رابطه جراحی زیبایی و بحرانهای اقتصادی از نگاه یک روانشناس | توان خرید خانه ندارند، بینی عمل می کنند

اقتصادنیوز: گرایش روزافزون جامعه به جراحیهای زیبایی، حتی در میان افرادی با محدودیتهای مالی، موضوعی است که توجه روانشناسان و جامعهشناسان را به خود جلب کرده است. مجتبی دلیر، روانشناس بالینی و عضو هیئتمدیره انجمن روانشناسی اجتماعی، عوامل فردی، اجتماعی و فرهنگی این پدیده را بررسی میکند.
به گزارش اقتصادنیوز، از عمل بینی گرفته تا خرید گوشیهای هوشمند و سبک زندگی لوکس، این تغییرات ظاهری به نمادی از سلامت، اعتماد به نفس و موفقیت اجتماعی طی سال های اخیر تبدیل شدهاند. این روند نه تنها در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی تقویت میشود، بلکه بحرانهای اقتصادی و روانی نیز به آن دامن میزنند.
افرادی که از نظر اقتصادی توانایی خرید خانه یا ماشین را ندارند، حاضرند پسانداز خود را صرف جراحی بینی یا دیگر اقدامات زیبایی کنند تا به خود بگویند از قافله عقب نماندهاند.
مجتبی دلیر، عضو هیئتمدیره انجمن روانشناسی اجتماعی ایران در مصاحبه با اقتصادنیوز میگوید؛ «این رفتارها بهویژه در دوران بحران و جنگ که نماد مرگ و نابودی هستند، بهعنوان نماد زندگی و امید در نظر گرفته میشوند.»
بر اساس گزارشهای موجود، این رویه در سبک زندگی مردم زمینه ساز گردش مالی هنگفتی در چرخه جراحیهای زیبایی شده است.
دلیر در مصاحبه با اقتصاد نیوز، ریشههای این گرایش و راهکارهای فردی و اجتماعی کاهش آن را توضیح میدهد.
مشروح گفتگوی مجتبی دلیر، عضو هیئتمدیره انجمن روانشناسی اجتماعی ایران با اقتصادنیوز را از اینجا بخوانید:
****
آقای دلیر! در سالهای اخیر شاهد افزایش چشمگیر جراحیها و دیگر اقدامات زیبایی هستیم؛ بهگونهای که حتی برخی پزشکانِ غیرمتخصص یا متخصص در دیگر حوزهها هم وارد این حوزه کاری شدهاند. به نظر شما ریشه این گرایش گسترده را باید در عوامل فردی جستوجو کرد یا در فشارهای اجتماعی و فرهنگی یا....؟
این موضوع ترکیبی از چند عامل است. از یکسو برخی مسائل فردی و شخصیتی نقش دارند. مثلاً وسواس و بینقصگرایی یا همان پرفکشنیسم (که متأسفانه بهغلط کمالگرایی ترجمه میشود) باعث میشود افراد دائماً به دنبال اصلاح و تغییر ظاهرشان باشند. از سوی دیگر، اختلال «بدریختانگاری بدنی» نیز در این زمینه مهم است. در این اختلال، فرد یک ایراد بسیار کوچک یا حتی نامرئی در ظاهرش را بزرگ میبیند و برای رفع آن به سراغ جراحی میرود.
عامل دوم، شبکههای اجتماعی است. امروز فضای مجازی بخشی از زندگی واقعی ما شده و بهشدت بر ذهن و سبک زندگی تأثیر میگذارد. وقتی افراد مدام با تصاویر «بینقص» و سبک زندگی لوکس دیگران مواجه میشوند، دچار مقایسه میشوند و احساس عقبماندگی میکنند. این مقایسهها میتواند به احساس حقارت بینجامد. نتیجه این است که فرد سعی میکند حداقل در ظاهر خود را همسطح دیگران نشان دهد.
این موضوع ریشه در همان مقایسههای اجتماعی و فشار فضای مجازی دارد. وقتی فرد میبیند همسن و سالانش هر روز با ماشین جدید یا سبک زندگی لوکس ظاهر میشود، احساس میکند عقب مانده است. نتیجه این مقایسه، احساس حقارت است. برای جبران، سراغ تغییرات ظاهری میرود تا به خودش و دیگران نشان دهد که از قافله عقب نمانده.
در علم اقتصاد مفهومی هست به نام «اثر رژ لب»؛ یعنی وقتی فرد در شرایط سخت اقتصادی توان خرید خانه یا ماشین ندارد، به سراغ هزینههای کوچکتر اما پرزرقوبرق میرود.
به اصطلاح «با سیلی صورتش را سرخ میکند». این هزینهها مثل جراحی زیبایی یا تزریقهای زیبایی، در واقع نوعی تلاش برای پوشاندن خلأهای اقتصادی و تقویت اعتماد به نفس است.
شما پیشتر به پیوند زیبایی با ناخودآگاه جمعی اشاره کردهاید. این مفهوم چه نقشی در افزایش گرایش مردم به جراحیهای زیبایی ایفا میکند؟
در ناخودآگاه جمعی بشر، زیبایی همیشه نشانه سلامت و سرزندگی بوده است. در گذشته که دستگاههای پزشکی نبود، کسی که دندانهای سفید و سالم داشت، نشانه سلامتی به حساب میآمد. امروز هم همین الگو ادامه دارد. یک دختر یا پسر جوان وقتی میخواهد وارد رابطه یا ازدواج شود، بهطور ناخودآگاه تصور میکند زیبایی ظاهریاش معادل سلامت و قدرت است.
از طرف دیگر، جنگ و بحرانها هم بر این مسئله اثر دارند. جنگ نماد مرگ، بیماری و نابودی است. در مقابل، زیبایی نماد زندگی و امید است. مردم عادی که توان جلوگیری از جنگ را ندارند، در حد خودشان با این نمادها مقابله میکنند؛ یعنی با جراحی زیبایی یا تغییر ظاهر، بهصورت نمادین با مرگ مبارزه کرده و به زندگی آری میگویند. البته من شخصاً مخالف عملهای غیرضروری هستم.
جراحی برای کسانی که دچار تروما یا مشکل واقعیاند قابل توجیه است، نه برای کسانی که صرفاً تحت تأثیر مد یا فشار اجتماعی هستند. متأسفانه ورود پزشکان غیرمتخصص به این حوزه هم به دلیل سود مالی بیشتر، این وضعیت را تشدید کرده است.
چرا حتی افرادی که از نظر اقتصادی محدودیت دارند، حاضرند بخش قابلتوجهی از پسانداز خود را صرف جراحیهای زیبایی کنند؟ در واقع این اقدامات کم کم در سبد هزینه خانوارها جایگاهی پیدا کرده است.
با توجه به همان مفهو م اثر رژلب، در شرایط بحران، فرد برای حفظ روحیهاش به هزینههای ظاهری روی میآورد. مثلاً ممکن است یک نفر توان خرید خانه یا ماشین نداشته باشد، اما بینیاش را عمل کند یا آخرین مدل گوشی را بخرد تا به خودش بگوید عقب نیست. این نوع رفتارها ریشه در همان مقایسههای اجتماعی و تلاش برای جبران احساس کمبود دارد.
از طرف دیگر، جنگها و بحرانها نیز تأثیر روانی زیادی دارند. جنگ برای مردم نماد مرگ و نابودی است، درحالیکه زیبایی نماد زندگی و امید است. به همین دلیل میبینیم بعد از دورانهای بحرانی، میل به جراحیهای زیبایی حتی بیشتر هم میشود.
آقای دکتر، با توجه به تجربه شما هم در روانشناسی بالینی و هم در انجمن روانشناسی اجتماعی، چه راهکارهایی در سطح فردی و اجتماعی میتواند به کاهش تب جراحیهای زیبایی و مدیریت این گرایشها کمک کند؟
بخشی از راهحل در سطح فردی است. مردم باید بدانند قبل از اینکه سراغ عملهای پرهزینه و پرخطر بروند، بهتر است با یک روانشناس مشورت کنند. خیلی از این نیازها ناشی از اضطراب، ناامنی و مشکلات روان است که با مشاوره قابلحل است.
اما بخش دیگر در سطح اجتماعی و حاکمیتی است. ما در بحرانها دیدهایم که همبستگی اجتماعی باعث افزایش احساس امنیت میشود. مثلاً در جنگ 12 روزه یا حتی دوران دفاع مقدس، مردم با وجود اضطراب، به هم نزدیکتر شدند و نوعی انسجام اجتماعی شکل گرفت. اگر مسئولان بتوانند این همبستگی را تقویت کنند، مردم کمتر دچار احساس ناامنی میشوند و کمتر به سراغ جراحیهای نمادین و پرخطر میروند.
در نهایت باید بپذیریم که مهمترین سرمایه هر جامعه، سلامت روان و جسم انسانها است، نه نفت و گاز یا منابع زیرزمینی. سلامت مردم باید در اولویت سیاستگذاریها باشد.
همچنین بخوانید ما را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید