رسول منتجبنیا: اصلاحطلبان، انتخابات را تحریم نمیکنند / اصلاحطلبها مسیرشان، مسیر اصلاح نظام و سیاستهاست
حجتالاسلام رسول منتجبنیا فعال سیاسی اصلاح طلب گفت: اصلاحطلبها مسیرشان، مسیر اصلاح نظام، قانون اساسی، سیاستها و برطرف کردن ضعفهاست و اگر غیر از این بود، عنوان اصلاحطلبی را برای خودشان انتخاب نمیکردند و میگفتند ما میخواهیم انقلاب کنیم، سخنی که از دهان بعضیها بیرون آمده است و یا اینکه عنوان براندازی یا ساختارشکنی را برای خود تعیین میکردند.
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از جماران؛ حجتالاسلام رسول منتجبنیا در گفتوگو با روزنامه «صبح نو» آخرین وضعیت جبهه اصلاحات و برنامههای این تشکل برای آینده و بهخصوص انتخابات مجلس را ترسیم کرد. این فعال سیاسی اصلاحطلب تاکید کرد: اصلاحطلبان هیچگونه قصدی برای تحریم انتخابات مجلس شورای اسلامی ندارند و به اصل نظام و انقلاب وفادار هستند.
به عنوان اولین سوال آینده راهبرد جریان اصلاحات را چگونه ارزیابی میکنید؟ آیا این جریان به سمت جداکردن راه خود از حاکمیت پیش خواهد رفت؟
اصلاحطلبان با همان عنوانی که برای خودشان اختصاص دادند یعنی اصلاحات و اصلاحطلبی نشان دادند که اصل نظام و قانون اساسی را قبول دارند و هرگز از نظام فاصله نمیگیرند. حوادثی اتفاق افتاده است و چالشهایی برای نظام بهوجود آمده که عمدتا معلول سیاستگذاریهای غلط مسئولان بوده است و تدبیر نامناسبی که دولت، مجلس، و سایر نهادها داشته و دارند مردم، را به جایی رسانده است که با حاکمیت فاصله گرفتند و بیاعتمادی، اعتراض و انتقادهای شدیدرا شاهد هستیم. من همیشه این مطلب را در نوشتهها و مصاحبهها گفتم که ما باید حساب اصل نظام، قانون اساسی، مسئولان و مجریان را تفکیک کنیم، چراکه نمیشود یک دولت یا یک مسئول یا چند مسئول خطا کنند، ما اساس نظام زیر سوال ببریم و آن را محکوم کنیم. اگر یک خطر، چالش و آسیبی از درون نظام برخاسته باشد، ما حق داریم آن اشکال را متوجه نظام کنیم و بگوییم ساختار باید تغییر کند کماآنکه درباره قانون اساسی چنین اشکالاتی وارد است. تناقضها و تضادهایی که در قانون اساسی مشاهده میشود و یا ابهاماتی که در بعضی از اصول وجود دارد موجب میشود تفاسیر غلط و نامناسبی نسبت به آن اصل ایجاد شود و همین مسئله موجب آفاتی در جامعه میشود، هرچند اگر چنین هم باشد ما باز نمیتوانیم قانون اساسی را زیر سوال ببریم و میگوییم قانون اساسی نیاز به بازنگری دارد، آن هم بازنگری از نوع صحیح، نه اینکه ما سراغ حذف نکات و نقاط مثبت قانون اساسی برویم. در بازنگری اول قانون اساسی اشکالاتی رخ داده است که این موضوع سبب ایجاد مشکلات و عوارض شده و به جای اینکه ضعفهای قانون اساسی برطرف شود، برخی از قوتها تبدیل به ضعف شده و برخی موارد نیز موجب چالش، آفت و آسیب شده است.
بازنگری در قانون اساسی به معنای واقعی یعنی اینکه ضعفها، اشکالات و ابهامات برطرف شود و این موضوع درباره نظام نیز صادق است، از این رو ما باید حساب مسئولین را از نظام جدا کنیم. در مجلس، چهار سال نمایندگان مختلفی حضور دارند و بدون شک این روند تغییر و تحولاتی را ایجاد میکند، از این رو اگر انتخابات آزادی برگزار شود، چه بسا تغییر و تحول اساسی در مجلس ایجاد میشود، روندی که تا به امروز نیز رخ داده است. در دولت نیز این روند وجود دارد و رئیسجمهور و دولت عمر چهارساله دارند و اگر مردم رأی ندهند، فرد دیگری وارد میدان میشود و بدون شک سیاستهای متفاوتی خواهد داشت، بنابراین ما نباید حساب مسئولین اعم از قضائی، اجرایی و تقنینی را به حساب اصل نظام و قانون اساسی بگذاریم.
