حیف از رونالدو، اما چه باک؟
اگر فردا شب یا چند شب بعد، پرتغال از جام جهانی حذف شود و رونالدو با حالتی نه چندان مفتخر، راهی لیگ عربستان شد، نباید فراموش کنیم که او کارهای بزرگش را انجام داده و به سهم قابل توجه خودش، فوتبال را چند گام جلو برده است.
عصر ایران؛ اهورا جهانیان - خبر پیوستن رونالدو به النصر عربستان، که چند روز قبل منتشر و سپس تکذیب شد، امروز دوباره از سوی روزنامه اسپانیایی "مارکا" منتشر شد و شواهد و قرائن هم نشان میدهد این خبر درست است و رونالدو حتی اگر هنوز به النصر نپیوسته باشد، به زودی چنین میکند مگر اینکه در دقیقه نود تغییری در شرایط فعلی رونالدو ایجاد شود.
رونالدو یک ماه دیگر 38 سالش تمام میشود. یعنی از 5 فوریه 2023 وارد دورهای میشود که مابین 38 سالگی تا 39 سالگی است. او در تابستان امسال ملتفت شد که هیچ تیم مهمی در فوتبال اروپا خواهان به خدمت گرفتنش نیست. شاید چون این رونالدو است که تیم را به خدمت میگیرد! یا چون دستمزدش هم مثل سنش بالاست. و یا هر سه.
اما حتی اگر تیمی او را جذب کند، بعید است یکی از تیمهای حاضر در لیگ قهرمانان باشد. ولی فرض کنیم که یکی از تیمهای چمپیونزلیگ رونالدو را تا پایان جام جهانی بخرد. مشکل رونالدو این است که در سن 38 سالگی نمیتواند مشغول پرس مدافعان حریف شود؛ تاکتیکی که تقریبا در دستور کار همه تیمهای اصلی فوتبال اروپا است.
از سوی دیگر، رونالدو افت کرده است. تا حدی به علت سن و سالش، ولی بیشتر به علت شرایط بدی که طی یکسال اخیر در منچستریونایتد تجربه کرد. نکته مهمتر، از دست رفتن اتوریته اوست. قبلا حتی زیدان هم ترجیح میداد رونالدو را تعویض نکند که حاشیهای برای تیمش ایجاد نشود ولی رونالدو در منیونایتد به راحتی تعویض میشد و الان در تیم ملی پرتغال هم دیگر بازیکن نود دقیقهای نیست.
اگر مربی پرتغال در نیمه دوم بازی با اروگوئه رونالدو را تعویض نکرده بود، پنالتیِ اهداییِ فغانی به پرتغالیها نصیب رونالدو میشد و او میتوانست یک گل دیگر در جام جهانی بزند.
همین الان هم برخی از کارشناسان معتقدند رونالدو نقطهضعف خط حمله پرتغال است و بهتر است از ابتدا در ترکیب تیم قرار نگیرد. او در بازی با غنا با یک پنالتی مشکوک گل زد، در بازی با اروگوئه گل نزد و فقط فکر کرد که گل زده، در بازی با کره هم در گلزنی ناکام بود.
اسطوره در حال نزدیک شدن به سالهای پایانی است و سالهای پایانی یک بازیکن 38 ساله در فوتبال اروپا، قاعدتا در سطح اول فوتبال این قاره نمیتواند باشد. حتی اگر رونالدو در رئال مادرید باقی میماند، دیر یا زود به سرنوشت راموس دچار میشد و بعید بود که هنوز در رئال باشد. تنها تفاوتش، ممکن بود کسب توپ طلای ششم در همان سال 2018 باشد که البته تفاوت مهمی بود ولی بقای او را در رئال تضمین نمیکرد.
به هر حال عجیب نیست در شرایط فعلی رونالدو راهی کشورهایی نظیر آمریکا یا عربستان یا چین شود و در ازای یکی دو سال توپ زدن در یک باشگاه فوق ثروتمند، پولی فراتر از پول کلان پارو کند. این راهی است که پله و بکنبائر و کرایف هم با رفتن به آمریکا در سالهای پایانی دوران فوتبالشان طی کردند.
دروگبا هم به چین رفت و زلاتان نیز به آمریکا، ولی این دو دوباره به سطح اول فوتبال اروپا برگشتند. چنین شانسی برای رونالدو کمتر است زیرا دستمزد او بالاتر و عدم محبوبیتش نزد تیمهای بزرگ، بیشتر است.
