دوشنبه 5 آذر 1403

حمله جریان تحریف برای تضعیف قیام عاشورا / تحریف تبیین انقلابی شهید مطهری از حماسه حسینی

وب‌گاه مشرق نیوز مشاهده در مرجع
حمله جریان تحریف برای تضعیف قیام عاشورا / تحریف تبیین انقلابی شهید مطهری از حماسه حسینی

مجتبی سلطانی، پژوهشگر معارف اسلامی و علوم سیاسی در نوشته ای به مسئله عاشورا و برخی تحریفات وارد شده در موضوع عاشورا و قیام سیدالشهدا (ع) اشاره کرد.

به گزارش مشرق، مجتبی سلطانی، پژوهشگر معارف اسلامی و علوم سیاسی، و نویسنده کتاب "خط سازش" در ارتباط با عاشورا و قیام حسینی نوشت:

به رسم معهود همه ساله، در ایام عزای سید الشهداء حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام، مطالبی تحت عنوان نقد و تحلیل تحریفات عاشورا، و بررسی عقلانی قیام حسینی از منظر جریان موسوم به روشنفکری دینی، به شکل گسترده‌ای در برخی رسانه‌ها و فضای مجازی منتشر می‌شود.

از سوی دیگر امواج رسانه‌های ماهواره‌ای و فجازی معاندان و بدخواهان، جلوه‌هایی از رفتارها و اظهارات و اشعار و مراثی نادرست و نامناسب و نامعتبر را برجسته و پررنگ، بازنشر و تبلیغ انبوه می‌کنند که آداب و سنن عزاداری حسینی را یکسره و غالباً، خرافی و خشن و خِرَدستیز نشان دهند، و آنها را مناسک تحمیق و تخدیر و تزویر و تسویل و تضلیل، بنمایانند و بنامند. البته به تناسب شرایط سیاسی و اجتماعی و فرهنگی خاص هر سال، متأسفانه ابداعات و انحرافاتی جدید نیز خواسته و ناخواسته، برنامه‌ریزی‌شده و اتفاقی، بروز و ظهور می‌یابند که زمینه و بستر طرح مباحث ظاهراً انتقادی و اعتراضی نسبت به مظاهر و مناسک عاشورا در فرهنگ عمومی را رونق می‌بخشند.

عطف به بازنشر جدید چند متن کوتاه به نادرست منتسب شده به شهید مطهری، و جستارهای برخی نویسندگان مدعی نوگرایی و اهل شذوذات، و دو سه فایل صوتی فرهنگ عاشورا و جامعه‌شناسی تحریفات عاشورا، برخی نکات ذیل، لازم به ذکر است:

*تردیدافکنی با سوءاستفاده از شرایط اجتماعی*

صرف نظر از اهداف شخصی سیاسی و اعتقادی آشکار و پنهان گویندگان و نویسندگان و منتشرکنندگان، چند نتیجه مشخص عینی از این اقدامات، می‌توان تصور و ترسیم نمود. در شرایط خاص، مخاطبانی که از مطالعات کافی و عمیق بی‌بهره‌اند و به علل اجتماعی و فرهنگی و سیاسی و اقتصادی و تشدید مشکلات روزمره زندگی، آمادگی بیشتری برای پذیرش مخالف‌خوانی‌های اعتقادی را نیز یافته‌اند، معمولاً جامعه هدف بازخوانی‌های متهورانه معرفت‌ستیز و ایمان‌زدایانه، محسوب می‌شوند.

این مخاطبان منتخب مفروض، در پوشش دعوت به عقلانیت، باید در صحت و اعتبار مناسک و مضمون و محتوای عزاداری حسینی به تردید افتند، پیوند اعتقادی و عاطفی اینان با قیام امام‌حسین (ع) تضعیف شود، ابهام و اغتشاش ذهنی و معرفتی در قبال معارف عاشورا پیدا کنند، مشروعیت و ضرورت الگوگیری و پیروی فردی و اجتماعی از سیره انقلابی امام حسین (ع) را انکار کنند، و قیام قدسی حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام را یک استثنای خلاف قاعده در تاریخ تشیع، و رخدادی مبهم و آمیخته با انبوهی تحریف و جعل و دروغ و ابهام، قلمداد کنند.

در این میانه، معاندان مغرض خارجی و داخلی نیز می‌کوشند میان‌داری و میدان‌داری کنند و به مدد تبلیغات زرد و انبوه در شبکه‌های اجتماعی و ماهواره‌ای، به زعم خویش، بنیان‌های فرهنگ شور و شعور و عشق حسینی را در دل و دیده اقشار مختلف مردم، متزلزل و تخریب کنند.

*دروغ و تحریف در نقل تحریفات حماسه حسینی*

نقطه عزیمت غالب و مشترک در تحریف‌گری و دروغ‌پردازی علیه حماسه حسینی، ابتدا با پوشش مطالب انتقادی ظاهرالصلاح، معمولاً از برخی نقدهای معقول و مقبول اشکالات قدیمی وارد بر بعضی روضه‌خوانی‌ها و مداحی‌های نامعتبر و نامستند و نامناسب آغاز می‌شود، سپس "اندکی راست" با "انبوهی ناراست" به هم آمیخته می‌شوند و بساط تحریفات رادیکال مدرن، به نام عقلانیت و خرافه‌زدایی و نواندیشی دینی و اصلاح‌طلبی اعتقادی، برپا می‌شود.

مثلاً مطالبی در باره "تحریفات عاشورا" با استناد کلی و مبهم به کتاب "حماسه حسینی" اثر شهید مطهری مکرراً منتشر شده که با جابجایی برخی عبارات و جملات و تغییر و تحریف در نقل قول، دعاوی نادرستی را بر خلاف واقعیت، به آن کتاب منتسب کرده است. بدین شرح:

"از جمله دروغ‌ها این است که در روز عاشورا کسی تشنه نبوده، حتی در صبح عاشورا امام حسین و دو نفر از یارانش ابتدا نظافت شخصی داشتند و با آب غسل کرده اند. امام حسین دختری بنام رقیه نداشته است... امام حسین همسری بنام لیلا (مادر علی اکبر) نداشته است. حضرت ابوالفضل در روز عاشورا در کوران جنگ کشته شده و قصه مَشکِ آب و قطع دست او در روز تاسوعا دروغ است. "

اما انتساب این مطالب به شهید مطهری، دروغ و کذب است. ایشان در سخنرانی‌ها و یادداشت‌های مندرج در کتاب "حماسه حسینی"، از محاصره و ممنوع ساختن دسترسی سپاه امام به آب، و تشنگی روز عاشورا صریحاً سخن گفته، و از غسل "شب عاشورا" یاد کرده نه روز عاشورا. نامی از حضرت رقیه (س) ذکر نکرده و وجود همسری به نام لیلا برای امام و مادر حضرت علی اکبر (ع) را نفی نکرده، بلکه حضور وی در کربلا را بلاسند دانسته، و در باره شهادت حضرت ابوالفضل (ع) هنگام بازگشت از نهر فرات و حمل مَشک آب و قطع دستان ایشان نه تنها تردیدی روا ندانسته بلکه روضه آن را نیز خوانده است.

