شنبه 1 آذر 1404

راه نجات خرده فروشان محلی در مقابل غول‌های زنجیره‌ای | خطاهای مرگبار که باید از آنها دوری شود

وب‌گاه اقتصاد نیوز مشاهده در مرجع

اقتصادنیوز: خرده‌فروشان کوچک ایران زیر فشار غول‌های زنجیره‌ای و مال‌های بزرگ در حال از دست دادن سهم بازار خود هستند و تنها راه بقا، اتحاد و ادغام شهری است.

به گزارش اقتصادنیوز، محمدرضا صادقی؛ مشاور کسب و کار در یادداشتی نوشت؛ 

خرده فروشان محلی ایران زیر چرخ‌های غول‌های زنجیره‌ای و مال‌های بزرگ له می‌شوند. این یک هشدار است، نه اغراق. اگر متحد نشوید و ادغام نکنید، سهم بازار شما در سکوت تبخیر می‌شود. ادغام، یک تاکتیک موقت نیست، استراتژی بقاست.

 چرا غول‌ها پیروز می‌شوند و شما تنها می‌مانید

  • صرفه به مقیاس: هزینه خرید، لجستیک، انبارداری و فناوری برای آن‌ها با هر واحد فروش پایین‌تر می‌آید برای شما کسب وکارهای کوچک بالاتر
  • برند و ترافیک: یکپارچگی برند و تبلیغات سراسری، جریان مشتری پایدار می‌سازد، برای مغازه های کوچک امکان پذیر نیست
  • داده و وفاداری: باشگاه مشتریان، قیمت‌گذاری پویا و تحلیل سبد خرید، آن‌ها را هر روز دقیق‌تر و شما را هر روز گنگ تر و ناپایدار می‌کند
  • قدرت چانه‌زنی: به دلیل حجم بالای خرید امتیازهای بیشتری را در نقایسه با کسب و کارهای کوچک از تامین کننده دریافت میکنند

با ادامه ی این شرایط با قدرت گرفتن این غول ها در هر صنف، اعضای کوچک تر آن صنف در زیر پای آنها له خواهند شد. تنها راه، ادغام در سطح شهر و ساختن قدرت جمعی است.

مدل‌های ادغام که واقعاً جواب می‌دهند:

الف) ادغام ساختاری در سه سطح

کامل تحت یک برند:

  • تعریف: همه فروشگاه‌ها در یک شهر به یک شرکت واحد تبدیل می‌شوند، برند مشترک، مالکیت مشترک.
  • مزیت: یکپارچگی کامل قیمت، مارکتینگ، تأمین و تجربه مشتری، قدرت چانه‌زنی حداکثری.
  • ریسک / راه‌حل: حساسیت هویتی، با ایجاد زیر‌برند محلی برای هر محله حل خواهد شد

ادغام ناقص با مالکیت انفرادی:

  • تعریف: برند واحد و سیستم‌های مشترک، اما مالکیت فروشگاه‌ها مستقل می‌ماند، درآمد / هزینه‌ها بر اساس قرارداد تسویه می‌شود.
  • مزیت: حفظ استقلال عملیاتی با مزایای برند، خرید مشترک و فناوری مشترک.
  • کاربرد: مناسب شهرهایی که اعتماد صنفی پایین ولی ضرورت همکاری بالاست.

کنسرسیوم / هولدینگ تعاونی:

  • تعریف: شرکت مشترک برای خرید، لجستیک، مارکتینگ و فناوری، فروشگاه‌ها با برند خود می‌مانند اما از مزایا بهره‌مند می‌شوند.
  • مزیت: کم‌هزینه‌ترین ورود، سریع‌ترین نتیجه در تأمین و تبلیغات.

ب) ادغام عملکردی و موردی:

ادغام در تأمین و خرید:

  • هدف: تجمیع سفارش، مذاکره تخفیف، تنوع برندهای انحصاری، راه‌اندازی Private Label محلی.

ادغام در لجستیک و انبارداری:

  • هدف: انبار مشترک شهری، تحویل در روز، کاهش موجودی مرده، مسیرهای توزیع بهینه.

ادغام در بازاریابی و تبلیغات:

  • هدف: بودجه مشترک، کمپین‌های فصلی شهرمحور، باشگاه مشتریان، کارت وفاداری، پیامک / اپ یکپارچه.

ادغام در فناوری و داده:

  • هدف: POS یکسان، ERP سبک، داشبورد قیمت‌گذاری، تحلیل سبد خرید، استاندارد موجودی.

ادغام چندگانه:

  • ترکیب: تأمین + لجستیک + مارکتینگ + فناوری، اثر مرکب می‌سازد و مزیت پایدار ایجاد می‌کند.

