در ستایش واژه «ماهینگی» به جای «قاعدگی» و «پریود»
باورتان میشود وقتی فرهنگستان واژههای دانشگاه، ارتش، پدافند و دادگستری و خود واژه واژه را ساخت (5 واژه که اکنون بسیار رایج است) 5 شخصیت بسیار مشهور و بسیار معتبر از درِ مخالفت وارد شدند و حتی به ریشخند گرفتند؟
عصر ایران؛ مهرداد خدیر - فرهنگستان زبان و ادب فارسی در ابلاغیهای به رئیس انجمن علمی پزشکی حقوقی ایران خواسته است به جای کلمات «پریود» و «قاعدگی» از واژه «ماهینگی» استفاده شود. فرهنگستان البته واژه «دشتان» را نیز مناسب دانسته است.
«دشتان» را اول بار خانم شهلا زرلکی پژوهشگر ادبیات و واژه شناس به کار برده و در توضیح آن گفته بود دشتان را در «اَوِستا» یافته اما پیداست که ماهینگی در دهان بهتر میچرخد و فهم معنی آن آسانتر است. با این حال برخی رسانهها و فعالان فرهنگی به جای استقبال به تمسخر روی آورده یا در عنوان خبر علامت تعجب گذاشته اند. در نگاه این اشخاص هر معادل سازی لطیفه «کشلقمه» به جای «پیتزا» را فرایاد میآورد در حالی که ساخته فرهنگستا ن نبود و تراوش ذهن خلاق نویسنده یک فیلمنامه بود و تازه آن هم قشنگ است. مگر نمیوییم کشمکش یا کشاکش. چرا نگوییم کشلقمه؟!
مخالفتها یا تمسخرها یا جدی نگرفتنها دلایل مختلفی دارد:
- برخی تصور می کنند این واژه ها را شخص غلامعلی حداد عادل رییس فرهنگستان میسازد و چون به لحاظ سیاسی با او مشکل دارند و مجلس یکدست و بیکیفیت کنونی دستپخت اوست قضاوت درباره واژهها را هم با نگاه سیاسی درمیآمیزند.
این در حالی است که آقای حداد لیسانس فیزیک و دکتر فلسفه است و اگرچه اهل قلم و نوشتن است اما واژهگزینی کاری بسیار تخصصی است. مصوبه اخیر را هم خانم نسرین پرویزی ابلاغ کرده نه حداد عادل. پس این بهانه باطل است. بهترین گواه نیز همین متن از نویسنده این سطور که منتقد رویکرد سیاسی آقای حداد است اما فرهنگستان را نیکو میداند.
- بعضی از اهل رسانه میگویند چون کلمه جا افتاده است واژه تازهبه ارتباطات لطمه میزند. اما خودشان کلماتی مانند "یارانه" را به وفور به کار میبرند. در حالی که قبلتر گفته می شد "سوبسید" و حتی "سوبسیت"! در فوتبال نسلهای پیش از کلماتی چون گلر استفاده می کردند اما بچه های امروز میگویند دروازهبان. قدیمیها هموز میگویند "بک" و امروزیها مدافع.
اینها همه واژههای تازه است و اتفاقا رسانه است که جا میاندازد. کما این که اگر قرار بر توزیع "کالابرگ" باشد هم این اصطلاح جا میافتد. در دهه 60 اما میگفتند "کوپِن" یا "کوپُن".
- از فرهنگستان انتقاد میشد چرا نسبت به واژههای عربی حساس نیست و تنها فرنگیها را تغییر میهند. در حالی که فرهنگستان رضاشاه به قصد پارسی سازی ایجاد شد و شهرداری به جای بلدیه یا دادگستری به جای عدلیه یا شهربانی به جای نظمیه حاصل همین دوران است. (جالب است بدانید وقتی واژه پرونده ساخته شد تمسخر میکردند که به دوسیه بگوییم پرونده؟ چند نفر امروز معنی دوسیه را میدانند؟!) قاعدگی اما فرنگی نیست و معادل آن هم پارسی است. این را دیگر چرا نباید برتافت؟
- این که فرهنگستان زبان و ادب فارسی در جمهوری اسلامی ایران با حاکمیت فقیهان معادل مثبتی برای قاعدگی میسازد درخور ستایش است نه سرزنش. چون قاعدگی زن در فرهنگ مذهبی بار مثبت ندارد ونگاه طبیعی به آن از دستاوردهای جهان مدرن است.
در قرآن کریم در سوره بقره آیه 222 آمده «از تو درباره خون حیض سؤال میکنند، بگو پلید و آلوده است و در این حالت با زنان نزدیکی نکنید تا پاک شوند.»
پس مطابق فرهنگ مذهبی به جای ماهینگی باید آلودگی و پلیدی میگذاشتند اما این کار را نکردند و ماهینگی را ابداع کردند و چه بسا اگر فرهنگستان شورای نگهبان داشت با شرع تطبیق نمیداد و رد میکرد.
قرآن البته به جنبه بهداشتی قضیه توجه داشته و در آن زمان جز این نمیشد توضیح داد ولی با نگاه سنتی همان معادل باید به کار میرفت نه ماهینگی که در آن شباهت به ماه هم مستتر است و زن به خاطر یک رخداد طبیعی تکریم شده نه تحقیر. این جای سرزنش و تعجب دارد؟ وقتی مذهبیها سکوت کردهاند یا رییس فرهنگستان که همه از ارتباطات او آگاهاند مُهر تایید زده صدای روشنفکران سکولار باید دربیاید؟!
- باورتان میشود وقتی فرهنگستان واژههای دانشگاه، ارتش، پدافند و دادگستری و خود واژه واژه را ساخت (5 واژه که اکنون بسیار رایج است) 5 شخصیت بسیار مشهور و بسیار معتبر از درِ مخالفت وارد شدند و حتی به ریشخند گرفتند؟ آن 5 شخصیت ادبی و فرهنگی و تاریخی اکنون درگذشتهاند اما 5 واژه و یکی خود واژه واژه بر زبان همگان است.
آن 5 نفر اینها بودند: عباس اقبال (درباره دانشگاه)، سید حسن تقی زاده (درباره واژه واژه)، دکتر خسرو فرشیدورد (ارتش)، دکتر سید جعفر شهیدی (پدافند) و عبدالله مستوفی هم درباره دادگستری. پس مخالفت های اولیه طیبعی است.
نویسنده این سطور هم با ساخت برخی کلمات مانند پیام کوتاه به جای اساماس نقد داشت و دیدیم آنچه دکتر کزازی به تنهایی ساخت (پیامک) رایج شد و این گزاره که قبل از رواج بهتر است ساخته شود درست است مانند ماهواره. اما در مورد «قاعدگی» تنها بحث کلمه نیست. یک فرهنگ است و از این منظر هم باید ستود.
کما اینکه در جوامع امروز نگاه به «یائسگی» هم تغییر کرده زیرا زن تنها با باروری داوری نمیشود تا از 50 یا پنجاه و چند سال به بالا که احتمال باروری او کمتر و کمتر می شود انگ یأس و نومیدی بر زنانی بنشیند که بر خلاف گذشته پیر به حساب نمیآیند و یکی از هراسهای لذت از رابطه سالم و مشروع که فرزند ناخواسته است زدوده شده و به خاطر همین به جای یائسگی هم کلمه فرنگی به کار میرود و به جای آن هم حالا به سادگی میشود گفت بیماهینگی.
بله. کلمه در رمان و شعر میشکوفد. واژهای که در شعر احمدرضا احمدی تازه از دست رفته یا شاملو بنشیند (کلماتی چون سمضربه) طبیعیتر است تا با بخشنامههای دستوری اما قاعدگی به دلایل پیشگفته حکایت جدایی دارد و ابتکار فرهنگستان ستودنی است.
کانال عصر ایران در تلگرام تماشاخانه