چهارشنبه 7 آذر 1403

رمان‌نویسی که کرونا را پیشگویی کرد

وب‌گاه مشرق نیوز مشاهده در مرجع
رمان‌نویسی که کرونا را پیشگویی کرد

رایت ابتدا ویروس کنگولی را ادامه آنفلوآنزای اسپانیایی 1918 می‌دانست که بهار به ایالات متحده هم رسید، در تابستان فروکش کرد و در پاییز با موجی کشنده‌تر بازگشت.

به گزارش مشرق، اگر نویسنده‌ای، فقط کمی قبل از کرونا، رمانی درباره عالم‌گیرشدن ویروسی کشنده تحویل انتشارات بدهد، بیشتر باید جزو پیشگوها حسابش کرد تا رمان‌نویس‌ها، حتی شاید همه‌چیز بوی توطئه بگیرد؛ اما لارنس رایت برای نوشتن آخرین رمانش نه از الهام استفاده کرده و نه از اطلاعات سری. او وقتی می‌خواهد رمان بنویسد، مثل روزنامه‌نگارها درباره موضوع تحقیق می‌کند. رمان اخیر او، «آخر اکتبر»، سرشار از اطلاعات ویروس‌شناسی و تاریخچه همه‌گیری‌هاست. او می‌گوید: «شما می‌گویید پیشگویی، اما من فقط به پیش‌بینی دانشمندان گوش دادم.»

این ویروس جدید ابتدا در شرق آسیا دیده شد. پیش پای بهار، یک بیماری همه‌گیر سراسر جهان را گرفت. در آمریکا کسب‌وکارها تعطیل و فرودگاه‌ها خالی شدند، اطلاعات نادرست فراگیر شدند. رییس‌جمهور که شخصی تفرقه‌انداز و مشغول تخت برنزه‌کننده‌اش در کاخ سفید است، مدام بی‌پایه اطمینان خاطر می‌دهد و از معاون خشکه‌مقدس دروغگویش می‌خواهد این همه‌گیری را مدیریت کند. این می‌تواند خلاصه‌ای از اتفاقات دو ماه گذشته باشد، اما پیرنگ «آخر اکتبر»، رمان جدید لارنس رایت که با هیجان بسیار دست‌به‌دست می‌شود، شباهت غریبی به واقعیت دارد: «شیوع جهانی یک بیماری مهلک، بی‌هیچ درمان شناخته‌شده‌ای در میان سیل اطلاعات در اواخر دهه 2010.»

«ترسناک است»؛ این جمله رایت، نویسنده نیویورکر و روزنامه‌نگار برنده جایزه پولیتزر است که در مصاحبه‌اش با گاردین درباره آینده سوررئال انتشار رمان خود گفت که موضوعش همه‌گیری جهانی است، آن هم دقیقا همزمان با همه‌گیری در جهان واقعی؛ «قرار بود این رمان فقط یک هشدار باشد و هنوز این خبرهای هولناک را نشنیده بودیم. هر گاه روزنامه را باز می‌کنم انگار لای کتاب خودم را باز کرده‌ام؛ عجیب است». لارنس نگارش رمان را در 2017 آغاز کرد (متن نهایی خود را در تابستان 2019 تحویل داد). آخر اکتبر پیرنگی تحقیق‌شده و دقیق دارد: جهان با بیماری مهلکی که زیرمجموعه آنفلوآنزای اسپانیایی 1918 است، مواجه می‌شود؛ داستانی که با نثری بی‌رحمانه و تندوتیز بیان می‌شود. مهارت و تخصص، نقاط‌قوت داستان هستند؛ قهرمان آمریکایی رایت، دکتر هنری پارسونز، ویروس‌شناسی زیرک است که با احساساتی قوی درگیر کار مراکز کنترل و پیشگیری از بیماری شده است.

او در گذشته‌ای مشکوک از یک آزمایشگاه سری در فورت دتریک مریلند جدا شده است. هنری که مرگ‌ومیر گسترده‌ای در یک اردوگاه کار اجباری در اندونزی نظرش را جلب کرده است، به جاکارتا می‌رود و در آنجا «ویروس کنگولی» را کشف می‌کند که نام اردوگاه را بر خود دارد و نوع جدید و هولناکی از ویروس همراه با خونروی آنفلوآنزاست. شیوه نگارش رایت علمی و خنثی است؛ خواننده به حفره‌های سینه، ریه‌های پر از مایع، بدن‌های کبود بر اثر سیانور یا کمبود اکسیژن نگاه می‌کند. اردوگاه کنگولی قرنطینه می‌شود و نهادهای بهداشتی مختلف موج‌موج نیرو می‌فرستند؛ افرادی که مثل هنری، پزشکان همه‌گیری ابولا در 2014 در آفریقای غربی هستند اما وقتی یک راننده تاکسی که نادانسته مبتلا بود در کنار سه میلیون فرد دیگر به حج می‌رود، تمام تلاش‌ها برای جلوگیری از شیوع بیماری با شکست مواجه می‌شود. طی چند روز افراد دسته‌دسته در سراسر جهان می‌میرند.

ایده داستانی درباره یک همه‌گیری مدرن در 2010 آغاز شد؛ زمانی که فیلمسازی به نام ریدلی اسکات رایت را تشویق کرد فیلمنامه‌ای درباره پایان تمدن بنویسد. رایت که همواره در نقش یک روزنامه‌نگار؛ همه‌گیرشناس‌ها، میکروب‌شناس‌ها و ویروس‌شناس‌های «حقیقتا خلاق و باهوش» را تحسین می‌کرد، گفت: «در ذهن من، احتمال اینکه یک همه‌گیری تمدن را به پایان برساند از هر چیز دیگر بالاتر بود». آن‌ها هرگز چنین فیلمی نساختند اما او بیان کرد: «همیشه دوست داشتم این کار را بکنم و فکر می‌کنم داستان خوبی هم می‌شد. به این نتیجه رسیدم که اگر بنا باشد دست به قلم شوم، اول باید تحقیق کنم؛ تحقیقاتی که نتوانسته بودم متن آن‌ها را برای نوشتن تکمیل کنم».

رایت که به‌خاطر تحقیقات کامل و باورنکردنی خود در آثار غیرداستانی‌اش شهرت دارد، در تحقیقات برای رمان، رویکردی روزنامه‌نگارانه داشت. تا آنجا که توانست مطالعه کرد و با متخصصان ارتباط گرفت (در بخش تقدیر و تشکر کتاب از متخصصانی از مؤسسات ملی بهداشت، کلمبیا و فایزر نیز تشکر شده بود). منابع او «همان افرادی بودند که در حال ساخت واکسن هستند؛ آن‌ها ذهن‌های برتر جهانند». آن‌ها به رایت کمک کردند تا راه خود را در هزارتوی پزشکی‌ای پیدا کند که در نیمه دوم رمان به آن می‌پردازد، یعنی زمانی که هنری پس از مدت‌ها قرنطینه می‌کوشد نزد خانواده‌اش در آتلانتا بازگردد. همچنین رمان را با جزئیات علمی قابل دسترس و غنی درباره ویروس‌ها، سلاح‌های بیولوژیک و همه‌گیری‌های گذشته می‌آرایند.

رایت ابتدا ویروس کنگولی را ادامه آنفلوآنزای اسپانیایی 1918 می‌دانست که بهار به ایالات متحده هم رسید، در تابستان فروکش کرد و در پاییز با موجی کشنده‌تر بازگشت. عنوان «آخر اکتبر» به بزرگداشت مرگبارترین ماه در تاریخ آمریکا می‌پردازد که طی آن 195000 نفر جان باختند. «سؤالی که من از متخصصان می‌پرسیدم این بود: «اگر چیزی شبیه آنفلوآنزای 1918 در تمدن امروز ما سر برآورد، چه می‌شود؟ آیا آمادگی ما برای مقابله با آن بهتر از اجدادمان است؟ معلوم نیست پاسخ این سوال چه باشد»؛ البته ویروس خیالی کنگولی بسیار کشنده‌تر از کووید 19 است و نرخ مرگ‌ومیر آن به سارس (15درصد) و مرس (حدود 35درصد) نزدیک‌تر است. «آخر اکتبر» از بحران نسبی کنونی فراتر می‌رود و به سقوط کامل اجتماعی می‌رسد: دولت خزیده در پناهگاه، مدرسه‌های غارت‌شده، خودپردازهایی که هیچ‌یک وجه نقد ندارند. میلیون‌ها تن ازجمله سلبریتی‌هایی چون تیلور سوییفت در ایالات متحده می‌میرند، در برنامه تلویزیون ملی از چشم رییس‌جمهوری خون می‌چکد، یکی از شخصیت‌ها امواج رادیو را بالا و پایین می‌کند و تنها الکس جونز، نظریه‌پرداز توطئه را پیدا می‌کند.

رایت در نوشتن نتیجه ژئوپلیتیک خود به پشتوانه تخصصی عمل کرده که از نوشتن کتاب‌های غیرداستانی قبلی‌اش پیدا کرده است؛ کتاب‌هایی درباره درگیری در خاورمیانه (13 روز در سپتامبر)، تعصب مذهبی (روشن شدن، گزارشی درباره علم‌زدگی که به یک مستند اچ‌بی‌او در 2015 تبدیل شد) و جنگ بر سر ترور (بلندای برج، درباره ارتباط القاعده با 11 سپتامبر که سبب شد در 2007 جایزه پولیتزر را از آن خود کند). خود او بیان کرد: «به دشمنی‌ها نگاه کردم، به رقابت‌ها و تصور کردم چه می‌شد اگر استرس را هم به این فضا اضافه می‌کردیم؛ یک همه‌گیری جهانی را. آن‌وقت چه می‌شد؟ خیلی ناراحت‌کننده است که این بازی اتهام‌زنی را همین الان هم تماشا کنیم و ببینیم که دولت‌ها تقریبا همانطور عمل می‌کنند که انتظار داشتیم».

هرچند تاکنون کتاب رایت، بیش از آنکه به اکنون مربوط باشد، حال و هوایی آخرالزمانی داشته، اما می‌تواند در پیش‌بینی عناصر متعدد همه‌گیری جهانی کووید19 ما را کمک کند: جرایم نفرت علیه گروه‌های اقلیتی که به‌خاطر شیوع ویروس متهم هستند (در این رمان، مسلمان‌ها)، کمبود دستگاه تنفس، اطمینان‌بخشی‌های بی‌مایه و ناموفق از سوی مدیران؛ اما او هم مانند بسیاری دیگر از متخصصان بهداشت عمومی شکست در آزمایش گرفتن را پیش‌بینی نمی‌کرد. رایت درباره افتضاح آزمایش گرفتن گفت: «من ترسیده بودم و غمگین بودم، زیرا در تجربه من مراکز کنترل و پیشگیری بیماری همواره یکی از مزایای برجسته دولت آمریکا بوده‌اند؛ چیزی که همیشه می‌شد رویش حساب کرد؛ تخصص‌شان، صبرشان و اعتبارشان و اینکه آدم ببیند اینطور درمانده‌اند، واقعا ناراحت‌کننده است».

او همچنین یکی از پیشرفت‌های امیدبخش این همه‌گیری جهانی را پیش‌بینی نکرده بود: «اتحاد شهروندان برای رعایت فاصله‌گذاری باوجود هزینه‌های فردی، اجتماعی، روحی و مالی بسیاری که همراه داشت»؛ درواقع نوعی هیجان وسواسی در خواندن کتابی که سرانگشتی به آتش واقعیت می‌زند و سریع دست پس می‌کشد، وجود دارد؛ واقعیتی که روزبه‌روز ناملموس‌تر می‌شود اما رایت مراقب است با پیشگویی مشتری جلب نکند. او گفت: «از سر خوش‌شانسی حدس‌هایی زدم، اما عمده آن است که آنچه مردم به‌عنوان پیشگویی می‌خوانند همان چیزهایی است که متخصصان پیش‌بینی می‌کردند و به من گفتند». تخصص، کتاب‌های خلاصه‌نویسی، تمرینات فیلمنامه‌نویسی، «تمام این‌ها در دست بودند. هر کسی که علاقه‌مند بود می‌توانست از این اطلاعات استفاده کند و من علاقه‌مند بودم».

اما درباره اینکه وضعیت عادی جدید را چطور تصور می‌کند، گفت: «فکر می‌کنم بر سر یک چندراهی هستیم. جنگ یا رکود یا همه‌گیری جهانی نوعی عکس رادیولوژی هستند تا ببینید زیر پوست جامعه‌ای که در آن زندگی می‌کنید چه می‌گذرد و واقعیت آن را ببینید؛ کاستی‌ها و توانمندی‌هایش را. فکر می‌کنم کاستی‌ها به‌وضوح آشکارند: تعصب، دشمنی‌های بین‌المللی غیرضروری، عدم آمادگی، بی‌احترامی به دانش، همه این‌ها ویرانی‌ای را به بار آورده‌اند که نباید با آن مواجه می‌شدیم» و رایت که می‌داند ممکن است افراد از خواندن درباره همه‌گیری جهانی فرسوده شده باشند، تصدیق می‌کند: «بسیاری از افراد از نظر احساسی آمادگی خواندن این کتاب را ندارند.» و امیدوار است افراد در حالی آخر اکتبر را به پایان ببرند که به «درک بهتری از بیماری، شیوع و خطرات همه‌گیری‌های جهانی رسیده‌اند و همچنین مانند من تحت‌تاثیر شجاعت و نبوغ کسانی قرار گرفته‌اند که با این بیماری مبارزه می‌کنند. به همین دلیل، کتاب به این افراد تقدیم شده است». *صبح نو