دلیل ترور شهید بهشتی، «جذب حداکثری» بود
پژوهشگر و تاریخپژوه حوزه انقلاب اسلامی گفت: نگاه حداکثری بهشتی که موجب میشد با پتانسیل مدارا و سازش، جذب بالایی را برای جبهه انقلاب به ارمغان بیاورد، یکی از دلایلی بود که شهید بهشتی را در تیررس حذف از سوی مخالفین قرار داد.
عباس سلیمی نمین، در گفتوگو با سایت تحلیلی الف درمورد جایگاه شهید بهشتی و اهمیت شخصیتی او گفت: مهمترین ویژگی شهید بهشتی، که موجب شده بود نسبت به سایر اشخاص انقلاب اسلامی در جایگاه بالاتری قرار گیرد و به عنوان یکی از استوانههای اصلی نظام تازه تأسیس معرفی شود توان و قدرت مدیریتی ایشان بود. او در پیشبرد کارهای اجرایی با توجه به سوابقی که به آن اشاره خواهم کرد، مهارت خوبی داشت؛ چیزی که بزرگانی نظیر شهید مطهری فاقد آن بودند. شهید مطهری گرچه یک مولد و متفکر بزرگ محسوب میشد و دارای آثار مختلف در موضوعات گوناگون است، اما توان لازم را برای اداره و مدیریت کردن نداشت، یا بهتر است بگوییم به اندازه شهید بهشتی در این امر موفق نبود. اتفاقات پیش از انقلاب اسلامی در حسینیه ارشاد نشان داده بود که شهید مطهری اساساً تحمل لازم را برای کار تشکیلاتی ندارد.
وی افزود: بهشتی چنین اعتقاد داشت و اینطور عمل مینمود که با حداقلاشتراکات هم باید کنار آمد و دست به همکاری زد؛ آنچیزی که او را در چنین موضعی قرار داده بود سابقه درخشان ایشان در هامبورگ است، جایی که به خوبی دریافت، برای محقق کردن اهداف از کوچکترین همکاری و مساعدت هم نباید دریغ کرد. شناخت خوب بهشتی از جبهه مقابل خودش او را به این مسأله رسانده بود که مسلمین با هر اشتراکات کوچکی هم که باهم دارند باید دست در دست هم بگذارند تا در هدف مشترکی که دارند توفیق کسب کنند. شهید بهشتی دستیازیدن به استقلال را این میدانست که باید از همه ظرفیتها استفاده کرد و پیروزی اصلی را در گرو همین اتحاد میدانست. حضور او در خارج از کشور و دیدی که او از بیرون به مسائل داشت در شکلگیری این نگرش مؤثر بود.
سلیمی نمین بیان کرد: این نوع نگاه حداکثری بهشتی که موجب میشد با پتانسیل مدارا و سازش، جذب بالایی را برای جبهه انقلاب به ارمغان بیاورد، یکی از دلایلی بود که شهید بهشتی را در تیررس حذف از سوی مخالفین قرار داد. خط مقابل انقلاب اسلامی بهشتی را برای انقلابیها نقطه جذبی میدانست که باید حذف شود، برای همین است که از پیش از انقلاب، ترور شخصی و شخصیتی بهشتی از مهمترین برنامههای مجاهدین خلق بوده است. رویکرد تشکیلاتی بهشتی و تقسیم کار او و از همه مهمتر باور او به همکاری، از محمد حسین بهشتی یک شخصیت مثبتی ساخته بود که با جذب به او خیل کثیری در اردوگاه انقلاب وارد شدند.
تاریخپژوه حوزه انقلاب اسلامی ادامه داد: بهشتی نه تنها از سوی چپهای التقاطی مورد اتهام و گمانهزنیهای ناروا قرار میگرفت، بلکه برخی از خود علمای تهران هم در برابر او موضع سلبی گرفته بودند. بهطور مثال مرحوم حائری در خاطرات خودش تعریف میکند که عدهای از علمای تهران از طریق بنده خواستند تا به امام خمینی منتقل کنم مانع از حمایت بهشتی در کاندیداتوری مجلس خبرگان بشوند، علت هم این بود که آنان معتقد بودند شهید بهشتی بهخاطر عقیده به وحدت مسلمین، سنیزده شده و به انحراف رفته است!
او بیان کرد: در بین مخالفان عدهای اساساً بنا را بر عناد گذاشته بودند و چنین عقیدهای داشتند که باید با رویکرد مسلحانه پا در میدان براندازی نطام گذاشت. بهشتی در چنین اوضاع و احوالی برای آن دسته از مخالفین که در معرض تبلیغات سوء قرار گرفته بودند و قدرت تشخیص نداشتند، نسخه کار تشکیلاتی را پیچید تا بتواند از این طریق و میدان دادن به مخالفان نشان دهد که اختلاف عقیده مانع همکاری نخواهد شد. همچنین وقتی پس از انقلاب، گروههای میلیشیایی چپ در کشور جولان میدادند، بهشتی تشکیلات را بستری مناسب میدید تا بتوان از این طریق با آنان تقابل کرد.
در ادامه، سلیمی نمین با اشاره به اینکه بهشتی تکرارنشدنی و یک پدیده خاص بوده است گفت: شهید بهشتی حاصل دهها سال کار سیاسی و فکری است و نمیتوان انتظار داشت که در مدت کوتاهی این حاصل 50 سال کار و فعالیت به راحتی تکثیر شود. درست است که مردم شعار میدادند «ایران پر از بهشتی است» اما حقیقت ماجرا بر خلاف این بود. شهید بهشتی نقطه تلاقی تفکر و کار سیاسی است آن هم در بالاترین رده و سطح خودش. استعداد ذاتی بهشتی و تلاش گسترده او در طول سالیان سال شخصیتی را از این شهید ساخته بود که نمیتوان در عرض چند سال نظیرش را تربیت کرد.