*وجود نازنین حضرت رقیه (س) *

در سخنرانی‌های تحریفات، مندرج در کتاب حماسه حسینی، استاد شهید مطهری به موضوع حضرت رقیه (س)، صریحاً و مستقلاً و مستوفا نپرداخته است. بلکه تنها در یک یادداشت یک‌سطری خصوصی و شخصی برای تحقیق بعدی، که پس از شهادت ایشان در ضمیمه کتاب مزبور انتشار یافت، اشارتی کوتاه بدون ذکر نام شده و بررسی تاریخی و بحث و داوری نهایی انجام نشده است. طبق روش تحقیقی و اجتهادی ایشان اگر در زمان حیات خویش آن نکته را برای انتشار، انتخاب و تفصیل و تدوین نهایی می‌کرد، علی‌القاعده تحقیق و بررسی کافی انجام می‌داد و به اجمال و ابهام از آن عبور نمی‌کرد.

اما تردیدها و سؤالات مربوط به حضرت رقیه (س)، در تحقیقات تاریخی متأخر و جدید، مستند و مستدل پاسخ داده شده و اکنون به اعتقاد علی‌الاغلب محققان، تردیدی در این باره وجود ندارد.

حتی مرحوم استاد فاطمی‌نیا که قبلاً از ابهام در مورد "نام" آن حضرت سخن گفته بود، در مصاحبه با فارس در سال 92 چنین گفت: "سخنانی را از جانب بنده در مورد طفل سه ساله اباعبدالله (ع) نقل کردند، که من منکر این طفل سه ساله بوده‌ام، خدا نمی‌گذرد، بنده روی منبر گفتم ما روی این دختر سه ساله امام حسین (ع) نام نمی‌گذاریم... بنده گفتم که اسم این نازدانه را نمی‌دانیم چی هست، شاید رقیه بوده است که مردم آن منطقه هم رقیه می‌گویند. اتفاقاً یک مژده‌ای به شما بدهم، بعد از مدت‌ها در یک کتاب انساب قرن ششم هجری دیدم که امام حسین (ع) رقیه هم داشته است. "

*نقد معطوف به تحریفات رایج پیش از انقلاب*

در باب سعی مشکور و جهد بلیغ و مجتهدانه شهید مطهری در پیراستن واقعه عظیم عاشورا از تحریفات لفظی و معنوی و موضوعی، این نکته را نباید فراموش کرد که برخی از انتقادات ایشان در سال 1347و بعد، معطوف به زمینه و زمانه خاص بوده که در سال‌های مقارن انقلاب و پس از پیروزی، بعضاً رفع و تصحیح شد. سپس مسیر مطلوب ایشان در تنقیح و اصلاح فرهنگ و معارف متداول عاشورایی، در پرتو راهنمایی و رهنمود امام خمینی و ایت‌الله خامنه‌ای، با جد و جهد و جهاد فکری و قلمی و رسانه‌ای، تداوم و تقویت و توسعه یافت.

هر چند که جریان تحریف نیز به کمک دشمنان و جاهلان، ولو در اقلیت، ولی آسیب‌رسان و آفت‌زا، به حیات خود ادامه داده است. مع‌الوصف، وجود اختلاف علمی در تاریخ عاشورا، و تنقیح و تکمیل پژوهش‌ها مانند هر موضوع علمی دیگری، محدود به زمان و قابل توقف نیست. اما بیان ژورنالیستی و مغالطه‌آمیز اختلافات علمی بلاتکلیف، معمولاً اسباب زحمت و سردرگمی و تحیر مخاطبان غیر متخصص را فراهم می‌آورد، و کمکی به باروری و زایش علمی و تعالی آگاهی اجتماعی نمی‌کند.

یا باید مانند استاد مطهری صاحبنظر بود و نتیجه مشخص تحقیق خویش را عرضه کرد، و یا در مقام نقل قول، وفادار به متن و رویکرد عالم صاحبنظر بود، نه اینکه به تقطیع و گزینش و تحریف متوسل شد و برخلاف مقصود و منظور من‌قال، ماقال را تجزیه و مُثله و مصادره به مطلوب کرد. بخشی از مباحث تحریفات کتاب حماسه حسینی شهید مطهری، متاسفانه در برخی نقل قول‌های رایج، به سهو و عمد، خود از گزند تحریف در امان نمانده است.

*روضه و دروغ وزیر روضه‌خوانی صفویه*

در برخی مطالب منتشره، با استناد ناقص به قول شهید مطهری در مورد کتاب "روضه الشهدا" و ریشه اخذ واژه "روضه‌خوانی" از آن کتاب نامعتبر، اصل "ذکر مصائب عاشورا" و روضه و روضه‌خوانی مصطلح رایج، مشکوک و مخدوش و تلویحاً مردود توصیف شده است. حال آنکه استاد شهید، در سخنرانی‌ها به مناسبت، "روضه" نیز می‌خواند، در عزای حسینی آشکارا می‌گریست و مخاطبان را می‌گریاند، و روضه‌خوانی مستند و صحیح و معتبر را ترویج می‌کرد.