با توجه به روابط خوب رونالدو با کشورهای عربی منطقه و کلاً جهان اسلام، حسن روابطی که تا حدی هم ناشی از ضدیت رونالدو با اسرائیل است، اگر او در دقیقه نود تصمیم به انتخاب یک تیم اروپاییِ خارج از لیگ قهرمانان نگیرد، احتمال پیوستن او به فوتبال جهان عرب بیشتر است تا پیوستناش به فوتبال چین یا آمریکا.
رونالدو فردا شب (سهشنبه) در بازی پرتغال و سوئیس به میدان میرود. اگر پرتغال این بازی را ببرد، احتمالا در یکچهارم نهایی باید به مصاف اسپانیا برود؛ مسابقهای که ممکن است آخرین بازی رونالدو در جام جهانی باشد.
اگر رونالدو در یکچهارم نهایی جام 2022 برای همیشه با جام جهانی وداع کند، احتمالا باید راهی النصر شود. اما اگر - به فرض بعید - او بتواند با یارانش در جام باقی بماند و نهایتا فاتح جام جهانی شود، احتمالا همان طور که پیش از جام وعده داده بود، با فوتبال خداحافظی میکند.
خداحافظی به عنوان کاپیتان تیم قهرمان جهان، شکوهی دارد که شاید رونالدو را از تن دادن به تحقیر حضور در لیگ عربستان منصرف کند. اما حذف شدن در یکهشتم یا یکچهارم نهایی جام جهانی، میتواند دست کم "دو سالِ تجاری" را برای رونالدو رقم بزند و پایش را به عربستان باز کند.
عجیب است؛ قرار است رونالدو هر فصل 200 میلیون یورو، یعنی جمعا 500 میلیون یورو بابت دو سال و نیم حضور در تیم النصر عربستان دریافت کند، ولی ما که شپش ته جیبمان قاب میاندازد، دلمان برای او میسوزد!
شاید انتظار داشتیم رونالدی باشکوه، با آن همه غرور و عزم و اراده، پایان فوتبالش هم باشکوه باشد. مثلا تا 36 سالگی در رئال مادرید فیکس بازی کند و دو سال آخر را هم در بنفیکا یا پورتو توپ بزند و بعد از جام جهانی، با فوتبال وداع کند.
اما غرور رونالدو باعث شد که او رئال را ترک کند و رفتار سرد فلورنتینو پرز را تحمل نکند و فرصت دو سه سال بیشتر بازی کردن در رئال را نادیده بگیرد. در پایان حضورش در یوونتوس نیز جاهطلبیاش او را منچستریونایتد برد تا جدا از حضور در لیگ قهرمانان، در کانون توجه جهان فوتبال نیز باشد. رفتن به بنفیکا یا پورتو، او را از مرکز توجه رسانه ها خارج میکرد.
هر چه بود، رونالدو کوشید عزت و افتخارش را تا آخرین روزهای حضورش در دنیای فوتبال حفظ کند. اما شرایط فعلی معنایی ندارد جز اینکه او کوشش او دست کم در دو سال گذشته چندان موفقیتآمیز نبوده.
ولی قرار نیست رونالدو یا هر کس دیگری همیشه پیروز باشد. زندگی ترکیبی از شکست و پیروزی است. او در سالهای پایانی تمام تلاشش را کرد که همچنان بهتمامی عزیز و مفتخر باشد. اگرچه چنانکه باید کامیاب نشد، ولی هنوز یک فرصت بزرگ پیش روی رونالدو است: فتح جام جهانی یا دست کم رساندن پرتغال به فینال این مسابقات برای نخستین بار.
بعید است که رونالدو موفق به چنین کاری شود ولی فوتبال، بازی شگفتیهاست. او اگر پرتغال را به فینال هم برساند، کاری کرده است کارستان. سپس با غرور و سربلند، میتواند راهی النصر شود و آن 500 میلیون یورو را در جیبش بگذارد.
اما اگر هم فردا شب یا چند شب بعد، پرتغال از جام جهانی حذف شود و رونالدو با حالتی نه چندان مفتخر، راهی لیگ عربستان شد، نباید فراموش کنیم که او کارهای بزرگش را انجام داده و به سهم قابل توجه خودش، فوتبال را چند گام جلو برده است. قهرمانی در جام ملتهای اروپا (2016) نیز هدیه تاریخی و میراث ماندگار او برای مردم پرتغال خواهد بود.
تماشاخانه