خانی: اگر امام فیلسوف و فقیه نبود، نمیتوانست انقلاب کند
به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، اولین جلسه از سلسله جلسات عصر روح الله با موضوع «امکان تحول علوم انسانی بر مبانی تعالیم اسلام» و ارایه سخن نو در این موضوع با حضور ابراهیم خانی عضو هیئت علمی گروه فرهنگ و تمدن دانشگاه امام صادق (ع) و از سوی کمیته امام و رهبری قرارگاه امام هادی (ع) بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق (ع) برگزار شد. خانی در ابتدای جلسه درباره سرفصلهای مورد بررسی گفت:...
به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، اولین جلسه از سلسله جلسات عصر روح الله با موضوع «امکان تحول علوم انسانی بر مبانی تعالیم اسلام» و ارایه سخن نو در این موضوع با حضور ابراهیم خانی عضو هیئت علمی گروه فرهنگ و تمدن دانشگاه امام صادق (ع) و از سوی کمیته امام و رهبری قرارگاه امام هادی (ع) بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق (ع) برگزار شد. خانی در ابتدای جلسه درباره سرفصلهای مورد بررسی گفت: مساله علم دینی، یک مساله پیچیده و ذوابعادی است و در این رابطه ابتدا باید درباره یکسری مبانی هستی شناسی، معرفت شناسی، فلسفه علم، تاریخ علم، نظریات معاصر و در نهایت از آینده علم حرف بزنیم. هر کدام از اینها هم به اسلامی و غربی تقسیم بندی میشود. وی افزود: مهمترین و کلانترین چالش در علم دینی از گذشته تا به امروز، مساله تقلیل گرایی در علم است. یعنی اینکه هر جریان علمی بگوید آنچه که نزد من است علم است و بقیه علم نیست. بخش عمدهای از تاریخ علم در چالش تقلیل گرایی قابل بیان است. مثلا رشته کسی فلسفه است و فقط مباحث رشته خود را علم دانسته و بقیه را کنار میگذارد. این چالش در نقطه آغاز یک چالش نخبگانی است. علت اینکه در فضای علمی جامعه کند هستیم و در علم دینی جلو نمیرویم اصلیترین علت همین چالش است و اینکه همدیگر را قبول نداریم و لذا هم افزایی نمیکنیم. خانی در ادامه به بررسی تاریخ علم در جهان اسلام و جهان غرب از زاویه چالش تقلیل گرایی پرداخت و اظهار کرد: برخی میخواهند فقط با قرآن علم دینی تولید کنند و برخی نیز میگویند قرآن مجمل است پس فقط با روایات کار دارند. در تاریخ علم جهان اسلام چنین افرادی خیلی داریم و دعوای معتزله و اشاعره، خوارج، دعوای فقها و صوفیه در تاریخ جهان اسلام نیز در این رابطه بوده است. وی بیان کرد: در تاریخ علم جهان غرب، عنوان کلی تقلیل گرایی بر آن صادق است. ذات غرب تقلیل گراست. قرون وسطی فقط با وحی واقعیت را میشناختند. در رنسانس گفتند فقط عقل فلسفی یا فقط عقل تجربی. در دورههای دیگر هم همین گونه است. خانی با بیان اینکه از آدمهای تقلیل گرا میتوان به خوبی استفاده کرد و خوب است که از آنها علم آموخت اظهار کرد: برای اینکه تقلیل گرا نباشیم باید خلاف جریان آن حرکت کنیم و بدانیم که آب جریان علم به این چالش مسموم است. حواسمان باشد که نظام ما تقلیل گرا نباشد. اساسا وجه تمایز اسلام در جامعیت آن است. وی با اشاره به اینکه در نظریه انسان کامل شهید مطهری، رسول خدا (ص) مظهر تمامی عقول بوده و این مطلب عقیده شیعیان است، افزود: در جریان حق جهان اسلام بر خلاف غرب، چالش تقلیل گرایی نداریم. مثلا ابن سینا بزرگترین فیلسوف (عقل فلسفی) و بزرگترین پزشک (عقل تجربی) است، ولی ضد عرفان و فقه هم نیست. برخی هم فکر میکنند ما 1400 سال بیراهه رفتیم و قرار است از صفر همه چیز را بسازیم. در حالی که این گونه نیست و ما 1400 سال راه آمده ایم. خانی بیان کرد: وقتی در بین افراد دارای جامعیت به امام خمینی، علامه طباطبایی (ره) و رهبر معظم انقلاب به عنوان علم داران علم دینی در دوران معاصر میرسیم مهمترین شاخصه این بزرگواران جامعیت است. این بحث است که امام خمینی با کدام عقلشان انقلاب کرد؟ عقل فقهی؟ عقل فلسفی؟ عقل شهودی؟ امام خمینی، چون ذوابعاد بود توانست انقلاب کند. وی در پاسخ به این سوال که چگونه علامه طباطبایی با جامعیتی که داشتند نتوانستند انقلاب کنند بیان کرد: ما میتوانیم انتقادی نگاه کنیم. ممکن است من معتقد باشم که جامعیتی که امام داشته را علامه طباطبایی ندارد. بعضی مواقع یک آدمی ذوابعاد است، ولی به لحاظ اجتماعی نقش خاصی بر عهده میگیرد. خود علامه طباطبایی ذوابعاد است، ولی طبق گفته ایشان وقتی آمدند قم و دیدند که جامعیتی ندارد المیزان را به پا کرد. خانی اضافه کرد: درباره انقلاب و نقش جامعیت امام و رهبری اگر امام فیلسوف، عارف یا فقیه نبود نمی توانست انقلاب کند. درباره رهبری نیز مهمترین هوشمندی و سیاستگذاری ایشان تقلیل گرا نبودن است. وی ناظر به تکلیف دانشجویان در قبال جامع بودن و صاحب نظر شدن در تمامی علوم بیان کرد: در نظام آموزشی باید از ذرهای عقل فقهی، فلسفی، تجربی، عرفی، قدسی و شهودی بهرهمند باشیم. باید سهم تک تک اقسام عقلانیت را در تحلیل مسالهها بدانیم. ایشان در ادامه نیز به انتقاد از نظام آموزشی کشور پرداختند که انسانها را تک بعدی تربیت میکند و به این جامعیت توجهی ندارند. خانی بیان کرد: دانشجوی علم دینی باید لشکر خود و لشکر دشمن را بشناسد. شهید حسن باقری در دوران جنگ صحنه را میشناخت. عالمان علم دینی باید حسن باقری زمانه خود را باشند. باید بدانیم که اقسام عقل کجای جبهه به کار میروند. اگر جای اینها اشتباه باشد به مشکل میخوریم.»