"خروج" علیه انسداد! چرا باید به آخرین ساخته ابراهیم حاتمیکیا توجه کرد؟
فیلم خروج آخرین ساخته ابراهیم حاتمی کیا مضمونی اعتراضی دارد. اعتراض به نبود حق اعتراض در جامعه! موضوعی که بعد از حوادث آبانماه دغدغه این روزهای ایران است.
گروه سیاسی خبرگزاری تسنیم - "خروج" آخرین ساخته ابراهیم حاتمیکیا این روزها یک بار دیگر پس از جشنواره فیلم فجر خبرساز شد و برای اولینبار در تاریخ سینمای ایران، اقدام به اکران آنلاین فیلم در روزهای شیوع کرونا و تعطیلی سینماها کرد. اگرچه آخرین ساخته حاتمیکیا با مشکل قاچاق نسخه غیرقانونی روبهرو شد با اینحال از محل خرید آنلاین بلیطها تاکنون درآمدی میلیاردی داشته است که نشان از اقبال عمومی به "خروج" است.
آخرین ساخته ابراهیم حاتمی کیا با بازی فرامرز قریبیان، فیلمی اعتراضی بهشمار میرود. سینمای اعتراضی پیش از این نیز در آثار حاتمی کیا تجربه شده بود. فیلم اعتراضی زمانی است که کارگردان یا فیلنامهنویس با اثرش درصدد برمیآید تا نقد و اعتراضی را به اوضاع نابسامان اقتصادی یا اجتماعی کشورش بر پرده سینما نمایش دهد.
داستان درباره آسیب به مزرعه رحمت (فرامرز قریبیان) و سایر اهالی روستای عدل آباد است. رحمت که به تازگی فرزندش در دفاع از مرزهای کشور به شهادت رسیده و خودش نیز رزمنده بوده، بعد از به نتیجه رسیدن مطالباتشان از مسئولان محلی، با تراکتور راهی تهران میشوند تا از رئیسجمهور دادخواهی کنند و در این مسیر با اتفاقات مختلفی روبهرو میشوند.
حاتمیکیا اولینبار در دهه 70 سینمای اعتراضی را با "آژانس شیشهای" تجربه کرد. در آن فیلم قهرمان داستان (پرویز پرستویی) در نقش ماندگار حاج کاظم، با تصرف یک آژانس مسافرتی به تغییر ریل جامعه در مسیر خلاف ارزشهای دفاع مقدس و انقلاب و بیتوجهی به زندگی جانبازان و رزمندگان اعتراض میکند. فیلم جدال بین حاج کاظم بهعنوان یک بسیجی وفادار به آرمانهای انقلاب و معترض به شرایط فعلی با شخصی به نام "سلحشور" با بازی رضا کیانیان است که حالا دم از توسعه سیاسی میزند و جدال لفظی بین این دونفر، طرز فکر گروگانهای آژانس و موتورسوارانی که به یاری حاج کاظم میآیند، شکاف موجود در جامعه آن روز را به نمایش میگذارد.
هرچند خروج تاحدودی از آژانس شیشهای یا "بهوقت شام" از نظر تکنیکی و پیرنگ داستان ضعیفتر است و در کنار بازی قوی قریبیان، همراهان او بازی متوسطی دارند اما بهلحاظ درونمایه اثر، بار دیگر دست برتر حاتمیکیا در سینمای ایران و آوانگارد بودن او را به نمایش گذاشت چراکه این اثر پیش از اعتراضات بنزینی آبانماه کلید خورد.
در میان کارگردانانی مانند کیمیایی، مهرجویی، ابوالقاسم طالبی که آثارشان حول نقد مسائل اجتماعی و سیاسی است، ابراهیم حاتمیکیا را باید پیشتاز سینمای اعتراضی در ایران دانست.
حاتمی کیا بعد از اثر ماندگار آژانس شیشهای، یک بار دیگر در ارتفاع پست و تاحدودی بادیگارد، به عدم توجه به وضعیت جنگزدگان و از جنگ برگشتگان اعتراض میکند اما در فیلم خروج، قهرمان داستان اگرچه رزمنده و پدر شهید است اما وجه روستایی و باصطلاح جزو قشر مستضعف بودن آن پررنگ است. طبقهای که نمیداند برای رسیدگی به وضعیت و مشکلاتش باید کجا برود و چهکار کند؟ کارگردان بهخوبی نشان میدهد که مسیر اعتراض برای این قشر که عمدتا دسترسی به رسانه هم ندارند مسدود است و مجبورند سوار بر تراکتور مسیر روستا تا تهران را طی کنند تا شاید بتوانند رئیسجمهور را ببینند.
خروج علاوه بر اینکه نشاندهنده انسداد حق اعتراض است، به نقد پاسخگو نبودن مدیران میانی دولت همچون فرمانداران میپردازد. خروج پیش از اعتراضات بنزینی آبانماه 98 ساخته شد. زمانی که دولت با اقدام ناگهانی خود در بالابردن قیمت بنزین و عدم اقناع افکار عمومی، موجب اعتراضات مردمی و به اغتشاش کشیده شدن این اعتراضات از سوی اشرار و آشوبگران شد. بعد از حوادث آبانماه، موضوع حق اعتراض در میان تحلیلگران و صاحبنظران بسیار مطرح و بر این نکته تاکید میشد که اعتراض جزء لاینفک هر دموکراسی است و باید برای شنیدن اعتراضات بهحق مردم و آسیبدیدگان اقتصادی و اجتماعی فکری کرد. اعتراض حق مردم است اما در طول همه این سالها نسخه درستی برای روش اعتراض نوشته نشده است.
حاتمیکیا با توجه به همان روحیه دوراندیشی خود سراغ موضوعی رفت که دغدغه امروز ایران است و از انسداد حق اعتراض سخن میگوید کمااینکه سال 77 و قبل از اینکه شکافهای سیاسی در جامعه بعد از دوم خرداد در ان حد پررنگ شود، از حقوق قشری گفت که حالا اقلیت بهشمار میرفتند اما به سیاستهای خلاف عرف مسئولان انتقاد داشتند.
از سوی دیگر، رفتار قهرمان داستان "خروج" عاری از خشونت و شورش گری است و تنها میخواهد صدای خود را به گوش مسئولان برساند و این وجه تمایز حاتمی کیای انقلابی با افرادی است که به بهانه عدالتخواهی سعی در تجویز آنارشی و جوکریسم دارند.
اگر از این حیث به حاتمیکیا بگویند محافظهکار درست است. این محافظهکاری به معنای حفاظت از انقلاب است و میخواهد انقلاب و ارزشهای آن حفط شود اما در مقابل به نبود حق اعتراض نیز معترض است. او در دستهی مرتجعان هم قرار نمیگیرد و میداند که برای حفظ انقلاب، باید تغییر کرد و روبهجلو گام برداشت.
اگر تغییر در رفتار را نپذیریم و نخواهیم شرایط را درک کنیم، در بهترین حالت مانند دوچرخهای خواهیم بود که ایستاده و ظاهرا آسیبی به ان نمیرسد اما دوچرخه ایستاده روزی خواهد افتاد پس باید برای حفظ انقلاب نیز رکاب زد و روبهجلو حرکت کرد.
انتهای پیام /