دختری در دام شیاد
بخشی از اظهارات دختر 23 سالهای که برای رهایی از چنگ جوان شیاد و جلوگیری از رسوایی انتشار تصاویر خصوصی اش وارد مرکز انتظامی شده بود را در این خبر بخوانید.
رفتارهای پدرم تاثیر بدی بر روح و روانم گذاشته بود به طوری که برای رهایی از این وضعیت به سمت انواع ناهنجاریهای اجتماعی کشیده شدم و در نهایت با پسر جوانی دوست شدم که 5 سال از خودم کوچکتر بود، اما وقتی سرگذشتم را برای او بازگو کردم تازه فهمیدم که در دام یک شیاد گرفتار شده ام و...
اینها بخشی از اظهارات دختر 23 سالهای است که برای رهایی از چنگ جوان شیاد و جلوگیری از رسوایی انتشار تصاویر خصوصی اش وارد مرکز انتظامی شده بود.
این دختر جوان با بیان این که دیگر به آخر خط رسیده است و گاهی افکار وحشتناکی برای انتقام از آن جوان در ذهنش مرور میشود به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری آبکوه مشهد توضیح داد: در خانوادهای مرفه بزرگ شدم و تنها فرزند خانواده بودم باآن که در رشته تربیت بدنی دانش آموخته شدم، اما به قول معروف ظاهرم از سر درونم خبر میدهد چرا که به مصرف سیگار آلوده هستم و روزی 2 پاکت سیگار را دود میکنم! من همه ناهنجاریها و مسیرهای خلاف را از همان دوران نوجوانی تجربه کرده و اکنون به آخر خط رسیده ام، ولی من تنها مقصر این گونه رفتارهای زشت و زننده نیستم چرا که از همان دوران کودکی، پدرم را در همین مسیر دیدم به گونهای که رفتارهای او تاثیر بدی بر روح و روانم گذاشت.
آن زمان وقتی مادرم به سرکار میرفت، پدرم نیز مرا با خود به مهمانیها و پارتیهای مختلط میبرد و من از همان زمان شاهد هنجارشکنیهای اجتماعی بودم و پدرم را میدیدم که چگونه در مسیر خلاف و خیانت قدم برمی دارد جالب آن که مادرم نیز این ماجراها را میدانست، اما هیچ گاه دم برنمی آورد و سکوت میکرد تا این که وقتی به سن نوجوانی رسیدم، افکار شیطانی و رفتارهای پدرم را تجربه کردم. متاسفانه من برای فرار از این آسیبهای روحی به مصرف سیگار روی آوردم و بعد هم با شرکت در دورهمیهای دوستانه به نوشیدن مشروبات الکلی آلوده شدم و... دیگر انواع خلافهای اجتماعی برایم عادی شده بود و با پولهایی که از پدرم میگرفتم در مسیر غلط زندگی گام برمی داشتم و خودم را با کلمه «انتقام از دیگران» توجیه میکردم.
بالاخره مدتی قبل با پسر جوانی دوست شدم که 5 سال از خودم کوچکتر بود. تصور میکردم از این طریق میتوانم عقدههای درونی ام را بگشایم و از این مشکلات رها شوم، ولی اوضاع بدتر شد چرا که «مهرداد» مدام مرا اذیت میکند و نه تنها حمایتهای مالی میخواهد بلکه مرا تهدید میکند که تصاویر و فیلمهایی را که از این ارتباط خیابانی دارد در فضاهای مجازی منتشر میکند.
من نمیدانستم او یک شیاد حرفهای است و از سرگذشت تلخ من سوء استفاده میکند. به همین دلیل هم ماجرای خیانتهای پدرم را در قرارهای خیابانی برایش بازگو کردم و او هم از همه این موارد فیلم تهیه کرده است و اکنون ادعا میکند که آن فیلمها را در اختیار پدرم میگذارد. وقتی ماجرا به این جا رسید افکار شیطانی انتقام دوباره در وجودم شعله ور شد و تصمیم گرفتم از این پسر تازه به دوران رسیده انتقام وحشتناکی بگیرم تا آرام شوم، اما باز هم ترسیدم که خودم در گرداب بدبختی دیگری بیفتم و...
با صدور دستوری توسط سرگرد جعفر عامری (رئیس کلانتری آبکوه مشهد) اقدامات روان شناختی و کارشناسی برای این دختر جوان درحالی توسط مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری آغاز شد که ماجرای شیادیهای «مهرداد» نیز در مسیر برخوردهای قانونی قرار گرفت.
باشگاه خبرنگاران جوان اجتماعی حوادث و انتظامی