رمزگشایی از حمایت صدراعظم آلمان از حمله اسرائیل به ایران

اقتصادنیوز: حمایت صدراعظم آلمان از خشونت اسرائیل، بازتاب سرمایهگذاری عمیق این کشور در اسلامهراسی و سلطه استعماری در سراسر خاورمیانه است.
به گزارش اقتصادنیوز، چرا فردریس مرتس صدراعظم آلمان به سادگی از عملیات اسرائیل بهعنوان کار کثیفی که اسرائیل آن را به جای غرب انجام میدهد یاد کرد؟ سخنان غیرمنتظره مقام آلمانی در مورد جنگ تحمیلی علیه ایران، ریشه در چه تاریخ و اندیشهای دارد؟
حمید دباشی استاد مطالعات ایرانی و ادبیات تطبیقی در دانشگاه کلمبیا در شهر نیویورک میگوید آنچه از زبان مرتس بیرون آمده ریشه در تاریخ و نگاه آلمانیها و به طور کلی غربیها به کشورهای شرقی از جمله ایران و مسلمانان دارد.
حمید دباشی در میدل ایست آی نوشته است: ماه گذشته در اجلاس جیهفت در کانادا فردریش مرتس صدراعظم آلمان، از سوی یک روزنامهنگار آلمانی درباره احتمال انجام حملات نظامی جدید اسرائیل علیه ایران مورد پرسش قرار گرفت. این روزنامهنگار چنین اقداماتی را با اصطلاح "Drecksarbeit" (کار کثیف) توصیف کرد؛ اصطلاحی که به گفته مؤسسه لمکین، زمانی توسط مقامات نازی برای توجیه اقدامات خود به کار برده میشد و ریشه در زبان فاشیستی و غیرانسانی مرتبط با نسلکشی دارد.
مرتس با اشتیاق از این چارچوب استقبال کرد و گفت: این کار کثیفی است که اسرائیل برای همه ما انجام میدهد.» او سپس با صراحت افزود: ایران مرگ و ویرانی را برای جهان به ارمغان آورده است.
این اظهارات، البته، در تضاد آشکار با تاریخ آلمان تحت رهبری آدولف هیتلر و اسرائیل در طول تاریخ خود قرار دارد؛ آنهایی که ظاهرا چیزی جز زندگی، آزادی و شادی برای جهان، بهویژه برای فلسطینیها، به ارمغان نیاوردهاند!
اظهارات مرتس نشاندهنده نقش اسرائیل برای آلمان و بهطور کلیتر برای اروپا است: انجام کارهای کثیفی که آنها دیگر نمیتوانند بهصورت مستقیم انجام دهند.
آلمان، اسرائیل را بخشی از خود میبیند
در چنین شرایطی آیا باید شگفتزده باشیم که افرادی مانند هیتلر، هاینریش هیملر، و یوزف گوبلز - یا رهبران اسرائیلی مانند بنیامین نتانیاهو، یوآو گالانت، اسموتریچ، و ایتامار بنگویر از همین فرهنگ، همین احساسات، همین زبان و همین واژگان برخاستهاند؟
وقتی اسرائیل دهها هزار فلسطینی را قتلعام میکند، این کار را نهتنها با تایید آلمان، بلکه بهعنوان بخشی از تداوم خشونت دولتی آلمان انجام میدهد. آنگلا مرکل، صدراعظم پیشین آلمان، بهصراحت اعلام کرد که اسرائیل بخشی جداییناپذیر از منطق وجودی دولت آلمان است و امنیت آن به موجودیت آلمان گره خورده است. به عبارت دیگر، بدون اسرائیل، آلمان وجود نخواهد داشت. باید چنین اظهاراتی را جدی گرفت.
مرکل تنها نیست. آنهلنا بائربوک، وزیر امور خارجه پیشین آلمان، هم این میراث را ادامه داد و با یادکردن از یوآخیم فون ریبنتروپ، همتای نازی خود، از قتلعام فلسطینیها توسط اسرائیل دفاع کرد. در جهانی عادلانه، این افراد باید در دیوان بینالمللی دادگستری محاکمه شوند.
اسلام هراسی آلمانی ها
هدف مطالعات اسلامی در غرب هرگز فهم اسلام یا مسلمانان نبوده، بلکه ساکت کردن و آرام کردن آنها بوده است. آنها با مسلمانان بهعنوان اشیاء شرقی کنجکاویبرانگیزی برخورد میکردند که هرگونه عاملیت اخلاقی و سیاسیشان سلب میشود.
گزارشهای مربوط به افزایش اسلامهراسی در آلمان مداوم و بهخوبی مستند شدهاند. ظهور حزب راست افراطی آلترناتیو برای آلمان (AfD) اتفاقی و ناگهانی نبوده است. این حزب بازتاب گرایشات پیشافاشیستی است که ریشه در نازیسم دارد و با حمایت گسترده و پیامدهای جدی در سراسر کشور همراه است.
نفرت غالب از مسلمانان در رژیم حاکم بر آلمان مانند بسیاری از نقاط اروپا وجود دارد، و نژادپرستی آشکار فردریش مرتس مستقیما از این نفرت نشات میگیرد. شاید صلیبهای شکسته (سواستیکا) از فضاهای عمومی آلمان پاک شده باشند، اما همچنان در ذهن بسیاری از سیاستمداران آلمانی حک و خالکوبی شدهاند. شاید یهودیان جای خود را به مسلمانان داده باشند، اما غریزه پیشین همچنان پابرجاست.
همچنین بخوانید ما را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید
