افزایش پیدا کرده است، در حال حاضر تعداد زیادی سلاح مجاز وجود دارد که سهمیه فشنگ میگیرند و تعداد قابل توجهی اسلحه غیر مجاز وجود دارد، همزمان در دهه 60 و 70 شمسی، توسعه به شدت افزایش پیدا کرد و مسئله کشاورزی و دیمکاری، خودکفایی گندم، ایجاد جادههای متعدد، ریلگذاری در مناطق متعدد و شهرسازی باعث شد که زیستگاه حیات وحش را در بسیاری از مناطق از دست بدهیم، مثلاً زیستگاه آهو که به عنوان یکی از اصلی ترین گونهها بوده است به سختی میتوان زیستگاه این حیوان را که دست نخورده باشد در طبیعت پیدا کرد چون در هر کجا که بوده چون دشت بوده یا شهرسازی شده یا دیمکاری و مزارع کشاورزی ایجاد شده است. این توسعه و تبدیل زیستگاه فرصت احیای جمعیت را گرفته است. اگر با همین فرایند ادامه بدهیم آینده خوبی برای حیات وحش وجود ندارد. مناطق حفاظت شده چون در اطراف آنها زیستگاههای جایگزین و جمعیت وجود ندارد حالت جزیرهای شده، که این جمعیت به علت درونآمیزی به شدت آسیب پذیرهستند.
حفاظت در دنیا به سمت اقتصادی شدن رفته است
وی درباره نحوه حفاظت در دنیا گفت: باید ببینیم آیا همه حفاظت از حیات وحش در دنیا به عهده دولت است؟ در بسیاری از کشورها بخشهای قابل توجهی از حیات وحش را بخش خصوصی مدیریت میکند. بخشهای از موضوع تنوع زیستی باید اقتصادی شود تا پایدار باشد، اگر هزینه صِرف باشد تابع نظر مدیران میشود که آنها چگونه تصمیم بگیرند.
معاون محیطزیست طبیعی و تنوع زیستی سازمان حفاظت محیطزیست درباره اقتصادی کردن حفاظت گفت: مهمترین روشی که قانون به ما اجازه داده برای در اختیار مردم قرار دادن، قرق اختصاصی است. این قرق نه واگذاری زمین است نه دادن حق مالکیت. در واقع محدوده یا عرصهای از طبیعت است که حفاظت از حیات وحش را برای مدت خاص دراختیار بخش خصوصی قرار میدهیم، نه ملک، آب، زمین، حق برداشت و حق ایجاد مزاحمت برای هیچکس را ندارد. فقط اجازه دارد در محدوده معین در زمان مشخص کار حفاظت را زیر نظر ما انجام بدهد که اگر حفاظت موفق بود اجازه برداشت در سطح محدود را دارد.
وی ادامه داد: این مسئله سالها مسکوت میماند، در سال 79 سه قرق اختصاصی تصویب شد ولی اجرایی نمیشود، یا در سال 85 بخشنامهای در همین زمینه آمد و از سال 88 در یزد به چند داوطلب قرق داده شد که در سال 92 این قرقها تصویب و واگذار شد.
اکبری درباره تأثیر این قرق در یزد گفت: در یزد قرق «علیآباد چلگزی» که راه افتاد کل و بز حدود 200 عدد بود که تحویل دادیم که این نقطه خارج از مناطق حفاظت شده بود، اما در سال قبل 1200 رأس کل و بز سرشماری شده و پلنگ هم به آن جا بازگشته، رودک عسلخوار دیده شده، تعداد آهو که در خوشبینانهترین حالت 15 رأس بود به بیش از100 رأس رسید، در سال بین 30 تا 50 رأس کل بالای 9 سال اجازه شکار داده شده است برای جبران هزینهها، خود من هم طرفدار شکار نیستم ولی به جبر شرایط و اینکه حفاظت دولتی نتوانسته این طبیعت را حفظ کند و جمعیتها جزیرهای شدهاند و گونههایی با قلمرو بزرگ مثل یوز و پلنگ را از دست میدهیم. باید مجاور مناطق حفاظت شده جای پا برای آنها داشته باشیم. در کل کشور 5 قرق بیشتر نتوانستهایم داشته باشیم چون سازمان جنگلها و منابع طبیعی مقاومت میکنند و برای تصویب باید به شورای عالی برود، در حال حاضر تقریباً روند دادن قرق متوقف شده است.
