رد ادعای تهیهکننده با اسناد موجود
تهران - ایرنا - تهیهکننده فیلم «دیدن این فیلم جرم است» در حالی ادعای رفع مشکل اکران این اثر سینمایی در سایه تغییر نمایندگان خانه ملت را مطرح میکند که طبق اسناد منتشر شده در خبرگزاریها مجوز اکران این اثر از سوی سازمان سینمایی بهمن ماه سال گذشته (1398) صادر شده بود.
ادبیات فولکلور و فرهنگ شفاهی ایرانیان مملو از ضربالمثلهایی است که ریشه تمامی آنها در روایات، اتفاقات و حوادث واقعی زندگی مردم همین دیار قابل رصد و جستجو است. یکی از این ضربالمثلها؛ مثل معروف «پنهان نماندن خورشید پشت ابر» است. جایی که همواره بر آن تاکید شده که حقیقت با تمام تلاش برای پوشیده نگاه داشتن آن (جهت حفظ منافع عدهای) درنهایت مانند خورشید از پس پشت ابرهای تیره بیرون خواهد آمد و با تلألؤ و درخشش فطریاش، حقیقت ذاتی خود را به همگان اثبات خواهد کرد.
با استناد به همین ضربالمثل، اتفاقی طی چند روز اخیر فضای رسانهای کشور، خاصه در حوزه هنر هفتم را به خود اختصاص داده است مرور می کنیم.
ادعایی که از پایه و اساس فارغ از هرگونه اشاره و نشانی به اسناد موجود و صرفا از سر ادعایی بی اتکا به اسناد متقن توسط تهیهکننده فیلم «دیدن این جرم است!» مطرح شده است.
داستان از کجا شروع شد
«دیدن این فیلم جرم است!» به کارگردانی و نویسندگی رضا زهتابچیان و تهیهکنندگی محمدرضا شفاه از آثار سازمان سینمایی سوره حوزه هنری بود که در برای نخستین بار در سیوهفتمین جشنواره فیلم فجر به اکران درآمد. اما وضعیت اکران عمومی آن تا مدتها به دلایل مختلف در هالهای از ابهام بود.
اما ماجرای آن ادعای بدون اتکا به اسناد متقن زمانی بدون تحقیق توسط برخی رسانهها جریانی خلاف واقع را ایجاد میکند که محمدرضا شفاه در گفتوگو با یکی از خبرگزاریهای کشورمان از حل مشکل اکران این فیلم و نمایش احتمالی آن در آبانماه سال جاری (1399) خبر داده و گفته: مدیران سازمان سینمایی به دلیل حفاظت از منافع رییس وقت مجلس پیشین مانع از اکران فیلم شده بودند و حال که شاهد تغییر ترکیب مجلس هستیم مجوز نمایش این اثر گرفته شده است!!
شفاه با طرح ادعایی بیاساس با اشاره به آنکه سازمان سینمایی و برخی از دستاندرکارانش در دوره مجلس پیشین به دلیل حفاظت از منافع برخی از گروههای سیاسی حاضر به صدور مجوز اکران این اثر نشده بودند به این نکته نیز نیز اشاره کرده که با تغییر ترکیب مجلس بعد آغاز به کار فصل جدید فعالیت اعضای خانه ملت، توانسته در سایه ایجاد فاصله میان مجلس و سازمان سینمایی درنهایت موفق به تهیه دریافت مجوز نمایش این فیلم شود!
هرچه زنی، بزن، مزن، ریشه اعتبار خود!
برای بیاساس بودن ادعای مطرحشده از سوی شفاه تنها کافی است که هر یک از خوانندگان این خبر و کسانی که با موج ایجادشده در فضای رسانهای با این خبر مواجه شدهاند جستجویی بسیار ساده درباره صدور پروانههای نمایش که به شکل مستمر از سوی سازمان سینمایی منتشر می شود در فضای اینترنت انجام دهند.
براساس اسناد موجود در تاریخ 14 بهمن ماه سال 1398 روابطعمومی سازمان امور سینمایی و سمعی و بصری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مجوز نمایش دو فیلم سینمایی «انفرادی» به تهیهکنندگی سید ابراهیم عامریان و کارگردانی سید مسعود اطیابی و فیلم سینمایی «دیدن این فیلم جرم است!» به تهیهکنندگی محمدرضا شفاه و کارگردانی رضا زهتابچیان را صادر کرده و آن را نیز برای انتشار به تمامی رسانهها فرستاده که مطابق رسم معهود و سنت مألوف فعالیت رسانهای این خبر نیز به شکل کامل با ذکر نام دو فیلم و صدور پروانه نمایش این دو اثر در خبرگزاریها و نشریات معتبر کشور منتشر شده است!!
ایجاد موج و سوار شدن بر امواج ایجادشده در فضای مجازی آن هم بر ساحت اتکا بر منابع غیر متقن شاید یکی از آفتهای فضای مجازی باشد! اما وقتی درباره نهادهایی دارای بنمایه اساسنامه و قوانین خاص خود مانند وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بازوی امور سینمایی آن یعنی سازمان امور سینمایی و سمعی بصری این وزارتخانه صحبت میکنیم تنها یک جستجوی کوتاه و ساده کافی است که چه ایجادکنندگان موج و چه همراه شوندگان این موج بر بیاساس بودن چنین ادعاهایی پی ببرند.
خدا حاج محمدتقی فصیحالملک ملقب به «شوریده شیرازی» را بهشتی کند آنجا که در غزلی زیبا به این نکته اشاره کرده که:
هر چه نهی بنه، منه پرده به روی چون قمر
هر چه دری، بدر، مدر پرده اعتبار من
شاید با استناد به همین غزل شوریده شیرازی برای محمدرضا شفاه و کسانی که بدون اتکا به اسناد موجود صرفا مدعی امری میشوند که کمتر می توان دلیلی از منطق را در آنها جستجو کرد بتوانیم اینگونه بگوییم که «هرچه زنی، بزن، مزن، ریشه اعتبار خود!»
دیدن این فیلم جرم است! فیلمی در ژانر سیاسی به کارگردانی و نویسندگی رضا زهتابچیان و تهیهکنندگی محمدرضا شفاه محصول سازمان سینمایی سوره حوزه هنری است. «دیدن این فیلم جرم است» تنها فیلم سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر است که وضعیت اکران آن در هاله ای از ابهام است.
در خلاصه داستان این اثر آمده: فقط یک فیلم پنج دقیقهای میخواستم تا بعدا بتونم از زنم و دخترم دفاع کنم، ولی امونم ندادند... صدای آژیراشون داره نزدیک تر میشه... الان مثل مور و ملخ میریزن اینجا...
مهدی زمین پرداز، امیر آقایی، حسین پاکدل، لیندا کیانی، حمیدرضا پگاه، محمود پاک نیت و احسان امانی برخی از بازیگران این اثر سینمایی هستند.
*س_برچسبها_س*