خطرات جدی که تهران را تهدید می کند / راه نجات پایتخت چیست؟

اقتصادنیوز: مهدی زارع گفت: بحران آب در تهران شدید است؛ ذخایر آب در مخازن اصلی به سطح بحرانی رسیده است.
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از خبرآنلاین، رئیسجمهور، در تاریخ 31 تیر 1404 اعلام کرد که امکان ادامه بقای تهران بهعنوان پایتخت وجود ندارد. مسعود پزشکیان گفت: از روز نخست ورود به دولت، درباره موضوع انتقال پایتخت پیشنهاداتی مطرح کردیم، اما برخی به جای توجه به واقعیتها، شروع به انتقاد از مواضع دولت کردند، در حالی که از نظر علمی و کارشناسی، امکان ادامه بقای تهران بهعنوان پایتخت وجود ندارد. بر اساس گزارشهای کارشناسی، فرونشست زمین در برخی مناطق به 30 تا 40 سانتیمتر در سال رسیده و این یک فاجعه بزرگ برای کشور محسوب میشود.
همزمان با این اظهارنظر، مشاور و مدیر حوزه مدیرعامل سازمان صنایع کوچک و شهرکهای صنعتی ایران با تأکید بر ظرفیتهای منحصربهفرد قزوین و پایتختی آن در مقطعی از تاریخ، گفت: این استان میتواند با همافزایی بخش خصوصی پایتخت صنعت ایران در حوزه صنایع پیشرفته باشد.
البته پیشنهاد قبلی دولت برای انتقال پایتخت منطقه مکران عنوان شده بود، بحث انتقال پایتخت البته موافقان و مخالفان جدی دارد، به نظر مهدی زارع، استاد پژوهشکده زلزلهشناسی این انتقال برای آینده ایران ضروری است.
در گفتوگوی پیشرو نظرات این استاد دانشگاه را درباره انتقال پایتخت بخوانید:
شما با انتقال پایتخت به شهری دیگر موافق هستید، چرا؟
تهران تا سال 1420 با چالشهای قابل توجهی در دستیابی به پایداری بهعنوان یک شهر مدرن روبرو است که عمدتاً به دلیل آسیبپذیری بالای آن در برابر سوانح طبیعی، کمبود شدید آب و مشکلات مداوم در مدیریت منابع است. در حالی که تلاشهایی در حال انجام است، مقیاس این چالشها نشان میدهد که آیندهای واقعاً پایدار تا سال 1420 نیازمند اقدامات عظیم و مستمر در پانزده سال آینده است.
چه خطراتی تهران را بیشتر تهدید میکند؟
تهران در منطقهای بسیار لرزهخیز و در نزدیکی گسلهای فعال واقع شده و از جمله 7 کلانشهر مهم جهان است که با ریسک بالای زلزله شدید مواجه است. جمعیت متراکم، شهرسازی سریع و ناپایدار و بدون برنامهریزی، و ساختمانهای آسیبپذیر قدیمی و جدید به طور قابل توجهی خسارات فاجعهبار و تلفات جانی در صورت وقوع زلزله بزرگ را افزایش میدهد. در حالی که تلاشهایی برای اجرای قوانین ساختمانی مقاوم در برابر زلزله انجام میشود، مقیاس عظیم سازههای آسیبپذیر موجود، چالش و نگرانی عمده ریسک زلزله تهران است.
تغییرات اقلیمی و برنامهریزی شهری نامناسب، خطر سیل شهری را در تهران افزایش دادهاند. استخراج بیش از حد آبهای زیرزمینی، که با کمبود آب مرتبط است، منجر به فرونشست زمین میشود که تهدیدی جدی برای زیرساختها و پایداری شهر و پیرامون آن است. بحران آب در تهران شدید است؛ ذخایر آب در مخازن اصلی به سطح بحرانی رسیده است. تراکم شدید و فراتر از ظرفیت جمعیت و الزام تخصیص آب به هر ساکن جدید در تهران و پیرامون آن، همزمان با هدررفت آب در شبکه و شیوههای ناکارآمد کشاورزی، مسأله آب را در پی پنج سال خشکسالی پیدرپی در ایران به بحرانی لاینحل برای تهران تبدیل کرده است. بخش قابل توجهی از آب تصفیهشده به دلیل نشت در سیستمهای قدیمی لولهکشی از بین میرود.