وی افزود: من اعتقاد ندارم که به همین 5 مورد هم خطا وارد نیست، قطعاً بر آنها هم نقد وارد است. قرق باید به سمت جوامع محلی و سهامدار شدن آنها برود، در روش اجرا و نظارت نقدهایی وارد است. قرق یکی از راههای نجات طبیعت کشور است، باید بتوانیم طبیعت کشور را اقتصادی کنیم و بخش خصوصی را پای کار بیاوریم.
آمار تعداد حیات وحش قرق را از کجا به دست میآورید؟
معاون محیطزیست طبیعی و تنوع زیستی سازمان حفاظت محیطزیست گفت: باید یا به آمار سازمان حفاظت محیطزیست را قبول کنیم یا با جمعآوری مستندات بتوانیم اطلاعات را اثبات کنیم. من به عنوان معاونت سازمان از 5 قرق، 3 مورد از آنها را خودم سرشماری کرده و تحویل دادهام و در حاضر هر سال این سرشماری تکرار میشود، مثلاً علیآباد چلگزی، شکارچیها و جامعه محلی هستند که میتوانند آمار حیوانات موجود را در قبل و بعد قرق بدهند. در سرشماری 16 گروه 2 نفره در مسیر تعریف شده و از صبح زود قبل از ظلوع آفتاب حرکت میکنند و تا غروب این شمارش ادامه دارد، طرحهای پژوهشی در دانشگاه درباره قرق انجام شده است.
اکبری درباره افراد حاضر در سرشماری گفت: در سرشماری همیار محیطزیست، دانشجو و شکارچیان قدیمی حضور دارند یعنی از افرادی که خارج از سازمان هستند و هیچ ارتباط کاری با سازمان ندارند استفاده شده است. در سال گذشته حدود 2 هزار نفر خارج از سازمان در سرشماری به ما کمک کردند.
آیا از مناطق دیگر هم حیوانات به محل قرقها میآیند؟
معاون محیطزیست طبیعی و تنوع زیستی سازمان حفاظت محیطزیست گفت: سازمان حفاظت محیطزیست هم در برخی مناطق علوفه و آب میدهد چرا کسی از آنها درباره دادن علوفه در آن مکان سوال نمیکند، قرقدار بدون هماهنگی با سازمان نمیتواند هر چقدر که بخواهد علوفه بدهد، با قیمت بالای علوفه نمیشود در تمام سال این تعداد حیوان را علوفه بدهد. اگر قرقدار بتواند در منطقه آزاد 1200 رأس کل و بز را علوفه بدهد چه اشکالی دارد، حیات وحش مخصوصاً کل و بز جابجایی زیادی ندارد و به طور معمول از زیستگاه دیگر حیوانات نمیآیند، در دوربید منصورآباد یزد 150عدد قوچ، میش، کل و بز را تحویل دادیم و در حال حاضر در حدود 700 عدد قوچ و میش و مجموع آن با کل و بز به 1000 رأس میرسد. در اطراف این قرق هیچ منطقه حفاظت شدهای وجود ندارد و از خشکترین قرقها است، در اطراف آن مناطق آزاد است که شکارچیان با خاک آن جا را یکسان کردهاند.
وی ادامه داد: در اطراف منطقه منصور آباد رفسنجان منطقه حفاظت شدهای نیست که حیوانی بیاید بعد از ایجاد قرق و زیاد شدن، حیات وحش از این نقطه به مناطق اطراف میرود.