اصلاحطلبها مسیرشان، مسیر اصلاح نظام، قانون اساسی، سیاستها و برطرف کردن ضعفهاست و اگر غیر از این بود، عنوان اصلاحطلبی را برای خودشان انتخاب نمیکردند و میگفتند ما میخواهیم انقلاب کنیم، سخنی که از دهان بعضیها بیرون آمده است و یا اینکه عنوان براندازی یا ساختارشکنی را برای خود تعیین میکردند.
راهبرد اصلاحطلبان برای انتخابات سال آینده چگونه خواهد بود؟ آیا سیاست تحریم انتخابات جواب خواهد داد؟
مجلس دورههای مختلفی را پشتسر گذاشته که خود من سه دوره را تجربه و در بعضی از دورهها در انتخابات شرکت کردم، از این رو باید صریح بگویم که مجلسها تابع شرایط زمانی و حاکم بر کشور و جامعه هستند و اگر مردم حضور فعال و مؤثر داشته باشند و رأی حداکثری در صندوقها مشاهده شود طبیعی است که نمایندگان، نماینده اکثریت مردم هستند و مردم هم حق دارند افرادی را انتخاب کنند.
اصلاحطلبان بنایی برای تحریم انتخابات ندارند و من تا به امروز در اینباره صحبتی نشنیدهام و فکر نمیکنم کسی، گروهی یا حزبی از اصلاحطلبها بنایی برای تحریم انتخابات داشته باشند، ولی دلشان بدون شک میسوزد که به دست مسئولان برخی نهادها ضعیفتر میشود و اقتدار نظام زیر سوال رود اما بازهم ما به فکر تحریم انتخابات نیستیم و اگر احساس کنیم انتخابات مجلس، انتخابات رقابتی نیست، بهعنوان یک فرد پای صندوق رأی حاضر شده و رأی میدهیم. تحریم انتخابات به این معناست که یک فرد پای صندوق رأی نرود و اعلام کند که رأی دادن حرام یا ممنوع است که این رویه در تصور اصلاحطلبان نیست و اصلاحطلبان علاقه دارند مسئولان شرایط را به گونهای فراهم کنند که با اشتیاق کامل بتوانند در انتخابات شرکت کنند و مردم را به پای صندوقهای رأی بکشند.
بدانید و مطمئن باشید که اگر اصلاحطلبان با قدرت، قوت، وحدت و انسجام وارد صحنه انتخابات شوند و به این جریان تضمین و امید داده شود که با آنها عادلانه برخورد خواهد شد، قطعا درصد قابل توجهی از مردم پای صندوقهای رأی حاضر میشوند و درصد زیادی از آرای خاکستری هم در انتخابات شرکت میکنند.
کنش سیاسی اصلاحطلبان در آینده مستقل خواهد بود یا همچنان به ائتلاف خود با جریان اعتدال ادامه خواهند داد؟
این موضوع بستگی به آینده دارد و اینکه اصلاحطلبان ببینند شرایط انتخابات چگونه است، آیا بستر برای حضور آنها مهیا خواهد بود یا خیر و یا اینکه مثل بقیه شهروندان تنها پای صندوق حاضر شوند و رأی دهند. اگر اصلاحطلبان احساس کنند شرایط مناسب و باز برای انتخابات مهیا است قطعا در مرحله اول هر کدام از جناحها بهصورت مستقل در انتخابات وارد عمل شوند، ائتلافی نکنند و خود اصلاحطلبها وارد صحنه شوند و نامزدهای اصلاحطلب را وارد صحنه کنند. در بعضی از شرایط اگر اصلاحطلبان احساس نیاز کنند، بدون شک با بعضی از گروهها ائتلاف خواهند کرد، هرچند که اصلاحطلبان از ائتلاف با برخی از گروهها خیری ندیدند، چه در انتخابات مجلس و چه در انتخابات ریاستجمهوری و دولت. اصلاحطلبان از ائتلاف خیری ندیدند و اصلاحطلبان باید براساس مبانی فکری خود افراد را بررسی کنند و آنهایی را که میپسندند مورد حمایت قرار دهند و اگر شرایط مناست نبود، تصمیم دیگری را اتخاذ کنند. در نهایت من امید دارم که دولت، مجلس و قوهقضائیه بتوانند تحولی را در مردم ایجاد کنند، به اعتراضات و انتقادات مردم و نخبگان گوش دهند و مردم با امید کامل در صحنه سیاسی کشور مشارکت کنند و گروههای مختلف از جمله اصلاحطلبها هم با امید به آینده در انتخابات حضور پیدا کنند و از منظر آینده روشن است و امیدواریم دولت و مجلس قویتر در آینده داشته باشیم.