در مطالب منتشره مدعیان خطا رفته و جفا کرده، بارها ادعای نامستند و نادرست وجود وزیر "روضه‌خوانی" در دربار صفوی تکرار شده و به اتکای این دروغ، در باره منشاء روضه و محتوای روضه‌ها و مقاتل و مناسک عزاداری، اکاذیب دیگری نیز ساخته و پرداخته شده است. تا بدین‌ترتیب این رسانه و شیوه تاثیرگذار تربیتی و فرهنگی دیرپا و پویا، از اعتبار و رونق بیفتد و اقبال متزاید و متصاعد عام و خاص به آن، تضعیف و تخریب شود. حال آنکه "روضه و روضه‌خوانی" اصیل و صحیح عارفانه و عاشقانه، به استناد معارف اهل بیت (ع) در بین عالمان فرهیخته و دانشوران برجسته اسلام ناب، همواره از چنان جایگاه و شرافت بسیار والا و مقدس و ارجمندی برخوردار بوده و هست که در مناسک انسان‌ساز و تعالی‌بخش عاشورایی، صدرنشین بی‌بدیل و بدون جایگزین محسوب می‌شود.

*دکان‌داری تخریب مرثیه‌خوانی و مداحی در پوشش نقد*

در مطالب منتشره به نام نقد و خرافه‌زدایی، به طعنه و توهین ادعا شده که: "اگر مداحان، فصل تحریفات عاشورا از کتاب حماسه حسینی را بخوانند، هیچ موضوعی برای گریاندن مردم در دست نخواهند داشت و دکان دین فروشی آنها تخته می‌شود. "

البته که برخی مداحان بی‌سواد یا زشت‌کردار، به ویژه وابستگان جریان متحجر و مرتجع شیعه انگلیسی و حجتیه و ولایتی‌های بی‌ولایت معاند امام و انقلاب، با تحریف معارف حسینی، دکان دین‌فروشی راه انداخته‌اند. اما تبلیغات درشت‌گویانه و نواندیش‌نمایانه و روشنفکرمآبانه در باب مرثیه‌خوانی و مداحی، اطلاق عام و تعمیم ناروا دارد. ناسزا به همه مداحان و عدم تفکیک بین دکان‌داران طالح، با صالحان و مصلحان مناسک و ادبیات آیینی عاشورا، خلاف انصاف و واقع‌بینی است و رهزن حقیقت می‌شود. مصداق این بیت مثنوی: صالح و طالح به صورت، مشتبَه / دیده بگشا بو که گردی منتبَه.

در تبلیغات مستمر و انبوه مخالفان و معارضان و مخاصمان روضه‌خوانی و مداحی، جریان قدرتمند و گسترده و بالنده "عالمان و واعظان و شاعران و مادحان اشعار و مراثی مستند و فاخر حماسه حسینی"، عامدانه نادیده گرفته می‌شود. چنانکه در منظر مغرضانه آنان، همه یا اغلب روضه‌خوانان و مرثیه‌خوانان و مداحان، دکان‌داران دین‌فروش هستند.

جماعتی از مدعیان روشنفکری و نواندیشی و عقلانیت و تحلیل علمی، به انواع سوء تعبیر و سوء تشبیه و سوء تفسیر، و تعمیم و توسیع ناصواب قلیل به کثیر، مبتلا و معتاد شده‌اند، و در توهین و تحقیر و تنفیر و تصغیر علیه کلیت روضه و مداحی و تمامی مداحان و واعظان و روضه‌خوانان، از هیچ چیز فروگذار نکرده‌اند. به نام روشنفکری و عقل‌گرایی و آیین تسامح و تساهل، ولی با حداکثر غیظ و غضب، خشونت کلامی و گفتاری علیه مداحان و واعظان را ترویج و تشویق می‌کنند، و یکسره اکثر روضه‌خوانان و مداحان را به انواع طعن و وهن و هزل و هجو و شَتم، می‌نوازند و وصف می‌کنند. مدارا و مماشات را در مورد منکران و مبغِضان و معاندان اهل بیت (ع) به صراحت یا کنایت، مجاز و ممدوح می‌شمارند، اما اهل روضه و مراثی و مدایح اهل بیت را قریب به اتفاق، مرتکب دروغ‌پردازی و تحریف‌گری و دین‌فروشی معرفی می‌کنند، که باید به حکم محکمه مدعیان روشنفکری از دم تیغ انکار و انکال و انفصال و انزجار بگذرند.

دین‌فروشی و دکان‌داری فقط به سوءاستفاده از حماسه حسینی و عاشورا انحصار نداشته و گونه‌های مختلف اسلام‌های تحریف‌شده اموی و عباسی و درباری قدیم و جدید، ازجمله اسلام روشنفکری غربگرا، از قرآن و سیره رسول‌الله (ص) و اولیای دین نیز، تفسیر به رای و بهره‌برداری مطلوب خویش کرده‌اند و در بازار فرهنگ و سیاست، از آن انتفاع جسته و می‌جویند.

حتی قرائت‌های انحرافی مرجئه اموی و تحریف‌های درباری و تخدیری و تسلیمی سنتی و صنعتی و مدرن و پُست‌مدرن، از مصائب کربلا نیز وجود داشته و دارد و همواره دکان‌داری مطلوب سلاطین فسق و فجور و جور را رونق داده، ولی از نقد و نقض اغلب مدعیان نواندیشی دینی مصون و به دور مانده‌اند یا کمرنگ و در حاشیه‌اند. ولی مدح و مرثیه و روضه‌ای که در خدمت قیام و انقلاب و مقاومت علیه یزیدیان زمان باشد را، به بهانه‌های مختلف، اولویت و آماج اصلی خود کرده‌اند.

غربگرایان مدعی روشنفکری، در دکان‌داری به نام عقل و نقد و نوگرایی و دین‌فروشی مدرنیزه، از اقران و امثال متحجر و متنسک و متهتک و مبتدِع، دست کمی ندارند ولی اتصاف خویش به صفت دکان‌داری را، حتی لحظه‌ای بر نمی‌تابند. در هر حال، هیچ متاعی، بی‌مشتری نیست. دکان‌داری هم، در هر تیره و طایفه‌ای وجود دارد، چه در مداحی‌ها و روضه‌خوانی‌های کاسبکارانه و تحریف‌گرانه سنتی و مدرن، چه در گزافه‌گویی‌ها و دعاوی تردیدساز و ایمان‌سوز مدعیان نواندیشی و روشنفکری دینی سوپر مدرن و پُست مدرن.