جزیرهای شدن حفاظت عامل نابودی یوزها
اکبری درباره نابودی یوزپلنگ در ایران مرکزی گفت: دلیل اصلی نابودی یوز پلنگ در این منطقه این بود که یوز در جزیرههایی که ما حفاظت کردیم محدود به آن نمیشود، دره انجیر 170 هزار متر مربع وسعت دارد ولی برای یوز کوچک است و یوز وقتی از زیستگاه خود خارج میشود با انواع خطرات مواجه میشود، و مشکل بزرگتر نبود غذا در آن منطقه هم هست، اگر گونههایی جابه جایی داشته باشند میتوانیم آنها را نجات بدهیم و در آینده هم این موجودات را بتوانیم حفظ کنیم، باید این جمعیتها تبادل داشته و ژن مبادله شود و از جزیرهای بودن خارج شوند. اگر تنها تعداد برای ما مهم باشد میتوانیم با تکثیر در اسارت ادامه دهیم ولی تنوع ژنی را از دست میدهیم.
وی افزود: اکر به دنبال تنوع ژنی در کنار مناطق حفاظت شده هستیم باید در کنار زیستگاه، فرا جمعیت تشکیل بدهیم تا رفت و آمد بین آنها جریان داشته باشد. در حال حاضر قرق در فرا جمعیتها «جمعیت کنار مناطق حفاظت شده» را تکذیب میکنم ولی اگر به طور مثال در آینده از این فرا جمعیتها چند مورد هم قرق باشد و جابجایی هم اتفاق بیفتد، این برداشت در اختیار خود قرقدار نیست، حتی اگر در کنار هم باشند هم نمیتوانند بیرویه از جمعیت برداشت کنند، به ازای 10 برابر شدن جمعیت فقط 30 پروانه شکار داده میشود که این موضوع روی پویایی جمعیت تأثیر نمیگذارد.
چرا سازمان حفاظت محیطزیست به طور مستقیم پروانه شکار را علیرغم نیاز مالی نمیفروشد؟
اکبری گفت: ما قانون نداریم که به صورت مستقل بتوانیم پروانهها را خود بفروشیم، ما به دنبال قانون هستیم و پیشنهاد هم دادهایم ولی به علت طولانی بودن فرایندها و متنوع بودن نظرات تصویب این قوانین طول میکشد. دولت اگر درآمدی را کسب کند باید به خزانه واریز کند، مثلاً کشفیات شکار و صید باید 70 درصد برگردد و حق الکشف پرداخت شود که در زمان کمبود اعتبار این پرداخت انجام نمیشود.
وی افزود: سیاست کلان دولت این است که بخش خصوصی وارد شود و کارمندی این موضوع را مدیریت کند و دولت تنها نقش نظارتی داشته باشد، اما این موضوع که نظارت باید دقیق و کامل باشد کاملاً درست است. اگر دولت بخواهد درآمدی کسب کند قانون آن وجود ندارد و حتی اگر درآمدی را کسب کند موانع قانونی زیادی برای به دست آوردن آن وجود دارد. مشکلات در سر راه مدریت دولتی وجود دارد که خروجی لازم را ندارد اما بخش خصوصی دست بازتری دارد و میتواند مدیریت منابع انسانی بهتری انجام دهد.
وی درباره نظارت بر قرقها گفت: نظارت مسئله بسیار مهمی است، یکی از نگرانیهای من ضعیف ظاهر شدن سازمان در مورد نظارت است که آسیب زننده است. ما تلاش کردیم قرقها را تحت نظارت دقیق قرار دهیم. بارها این افراد را امتحان کرده که خوشبختانه تاکنون به هر دلیلی تخلفی ندیدیم. باید تیمها، کمیتهها و ابزار نظارتی بیشتری برای کار با بخش خصوصی داشته باشیم.
نحوه دادن قرق به چه صورت است؟
اکبری گفت: دادن قرق دستورالعمل دارد، در حال حاضرحقوق و تکالیف قرقها باید در کمیسیونها در دولت تصویب شود. محدودههایی که توسط مردم درخواست میشود یا خود سازمان به نتیجه میرسد که این منطقه را قرق میتواند بدهد، بررسی کارشناسی در کمیتهها ی مدیریت حیات وحش انجام میشود، بعد از آن باید وزارت جهادموافقت بدهد،(که از سال 94 این موضوع متوقف مانده است) به شورای عالی محیطزیست میرود و پس از آن حدود اربعه آن منطقه فراخوان داده میشود و بعد افرادی که میتوانند شرکت میکنند. در مرحله آخر براساس جدول، امتیاز میگیرند که جامعه محلی، بومی بودن، شرکت تعاونی، داشتن تجربه حفاظت و.. هر کدام امتیاز خود را دارد.
چرا در فنسکشی جاده عباسآباد از اسپانسر استفاده نمیشود؟
معاون محیطزیست طبیعی و تنوع زیستی سازمان حفاظت محیطزیست ادامه داد: ما به عنوان دستگاه دولتی مجاز به کمک گرفتن مستقیم یا غیر مستقیم نیستیم و دستگاههای نظارتی به سراغ ما میآیند، به خاطر همین موضوع ما در زمینه فنسکشی جاده عباسآباد نمیتوانیم اسپانسر بگیریم. تنها از طریق صندوق ملی محیطزیست است که افراد میتوانند کمک کنند تا تحت نظارت ما پروژه انجام دهیم.
وی ادامه داد: بعضی افراد صادقانه می گویند به این صندوق اعتماد ندارند اما با روشهای تعریف شده امکان سوء استفاده نیست، ما توافق کردهایم حتی صندوق برداشت قانونی خود را کمتر کند و گزارش را شفاف ارائه دهد. کمکهای چندانی هم به صندوق نشده است.
سایت توران را چرا به بخش خصوصی نمیدهیم؟
اکبری ادامه داد: سایت توران حساسیت زیادی دارد و هر گونه اعلام دادن سایت به بخش خصوصی هجمه عظیمی ایجاد میشود، این سایت در وسط زیستگاه توران است، نظر من این است که سایت تکثیر در دل توران نباید ایجاد شود، باید نیروی سایت تکثیر جدا شود. حداقل انرژی و هزینه را برای سایت میگذاریم، محل اعتبارات این سایت متفاوت است وبخشی از هزینه سایت را امسال صندوق تقبل کرد.
وی گفت: ما اعتبار کمی برای حفاظت از زیستگاه داریم، اگر میخواهیم یوز حفظ شود نباید فقط به توران فکر کرد باید به زیستگاههای شرق توران که در خراسان رضوی هستند و جنوب شرقی توران، شمال عشق آباد، طبس را باید تقویت کنیم. باید دامداران را آموزش داده و طعمه را افزایش دهیم، باید زیستگاه را توسعه دهیم که در صورت خروج یوز آسیب نبیند و از بین نرود توران برای یوز محدود است و قلمرو یوز در گذشته بیشتر بوده که امروز بیشتر این مناطق شهر، جاده ومعدن شده است. در توران به دلیل خشکی منطقه تراکم طعمه کم است و برای افزایش طعمه باید راهحل مشخصی داشته باشیم.
احتمال بالای تلف شدن یوز در خارج از زیستگاه
اکبری ادامه داد: باید طعمه در زیستگاههای اطراف را گسترش دهیم، بسیاری از تولههایی که در توران متولد میشوند وقتی به سن بلوغ که میرسند از توران پراکنده شده و خیلی از این تولهها دیگر دیده نمیشوند. در خارج از زیستگاه انواع تعارضات وجود دارد است، شاید این دیده نشود ولی برخی از این یوزها از بین میروند، همین موضوع باعث میشود علیرغم زادآوری و پویایی زیستگاه جمعیت رشد نداشته باشد. در شمال جاده پیشنهاد ارتقا سطح داده شده و اینکه تا میاندشت یک زیستگاه یک پارچه حفاظت شده باشد به شرط آنکه جاده برایشان امن باشد، اگر بتوانیم زیستگاه پایین دست توران را امن کنیم شرایط بهتر میشود. صرف دیدن یوز امیدوار کننده نیست.