ج) ادغام افقی و عمودی در زنجیره ارزش:

1) ادغام افقی (چند رقیب در یک صنعت):

  • مثال کاربردی: لوازم خانگی فروشان یک شهر، یا فروشندگان مبلمان و فرش در یک منطقه، زیر یک پلتفرم مشترک.

2) ادغام عمودی (چند صنف در یک زنجیره تامین):

  • مثال کاربردی: تعمیرگا ها و لوازم یدکی ها و صافکار و نقاش های خدرو های لوکس در یک تجربه خرید یکپارچه؛ تیکت میانگین بالا و هزینه جذب پایین.

الهام از جهان، نسخه برداری برای ایران:

  • علیه Walmart در شهرهای کوچک آمریکا، سوپرمارکت‌های محلی با تشکیل اتحادیه و ادغام توانستند در برابر ورود والمارت مقاومت کنند. آن‌ها با تمرکز بر محصولات محلی و خدمات شخصی‌سازی‌شده، مشتریان وفادار ساختند.
  • علیه Amazon فروشگاه‌های مستقل با ایجاد پلتفرم‌های مشترک آنلاین و اتحاد در توزیع توانستند بخشی از بازار را حفظ کنند. نمونه بارز: Trader Joes که با مدل توزیع خاص و اتحاد با برندهای کوچک‌تر، جایگاه محلی خود را تثبیت کرد.
  • علیه Netflix در کره جنوبی، دو پلتفرم محلی Tving و Wavve با ادغام توانستند سهم بازار خود را افزایش دهند و در برابر سلطه نتفلیکس بایستند. این اتحاد هزینه‌های تولید و بازاریابی را کاهش داد و محتوای بومی را تقویت کرد.
  • علیه Starbucks برندهای محلی مثل Costa Coffee در اروپا و Peets Coffee در آمریکا با ادغام و گسترش شبکه توانستند تجربه محلی و طعم‌های خاص را حفظ کنند و مشتریان وفادار بسازند.
  • علیه McDonalds در کانادا، Tim Hortons و در فیلیپین، Jollibee با خرید و ادغام برندهای کوچک‌تر توانستند به قدرت‌های محلی تبدیل شوند و در برابر مک‌دونالد قد علم کنند.

نقشه راه اجرایی شهرمحور:

مرحله 1) تشخیص و هم‌راستاسازی:

  • استانداردها: سبد مشترک 20-30 قلم پرفروش، قواعد قیمت، سطح خدمات، ساعات کاری.

مرحله 2) شکل حقوقی:

  • انتخاب: شرکت تعاونی شهری، هولدینگ سبک، یا قراردادهای مشارکت استاندارد.

مرحله 3) فناوری مشترک:

  • اجزا: موجودی سراسری شهر، POS واحد، باشگاه مشتریان، داشبورد KPI

مرحله 4) تأمین و انبار:

  • اقدام: انبار مرکزی شهر، تقویم خرید فصلی، مذاکره تخفیف پلکانی، private label محلی.

مرحله 5) مارکتینگ و فروش:

  • اقدام: کمپین‌های شهرمحور، بنر مشترک، پروموشن‌های هفتگی، تحویل در همان‌روز.

مرحله 6) حاکمیت و تقسیم منافع:

  • مدل: سود بر اساس فروش و مشارکت، جریمه برای عدم انطباق، شفافیت کامل گزارش‌ها.

مرحله 7) پایلوت و مقیاس:

  • رویکرد: شروع با 10 فروشگاه پیشرو، OKR سه‌ماهه، سپس گسترش محله به محله.

خطاهای مرگبار که باید از آنها دوری کنید:

  • همکاری بدون استاندارد: ادغام بدون فرآیند، فقط نام مشترک است و در نتیجه بی اعتمادی ایحاد میکند
  • فناوری ناهماهنگ: POSهای مختلف یعنی داده های بی مصرف؛ استاندارد کنید
  • مدیریت غیرشفاف: تقسیم سود مبهم، اتحاد را نابود می‌کند پس قرارداد و داشبورد روشن ضروری است.
  • ترس از برند مشترک: زیر‌برند محله‌ای راه‌حل هویت است، نبود برند مشترک، نبود قدرت است.
  • کمپین‌های بی‌داده: تبلیغ بدون تحلیل سبد خرید، هدر رفت بودجه است، داده را مرکز جمع آوری کند.

اگر خرده فروش محلی هستید، امروز انتخاب می‌کنید:

  • ادغام شهرمحور با استاندارد مشترک، داده مشترک، خرید مشترک، برند مشترک و بقا.
  • یا انزوا و فرسایش آرام زیر سایه کوروش، هفت، فامیلی، شهر لوازم خانگی و سرای ایرانی.
همچنین بخوانید ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید