دست تامین اجتماعی داخل جیب کارگران رفت / پشیمانی بیمه شدگان از انتخاب این بیمه
به صورت گسترده، سازمان تامین اجتماعی و صندوقهای بازنشستگی با اعتراضات متعددی مواجه شدهاند، زیرا این سهام در تامین اجتماعی هیچ نوع منافعی ندارند و تنها منجر به زیان و خسارت میشوند.
«باشگاه پرسپولیس را به تامین اجتماعی واگذار میکنید که از جیب ضعیفترین قشر جامعه برای متمولترین آن، هزینه کنید؟!» اینها بخشی از انتقاداتِ کارگران و بازنشستگان و فعالان صنفی به واگذاری بخشی از سهام باشگاه پرسپولیس به صندوق مادر تامین اجتماعیست؛ صندوقی بینالنسلی که از بُن متعلق به طبقهی کارگر است و از سالهای ابتدای دهه 50 شمسی، کارگران شاغل هر ماه سی درصد از حقوق ماهانه خود را در آن اندوختهاند تا روز مبادای بیماری و پیری به کارشان بیاید.
سی درصد از مستمری ماهانهی کارگر، رقم بسیار قابل توجهیست؛ اگر کارگران این مبلغ را هر ماه در بانک سپرده میکردند یا خیلی سادهتر، دلار و طلا میخریدند، در زمان بازنشستگی، صاحب یک اندوختهی ریالیِ بهدردبخور و قابل توجه بودند؛ حالا اما همه اندوختهی سالیانشان در اختیار مدیریت دولتی سازمان تامین اجتماعیست و این مدیران هر طور که بخواهند با این صندوق و داراییهای آن رفتار میکنند؛ یک نمونه از این رفتارهای ناعادلانه و یکجانبهی مدیران دولتی، «آری گفتن» به دولت رای دریافت بخشی از سهام باشگاه ورزشی پرسپولیس به جای رد دیون است، باشگاهی که هیچ سودی برای صندوق تامین اجتماعی ندارد و مدیریت سهام آن با توجه به دستمزدهای نجومی فوتبالیستها و مربیان فوتبال و درآمدزاییِ صفر، فقط صَرف هزینه از جیب کارگرانِ زیر خط فقر است.
ابلاغیهی واگذاری و افتخارِ آقای وزیر!
21 اسفندماه، محمد مخبر، معاون اول رئیسجمهور، تصویبنامه 27 دیماه امسال در خصوص واگذاری 80 درصد از سهام پرسپولیس جهت رد دیون دولت را به وزارتخانههای اقتصاد، تعاون و ورزش ابلاغ کرد. بر اساس این مصوبه، معادل 80 درصد سهام شرکت فرهنگی ورزشی پرسپولیس متعلق به وزارت ورزش و جوانان، به صندوق بازنشستگی کشوری، سازمان تأمین اجتماعی و صندوق بیمه روستاییان و عشایر بابت رد دیون و سایر تکالیف دولت واگذار میشود. البته هنوز تعداد دقیق و نهایی قیمت سهام قابل واگذاری، مشخص نشده است اما هرچه که هست، 80 درصد سهام باشگاهِ پرهزینهی پرسپولیس، قرار است به صندوقهای متعلق به مزد و حقوقبگیران منتقل شود.
همان 21 اسفند، باشگاه پرسپولیس با انتشار نامهای در سامانه کدال، خبر از مصوبه هیأت دولت در خصوص واگذاری 80 درصد از سهام این باشگاه داد.
آیا این واگذاری، تحققِ خصوصیسازیِ باشگاههای ورزشیست، چرا صندوقهای بازنشستگی را به عنوان مقصد واگذاری انتخاب کردهاند و از آن همهتر، چرا وزیر کار از این واگذاریِ اجباری و هزینهبردار، «با افتخار» یاد میکند؟!
پانزدهم اسفند، صولت مرتضوی، وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی، در جمع خبرنگاران گفت: «طبق آخرین تصمیمات موضوع واگذاری پرسپولیس به ما مطرح شده است و صندوقهای ما از پرسپولیس حمایت خواهند کرد و معتقدیم اگر مدیریت صحیحی بر این باشگاه حاکم شود، این باشگاهها خودکفا و درآمد زا خواهند شد و ما میتوانیم با کمک هوادارن و استفاده از ظرفیت صندوقها در قالب مسئولیتهای اجتماعی به باشگاه استقلال و پرسپولیس کمک کنیم که از این وضعیت نجات پیدا کنند». وزیر کار در ادامه تاکید کرد «ما با افتخار پذیرای این باشگاهها خواهیم بود....».
وزیر کار چطور به خود اجازه میدهد ادعا کند «ما از منابع و ظرفیتهای صندوقهای بازنشستگی از جمله تامین اجتماعی برای کمک به باشگاههای استقلال و پرسپولیس استفاده میکنیم»؟ چرا منابع صندوقها باید صرف یکی از داراترین و متمولترین اقشار جامعه یعنی فوتبالیستها و مربیان فوتبال شود؟ وقتی یک کارگرِ بازنشسته چند ماه منتظر میماند تا بخت به او رو کند! و بتواند 20 میلیون تومان وام بگیرد، وقتی حقوقش 7 میلیون تومان و سه برابر زیر خط فقر است، چرا اندوختهی تاریخیاش باید به دست مدیران دولتی صندوق در راه خوشحالی هواداران فوتبال و رضایت فوتبالیستها مصرف شود؟ این افتخاری که وزیر کار از آن یاد میکند، دقیقاً به چه دلیل است، به این دلیل که دولت به جای رد دیون در قالب سهام سودآور، سهام باشگاهِ پردردسر پرسپولیس را به صندوقهای بازنشستگی عطا کرده است، به این دلیل که کارگران و بازنشستگانِ زیر خط فقرِ مطلق باید جورِ فوتبال و هوادارانش را بکشند؟!
یادمان نرفته سال 98، پرداخت پول به فدراسیون فوتبال از سوی شستا (شرکت سرمایهگذاری تامین اجتماعی) برای حقوق ویلموتس، خبر ساز شد و به انتقادات بسیار دامن زد؛ آن زمان هم مدیران دولتی تامین اجتماعی پاسخ روشنی ندادند و صاحبان واقعیِ صندوق را در جریان ماوقع نگذاشتند، خودشان بریدند و خودشان دوختند و آنچه خواستند، بر قامت نحیف کارگران آراستند، حالا دوباره تاریخ با شدت و حدت بیشتر تکرار میشود، 80 درصدِ سهامِ پرحاشیهی پرسپولیس متعلق به صندوقهای مزد و حقوق بگیران شده است!
مصائب این واگذاری:
هیچ انتفاعی ندارد!
علیرضا حیدری، کارشناس رفاه و تامین اجتماعی، با تاکید بر اینکه «در این واگذاری هیچ افتخاری نیست و وزیر کار به جای افتخار باید ناراحت باشد که نتوانسته به دولت نه بگوید، هرچند از یک وزیرِ دولت آنهم این وزیر، انتظار نه گفتن به تصمیمات دولت نمیرود» به ایلنا گفت: «سهام پرسپولیس هیچ فایدهای برای تامین اجتماعی ندارد و در قالب سرمایهگذاریهای تامین اجتماعی نمیگنجد؛ به عبارتی وقتی استراتژی سرمایهگذاریهای تامین اجتماعی را براساس راهبردهای کلان آن تدوین کردند، قرار شد از یکسری سرمایهگذاریها اجتناب شود؛ صنعت باشگاهداری اصلاً جزو استراتژیهای سرمایهگذاری تامین اجتماعی نیست؛ تامین اجتماعی باید سهامی را بگیرد که سودآور باشد و بتواند به درآمدزایی صندوق کمک کند.»
به گفته حیدری، حتی اگر تامین اجتماعی مجبور شود بخشی از سهام پرسپولیس را بگیرد، در اولین فرصت باید این سهام را واگذار کند چون نگهداشت این سهام فقط دردسر و هزینه است.
این کارشناس رفاه اضافه کرد: باید ببینیم در تقسیم بندی، این 80 درصد سهام پرسپولیس چگونه توزیع میشود و مالکیت سهام مدیریتی با کدام صندوق است؛ من امیدوارم سهمی به سازمان تامین اجتماعی برسد که مدیریت باشگاه نباشد، مدیریت این باشگاه، یعنی تبعات منفی اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی.
حیدری تاکید کرد «سهام تامین اجتماعی به هیچ عنوان برای تامین اجتماعی انتفاعی ندارد و فقط زیان و سوخت است». او میافزاید: باید از دولت پرسید چرا این دو باشگاه ورزشی (استقلال و پرسپولیس) را به بخش خصوصی واگذار نکرد، اینها مشتری داشتند؛ چرا اعلام مزایدهی عمومی نکرد؟
حیدری ادامه داد: متاسفانه به نظر میرسد دولت علیرغم فشار AFC برای غیردولتی شدن باشگاهها، حاضر نشده این باشگاهها را به بخش خصوصی واگذار کند، قصد دارد مدیریت آن را به شیوهای شبهدولتی همچنان در اختیار داشته باشد؛ برای تسلط دولت بر این دو باشگاه، چه راهی بهتر از واگذاری به صندوقهای بازنشستگی؟! دولت زمام تامین اجتماعی را در اختیار گرفته و حقی برای کارگران و بازنشستگان قایل نیست؛ صندوقها، حیاط خلوت دولت هستند و دولت دو باشگاه بزرگ ورزشی را از حیاط اصلی به حیاط خلوتِ خود منتقل کرده!
«تامین اجتماعی حیاط خلوت دولت است»، «تصاحب سهام پرسپولیس فقط هزینه و دردسر است و هیچ سودی ندارد» و «وزیر کار اعلام میکند با افتخار ظرفیتها و منابع محدود صندوقها را در اختیار باشگاههای فوتبال و فوتبالیستها میگذارد»؛ این گزارهها را کنار هم بچینیم تا به نتیجهی نهایی برسیم: «مسلماً از پولها و داراییهای طبقه کارگر برداشت خواهند کرد تا دستمزدهای نجومی فوتبالیستها و خرج سفرهای لاکچری و اردوهای آنچنانیِ آنها را بپردازند....».