دوران دراگان
واقعیت این است که تیم ملی دارد جور دیگری فوتبال بازی میکند. خوب یا بد، درست یا غلط، تغییر تفکر در روند حرکتی تیم روشن است. این، تیم دراگان اسکوچیچ است. مزایا و معایب این تیم هم مال خود او خواهد بود.
به گزارش ایسنا، روزنامه دنیای اقتصاد نوشت: «جمله کلیدی سرمربی تیم ملی بعد از رقمزدن سریعترین صعود تاریخ به جام جهانی این بود: «آنها من را دست کم گرفتند اما من خودم را ثابت کردم.» این داستان را به تمام زندگی میتوان تسری داد؛ جایی که یا باید برابر تحقیر و تمسخر تسلیم شوی، یا آن قدر بجنگی و خودت را نشان بدهی که بالاخره به شایستگیات ایمان بیاورند. دراگان اسکوچیچ راه دوم را برگزید، تلاش کرد، زحمت کشید و البته بخت و اقبال هم به یاریاش آمد تا حالا سینهاش را سپر کند و راحت بگوید: «بله. من سرمربی تیم ملی ایران هستم.» اسکوچیچ اما آسان به این نقطه نرسید. مربی کروات موفق شد مجموعه تحت کنترلش را از نظر مدیریتی و فنی متاثر کند. تاثیرات او در تیم ملی روشن است و از چند جهت میتوان آنها را مرور کرد. دوست داشته باشیم یا نه، تیمی که راهی جامجهانی شد امضای دراگان اسکوچیچ را پای خودش دارد.
مهرههای محبوب یک مربی
با این که دراگان اسکوچیچ طی مدت دو سال حضورش روی نیمکت تیم ملی با مشکلات بسیار زیادی مواجه بود و به خاطر شیوع ویروس کرونا و سایر مسائل موفق نشد اردوی تدارکاتی و مسابقات دوستانه چندانی داشته باشد اما رفتهرفته اسکلت تیم ملی را تغییر داد و مهرههای محبوب خودش را به این تیم تزریق کرد. به طور مشخص میتوان از دفاع راست سخن گفت؛ پستی که در سالهای گذشته در اختیار رامین رضاییان و وریا غفوری بود اما در عصر دراگان به صادق محرمی رسید. در دفاع چپ معمولا احسان حاجصفی یا میلاد محمدی را داشتیم. الان هم هرازگاهی از آنها استفاده میشود اما بیشتر شاهد بازیکردن امید نورافکن یا وحید امیری در این منطقه هستیم. تغییر بسیار بزرگ بعدی در قلب خط دفاعی اتفاق افتاده و شجاع خلیلزاده از زمان حضور دراگان اسکوچیچ به مهره فیکس تیم ملی تبدیل شده است. در خط میانی احمد نوراللهی بازیکنی است که صرفا با اعتماد مربی کروات به تیم ملی اضافه شد و عمدتا در ترکیب اصلی به میدان میرود. در بخش هجومی تیم هم علی قلیزاده همین شرایط را دارد و قشنگ مهرهای است که با نظر دراگان به تیم ملی اضافه شده و جایگاهی غیر قابل تغییر پیدا کرده است. در کنار اینها بازیکنانی مثل کمال کامیابینیا، میلاد سرلک، اللهیار صیادمنش و... هم هرازگاهی در تیم ملی مورد استفاده قرار گرفتهاند. بنابراین روشن است که اسکوچیچ توانسته در این مدت محدود تا حدی سلیقهاش را در این تیم تثبیت کند.
آنهایی که اوج گرفتند
به تازگی اظهار نظری از وحید امیری منتشر شده که جالب توجه به نظر میرسد. ستاره دوستداشتنی و زحمتکش فوتبال ایران گفته: «بازی من در این سالها کمی خشک و آهنی شده بود اما اسکوچیچ طراوت را به آن برگرداند.» شاید حق با امیری باشد. ما طی دو سال گذشته در تیم ملی بهترین نسخه از وحید را دیدیم و هر بار نمایشهای او با تحسین عام و خاص مواجه شده است. این اما فقط امیری نیست که چنین شرایطی دارد. درخشش علیرضا جهانبخش در تیم ملی هم قابل توجه است. علی جهان در رده باشگاهی روزهای پرفراز و فرودی را پشت سر گذاشته و حتی بازگشت به لیگ هلند و بازی برای فاینورد هم شرایط او را استاندارد نکرده است اما این بازیکن در تیم ملی نمایشهای بهتری دارد. او در مجموع مسابقات انتخابی جام جهانی چهار گل به ثمر رسانده و نمایش اخیرش برابر عراق هم خارقالعاده بود. نوراللهی، محرمی و قلیزاده هم در تیم اسکوچیچ جلای دیگری دارند؛ همان طور که امیر عابدزاده با اعتماد این مربی به دروازهبان اول تیم ملی تبدیل شد.
تاثیر در سبک بازی
بله. با چشم بسته هم میشود فهمید که گروه ایران در انتخابی جام جهانی آسانتر از گروه مقابل بود و چهبسا اگر ما به جای کره جنوبی و عراق با عربستان و استرالیا همگروه میشدیم، سبک بازی تیم ملی هم تغییر میکرد. با این حال به جای بحث در مورد فرضیات فعلا قادریم راجع به عینیات حرف بزنیم. حقیقت آن است که تیم ملی در مسابقات اخیرش فوتبالی مالکانه، هجومی و زهردار ارائه داده است. ما طلسم 11 سال نبردن عراق را با سه پیروزی ظرف چند ماه جبران کردیم و در هر سه مسابقه هم آشکارا تیم برتر زمین بودیم. ایران در مصاف اخیر با عراق 21 شوت به سمت دروازه تیم حریف زد که از این تعداد 9 ضربه داخل چارچوب بود، 57 درصد از مالکیت بازی را در اختیار داشت و صاحب 10 ضربه کرنر هم شد. در مصاف با لبنان، شاگردان اسکوچیچ 73 درصد از جریان بازی را در اختیار داشتند و پنج ضربه داخل چارچوب داشتند. ما حتی برابر کره جنوبی هم 12 شوت داشتیم، یک گل زدیم و دو بار تیر دروازه حریف را لرزاندیم. به این جزئیات نمیتوان بیتفاوت بود. واقعیت این است که تیم ملی دارد جور دیگری فوتبال بازی میکند. خوب یا بد، درست یا غلط، تغییر تفکر در روند حرکتی تیم روشن است. این، تیم دراگان اسکوچیچ است. مزایا و معایب این تیم هم مال خود او خواهد بود.»
انتهای پیام