*تحریف تبیین انقلابی شهید مطهری از حماسه حسینی*

استناد ابزاری و تحریف‌گرایانه به آثار شهید مطهری برای خریدن آبرو و اعتبار، و باوراندن مجعولات و تحریفات ظاهراً جدید و مدرن به مخاطبان علاقمند آن استاد فرهیخته، به شیوه یؤمن ببعض و یکفر ببعض، پرده تظاهر به بینش و روش علمی مدعیان را کنار می‌زند.

حقیقت آنست که طبق کتاب ارزشمند و وزین "حماسه حسینی"، مبتنی بر اجتهاد روایی و معرفتی و تاریخی معتبر، بنا به تبیین استاد مطهری، نهضت حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام، "انقلاب و قیام" بود؛ با این ویژگی‌ها و مشخصات: "اسلامی، آگاهانه، آزادانه، انتخابی، چندماهیتی (نفی بیعت، قبول دعوت، امر به معروف. مدافع، متعاون، مهاجم انقلابی) با منطق شهید و اصلاح‌طلبی و توسعه انقلاب، به قصد احیای رهبری مسلمین مبتنی بر سیره رسول الله (ص) و امیرالمؤمنین‌(ع)." (مجموعه آثار، ج17، صص 138 و 140 و 146 و 151 و 174)

به بیان ایشان، حماسه حسینی؛ مقدس و الهی و عاشقانه و عارفانه نیز هست، و مهمتر و خطرناکتر از تحریفات لفظی و تاریخی، تحریف معنوی این حماسه است، مانند خصوصی و استثنایی و اختصاصی دانستن واقعه کربلا. شهید مطهری قیام امام حسین را الگو و سرمشق مسلمانان و آزادگان توصیف می‌کند.

اما در سخنان و متون غرب‌گرایان مدعی روشنفکری دینی که به تحریفات عاشورا از قول ایشان، استناد ناقص و نارسا و نادرست شده، بر خلاف نظر ایشان، و مغایر با حقایق روایی و تاریخی تأکید می‌شود که حرکت امام حسین (ع)، از سنخ "قیام" نبود و "صلح‌خواهانه" بود. ایشان خواستار "مذاکره و مصالحه" بود و "مجبور" به نبرد شد. و حتی تلویحاً وجود زمینه مماشات و امکان همزیستی امام حسین (ع) با حکومت یزید را القا و ادعا کرده‌اند. و بدینسان به جفا تصویری منفعل و محافظه‌کار از امام حسین (ع) در پوشش و لعاب کاذب "عقلانیت و صلح‌خواهی" تسلیم‌طلبانه و عافیت‌جویانه، ترسیم شده است. بازسازی و بازتولید غرب‌پسند از همان تحریفات متقدم و متأخر حماسه حسینی که نمی‌تواند و نمی‌بایست الگوی قیام و مقاومت و انقلاب باشد.

حال آنکه بارها امام حسین (ع) در باره ماهیت و اهداف قیام حق‌طلبانه و عزت‌خواهانه خود تصریح فرموده‌اند، از جمله:

"اِنَما خَرجتُ لِطَلَبِ الاصلاحِ فی أُمَهِ جَدی، أُُریدُ أن آَمُرَ بالمَعروفِ و أنهی عَنِ المنکَرِ وَ اَسیرُ بِسیرَهِ جَدی و أبی.

به راستی قیام کردم برای طلب اصلاح در امت جدم، می‌خواهم امر به معروف و نهی از منکر کنم، و به سنت جد و پدرم رفتار کنم. "

*استفاده ابزاری تحریف‌شده از تشیع علوی و شهید جاوید*

ذکر و تکرار ناقص و ابتر و تقطیع‌شده برخی مطالب شهید مطهری در باب حماسه حسینی، با رویکردی مغایر مقصود و منظور ایشان، و سوءاستفاده از شهرت و اعتبار علمی آن استاد فرهیخته و عاشق اباعبدالله الحسین علیه السلام، البته ناپسند و مذموم، ولی سوگمندانه، شیوه‌ای رایج و کهنه و برملاشده دربین جماعتی از لیبرال‌مآب‌های مدعی نواندیشی دینی است. اما در این وانفسا، فقط به ایشان اکتفا نشده، بلکه در استنادهای ناقص و باب میل و دلبخواهی به کتبی مانند "تشیع علوی و صفوی"(شریعتی) و "شهید جاوید"(صالحی نجف‌آبادی) نیز، چنان رفتار و رویه دور از انصاف و صداقت علمی وجود دارد.

دو کتاب مذکور از سیطره رادیکالیسم ناموجه و شذوذات و اشکالاتی در برخی توصیف‌ها و تحلیل‌ها، آسیب جدی دیده و در زمان انتشار، دهه 40 و 50 شمسی، منشاء اختلافات و درگیری‌های حاد بین مخالفان و موافقانشان شده بودند. این دو کتاب نیز مشتمل بر بررسی برخی تحریفات لفظی و معنوی و تاریخی قیام حسینی و عاشورایند که بعضی از پژوهشگران، نقدهایی وارد به آنها داشته و دارند. باب بحث، همچنان باز است و نظرات مختلف در نقد و نقض بعضی مطالب دو کتاب مزبور، انتشار یافته است. اما هر دو متن مذکور هم، با وجود تفاوت رویکرد، به درستی همچون "حماسه حسینی" شهید مطهری، حرکت امام حسین (ع) را از سنخ "قیام و الگوی مبارزه و انقلاب"، دانسته‌اند.

ولی نامعتقدان و منکران این حقیقت، در سالیان اخیر به نام روشنفکری و نواندیشی، آن رویکرد صحیح مهم و اساسی و مشترک هر دو کتاب مزبور را نادیده گرفته و فقط برخی بخش‌های ضعیف مربوط به تحریف تاریخی و مناسکی آن دو کتاب را دربست و بی حرف و حدیث پذیرفته و مستمسک خویش قرار داده‌اند. مانند تکرار دعاوی نامستند وجود وزیر روضه‌خوانی در حکومت صفویه و اقتباس مناسک مسیحیان برای عزاداری حسینی توسط وی.

حال آنکه، منصب "وزیر امور روضه‌خوانی" در منابع تاریخ دوره صفویه، ذکر نشده و چنین مقامی اصلاً وجود نداشته، تا به اروپا برود و آداب و رسوم آنان را بیاورد و به فرهنگ عزاداری محرم ایران صفوی تزریق کند. برعکس، طبق تحقیقات مردم‌شناسی، برخی از شیوه‌های رایج عزاداری، با سیر تطور جداگانه، برگرفته از آیین‌های کهن ایرانی‌اند که به مرور مقبولیت یافته و به سنن فرهنگ عمومی تبدیل شده‌اند. و چنین نبوده که یکباره و دَفعی در عهد صفویه، به عنوان سوغات مسیحیان فرنگ، وارد شده باشند. البته حتی اگر اثبات شود که در داد و ستد فرهنگی با سایر اقوام و ملل، و از جمله مسیحیان، شیوه‌هایی از سوگواری به ایران آمده و در مناسک عزاداری حسینی تداول یافته، فی‌نفسه جای اشکال و ایراد و طعنه نیست. مگر آنکه آن شیوه، با شریعت و عقل و فطرت، در تعارض و تزاحم باشد.

ضمناً افراط و زیاده‌روی‌های نامعقول در اموری مانند ساخت و تزئین علامت‌های بزرگ و ایراد صدمات عمدی خطرناک به بدن در منظر مردم، در نظام پساانقلاب ایران، هرگز مورد تأیید ولایت فقیه و اغلب مراجع عظام قرار نداشته است. اما این امور، کماً و کیفاً، سهم اندک و ناچیزی در گستره عظیم و میلیونی عزای حسینی دارند و نزد اکثریت عالمان و شیعیان ایران، پسندیده و مقبول، و ضروری عزای حسینی، نبوده و نیستند.

*کلمه حق یراد بها الباطل*

در مطالب منتشره مورد بحث، گاهی اوقات کلمه حق یراد بها الباطل، می‌شود و از سخنی راست و درست، دستاویزی برای تضعیف عواطف و ایمان و اعتقادات شیعیان و محبان اباعبدالله الحسین علیه السلام، ساخته می‌شود. حتی در مواردی، با ابتذال خواسته یا ناخواسته در مفهوم و رویکرد مقابله با "تحریفات عاشورا"، اصل موضوع، خودش تحریف و لوث می‌شود. چه بسا صدمات و ضرباتی که از طریق خوانش افراطی و غیرمسئولانه و تحریف‌گرانه "تحریفات عاشورا" وارد شده، در مواقعی مشابه خود تحریفات بوده و ضررهایش کم نبوده است. هدف معقول و محترم استاد شهید آیت‌الله مطهری، و بزرگان صاحب‌نظر نیک‌اندیش دیگر؛ پیراستن مضمون و محتوای مجالس عزای حسینی و ارتقاء و ترفیع و تعالی آنها برای رونق بیشتر و اثربخشی عمیق‌تر بوده است. اما سوءاستفاده از این امر، با خلق دستاویزهای تندروانه و ستیزنده علیه شعائر حسینی، می‌تواند موجب تضعیف جریان اصیل اصلاح و ارتقاء مناسک و ادبیات اصیل عاشورایی شود.

همچنین، طرح و تبلیغ عمومی مباحث تخصصی پیچیده و ناتمام نزد اهل تحقیق، به صورت ناقص و انتزاعی بدون سوابق و لواحق علمی لازم، منشاء شبهه و استنتاج‌های نادرست بسیار می‌شود. به قول مولوی: مرکب چوبین، به خشکی، ابتر است / خاص، آن دریاییان را رهبر است. آسیب‌شناسی عالمانه و مصلحانه عزاداری حسینی، به دور از اغراق و مبالغه و تعمیم و صدور احکام کلی و عمومی و مطلق، به وسیله صاحب‌نظران متخصص رشته‌های مختلف حوزوی و دانشگاهی، نیازی مستمر و همیشگی است. زیرا عوامل و زمینه‌های بروز تحریفات جدید و یا بازسازی و احیای تحریفات قدیم، همواره وجود دارند.

اما به نظر می‌رسد بخش قابل توجهی از آنچه که به نام پیرایش عزای حسینی و ویرایش معارف عاشورا در حیطه گفتمان مخالفان نظام کنونی ایران، صورتبندی و عرضه شده است، بیشتر نه ناشی از دغدغه‌ها و ضرورت‌های علمی و دینی، بلکه به گمان تئوری‌پردازان اصلی، مستمسکی برای هدف‌قرار دادن پشتوانه عقیدتی انقلاب اسلامی ایران و نظام مبتنی بر ولایت فقیه است. برخی از فعالان فکری و فرهنگی هم که بنا به محذورات و ملاحظاتی مایل و یا قادر نیستند مستقیماً آراء و دیدگاه‌های امام خمینی را نفی و نقض و رد کنند، به بهانه نقد تحریفات عاشورا، سمت و سوی سخن را به جایی می‌برند که وقوع و تداوم انقلاب اسلامی به پشتوانه حماسه حسینی را، نامعتبر و نامعقول و نادرست بنمایانند. زیرا امام خمینی، قیام امام حسین (ع) را الگو و راهنمای انقلاب اسلامی ایران قرار داد و از عاشورای 1342ش به بعد، پیروی از مکتب عاشورا را فلسفه قیام ملت ایران خواند. اصل "پیروزی خون بر شمشیر"، ملهَم از قیام حسینی، و "مشروعیت و وجوب قیام" در برابر ظلم و سلطه یزیدیان زمان، به اتکای تفسیر امام خمینی و شهید مطهری و علمایی نظیر ایشان، محکم‌ترین پشتوانه استوار عقیدتی انقلاب اسلامی ایران، محسوب می‌شود.

و هر آن‌که، به هر علت و دلیلی اکنون خود را در صف مقابل میراث حسینی امام خمینی می‌داند و می‌یابد، فی‌الواقع بینش و تحلیل عاشورایی ایشان را متصف به صفت تحریف می‌نامد و می‌کوشد به تلویح و گاه به تصریح، امام خمینی را تحریفگر عاشورا بنمایاند. چرا که ایشان، امام "صلح و عقب‌نشینی و مذاکره" به زعم آنان را، امام "قیام و انقلاب و مقاومت" دانست و معرفی کرد. تیره و تباری طولانی از مخالفان فکری و سیاسی امام خمینی، از سال 1342 تاکنون، یک گرانیگاه اصلی چالش با ایشان را در تضعیف و نامعتبرسازی "تفسیر انقلابی قیام عاشورا" دانسته‌اند و از هیچ تلاش حوزوی و آکادمیک و تبلیغی و ترویجی در این مسیر، فروگذار نکرده‌اند. دعوای اصلی اینجاست؛ چرا با نام حضرت اباعبدالله الحسین (ع) در ایران، انقلاب شد و تداوم یافت.

*ساحت‌ها و وجوه و ابعاد گوناگون حماسه حسینی*

در اغلب موارد، ساحت‌های مختلف و ابعاد گوناگون موضوع ذووجوه و متنوع و عمیق، و ظواهر و بواطن متعدد واقعه عظیم عاشورا با یکدیگر خَلط می‌شوند که منجر به کج‌فهمی‌ها و کژبینی‌های خواسته یا ناخواسته نیز شده است.

مثلاً بیان شاعرانه عواطف و احساسات، و ذکر زبانِ حال و محتمل و متخَیَل از حالات و وقایع عاشورا تا جایی که به قداست و معنویت و عظمت امام حسین (ع) و خاندان و اصحاب عظیم‌الشأن ایشان، و اصول و مبانی دینی صدمه نزند، در قالب روضه و مراثی، در ترقیق قلوب و تحکیم پیوند روحی عزاداران با فضائل شهدای کربلا، مفید و مؤثر بوده است و نقش ممهد و زمینه‌ساز برای اعتلای روحی و معنوی انسان‌ها دارد.

همچنین هر شخصی با سطوح متفاوت مراتب روحی و عاطفی و معنوی، به اندازه دانش و توان ذهنی و عقلی و ظرفیت وجودی خویش، با یک یا چند سطح از سطوح و لایه‌های معارف حسینی، زلف خویش را گره می‌زند.

این تنوع و تفاوت‌ها به سادگی در منظر جریان مدعی روشنفکری دینی، حذف می‌شوند و گویی استبداد روشنفکرانه، مانع مسالمت و همزیستی و مدارا بین آن تفاوت‌ها و تنوع‌هاست.

هنگام تبیین و شناخت عاشورای عظیم، بین وجوه مختلف تاریخی، عقلانی، عاطفی، قدسی، اعتقادی، عرفانی، اجتماعی، اخلاقی، سیاسی، تربیتی، مناسکی، تبیینی، تفسیری، ذوقی، ظاهری، باطنی و... تا آنجا که می‌توان تلائم و تعاون و تعامل برقرار ساخت، می‌شود از تلقی تصادم و تعارض و اختلاف بین آنها اجتناب کرد، و به استقبال همنشینی و همسایگی این ابعاد و وجوه رفت.

در عرصه بیکران حماسه حسینی، اغلب موارد مطروحه در کتب و فرهنگ عمومی و خواص، به استثنای منکرات بین اعتقادی و رفتاریِ معدود و محدود، بقیه غالباً قابل جمع هستند، و در طول سطوح و درجات مختلف درک و فهم افراد گوناگون، قرار می‌گیرند.

اما برخی علاقمندان ابعاد عرفانی یا عقلانی و تاریخی و سیاسی ممکن است به علت ترجیح نگرش خود و یا تأکید انحصاری بر صحت رویکرد و روش تحقیق خویش، و عدم وقوف تخصصی بر سایر ابعاد، دچار تحلیل ناقص شوند و به نام مبارزه با خرافات و تحریفات عاشورا، از منظر و گمان خویش بسیاری از ابعاد و وجوه صحیح و عُقلایی و مطابق فطرت ایمانی را، شتابزده و فضل‌فروشانه و زمانه‌پسند، به نادرست نفی و نقض و تکذیب کنند. *کور کردن چشم حقیقت به نام اصلاح ابروی تحریف*

در حیطه تحریف‌های گفتمانی و اهداف عاشورا، بسیاری از نتیجه‌گیری‌ها و دعاوی اعتقادی و کلامی مدعیان نقد روشنفکرانه فرهنگ عاشورا نظیر دعاوی مکرر بازنشر شده در قالب مقالات و مصاحبه‌ها و چند فایل صوتی کثیرالانتشار سال‌های گذشته، عمدتاً ناقص و نامعتبر و یک‌سونگرانه و مخدوشند. و گاه برای اصلاح ابرو، چشم حقیقت، کور شده است. با مخلوط مغلوطی از برخی حرف‌های درست آمیخته با بسیاری سخنان نادرست، ردیف‌کردن تعابیر گاه موزون و مقفا ولی تحریف‌شده و بی‌مبنا، و اطوار شبه عارفانه و شعرخوانی‌های ناشیانه متکلفانه، و اشتباه خواندن و ثبت نادرست برخی احادیث و روایات، سطح نازل اینگونه مباحث، تا حدی آشکار گردیده است.

اصرار نابجا بر محدود کردن و انحصاری دیدن چند وجه از وجوه حرکت امام حسین (ع) و واقعه‌ی عاشورا، و درهم‌آمیزی نظرات عوامانه و ژورنالیستی با برداشت‌های امروزین باب طبع تجدیدنظرطلبان و مدعیان روشنفکری دینی، به اقتفای امثال قبض و بسطیان، معنویت‌گرایان منهای شریعت، قرآنیان نافی ولایت، منکران الهی بودن قرآن، و ناباوران مهدویت و... به‌ویژه نفی وجه "انقلابی و حماسی و قیام‌آفرین و قدسی و ملکوتی" قیام حسینی، خود، از مصادیق بارز "تحریفات مدرن" عاشوراست.

تکرار تعابیر کهن و نوین یا مِن‌عِندی و مَن‌درآوردی در باره‌ی اختصاصی و استثنا بودن قیام عاشورا، و نگرش تک‌بعدی و منفک از جامعیت منظومه‌ی منسجم سیره 14معصوم (ع)، و برخی اغراق‌ها و تعابیر و طعنه‌های تُند و تحقیرآمیز گویندگان و نویسندگان مدعی نقد فرهنگ عاشورا، روی دیگر سکه قدیمی تحریف ناشی از غلو و اغراق مغرضانه یا جاهلانه است، اما در قالب مدرن و روشنفکرانه با جهت‌گیری معکوس ایدئولوژیک، و دگماتیسم نقابدار.

