دعوای کاذب درباره عضویت ایران درباره سازمان همکاری شانگهای
بیست و یکمین نشست سران سازمان همکاری شانگهای از روز پنجشنبه بیست و پنجم شهریورماه با حضور سران دوازده کشور در شهر دوشنبه پایتخت تاجیکستان آغاز شد. این اجلاس با تائید عضویت ایران به کار خود پایان داد و سند عضویت دائم ایران در سازمان همکاری شانگهای به تائید سران آن رسید.
با عضویت دائم ایران در سازمان همکاری شانگهای زمینه برای فعالیت و تحرک تهران در زمینههای تجاری و اقتصادی در آسیا بیش از گذشته فراهم خواهد شد. با این اقدام، کشورهای غربی علیالخصوص آمریکاییها متوجه خواهند شد که محدود کردن و در تنگنا قرار دادن ایران با توجه گستردگی مبادلات و شرکای بازرگانی متنوع و متعدد آن موفقیتآمیز نخواهد بود.
سازمان همکاری شانگهای از بیست سال قبل یعنی از سال 2001 میلادی با هدف همگرایی در مقابله با یکجانبه گرایی، تروریسم، افراطگرایی، حذف محدودیتهای تجاری، همکاری اقتصادی، فرهنگی و زیستمحیطی بین کشورهای چین، روسیه، قزاقستان، قرقیزستان، تاجیکستان و ازبکستان ایجاد شد و ایران از سال 2005 به همراه پاکستان و هندوستان از اعضای ناظر آن بوده است. اگرچه دو کشور پاکستان و هند در سال 2017 به عضویت سازمان درآمدند اما عضویت ایران تا به امروز طول کشید.
با توجه به کشورهای قدرتمند و بزرگی که عضو این سازمان میباشند باید گفت این نهاد دربرگیرنده حدود 40 درصد جمعیت و بیش از 20 درصد از تولید ناخالص داخلی جهان است. محدوده جغرافیایی سازمان حدود شصت میلیون کیلومترمربع و جمعیت تحت پوشش آن حدود سه میلیارد نفر است که بهصورت تقریبی یکسوم مساحت و جمعیت دنیا را شامل میشود.
با این توضیحات باید اذعان داشت عضویت در سازمان شانگهای یک موفقیت مهم در راستای تثبیت و ارتقای مبادلات و تعاملات تجاری ایران است که قطعا تأمینکننده منافع ملی خواهد بود و به افزایش قدرت اقتصادی ایران کمک خواهد کرد؛ بنابراین همه مسئولان و بانیان این اتفاق، شایسته تقدیر فارغ از هر حزب و جناحی هستند.
اما متأسفانه در روزهای گذشته مانند بسیاری از موضوعات و اتفاقات در کشور دوگانه کاذبی شکلگرفته و طرفداران و حامیان دولت فعلی و قبلی تلاش نمودند ثابت نمایند که عضویت ایران حاصل زحمات و تلاش آنها بوده است. طرفداران و حامیان دولت روحانی عنوان میکنند که فرایند عضویت مستلزم طی پروسهای طولانی بوده که رایزنیها و مذاکرات آن در سالهای گذشته توسط تیم قبلی وزارت خارجه انجامشده و دولت جدید صرفا میوه و ماحصل آن را برداشت کرده است. در مقابل عدهای به سیاست نگاه به غرب دولت روحانی اشاره میکنند که اصولا اعتقاد و انگیزهای جهت تشریکمساعی و همکاری با شرق نداشته است. حتی فرایند انعقاد و تفاهم درباره قرارداد بیستوپنجساله ایران و چین نیز به دلیل کارشکنیها و تعللهای دولت دوازدهم بسیار طول کشید و در نهایت نیز به علی لاریجانی سپرده شد.
نسبت یابی عضویت دائم ایران در سازمان همکاری شانگهای با سرانجام برجام نیز مقوله دیگری است که این روزها بسیار به آن توجه شده است. درحالیکه برخی بر این اعتقادند عضویت ایران در سازمان شانگهای نشانگر تلاش برای احیای برجام و لغو تحریمها جهت انتفاع کامل از مزایای آن است. در مقابل عدهای دیگر بیان میکنند حضور در این سازمان بهمنزله این است که ایران از به نتیجه رسیدن مذاکرات احتمالی درباره برجام ناامید شده است.
قطعا هیچکدام از این دو رویکرد و نگاه ارتباطی با واقعیت ندارند. تلاش ایران برای عضویت در سازمان همکاری شانگهای همانگونه که بیان شد از زمانی که بهعنوان ناظر در این سازمان پذیرفته شد وجود داشته اگرچه برخی از دولتها کمتر و برخی بیشتر خواهان این مهم بوده و تلاش داشتهاند. بنابراین محدودسازی عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای ارتباط مستقیمی با بحث احیای برجام ندارد اگرچه قطعا این موضوع میتواند به تقویت جایگاه ایران در برابر کشورهای اروپایی و آمریکا کمک نماید.
امید است چنین اتفاقاتی به این امر منجر شود که حداقل جریانات و گروههای سیاسی در عرصه روابط خارجی، نگاه و سیاستهای حزبی و گروهی خود را کنار بگذارند و صرفا به منافع ملی فکر کنند و دنبال این نباشند موفقیتها را به این دولت یا آن دولت منتسب نمایند.