درد دلهای وزیر کشور درباره گرانی و دلالان / اگر امامجمعه نبودم با دوچرخه رفتوآمد میکردم
"مهاجرت یا فرار یا سیاهنمایی"؛ آنها که از ایران میروند اسیر کدامیک از این مفاهیم شدهاند!؟
سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و اتفاقات کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. هر روز با بسته ویژه خبری - تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
کلید حل معضل آلودگی هوا در دست "مردم"
اگر امامجمعه نبودم با دوچرخه رفتوآمد میکردم
آیت ا... سیدحسن عاملی، نماینده ولی فقیه و امام جمعه اردبیل در دیدار با رئیس سازمان محیط زیست با بیان اینکه امروز زندگی ماشینی خطرات زیادی را متوجه جامعه بشری به ویژه در حوزه محیط زیست کرده است، گفت: اهمیت طبیعت و محیط زیست و حفاظت از آنها باید در کتب مدارس ابتدایی گنجانده و از سنین پایین به بچهها آموزش داده شود.
به گزارش ایرنا، عضو مجلس خبرگان با اشاره به وضعیت آلودگی هوا اضافه کرد: من اگر امام جمعه نبودم حتما با دوچرخه رفت و آمد میکردم چرا که آثار اجتماعی بسیار زیادی دارد. [1]
*باید پذیرفت که علت اصلی آلودگی در کلانشرهای دنیا علیرغم همه پیشرفت هایی که در علم استحصال سوخت حاصل شده اما "تردد بی رویه خودروهای شخصی" است.
گفته می شود در برخی کلانشهرهای جهان، در روزهای آلوده از تردد خودروهای تک سرنشین و حتی گاهی دو سرنشین نیز جلوگیری می شود. کاری که در کلانشهرهای ایران انجام نمی شود.
به سخن دیگر اینکه کاهش استفاده از خودروهای شخصی به نحو چشمگیر، اصلی ترین عاملی است که می تواند موجب کاهش آلودگی هوا شود.
عاملی که البته موارد جایگزین رفت و آمدهای خودرویی از قبیل استفاده از وسایل حمل و نقل عمومی، پیاده روی و دوچرخه سواری نیز می تواند کمک موثری به آن داشته باشد.
***
درد و دلهای وزیر کشور درباره گرانی و دلالان
احمد وحیدی، وزیر کشور دولت رئیس جمهور رئیسی طی سخنانی در مراسم تودیع استاندار خوزستان با بیان اینکه از لحاظ اقتصادی در شرایط خوبی هستیم بیان کرد: در بحث خودرو، دولت تلاش زیادی برای ساماندهی قیمت ها می کند اما بخش عمده ای از این افزایش ها توسط دلالان رقم می خورد.
به گزارش ایرنا، وی افزود: بعضی ها تنها به دنبال سودجویی بوده و کاری به مشکلات مردم ندارند که در جای خود باید به این موضوع پرداخته شود. [2]
*گرانی هنگامی بیقاعده می شود و طمع هنگامی به قیمت گذار اصلی بازار تبدیل می شود که از نظارت کارا خبری نباشد.
نظارتی دارای پیوست های لازم قضایی، حقوقی، مالیاتی و اجتماعی که افراد طماع و سودجویان را از میدان به در می کند و قانون و عقلانیت دولتی را بر بلندای بازار می نشاند. نوشدارویی که بازار قیمت های ایران، امروز نیاز مبرمی به آن دارد و البته در این بیماری؛ بیش از هم مردم هستند که متضرر می شوند.
***
آنها که از ایران می روند اسیر کدامیک از این مفاهیم شده اند!؟
مهاجرت یا فرار یا "ُسیاهنمایی"!؟
فردی به نام احمد بخارایی، تحت عنوان جامعه شناس اخیرا با سایت دیده بان ایران مصاحبه کرده و گفته است: طی این چندسال مهاجرت همواره سیرصعودی داشته و آمار روزافزون هنجارشکنیها، انحرافات اجتماعی و فروپاشی اجتماعی نشاندهنده این است که حکومت اصلاحطلب و اصولگرا تفاوتی نداشته بنابراین در تحقیقات جامعهشناسی باید ساختاری عمل کنیم تغییر یک وزیر یا اضافهکردن وزارتخانه و... مشکلی حل نکرده و نمیکند زیرا این موضوعات در سطح میانه قرار دارد اگر ساختارها دارای عمکرد مثبت و خوب باشد میتوان سطوح میانی و خرد را نیز اصلاح و ترمیم کرد در غیر اینصورت تمثیل خانه از پای بست ویران است... مصداق تمام و کمال دارد.
او همچنین تصریح می کند: در کشور ما ساختارها دچار مساله و مشکل هستند این نقض و ضعف منجر به فرار افراد از کشور شده، فراربه خاطر اینکه فرد نمیداند چه آیندهای پیش رو دارد و فقط میخواهد که برود پس افراد در حال فرار هستند نه مهاجرت. دلیل فرار هم روشن است افراد با این تصور که بالاتر از سیاهی رنگی نیست و با مرگ تدریجی دست و پنجه نرم میکنند همچنین با ذهنیت منفی و بلاتکلیفی (مرگ یک بار، شیون یک بار) تصمیم به رفتن میگیرد به عبارت دیگر فرد براساس ذهن ناخودآگاه خودش به آب و آتش میزند تا فقط دفع و رانده شود نه اینکه مکان دیگر برای وی جذابیتی داشته است. باید اذعان کرد کمتر از 10 درصد مهاجرتها بخاطر تحصیلات خاص، هدفمند و برنامهریزی شده و بقیه از سرناچاری و سردرگمی اتفاق افتاده، این معضل هم پیامد و خروجی ساختارهای معیوب محسوب میشود. [3]
*در اظهارات این فرد و بعنوان فقط یک نمونه، عبارت " فروپاشی اجتماعی" را می خوانیم. یک نمونه ساده که نشان میدهد اظهارات او از حیث علمی و عقلانی کاملا ضعیف است. زیرا فروپاشی اجتماعی رخدادی است که علائم واضحی مثل همراهی اکثریت مردم با خواسته های معارض حکومت، وادار شدن حکومت به عقب نشینی، بی اعتماد شدن جامعه به ارکان حکومتی و تردید اکثریتی در باورهای ایدئولوژیک جامعه را با خود دارد. علائمی که در ایران اسلامی مشاهده نمی شوند. (از باب قیاس اینکه این قبیل افراد برای جامعه ای قید فروپاشی را به کار می برند که تصاویر تشییع میلیونی سردار سلیمانی روی دست مردمش همچنان زبانزد خاص و عام است)
حرف هایی از قبیل اصولگرا و اصلاح طلب فرقی ندارد و ساختار معیوب است و غیره هم حرفهایی عوامانه هستند. زیرا با یک نگاه ساده به عملکرد دولت های مختلف به راحتی میتوان معدل گیری کرد و دریافت که کدامیک موفق تر هستند. چون در سیاست بسیاری از چیزها از جمله اجرائیات دولتی امر مطلق نیستند و بلکه امور نسبی هستند. ضمن اینکه ضعف این رئیس جمهور یا آن رئیس جمهور هم نشانه ضعف گفتمان های سیاسی اکثریتی نیست. بلکه نشانه اینست که مردم باید در انتخابات های بعدی رأی بهتر و با کیفیتتری بدهند.
در ادامه این همه نادیده گرفتن عقلانیت البته تعجبی هم نیست که این فرد بر کلمه مهاجرت اسم "فرار" بگذارد.
مسئله مهاجرت نیز یک مسئله ی شخصی مربوط به حیطه خصوصی افراد است لکن آمارهای رسمی در بحث مهاجرت نشان می دهد که رتبه ایران در این زمینه هرگز بالاتر از بسیاری از کشورهای پیشرفته دیگر نیست.
از طرفی ایران درگیر پروژه سیاه نمایی شده است و گرنه باید این قضاوت عمومی و اقتراح فراگیر در جامعه شکل بگیرد که مهاجران از نظر اقتصادی و سیاسی چه چیزی را دشت کرده اند که در ایران اسلامی عین یا بهترش را نداشته اند!؟
در این زمینه می توان حرف زد و استدلال ها و آمارهای زیادی هم وجود دارد که اثبات می کند زندگی در ایران علیرغم تمام مشکلات اقتصادی فعلی (که البته نظیر این مشکلات در همه کشورهای دیگر هم وجود دارد) اما صرفه اقتصادی و امنیتی و سیاسی بالایی دارد و مهاجران و یا کسانی که عزم مهاجرت دارند عملا وارد یک جریان سخت زندگی می شوند که هرگز محسنات زندگی در ایران عزیز را ندارد.
مع الوصف در دو سوی این جریان؛ واضح است که اطلاق کلمه "فرار" هرگز صحیح و عقلانی نیست و برخی افراد صرفا به دنبال تعمیم دادن ذهن تاریک خود به روشنای واقعیت هستند.
***
1_https://irna.ir/xjLn5p
2_https://irna.ir/xjLn5G
3_http://www.didbaniran.ir/fa/tiny/news-146395