خالصسازی اصلاحطلبانه
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، کمتر از 20 روز به چهاردهمین دوره انتخابات زودرس ریاستجمهوری باقی مانده است. فضای سیاسی حالا مستعد یک رقابت جدی و واقعی بین چهرههای شاخص جریانات سیاسی برای جلب آرا و اقبال مردم به خود هستند تا با انتخاب آنان، دولت چهاردهم را مدیریت کنند. دولتی که پیش از رئیسجمهور شهید آیتالله سید ابراهیم رئیسی به مدت 8 سال در دست جریانی بود که حالا سه انتخابات...
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، کمتر از 20 روز به چهاردهمین دوره انتخابات زودرس ریاستجمهوری باقی مانده است. فضای سیاسی حالا مستعد یک رقابت جدی و واقعی بین چهرههای شاخص جریانات سیاسی برای جلب آرا و اقبال مردم به خود هستند تا با انتخاب آنان، دولت چهاردهم را مدیریت کنند. دولتی که پیش از رئیسجمهور شهید آیتالله سید ابراهیم رئیسی به مدت 8 سال در دست جریانی بود که حالا سه انتخابات بعد از دولت مستقر خود را محدود و تحریم کرده است و تأکید دارد که امکان رقابت از آنها گرفته شده است!
جریان اصلاحات که خود را یکی از جریانات جدی در رقابتهای سیاسی تلقی میکند، پس از پایان دولت حسن روحانی در محاق سیاسی فرو رفت. اصلاحطلبان سال 92 با تمام توان پای کار حسن روحانی آمدند و محمدرضا عارف اصلاحطلب را به نفع حسن روحانی وادار به استعفا کردند. خودشان میگویند که حسن روحانی در چهار سال نخست، جواب حمایت سیاسی اصلاحطلبان را تا حدودی داده و انتقاد آنان به چهار سال دوم حسن روحانی است.
اصلاحطلبان که در انتخابات 96 همان بازی نخنما شده 92 را در پیش گرفته بودند، اسحاق جهانگیری معاون اول دولت روحانی و از اعضای ارشد حزب کارگزاران سازندگی را بهعنوان نامزد پوششی برای کمک به حسن روحانی وارد میدان رقابتهای انتخاباتی کردند و در نهایت جهانگیری به نفع او کنار کشید. دیری نپایید که دعوای زرگری بین اصلاحطلبان و دولت حسن روحانی در ابتدای سال ششم دولت شیخ تدبیر آغاز شد. فاصلهگذاری سیاسی که معطوف به پیروزی و کسب مجدد قدرت برای انتخابات 1400 بود. اصلاحطلبان تأکید میکردند که در دولت حسن روحانی هیچ کارهاند؛ اما تحلیلگران سیاسی معتقدند که وزارتخانهها و بیش از دهها هزار پست مدیریتی تا انتهای دولت اعتدال در اختیار نیروهای اصلاحطلب قرار داشته است.
عملکرد ضعیف حسن روحانی و ناکارآمدی نیروهای اصلاحطلب در عرصههای مختلف نهتنها نارضایتی عمومی را به اوج خود رساند، بلکه سرمایه اجتماعی این جناح سیاسی را لاغر و لاغرتر کرده بود. تنها راه برای اصلاحات ضعیف شده بهانهتراشی بود. همانطور که کارشناسان سیاسی میگویند: «جریان اصلاحات به دنبال فرار و ریست فکتوری 8 سال دولت اعتدال در حافظه مردم بود.»
اصلاحطلبان که در انتخابات 92، 94 و 96 در قالب شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان رفتارهای جمعی خود را ساماندهی کرده بودند، در آستانه انتخابات 1398 در قالب تشکیلات جدیدی با عنوان جبهه اصلاحات ایران گرد هم جمع شدند. جبههای که آغازی برای کنار گذاشتن معتدلین جریان اصلاحات و روی کار آمدن تندروهای این جریان و یا به تعبیری بیترمزها بود. تندروهایی که نهتنها تاب تحمل محمدرضا عارف (رئیس فراکسیون امید مجلس) و عبدالواحد موسوی لاری (وزیر کشور دولت اصلاحات) را نداشتند، بلکه بهزاد نبوی (از اصلاحطلبان شاخص و با سابقه معروف به چریک پیر) را هم کنار گذاشتند.
فعالیت پنج ساله جبهه اصلاحات ایران تاکنون بر مدار یک چیز چرخیده و آن عدم مشارکت است. راهبردی که اساسا تاکنون چرایی راهاندازی چنین تشکیلاتی را از معنا تهی کرده است. آخرین کنشگری سیاسی جبهه اصلاحات ایران به انتخابات اسفندماه مجلس دوازدهم برمیگردد و این جبهه همچون دو انتخابات 98 و 1400 موضعگیری منفعلانه و سیاست خانهنشینی را دنبال کرد و جالب اینکه بالاخره این جبهه توانست در انتخابات اسفندماه سال گذشته محمدخاتمی رئیس جبهه اصلاحات ایران را نیز با خود همراه کند تا در انتخابات شرکت نکند!
جبهه اصلاحات ایران حالا همزمان با برگزاری زودرس انتخابات به دلیل فشارهایی که از سوی برخی از اعضای خود و البته جذابیتی که صندلی پاستور دارد؛ انتخابات را در دستور خود قرار داده و تأکید کرده است که به صورت مشروط در انتخابات مشارکت خواهد داشت. به این معنی که باید حداقل یک داوطلب مورد تأیید این جبهه در انتخابات باقی بماند!
اصلاحطلبان در تکمیل این راهبرد خود دیروز نامزدهای مورد حمایت خود را زودتر از نتایج بررسی صلاحیتها توسط شورای نگهبان قانون اساسی را معرفی کردند تا به صورت علنی فشار تمامعیار خود به شورای نگهبان را علنی کنند.
عباس آخوندی، مسعود پزشکیان و اسحاق جهانگیری سه داوطلبی هستند که جبهه اصلاحات ایران تأکید دارد که حداقل یکی از آنها باید در انتها در صحنه رقابتها باقی بماند. جواد امام در حالی اعلام اسامی را به ترتیب الفبا خوانده که برخی رسانههای اصلاحطلب نوشتند در رأیگیری جلسه روز جمعه جبهه اصلاحات، این نتیجه حاصل شد: عباس آخوندی 26 رأی، مسعود پزشکیان 24 رأی و اسحاق جهانگیری 24 رأی.
جبهه اصلاحات دارای 46 عضو، شامل نمایندگان 31 حزب (اعضای حقوقی) و 15 عضو حقیقی است. در این میان در رأیگیری انجام شده، عباس آخوندی رأی اول را آورده و در عین حال، 20 نفر به وی رأی ندادهاند. همچنین نامزدهایی مثل ناصر همتی، علی صوفی، محمد شریعتمداری، محمود صادقی، حمیده زرآبادی و مهدی شیخ حذف شدهاند.
اکثریت اعضای جبهه دو دسته اصلاحات به کسی رأی دادهاند که یکی از منفیترین کارنامهها را در دولت روحانی (در بخش مسکن) داشت و در سال پنجم دولت، در اثر شدت اعتراضهای عمومی و حتی اصلاحطلبان، از وزارت استعفا کرد. قیمت مسکن در دولت روحانی بیش از هفت برابر شد. عباس آخوندی همچنانکه به قهر بودن با رسانه معروف است، فاقد کمترین جذابیت انتخاباتی هم هست و در عین حال جزو محتملترین نامزدها برای رد صلاحیت در شورای نگهبان شمرده میشود. جهانگیری هم در دوره قبلی انتخابات رد صلاحیت شده است.
قبل از معرفی نامزدهای جبهه اصلاحات ایران، میثاقنامه 6 بند اصلاحطلبان منتشر شد که پایبند بودن به سازوکارهای جبهه اصلاحات و نامزد نهایی این جبهه از مهمترین بندهای میثاقنامه است. انتشار این میثاقنامه قبل از اعلام نتایج تأیید صلاحیتها نشان میدهد جبهه اصلاحات نگران انشقاقها و واگراییها در این جریان است و سعی میکند با امضا گرفتن از کاندیداهای اصلاحطلب، امکان این انشقاقهای درونجبههای را کاهش دهد.
تحول مهم بعدی در جریان اصلاحات، بیانیه سید محمد خاتمی است. خاتمی هنوز از تب سرد تحریم انتخابات مجلس در چند ماه پیش خارج نشده، اینبار هوای انتخابات در سر میپروراند و نوشته: «بارها گفتهام و باز هم میگویم که استقرار سامان مردمسالاری که خواست دیرینه ملت ایران و گشاینده راه به سوی آینده بهتر است، با انتخابات و از راه آن میسر است؛ در صورتی که انتخابات سالم و رقابتی باشد و انتخابکننده مردم باشند، نه حاکمان و ما تا رسیدن به انتخاباتی معیار فاصله داریم.»
این چرخش چندماهه نشان میدهد خاتمی از سیاست تحریم در انتخابات مجلس نتیجه نگرفته است. سیاستی که با هدف امتیاز گرفتن از نظام اتخاذ شد؛ اما آوردهای برای اصلاحطلبان در پی نداشت و نظام جمهوری اسلامی به راه خود ادامه داد و منتظر اصلاحطلبان نماند که آنان چه شرط و شروطی برای شرکت در انتخابات میگذارند. همین شکست سیاسی، خاتمی را به سیاست مشارکت انتخاباتی در این دوره از انتخابات رسانده است.
آذر منصوری: زیر بار کاندیدای غیر اصلاحطلب نخواهیم رفت
امروز آذر منصوری رئیس جبهه اصلاحات ایران و جواد امام سخنگوی این جبهه طی نشست خبری در جمع خبرنگاران علاوه بر پاسخ به سوالات خبرنگاران، یکبار دیگر استراتژی و تاکتیک این جبهه را تشریح کردند.
آذر منصوری در این نشست خبری تأکید کرده است: «اگر امکان و ظرفیتی برای جبهه اصلاحات وجود داشته باشد، میتواند جامعه را با خودش همراه کند؛ اما راه رفته را تکرار نخواهیم کرد و زیر بار کاندیدای غیر اصلاحطلب نخواهیم رفت و این شورای نگهبان نیست که بخواهد برای جبهه اصلاحات کاندیدا معرفی کند و باید خودش امکان معرفی کاندیدا داشته باشد.»
رئیس جبهه اصلاحات ایران گفت: «قبل از تأیید صلاحیتها، کاندیداهای خودمان را معرفی کردیم و ستاد انتخاباتی جبهه اصلاحات هم به زودی راهاندازی خواهد شد. ما عزم خودمان را برای مشارکت فعال در انتخابات نشان دادهایم؛ با توجه به محدودیتهایی که برای جبهه اصلاحات وجود دارد، کاندیداهایی را معرفی کردهایم که نشانگر اراده ما برای حضور فعال در انتخابات باشد.»
منصوری تأکید کرد: «نامزدهای قطعی جبهه اصلاحات این سه نفر (پزشکیان، جهانگیری و آخوندی) هستند. مشارکت مشروط معنایی جز این ندارد که جبهه اصلاحات میخواهد با کاندیدای اختصاصی در انتخابات شرکت کند.»
وی در پاسخ به سوالی در خصوص عدم حمایت جبهه اصلاحات از کاندیداتوری علی لاریجانی گفت: «ما در انتخابات 92 و 96 با شرایط حداقلی، تلاش کردیم مشارکت حداکثری تحقق پیدا کند، ولی تجربه این دو دوره ما را به این نتیجه رسانده که زیر بار کاندیدای نیابتی نرویم؛ بنابراین جبهه اصلاحات کاندیداهای خودش را معرفی کرده و نفیا یا اثباتا در مورد کاندیداهای دیگر اظهار نظر نداشته است. در ارتباط با آقای لاریجانی هیچ بحثی در جبهه اصلاحات نداشتهایم. تنها شرط حضور ما در انتخابات این است که بتوانیم نامزد خودمان را داشته باشیم.»
جواد امام: در این دوره کاندیدای نیابتی نخواهیم داشت
جواد امام سخنگوی جبهه اصلاحات ایران نیز در این نشست خبری به خبرنگاران گفت: «در این دوره کاندیدای نیابتی نخواهیم داشت.»
وی گفت: «مسئول عدم مشارکت و قهر مردم با انتخابات، اصلاحطلبان نیستند که بخواهند این بحث را پاسخ بدهند. بهروزرسانی و نوسازی گفتمان اصلاحطلبان لازم است، ولی اینکه دیگران اصلاحطلبان را با صخره ستبر مواجه کردهاند، دست ما نیست. ما اول باید ارتباط مردم با حکومت را بازسازی کنیم و اگر این بازسازی صورت نگیرد، کاری از جریانهای سیاسی برنمیآید. جریان اصلاحات از کلیه مناصب حکومت کنار گذاشته شدهاند. امروز بهخاطر شرایط بحرانی کشور وارد صحنه شدهایم.»
از منظر مشارکت انتخاباتی در این جبهه، تکلیف طیف کارگزاران و روزنهگشایان با انتخابات معلوم است که همواره بر مشارکت انتخاباتی تأکید کردند و اخیرا هم بیانیه جدیدی در این زمینه منتشر کردند که با اعتراض سعید حجاریان مواجه شد؛ اما طیف رادیکال و تحریمی هم به نظر میرسد بعد از بینتیجهماندن سیاست تحریم، از هر کدام از این سه نفر که تأیید شوند، حمایت میکنند و حتی اگر هیچکدام از این سه نفر تأیید نشوند، در صورت تأیید علی لاریجانی، بعید نیست به حمایت از او برخیزند.
منبع: صبح نو