کاستی در استناد به منابع دست اول معتبر، و فقر مشهود تحقیق روشمند، در اغلب مطالب منتشره، فقدان تخصص و احاطه و اشراف کافی اغلب مدعیان را بر معارف اسلامی و تاریخ اهل بیت (ع) حکایت می‌کند. البته برخی مطالب و متون مبتنی بر تخصص آکادمیک و حوزوی نیز، به علت تفاوت بینش کلامی و اعتقادی، و یا بعضاً حقیقت‌پوشی آگاهانه و غرض‌ورزانه، آن دعاوی نامستند و نامعتبر را همدلانه ضریب بخشیده و بازتاب داده‌اند. به تعبیر مولوی: چون غرض آمد، هنر پوشیده شد / صد حجاب از دل به سوی دیده شد.

بدیه است که نوع مواجهه با هریک از انواع این دعاوی، متفاوت است. اما تبلیغات پر حجم رسانه‌ای و فضای مجازی، عمدتاً شامل دعاوی و دیدگاه‌هایی است که متکی بر حداقل صلاحیت علمی و تخصصی در تاریخ تشیع و معارف اسلامی نیستند.

*"پرت و پلا و یاوه"، و "گزینش دلبخواهانه"، در مواجهه با معارف عاشورا*

طی 4 دهه گذشته، منابع روایی و تاریخی و تحلیلی بسیاری برای تبیین مستند و پیراسته‌ی مباحث عاشورا منتشر شده است. اما در اقوال پُرادعای اهالی کم‌دانی و عجولی، با بی‌اخلاقی و به راحتی، برخی مضامین مستند و موجه و معتبر تاریخی و سیاسی و معارفی عاشورا، با طرح ناقص و مغلوط و واژگونه، صریحاً "پرت‌وپلا و یاوه و بی‌اعتبار" خوانده و نامیده شده‌اند.

خلق و جعل تزاحم و دوگانگی‌های کاذب و مضحک بین "مناسک عاشورایی و مناسک عبادی"، بین "محرم و رمضان"، بین "مجالس عزای حسینی و مجالس معنوی"، بین "روضه و مناجات"، بین "عاشورا و مبعث"، و بین "خواندن قرآن و زیارت عاشورا"، موجب شگفتی و تعجب اهل نظر است.

حال آنکه حتی عامی‌ترین عزادار حسینی هم، در مناسک عاشورایی، تعارض و تزاحم بین آنها و یا تضعیف و حذف یکی از طرفین را در مخیله خویش، ممکن و جایز نمی‌داند.

اما در فضای مجازی، جلوه‌گری مغالطات و سخنان تندروانه علیه اعتقادات و محکمات و مقبولات، بیشتر به چشم می‌آید، و دعاوی معلل به علل سقیم، جای اقوال مدلل به دلایل قویم را تنگ ساخته است.

واقعه قدسی و عظیم عاشورا، به استناد نظرات صائب شهید مطهری، و البته مبتنی بر دلایل قرآنی و روایی و تاریخی و عقلی و عرفانی، چنانچه در سطور قبل ذکر شد، توأمان، ابعاد و وجوه "حماسی و انقلابی و اصلاحی و استشهادی و عزت‌طلبانه و مقاومت‌گرایانه و سیاستمدارانه و مدبرانه و عاشقانه و عارفانه و مظلومانه و مجاهدانه" و... را در بر داشته است. این ابعاد، در مراحل و مقاطع مختلف حرکت امام، منفرداً یا مشترکاً و گاه مجتمعاً، جلوه و بروز و ظهور یافته‌اند. این امر، یکی از دلایل عظمت و قداست و الوهیت واقعه ذوالابعاد و کثیرالوجوه عاشوراست، که نمی‌توان و نمی‌بایست برخی از این وجوه را باب طبع زمانه یا میل و پسند برخی مخاطبان، با تفسیر و تعبیر ناقص و دلبخواهانه و تحریف معنوی یا لفظی، تأیید کرد، و شماری از آنها را نفی و سلب و تکذیب نمود.

حضرت اباعبدالله الحسین (ع) امام عاشورا، هم امام جهاد و احتجاج و قیام و ابلاغ و روشنگری و جنبش و خروج بر حاکم جائر و اصلاح امت پیامبر و احیای امر به معروف و نهی از منکر و دفاع از اسلام و سنت نبوی و علویست، هم امام عشق و عرفان و دلدادگی و مناجات عرفه و شور و اشتیاق لقاءالله و طلب شهادت و اتمام حجت بر خلق و احیای قلوب مرده و اشتعال نفوس مستعده و اعتاق عباد دنیا و رهانیدن اسیران نفس اماره و عروج نماز ظهر عاشورا و تلاوت آیات بر سر نیزه و... هم هست.

در بسیاری از مجالس حسینی محرم و صَفَر و... بر روی منابر و تریبون‌ها، صدها آیه و روایت و حکمت و مباحث تاریخی و قصص عرفانی، در کنار اشعار و مداحی‌های ذوقی و عاطفی و احساسی و اصیل و عامیانه و عاشقانه و سطحی و سنگین، و گاه متاسفانه سبُک و مبتذل، ابراز و اظهار و تکرار شده و می‌شوند. و حتی اغلب مداحان، در کنار اشعار زبانِ حال و احساسی معتبر و مستحسن یا ضعیف، بعضاً به روایات و سخنان و سیره علما و حکما و عرفا نیز اشاره می‌کنند.

این چه بی‌انصافی و ناجوانمردیست که با بزرگنمایی بعضی اشعار و سخنان سبک یا ضعیف و مبتذل و برخی رفتارهای کم‌شمار عوامانه یا ناپسند، حُکم عمومی و کلی صادر می‌شود که در مجالس عزای حسینی از تبیین "اهداف و راه و سیره و سخنان" اباعبدالله (ع) و معصومین (ع) خبری نیست. در دانشگاه پهناور و گسترده‌ی مجالس عزای حسینی، شهد علم و عقلانیت و عشق و عرفان حکیمانه، همراه مناسک و مراثی و مداحی‌ها، متناسب با سطوح مختلف مخاطبان، در جان عزاداران می‌نشیند و هر کس به اندازه قابلیت و اشتیاق و آمادگی خود، بهره خویش می‌بَرَد. در گوشه و کنار نیز، شماری قلیل که سوگمندانه بسیار و کثیر به چشم می‌آیند، و دوستان نادان و دشمنان دانا نیز با آب و تاب و بزرگنمایی آنان را به دیده همگان می‌آورند، به ورطه ابتذال و انحراف می‌افتند، که نباید این اقلیت را بر اکثریت مجالس عزا در این دوران، تعمیم و تسری داد. *آفات و آسیب‌های دیرین در عزاداری‌های حسینی*