استفاده بیش از حد از آبهای زیرزمینی باعث کاهش چشمگیر سفرههای آب شده است. مصرف ناکارآمد انرژی در استفاده از خودروهای بنزینی و دیزلی در تردد شهری و ساختمانها موجب گسترش آلودگی هواست. ساختمانهای موجود اغلب فرسوده بوده و نیازمند نوسازی انرژی قابل توجه هستند. شهرنشینی بدون برنامهریزی، مناظر طبیعی را از بین برده و برجسازی و آپارتمانسازی با نابودی باغها و فضاهای سبز، ایجاد و تشدید جزایر گرمایی شهری را به دنبال داشته است. سیاستهای اجرا شده تاکنون اغلب بر راهحلهای کوتاهمدت تکیه داشته و ترویج سیاستهای اقتصادی نئولیبرال به توسعه نابرابری اجتماعی در تهران منجر شده است. بیثباتی اقتصادی، نوسان قیمت مسکن، اختلاف درآمد، بیکاری و فشارهای هزینه زندگی باعث بیثباتی شهری و ممانعت از توسعه پایدار شده است.
نمیتوان برای بهبود وضعیت تهران زمان خرید؟
تهران نیاز مبرمی به پایداری برای مقابله با چالشهای خود دارد. بعید است تهران تا سال 1420 به شهری مدرن و پایدار تبدیل شود، هرچند تلاشهای مداوم و افزایش آگاهی نشان میدهد که شهر در مسیر بهبود تابآوری نسبی و کاهش برخی از مهمترین ریسکها قرار دارد. میزان پیشرفت تا حد زیادی به اراده سیاسی، سرمایهگذاری پایدار در زیرساختهای سبز و مدیریت منابع، برنامهریزی شهری و تغییر اساسی در الگوهای مصرف عمومی و آگاهی محیط زیستی بستگی دارد. بدون اقدامات جدی و جامع، ریسکهای سوانح طبیعی و کمبود آب همچنان تهدیدی جدی برای آینده شهر خواهد بود.
هم تغییر پایتخت ایران از تهران به منطقهای دیگر و هم تلاش برای سازماندهی مجدد زیرساختهای تهران به منظور فراهم کردن شهری قابل سکونتتر تا سال 1420، مستلزم اقدامات پیچیدهای است و با چالشهای قابل توجه و مزایای بالقوه همراه است. در هر صورت، سازماندهی مجدد زیرساختهای تهران برای قابل سکونتتر شدن تا سال 1420 لازم است.
چه راهحلهایی برای نجات پایتخت وجود دارد؟
یکی از راهحلها، تغییر پایتخت ایران از تهران به منطقهای دیگر است. موافقان جابجایی پایتخت به آسیبپذیریهای ذاتی تهران اشاره میکنند. تهران با ریسکهای شدید ناشی از زلزله، کمبود شدید آب و آلودگی مزمن هوا روبرو است. جابجایی پایتخت از نظر تئوری میتواند شروع تازهای را در مکانی کمخطرتر و غنیتر از منابع ارائه دهد. تمرکززدایی و توسعه منطقهای با انتقال پایتخت به تعادل توسعه منطقهای کمک میکند و جمعیت عظیم و فشار اقتصادی بر تهران را کاهش میدهد.
ایران بهویژه منطقه مکران در سواحل جنوبی را به دلیل پتانسیل راهبردی و اقتصادی آن، با دسترسی به خلیج عمان و مسیرهای تجارت بینالمللی، گزینه مناسبی میداند. یک پایتخت جدید میتواند از ابتدا با اصول مدرن برنامهریزی شهری طراحی شود و زیرساختهای پایدار، فضاهای سبز و خدمات عمومی کارآمد را در خود جای دهد.
اما مخالفتهای جدی برای انتقال پایتخت وجود دارد.
بله، مخالفان انتقال پایتخت هزینه هنگفت آن را مطرح میکنند و معتقدند جابجایی پایتخت بسیار پرهزینه است و تخمینها از دهها میلیارد تا بیش از 100 میلیارد دلار آمریکا متفاوت است. اقتصاد در حال رکود ایران و تحریمها چنین سرمایهگذاری عظیمی را بسیار چالشبرانگیز میکند. از سوی دیگر، ساخت پایتخت جدید از ابتدا شامل تمام ساختمانهای دولتی، زیرساختها و مناطق مسکونی لازم، دههها طول میکشد و تخمینها حاکی از 20 تا 25 سال است.
این گذار باعث اختلال اقتصادی قابل توجهی میشود که ممکن است منجر به ضررهای موقت یا بلندمدت برای مشاغل و صنایع شود. جابجایی اجتماعی و تغییر فرهنگی با انتقال پایتخت میتواند میلیونها نفر از ساکنان را جابجا کند و هویت فرهنگی ایران را اساساً تغییر دهد، زیرا تهران بیش از 200 سال پایتخت بوده است. این امر میتواند چالشهای اجتماعی را به دنبال داشته باشد.
