شنبه 3 آذر 1403

درس‌هایی از زندگی امام خمینی (ره) برای لبنانی‌ها

خبرگزاری تسنیم مشاهده در مرجع
درس‌هایی از زندگی امام خمینی (ره) برای لبنانی‌ها

ترجمه عربی کتاب «اخلاق در خانواده» به کوشش انتشارات دارالمعارف الحکمیه در آستانه سالروز رحلت امام خمینی (ره) در لبنان منتشر شد.

- اخبار فرهنگی -

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، ترجمه عربی کتاب «درس‌هایی از امام (ره): اخلاق در خانواده» در آستانه سالروز رحلت جانگداز رهبر کبیر انقلاب اسلامی، امام خمینی (ره)، از سوی انتشارات دارالمعارف الحکمیه در لبنان منتشر شد.

این اثر که در ایران به قلم رسول سعادتمند نوشته شده، یکی از مجلدات مجموعه «درس‌هایی از امام (ره)» است که تلاش دارد به سبک زندگی پیر جماران در خانواده بپردازد.

در مقدمه این کتاب درباره چرایی تدوین این اثر می‌خوانیم: امام خمینی (ره) با وجود اینکه در خردسالی پدر خویش را از دست داد و از مهر پدری محروم ماند و خاطره‌ای از رفتار محبت‌آمیز پدر با مادر خویش به خاطر نداشت، برای همسر خویش شوهری وفادار و قدرشناس و برای فرزندان، پدری بسیار عطوف و مهربان بود. عاطفه و محبت سرشارش را نثار فرزندان و نوه‌هایش می‌کرد.

روایتی منتشر نشده از 12 سال همسایگی با امام خمینی (ره)

مقام و جایگاه ایشان به عنوان رهبری حکومت اسلامی، خللی در احساس صمیمیت و نزدیکی میان او و خانواده‌اش به وجود نمی‌آورد به گونه‌ای که خردسالان نیز با درک مهربانی صادقانه‌اش با او به بازیگوشی می‌پرداختند. آزاد گذاشتن اعضای خانواده در امور مباح از یکسور و سختگیری در انجام واجبات و ترک محرمات از سویی دیگر از جمله رفتارهای ایشان در خانواده بود.

آیین همسرداری حضرت امام (ره)، تربیت فرزندان، احترام به اعضای خانواده، قناعت و ساده‌زیستی و نظم در زندگی و نامه‌های خانوادگی از جمله موضوعاتی است که در کتاب «اخلاق در خانواده» مورد توجه نویسنده بوده است.

تاکنون آثار متعددی درباره روابط خانوادگی و فردی امام (ره) منتشر شده است که آینه‌ای است از سبک زندگی پیر جماران. در بخش‌هایی از این خاطرات می‌خوانیم:

آقا (امام) احترام خاصی برای خانم قائل بودند و برای من که نوجوانی 12 ساله بودم مشهود بود و این احترام فوق‌العاده تا آخر حفظ شد؛ چراکه در روح خانم یک نوع احساس زیبایی بود، احساس عظمت بود، احساس شخصیت بود، خودش را بزرگتر از خواسته‌های دنیوی می‌دانست.

زمانی که امام به تهران آمدند، اجازه ندادند که خانواده امام (ره) همراه با آقا باشد، یکی دو روز بعد ما به همراه خانم به تهران آمدیم. البته کاش زودتر آمده بودیم که این مدت برای ما خیلی سخت گذشت. نوفل لوشاتو که سر و صدا و رفت و آمد و جمعیت و ازدحام بود، ناگهان به سکوت فرورفت هر لحظه آرزو می‌کردم به وطن بازگردیم.

آقا در تهران به مدرسه علوی و رفاه رفتند و خانم در منزلی در خیابان شهید کلاهدوز (دولت) ساکن شدند. و در این مدت یک ماه کمتر همدیگر را دیدند، شاید چند باری خانم به دیدن آقا رفتند. اما این جدایی خیلی طولانی نشد و یک ماه بعد آقا و خانم به قم آمدند، منزل ما دفتر امام شد و منزل روبرو، خانه امام (ره) شد.

اغلب روزها به منزل خانم می‌رفتیم و درب منزلشان همیشه باز بود. امام (ره) با تبسم همیشگی که بر لب داشتند و خانم با توجه و درایت از ما استقبال می‌کردند. تا یاد دارم چه در پاریس چه در قم یا تهران، همیشه در منزل امام آرامش برقرار بود و کمتر یا بهتر است بگویم اصلاً به مسائل سیاسی پرداخته نمی‌شد و این موضوع نیز از درایت و مدیریت خانم بود. بالاخره آقا که سنی از او گذشته بود نیاز به آرامش داشت و اگر فضای داخل منزل نیز همانند بیرون بود مسلماً در روحیات و رفتار امام اثر منفی نیز می‌گذاشت.