همانطور که حضرت امام خمینی (ره) بارها فرمودند؛ مردم ولی نعمتاند و حق دارند تصمیم بگیرند، حتی اگر اشتباه هم کنند و آنها صاحب کشور و نظام هستند. در انتخابات مجلس نیز اگر مردم انتخاب کنند، به فرض اینکه افراد ضعیفی را انتخاب کنند، این حقی است که متعلق به مردم بوده و تصمیمی است که آزادانه گرفتند، ولی اگر خدای ناکرده رأی حداکثری نباشد، یعنی حضور مردم پای صندوق، حضور گسترده نباشد مثل بعضی از دورهها که با رأی حداقلی، اکثر نمایندگان انتخاب شدند که در این صورت ما نمیتوانیم بگوییم این نمایندگان، نماینده اکثریت ملت هستند، بلکه این دسته، نماینده اقلیتی هستند که از آنها حمایت میکنند.
زمانی رأی حداکثری بهوجود میآید که مردم رضایت، اعتماد و امید به آینده داشته باشند یعنی سوءتدبیر و ندانمکاریهای برخی از مسئولین، مردم را به جایی رسانده است که نارضایتی دارند و این موضوع درباره انتخابات و بهخصوص انتخابات مجلس مشخص است. برخوردی که دستگاههای نظارتی و اجرایی نسبت به نامزدها تا به حال کردهاند، سبب شده مردم احساس کنند رأی آنها کارساز نیست و اگر از آنها هم رأی خواسته میشود، بعد از انتخاب شورای نگهبان است یعنی دو مرحله در فرآیند انتخاب نمایندگان لحاظ میشود و متأسفانه باید نمایندگان را شورای نگهبان انتخاب کند، آن هم نه با شرایطی که در قانون است، بلکه با سلیقه شخصی افراد که این روند همواره مشکلساز بوده است. باید دید که در وضعیت فعلی، تصمیم مسئولان برای انتخابات مجلس در سال 1402 چه تصمیمی است تا درباره آن صحبت کرد.
من از چندین ماه قبل این مسئله را در مصاحبهها اعلام کردم که اگر نظام به این نتیجه برسد که انتخابات حداکثری باشد، خوب بدون شک مصلحت است که افراد نامزد شوند و احزاب و جناحها فعالیت و هزینه کنند تا نامزدهای مدنظرشان وارد مجلس شوند، ولی بناست شورای نگهبان انتخاب کند و مردم چه حضور پیدا کنند، چه نکنند، نامزدهای مدنظر شورای نگهبان رأی بیاورند، در این مرحله حضور در انتخابات «آب در هاون کوبیدن است»، لذا اگر آقایان، نظام و اقتدار آن را میخواهند، دلسوز ملت هستند و مجلسی میخواهند که در رأس امور و قدرتمند باشد، واقعا باید اجازه دهند مردم انتخاب کنند. شورای نگهبان همان حقی را که قانون برای آن تعیین کرده انجام دهد و بر حسن اجرای انتخابات نظارت کند. بنابراین شورای نگهبان نباید به سراغ این روش برود که تعدادی را تأیید و هزاران نفر را رد کند. من در نامهای که به مجلس درباره اصلاح قانون انتخابات نوشتم، خواستار توجه نمایندگان به این موضوع بودم و بر چند محور از جمله نظارت استصوابی که مورد مخالفت بسیاری از علما و حقوقدانان است تاکید کردم. موضوع عدم احراز صلاحیت، مقوله مهم دیگری است که باید در آن بازنگری شود و تأیید 6 یا دوازده نفر ملاک تأیید صلاحیت افراد محسوب نمیشود و سخن نامربوطی است و عدم احراز صلاحیت در هیچ اصلاحطلبان باید منتظر باشند و تذکر و هشدار بدهند و مسئولان هم باید هوشیار باشند؛ چرا که همه دلسوز نظام هستند اما دلسوزی باید ظهور و بروز پیدا کند و در آزاد کردن فضای انتخابات، رعایت عدالت و انصاف در تعیین صلاحیتها، اجرای انتخابات و زمینه تفکیک سه قوا و عدم دخالت شورای نگهبان در مسائل اجرایی ظهور و بروز پیدا کند.
اگر موارد مدنظرمان در انتخابات مجلس رعایت شود، قطعا همه گروهها، چه اصلاحطلب، چه اصولگرا در انتخابات شرکت میکنند و مردم هم اگر بدانند نظام تصمیماش بر این اساس است، قطعا در انتخابات حضور حداکثری پیدا میکنند و یک مجلس قدرتمندی خواهیم داشت.
همچنین بخوانید