لجستیک جابجایی وظایف، پرسنل و سوابق دولتی بسیار پیچیده است. از سوی دیگر، کمبود آب در مکانهای جدید نیز ممکن است مطرح باشد. مکران دسترسی به دریا را برای نمکزدایی فراهم میکند، ولی ایجاد یک شهر بزرگ در منطقهای خشک همچنان نیازمند سرمایهگذاری گسترده در کارخانههای نمکزدایی و توزیع آب است که بدون چالشهای محیط زیستی و اقتصادی خاص خود نیست. در همین زمینه، برنامههای گذشته نیز شکست خوردهاند و تلاشهای قبلی برای تمرکززدایی از تهران یا جابجایی ادارات دولتی ناموفق و پرهزینه بوده است.
راه حلهای دیگر هم داریم؟
گزینه دیگر، سازماندهی مجدد زیرساختها برای فراهم کردن تهران بهعنوان شهری قابل سکونتتر است. این استدلال بر این مبناست که تهران زیرساختهای گسترده و جمعیت زیادی دارد. ارتقا و سازماندهی مجدد سیستمهای موجود میتواند مقرونبهصرفهتر و کمدردسرتر از شروع دوباره همه چیز باشد.
اقدامات پیشنهادی برای توسعه و سازماندهی پایتخت شامل مواردی همچون حفاظت از آب، ارتقای لولههای قدیمی برای کاهش نشتی، سرمایهگذاری در فناوریهای هوشمند آب و بررسی منابع پایدار آب (تصفیه پیشرفته فاضلاب برای مصارف غیرشرب)، اولویتبندی مقاومسازی ساختمانهای آسیبپذیر در برابر زلزله، اجرای قوانین سختگیرانهتر ساختمانسازی، بهبود سیستمهای واکنش اضطراری و آموزش عمومی درباره ایمنی در برابر زلزله، سرمایهگذاری جدی در حملونقل عمومی (اتوبوسهای برقی، متروی توسعهیافته)، ترویج وسایل نقلیه برقی، تنظیم انتشار گازهای گلخانهای صنعتی، ایجاد فضاهای سبز بیشتر بهعنوان «ریههای» شهر و مدیریت پسماند با اجرای برنامههای جامع بازیافت، ابتکارات تبدیل زباله به انرژی و کاهش وابستگی به محلهای دفن زباله، و توسعه برنامه تهران هوشمند برای بهبود مدیریت ترافیک، بهرهوری انرژی، خدمات عمومی و مشارکت شهروندان است.
با وجود همه این چالشها، چشمانداز تهران در آینده چگونه است؟
البته سازماندهی مجدد تهران چالشهای بزرگی دارد. مشکلات تهران عمیقاً ریشهدار و عظیم هستند. غلبه بر دههها رشد برنامهریزینشده و کمبود سرمایهگذاری بسیار دشوار است. اراده سیاسی و سیاست منسجم برای توسعه پایدار شهری هنوز وجود ندارد.
تحریمهای هستهای و اقتصادی مختلف و رکود گسترده، منابع موجود برای پروژههای زیرساختی بلندپروازانه را محدود کرده است. اجرای تغییراتی مانند قوانین سختگیرانهتر ساختوساز، سیاستهای جدید حملونقل یا جیرهبندی آب با مقاومت عمومی روبهرو است. مسائل اساسی مانند رشد جمعیت، استفاده ناکارآمد از منابع و چالشهای حاکمیتی، حتی پیشرفتهای قابل توجه زیرساختها را نیز تنها به تسکین موقت تبدیل میکند.
برای سال 1420، حتی اگر پایتخت دیگری برای ایران در نظر گرفته شود و برای توسعه آن اقدام شود، سازماندهی مجدد و ارتقاء زیرساختهای موجود تهران هدفی قابل دستیابی و لازم است. اگرچه ایده پایتخت جدید به دلیل پتانسیل آن برای ایجاد شهری پاک، ضروری و جذاب است، اصلاح بافت موجود تهران، بهرهگیری از فناوریهای شهر هوشمند و اجرای پروژههای هدفمند و بلندپروازانه برای مدیریت آب، تابآوری در برابر زلزله و کنترل آلودگی، مسیر واقعبینانهتری برای شهری قابل سکونتتر (هرچند شاید نه کاملاً پایدار) است. چه تهران پایتخت بماند و چه نشود، همچنان شهر مهم ایران خواهد بود و در 15 سال آینده نیز محل زندگی بخش مهمی از ایرانیان باقی خواهد ماند.
همچنین بخوانید ما را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید

