راهبرد اصلاح طلبان برای مدیریت فضای داخلی مجلس دوازدهم / اعتراف تلویحی هم میهن: آشوبهای 78 کار دوستان ما بود!
اصلاح طلبان ساختاری در حالی به دنبال بهره گیری از مجلس دوازدهم می باشند که انتخابات مجلس را تحریم کردند.
سرویس سیاست مشرق -در میان انبوهی از گزارشها و تیترهای خبری، در یک بسته کامل با نام «ویژههای مشرق» شما را در جریان مسائل مهم و اثرگذار از نگاه روزنامههای کشور قرار میدهیم.
در این ویژهنامه، نگاهی به آخرین مواضع جناحهای سیاسی و تحولات مهم داخلی، خارجی، اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشور انداخته میشود که مخاطبان بامطالعه آن به رهیافتهای مهم، نکات و تأملات از سیر وقایع اثرگذار دست خواهند یافت، در این بخش با ما همراه باشید
************
روزنامههای امروز چهارشنبه پنجم اردیبهشت ماه در حالی چاپ و منتشر شد که استقبال گرم لاهور و کراچی از رئیسجمهور ایران، تتر به جای دلار در معاملات نفتی و بازی با آمار واردات خودرو در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
اصلاح طلبان راهبرد خود برای فضای داخل مجس شورای اسلامی را مشخص کرده اند، بر اساس اخبار دریافتی اصلاح طلبان ضمن تاکید بر شکل گیری فراکسیون اصلاح طلبان در مجلس شورای اسلامی و لزوم مدیریت بهینه آن، خارج از پارلمان تاکید کرده اند که هدف اصلی این جریان در مجلس باید تعمیق شکاف میان قالیباف و جبهه پایداری و حامیان دولت باشد.
روزنامه آرمان امروز درباره ترکیب مجلس آینده نوشته است:
با نزدیک شدن به روز برگزاری دور دوم انتخابات مجلس شورای اسلامی گویا فضای انتخاباتی در داخل مجلس هم در حال گرم شدن است و چنان که از خبرهای پشت پرده و البته جلوی پرده میتوان فهمید باید بگوییم شاخههای تندروی اصولگرا در حال افزایش تحرکات خود برای کنار زدن «محمدباقر قالیباف» هستند. بعد از اینکه خبرهای جلسه «حمید رسایی» با برخی از نمایندگان در رسانهها منتشر شد روز گذشته نوبت به «مجتبی ذالنوری» بود، نایب رییس کنونی مجلس که تلاش دارد خود را در جمع نامزدها حفظ کند رسید تا انتقادهای تندی از نوع مدیریت مجلس بکند، هرچند در نطق خود اعلام کرد که در مورد فرد خاصی صحبت نمیکند ولی بهخوبی مشخص بود که مخطالبش چه کسانی بود.
این روزنامه اصلاحطلب در بخش دیگری از گزارش خود مینویسد:
او در این بین حتی مواردی در خصوص اصلاح روند فعالیت مجلس را هم مطرح کرد. که در ادامه به آن اشاره خواهیم کرد. باتوجه به تحرکات شاخههای تندروی اصولگرا مانند شریان، پایداری و صبح ایران باید بگوییم که آنها پروژه عبور از قالیباف را پیش از شروع رقابتهای 11 اسفند آغاز کرده بودند. در روزی که رائفیپور در میتینگ انتخاباتی خود هدف را رقابت با قالیباف عنوان کرده بود. باید به این موضوع هم اشاره کنیم که در بین 5 گزینه مطرح شده تنها قالیباف است که از شاخه غیر تندرو وارد میدان انتخابات ریاست مجلس خواهد شد.
روزنامه آرمانملی دیگر روزنامه اصلاحطلب است که علاقه خاصی به مدیریت مجلس آتی داشته و نیمنگاهی نیز به انتخاب رئیس بعدی دارد، این روزنامه مینویسد:
هر چه به روزهای پایانی عمر مجلس یازدهم نزدیکتر میشویم انتظارات برای تشکیل و آغاز به کار مجلس دوازدهم بیشتر میشود و گعدهنشینیها و دورهمیهای منتخبان مجلس دوازدهم برای تاثیرگذاری بیشتر در مجلس آینده افزایش مییابد. البته در دور نخست که شاهد رقابت درون گروهی اصولگرایان با یکدیگر بودیم و قابل پیشبینی هم بود لیست امناء دست بالا را پیدا کرد و اکثریت نفرات راه یافته از تهران به مجلس از این لیست بودند. حال اینکه در دور دوم مجددا همه چیز طبق روال دور اول انجام خواهد شد و تمام کسانیکه در دور اول حدنصاب ممکن آرا را بهدست نیاورده بودند باهم به رقابت خواهند پرداخت. اما اینکه در دور دوم انتخابات چه میزان از واجدان شرایط بخواهند در انتخابات شرکت کنند خود محل سوال است.