در رژیم پهلوی و پیش از انقلاب، آفات و آسیب‌های مجالس عزای حسینی، فراوان و بی‌شمار و روزافزون بود. بسیاری از انتقادهای قدیمی شهید مطهری و همفکران ایشان به آن مجالس، در این 4دهه، کم و بیش، نزد پیروان امامَین انقلاب، رفع و تصحیح شده است. با آنکه جریان ارتجاعی قدرتمند تشیع انگلیسی و حجتیه، و روشنفکری دینی سکولار، متقابلاً و متضارباً می‌کوشند آفات قدیمی و جدید را در این دوران نیز در مجالس حسینی، احیا و تحمیل و تثبیت کنند، و به رغم وجود آسیب‌ها و مشکلات حادث پُرشمار، اما در مجموع، اکثر و اغلب مجالس عزای حسینی در منابر و مداحی‌ها و مناسک و مظاهر آنها، عمدتاً و غالباً آثار مثبت و انسان‌ساز فرهنگی و اجتماعی والایی داشته و دارند که نباید تحت‌الشعاع بزرگنمایی و گزافه‌گویی و زشت‌نمایی ایرادات موجود قرار گیرد.

آسیب‌شناسی عالمانه و مسئولانه مجالس حسینی، به جای خود لازم و مفید است، البته به اندازه و منصفانه و محققانه. اما روشنفکربازی و خودشیرینی برای مدعیان فهم مدرن از دین، و بازسازی و بازگویی حرف‌های قدیمی مغرضان و جاهلان و بی‌راهه‌رفتگان، و پراکندن تردید و تزلزل و اضطراب در دل و جان عموم مخاطبان نوجوی غیرمتخصص، مصادیقی از تحریفات مدرن عاشوراست که به موازات تحریفات قدیمی، چونان دو تیغه قیچی، قطع شاخسار فرهنگ و معارف اصیل عاشورایی را هدف گرفته‌اند.

*عاشورا، حماسه مکرر*

اما پیام جاودانه سرور و سالار شهیدان و رهبر آزادگان و حق‌جویان، حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام در این کلام نورانی آن امام همام همچنان می‌درخشد:

«أَیُهَا الناسُ؛ اِنَ رَسُولَ اللهِ(صلی الله علیه وآله) قالَ: «مَن رَأی سُلطاناً جائِراً مُستَحِلاً لِحُرُمِ اللهِ، ناکِثاً لِعَهدِ اللهِ، مُخالِفاً لِسُنَهِ رَسُولِ اللهِ، یَعمَلُ فِی عِبادِاللهِ بِالاِثمِ وَ العُدوانِ فَلَم یُغَیِر عَلَیهِ بِفِعل وَ لاَ قَول، کانَ حَقاً عَلَی اللهِ أَن یُدخِلَهُ مَدخَلَهُ».

«ای مردم! پیامبر خدا (ص) فرمودند: «هر کس سلطان ستمگری را ببیند که حرام خدا را حلال شمرده، پیمان الهی را شکسته و با سنت رسول خدا مخالفت ورزیده، در میان بندگان خدا به ستم رفتار می کند، و او با زبان و یا کردارش با وی به مخالفت بر نخیزد، سزاوار است خداوند او را در جایگاه آن سلطان ستمگر (دوزخ) بیاندازد».

این پیام جاودانه را امام خمینی (ره) و خلف صالحش امام خامنه‌ای (حفظه‌الله) در تاسیس و تداوم انقلاب اسلامی ایران، سرلوحه قیام و مقاومت ملت حسینی ایران دانسته، به منصه ظهور رسانیده، و بر آن پای فشرده، و در تحقق آن با تمام امکان و توان، کوشیده‌اند. پس دشمنان انقلاب ملت ایران، این پیام عاشورایی را آماج تخریب و تحریف مستمر و همیشگی خود قرار داده و می‌دهند تا تکرار و تداوم حماسه حسینی در ایران عاشورایی را، متوقف و متزلزل سازند.

جا دارد که در ختام این مقال، سخن فرزند و رهرو شایسته اباعبدالله الحسین علیه السلام، امام خمینی (ره) در باب حماسه مکرر عاشورا، یادآوری شود:

این کلمه «کُلُ یَوم عَاشُورَا و کُلُ أَرض کَربَلاء» یک کلمه بزرگی است... نقش کربلا این بود که سید الشهداء (ع) با چند نفر جمعیت و عدد معدود به کربلا آمدند و در مقابل ظلم یزید و در مقابل دولت جبار و در مقابل امپراطور زمان ایستادند، فداکاری کردند و کشته شدند، اما ظلم را قبول نکردند و یزید را شکست دادند، همه جا و همه روز باید اینطور باشد، همه روز باید ملت ما این معنا را داشته باشد که امروز روز عاشوراست و ما باید مقابل ظلم بایستیم، و همین جا هم کربلاست و باید نقش کربلا را پیاده کنیم. (صحیفه امام، ج10، ص122)

حمله جریان تحریف برای تضعیف قیام عاشورا / تحریف تبیین انقلابی شهید مطهری از حماسه حسینی 2
حمله جریان تحریف برای تضعیف قیام عاشورا / تحریف تبیین انقلابی شهید مطهری از حماسه حسینی 3
حمله جریان تحریف برای تضعیف قیام عاشورا / تحریف تبیین انقلابی شهید مطهری از حماسه حسینی 4
حمله جریان تحریف برای تضعیف قیام عاشورا / تحریف تبیین انقلابی شهید مطهری از حماسه حسینی 5
حمله جریان تحریف برای تضعیف قیام عاشورا / تحریف تبیین انقلابی شهید مطهری از حماسه حسینی 6
حمله جریان تحریف برای تضعیف قیام عاشورا / تحریف تبیین انقلابی شهید مطهری از حماسه حسینی 7
حمله جریان تحریف برای تضعیف قیام عاشورا / تحریف تبیین انقلابی شهید مطهری از حماسه حسینی 8