خوره مافیا به جان دانش بنیانها و صنعت خودرو
خودرو، کیفیت و کمیت، کلید واژه هایی است که سال هاست در کنار یکدیگر هجی می شود. حال صنعت خودرو این روزها که نه، سال هاست خراب و اکنون در اغما به سر می برد. تولید دانش بنیان؛ نور امیدی برای شرکت های دانش بنیانی که می توانند ارتباط موثری با صنایع در همه بخش ها به خصوص خودروسازی ها داشته باشند اما به نظر می رسد شرایط به این راحتی نیست. تلاش های شرکت های دانش بنیان فعال در بخش خودرو و حتی قطعه سازی که یا به صورت مستقیم قطعات خودرو را تولید و یا در بخش طراحی و تحقیقات برای تولید فعالیت می کنند، به دلیل برخی عوامل فقط داخلی تاکنون به میزانی که می توانسته نتیجه بخش باشد، نبوده است. سخن از مافیایی که در همه بخش های خودرو سازی ریشه دوانده نمی تواند راه را حتی کمی برای دانش بنیان ها در این بخش هموار کند.
این روزها سخن از کیفیت و کمیت خودروهای ایرانی کار را به جایی رسانده که رییس پلیس راه کشور خواستار تعطیلی دو خودروساز بزرگ کشور شده است اما باید دید چرا قطعه سازی در ایران حال خوبی ندارد؟ چرا دانش بنیان ها و قطعه سازانی که سال هاست تلاش می کنند، علیرغم ساخت قطعاتی که با نمونه های خارجی رقابت کرده و می توانند کشور را از واردات قطعات چینی نامرغوب خلاص کنند، یا دیده نشده و یا به ورطه ورشکستگی افتاده اند؟ چرا شرکت های دانش بنیانی که در بخش قطعه سازی خودرو فعالیت می کنند امیدی برای ادامه حیات و راه خود ندارند؟
در این خصوص علی خاکساری، کارشناس صنعت خودرو و عضو هیات علمی دانشگاه علامه در گفت و گو با «الف» با بیان اینکه اصولا مشکل دانش بنیان ها با صنعت خودرو بسیار پیچیده تر از چیزی است که دیده می شود، گفت: در ابتدای امر بگویم که اصولا خودرو به هیچ وجه نه صنعت مادر و نه استراتژیک است. فقط یک صنعت معمولی است. برخی از کشورها به دلیل مزیت نسبی که در این بخش دیدند اقدام به تولید خودرو کردند و برخی کشورها اصولا چون نیازی نمی بینند، وارد این عرصه نشدند.
وی در ادامه بیان کرد: در خصوص صنعت خودرو در ایران همه چیز متفاوت است. همه ما شرایط خودرو سازی را می بینیم. به طور کلی دانش بنیان ها و چه قطعه سازها تا زمانی که انحصار این بخش دست دو گروه «قطعه باز» است که در همه بخش های این صنعت رخنه کرده و عامل همه مشکلات این بخش هستند، هرگز راهی برای عرض اندام و خودنمایی و تولید پیدا نمی کنند؛ چه بسا شرکت های دانش بنیان و یا سایر تولید کنندکان قطعه که قطعات مناسب و استاندارد تولید می کردند به دلیل عملکرد این دو قطعه باز ورشکسته شده و یا در حال سقوط هستند. خاکساری اظهار داشت: ماجرای مافیای موجود در قطعه سازی و صنعت خودروی ایران از این قرار است که چند گروه که باز هم تاکید می کنم قطعه ساز نیستند بلکه قطعه باز هستند، به طور صوری تعدادی قطعه می سازند و بیشترین بخش قطعات را به چین سفارش می دهند که به اسم ساخت داخل یعنی خودشان به ایران خودرو سایپا می فروشند. این دو خودرو ساز هم از خود قدرت تصمیم گیری ندارند. این مجموعههای قطعه باز آنقدر قدرتمند هستند که میتوانند مدیران عامل دو سایپا و ایران خودرو را تعیین و یا جابجا کنند و چه بسا حتی توان عزل و نصب وزیررا نیز داشته باشند.
این استاد دانشگاه در ادامه سخنانش اشاره کرد: چه شرکت های دانش بنیان چه سایر قطعه سازان تازمانی که مافیای این بخش هست نمی توانند اگر بهترین قطعات را نیز تولید کنند به خودرو سازان بفروشند مگر اینکه به این دو شرکت بفروشند و این دو شرکت با قیمتی گزاف در اختیار ایران خودرو و سایپا قرار دهند! در غیر این صورت همان قطعات بنجل چینی برای ساخت خودرو استفاده می شود که طی سه دهه جان و مال مردم را از بین برده و هنوز نیز می برد.
وی در پایان نیز بیان کرد: تا زمانی که این دو گروه که به صورت مافیایی فعالیت می کنند و از این دور خارج نشوند و به تخلفات آنها که بعید می دانم کسی زورش به اینها برسد، خارج نشوند، حال خودرو سازی در ایران خوب نشده و هیچ شرکت دانش بنیانی توان حضور و خودنمایی در صنعت خودرو را ندارد. فقط رسانه ها می توانند با مطالبشان افکار عمومی را از این شرایط آگاه کنند.