اصلاح طلبان تاکید دارند تقویت موضع قالیباف در مجلس از اهداف اصلی این جریان می باشد اما نه به دلیل حمایت از شخص قالیباف بلکه بر اساس این راهبرد که قالیباف ضعیف شده نمی تواند نزاع و اختلاف در میان جبهه اصولگرایی را در داخل و خارج مجلس تامین کند.
به باور اصلاح طلبان تاکید بر حضور قالیباف در راس مجلس گرچه در فرایند مذاکره برای تامین سهم برای فراکسیون اصلاح طلبان و بازی در این مجلس موثر است اما به طور کلی 2 راهبرد اصلی را هدف قرار می دهد؛ یکی تولید نزاع میان اصولگرایان و تعمیم آن به شکست یکدست سازیدومی مشغول سازی قالیباف، تولید مساله برای وی!
گفتنی است اصلاح طلبان به ویژه اصلاح طلبان ساختاری در حالی به دنبال بهره گیری از مجلس دوازدهم می باشند که مشارکت در انتخابات آن را تحریم و عملا مبارزه با حاکمیت را تجویز کرده بودند و حال با برنامه ریزی برای مجلس آینده علاوه بر به نمایش گذاشتن دورویی خود، از سوی دیگر اعتیاد این جریان به قدرت را نیز عیان می سازند.
اعتراف تلویحی یک روزنامه اصلاحطلب!
روزنامه هممیهن به مدیرمسئولی غلامحسین کرباسچی، در سرمقالهای بدون نام نویسنده، به موضوع توقیف نشریات زنجیرهای در 24 سال پیش پرداخته است. در این یادداشت که مطابق ادبیات اصلاحطلبان، از آن اتفاق در اردیبهشت 79 با عنوان توقیف فلهای نام برده شده، فضای رسانهای کشور را دارای اختلال دانسته و دلیل آن را توقیف رسانههای زنجیرهای در سال 79 دانسته است. در واقع به نظر میرسد هممیهن خواسته یک مشکل بزرگ را ناشی از آن توقیف بداند و گران فروشی کند!
هممیهن در سرمقاله خود آورده که «توقیف فلهای مطبوعات، نشان داد که زیان کوتاه مدت آن اقدام، در ابتدا متوجه اصلاحطلبان شد، ولی در میانمدت و بلندمدت نظام رسانهای کشور که یکی از مهمترین ارکان امنیت آن است، دچار چنان اختلالی شد که دیگر بعید است بتواند آن را جبران کند. وضعیت امروز رسانههای کشور در مقایسه باسال 1379 چگونه است؟ با قاطعیت میتوان گفت که در سال 1379، مرجعیت رسانهای کشور بهطور کامل و بالای 95 درصد در داخل کشور بود. مهمترین رسانه کشور صداوسیما بود، در کنار آن خبرگزاریهای دارای مجوز، فعالیت گستردهای میکردند. در مرحله سوم مطبوعات، بهویژه روزنامهها حضور جدی داشتند که فضای اصلی آن در اختیار مطبوعات اصلاحطلب بود.»
در ادامه این مطلب آمده است که:
اکنون در چه وضعی قرار داریم؟ اثرگذاری صداوسیما در مقایسه با ماهوارههای فارسیزبان بسیار ضعیف و در حاشیه قرار دارد. صداوسیما از حیث میزان بینندگان بهشدت افت کرده و مهمتر از افت کمی، افت کیفی بهرهمندان از این رسانه هستند که بیشتر شامل افراد سالمند، با تحصیلات پایین و افراد غیرشهرهای بزرگ و روستایی، که کمترین اثرگذاری را در فضای عمومی و اجتماعی دارند!
سال 79 تلویزیون بیبیسی فارسی نبود؛ منوتو هم نبود؛ اینترنشنال هم نبود. سال 79 شبکههای اجتماعی نبود؛ پیامرسانهای مجازی نبود؛ کانال تلگرامی و صفحات اینستا و توییتر نبود. چه مقایسه غلطی است که یک رسانه اتفاق 24 سال قبل را بیتوجه به رسانههای نوین و پیشرفت عجیب و غریب رسانهای به فضای کنونی رسانهای ربط بدهد؟
یک نکته قابل تأمل هم این میان وجود دارد. این ادعا که سال 78، 95 درصد مرجعیت رسانه در داخل بود یک معنای نهفته هم دارد و آن اینکه آشوبهای تیر 78 در اثر تحریک رسانههای داخلی و در واقع روزنامههای زنجیرهای آن زمان بود. چه آنکه به قول هممیهن کسی توجهی به رسانههای خارج از ایران نداشت؛ و این امر تأیید ادعای نظام است که «بعضی از این مطبوعاتی که امروز هستند، پایگاههای دشمناند؛ همان کاری را میکنند که رادیو و تلویزیونهای بیبیسی و امریکا و رژیم صهیونیستی میخواهند بکنند.» آیا اصلاحطلبان مسئولیت این تشویش اذهان عمومی را میپذیرند؟