حفاظت دولتی به تنهایی کافی نیست
غلامرضا ابدالی مدیرکل دفتر حفاظت و مدیریت حیات وحش سازمان حفاظت محیطزیست گفت: در کشور تنوع آب و هوایی زیادی داریم که باعث ایجاد وسعت، پراکندگی و تعدد زیستگاهها میشود. تعدد زیستگاه طیف وسیع حیات وحش را در خود جمع میکند، 76 گونه از حیات وحش در معرض خطر داریم. به تنهایی نمیتوانیم از محیطزیست حفاظت کنیم، مثلاً در آفریقای جنوبی بخش خصوصی به طور جدی وارد حفاطت از گونهها شده و ما ناچار هستیم که این رویکرد مشارکتی در حفاظت را داشته باشیم.
وی ادامه داد: در قسمتی از استان سمنان برای غنی کردن و افزایش طعمه یوز با بخش خصوصی قرار داد بستیم که چند گونه از پستانداران را تکثیر کند. ما چهار گونه را معرفی مجدد به طبیعت کردیم، آهو در دشت مغان، جبیر در نایبند بوشهر، گورخر در پارک ملی کویر و گوزن زرد را در منطقه دز و کرخه. وظیفه اصلی سازمان حفاظت محیطزیست حفظ گونه در زیستگاه است، ایجاد مراکز تکثیر در اسارت را برای حفظ ژن است، در کشور 105 مرکز تکثیر داریم که 32 عدد از آنها دولتی است و 73 عدد توسط بخش خصوصی اداره میشود.
اکبری گفت: ما دو بار در سال سرشماری گونه داریم که که سرشماری زمستان برای ما مهمتر است، که از مهر شروع میشود تا یک ماه از زمستان سرشماری ادامه دارد.
ابدالی ادامه داد: در سرشماری در بخش حیات وحش محیطزیست به تنهایی وظیفه حفاظت دارد، برای دانستن داشتهها و برنامهریزی مناسب برای حفاظت از این داشتهها نیاز به سرشماری داریم و بعداین آمارها تحلیل میشود. مخاطب ما گونه زنده است که حساسیت بالایی دارد. باید بپذیریم هر گونه زنده میمیرد، حق آزمون و خطا در محیطزیست محدود است و با هر خطایی یک گونه از بین میرود.
نقل و انتقال بین گونهها عامل بقا
وی گفت: تا نتوانیم نقل و انتقال بین گونهها انجام ندهیم و طعمه را زیاد نکنیم گونه ازبین میرود. حساسیت جمعیت یوز بسیار زیاد است و نمی توانیم آزمون و خطا کنیم.
ابدالی درباره ماجرای یوز ماده «ایران» گفت: شورای اطلاع رسانی بنابر این موضوع که یک کار علمی انجام دادهایم و نمیخواستیم جنجال رسانهای داشته باشیم و باید در فضای آرام کار خود را انجام دهند تا فضای ذهنی به هم نخورد.
سلبریتی سازی «پیروز» اشتباه بود
اکبری گفت: ما به این نتیجه رسیدهایم شدت اطلاعرسانی در مورد پیروز اشتباه بود در جامعه اینگونه القا شد که تنها یوز باقیمانده پیروز است و مسئله بسیار بزرگ شد، این بزرگنمایی و سلبریتیسازی اشتباه بود. در مورد ایران سیاست بر این بود که به اندازه لازم به موضوع بپردازیم و جوری نباشد که توجه مردم تنها به یک سمت برود.
وی ادامه داد: در رابطه با گوزن زرد کارهای بسیاری انجام شد که نتوانستیم به مردم توضیح دهیم، یا میشمرغ و هوبره کارهای بسیار زیادی برای جلوگیری از انقراض آنها انجام دادهایم که در سالهای آینده نتایج آن و این که چقدر این کارها ارزشمند بوده است مشخص میشود. گورخر نماد یک راسته است، راسته فرد سمها، که اگر از بین بروند یک راسته از بین میرود ولی یوز تنها یک گونه است ارزش گورخر به لحاظ ژنتیکی بسیار بالاتر از یوز است. باید توجه داشته باشیم غیر از یوز گونههای مهم و ارزشمند دیگری هم داریم.
معافیت 70 درصدی سازمان حفاظت محیط زیست از پرداخت هزینه دادرسی
اکبری گفت: در ماجرای «آذر و توران» ما جرم مشخصی را از طرف شخص یابنده پیدا نکردیم، ولی در خارج از این مورد بحث قاچاق را برخورد میکنیم. در بودجه امسال محیطزیست از پرداخت 70 درصد هزینه دادرسی معاف شده است، مثلاً بالابان، هوبره هزینه ضرر و زیان آن بالا است و سازمان توان پرداخت هزینه دادرسی را نداشت، این هزینه باید از جاری اداره پرداخت میشد. سالها جریمه ضرر و زیان را طلبکار هستیم. حالا با این معافیت امیدواریم برخورد بهتری با قاچاقچیان صورت گیرد.
در مورد شکار بیرویه پرندگان در شمال چه کاری انجام میدهید؟
اکبری گفت: شمال یکی از چالشهای ما است که نهادینه شده است. ما جلسات متعددی را با استان و متخصصین در سازمان و با دامگاهداران داشتیم، یک کار چند وجهی نیاز است باید اول جوامع محلی را دید که سنتی برداشت میکردند و وابستگی معیشتی دارند و قدرت برخورد با کسانی که منافع اصلی را میبرند داشته باشیم. تا مرحلهای هم پیش میرفت با مسائلی که پیش آمد یگان حفاظت اعلام کرد به رسمیت شناختن جامعه محلی را نمیتوانیم انجام دهیم و برخورد قاطع صورت بگیرد.
وی ادامه داد: بازار معروف فریدونکار محدود شد و از جاهای دیگر هم پرنده میزدند و به اسم فریدونکنار اعلام میشد کمتر شده است. با یک برنامه بلند مدت بتوانیم و با تعامل با جوامع محلی با ایجاد معیشت جایگزین از این شکار جلوگیری کرد. یکی از مشکلات این است که بستر مال ما نیست، اراضی مردم است که آب داخل آن رها میشود، برخی وابسته شدند و بعضی منافع زیادی دارند که تفکیک آنها سخت است.
برای بهبود وضع باغ وحشها چه اقدامی انجام میدهید؟
ابدالی گفت: 25 باغ وحش و 73 عدد مرکز نگهداری بخش خصوصی است به علت نظارت ضعیف که بر روی باغ وحشها بود وضع آن بسیار بد بود، از اواخر سال گذشته رتبهبندی آنها را شروع کردیم شود برای باغ وحش شاخص تعریف کردیم در قالب 52 شاخص که نهایی شد. که پارامترهای مختلفی را باید رعایت کنند، حقوق حیوانات و بازدید کنندهها باید رعایت شود.
وی افزود: طرح رتبهبندی باغ وحشها و مراکز نگهداری حیات وحش نهایی شده و به 5 استان به صورت آزمایشی ابلاغ شده که باغ وحشها را ارزیابی کنند تا درجهبندی و رتبهبندی میشوند و مثلاً برای گرفتن یک حیوان خاص این رتبهبندی دخیل است.
پایان پیام /