پنج‌شنبه 2 مرداد 1404

روایتی از زندگی مهندس موشکی؛ شهید محمود باقری / فرمانده گمنامی که تاریخ از او غافل ماند

خبرگزاری دانشجو مشاهده در مرجع
روایتی از زندگی مهندس موشکی؛ شهید محمود باقری / فرمانده گمنامی که تاریخ از او غافل ماند

به گزارش خبرنگار دانشگاه خبرگزاری دانشجو؛ با پیشنهاد یکی از دوستانم، اسمم را برای دیدار با خانواده شهید محمود باقری نوشتم. دلم می‌خواست پای حرف‌های همسر این شهید بزرگوار بنشینم و از نزدیک روایت زندگی‌اش را بشنوم. برایم جالب بود که بدانم زندگی با یک فرد نظامی چگونه است و چطور می‌توان در کنار چنین مردانی زندگی کرد. جمعی از دوستان و دانشگاهیان همراه با من، به سمت منزل شهید باقری حرکت کردیم. زمانی...

به گزارش خبرنگار دانشگاه خبرگزاری دانشجو؛ با پیشنهاد یکی از دوستانم، اسمم را برای دیدار با خانواده شهید محمود باقری نوشتم. دلم می‌خواست پای حرف‌های همسر این شهید بزرگوار بنشینم و از نزدیک روایت زندگی‌اش را بشنوم. برایم جالب بود که بدانم زندگی با یک فرد نظامی چگونه است و چطور می‌توان در کنار چنین مردانی زندگی کرد. جمعی از دوستان و دانشگاهیان همراه با من، به سمت منزل شهید باقری حرکت کردیم.

زمانی که وارد منزل شدیم، با چهره‌ای که آرامش خاصی داشت، مادر و پسری به استقبال ما آمدند. با دیدن آنها، احساس خجالت کردم. اما حاج خانم با لبخندی ملیح و مهربان، به ما خوش‌آمد گفتند. در نگاه این مادر، همان‌طور که به استقبالمان می‌آمد، نوعی آرامش و سکون وجود داشت، گویی هیچ چیزی نتوانسته است در برابر مصیبت بزرگ از دست دادن همسرش، این آرامش را از او بگیرد. انگار نه انگار که تنها چهل روز پیش، عزیزترین فرد زندگی‌اش را در راه وطن از دست داده بود.

پس از اینکه دانشجویان در منزل استقرار یافتند، خانواده شهید با چای و خرما از ما پذیرایی کردند. در این هنگام، دوستان رسانه‌ای ما مشغول آماده‌سازی میکروفن‌ها و تنظیم لوگو و دوربین‌های عکاسی شدند. هر کدام تلاش می‌کردند تا لحظه‌ای از این صبر و افتخار را در لنز دوربین‌ها ثبت کنند.

دانشجویان در کنار هم نشسته بودند و همه چیز آماده بود. در این فضا، قلب‌ها به تپش افتاده بود و هر کسی با اشتیاق منتظر آغاز صحبت‌های حاج خانم بود. لحظاتی که قرار بود پرده از زندگی ساده و در عین حال بزرگ این شهید برداشته شود.

در دل این فضا، از خود می‌پرسیدم که چگونه می‌توانست در این شرایط سخت، این‌گونه آرام و مقاوم باقی بماند. خاطراتی که حاج خانم از زندگی با حاج آقا بیان می‌کرد، هر کدام نشان از ایمان راسخ و فداکاری بی‌وقفه ایشان داشت. او از روز‌هایی گفت که حاج آقا هیچ‌گاه از تلاش و خدمت به انقلاب و کشور دست نکشید. در شرایطی که کشور نیاز به تجهیزاتی برای دفاع از مرز‌ها و مردمش داشت، حاج آقا به عرصه‌های جدید علمی و نظامی وارد شد. از همان سال‌های ابتدایی، او خود را وقف خدمت به مردم و کشور کرد. این روحیه‌ی ایثار و فداکاری در تمامی جملات حاج خانم و در روایت‌هایش از زندگی حاج آقا آشکار بود.

او حتی در اوج سختی‌ها، زمانی که در مأموریت‌های مختلف به خارج از کشور می‌رفت و گاهی هفته‌ها از خانه دور بود، هیچ‌گاه از ارتباط با خانواده‌اش غافل نشد و همیشه با اوضاع خانوادگی‌اش در تماس بود. وقتی حاج خانم از این دوره‌ها صحبت می‌کرد، به وضوح می‌شد حس فداکاری و تلاش‌های بی‌وقفه حاج آقا را در کلماتش مشاهده کرد.

حاج خانم باقری، در حالی که کلمات را با بغض فرو می‌برد، از روز‌هایی سخن می‌گوید که در کنار حاج آقا در فضایی پر از ایثار و فداکاری زندگی می‌کردند. او در یادداشت‌هایی که از حاج آقا باقی مانده است، از دغدغه‌های هر روزه و فداکاری‌های بی‌وقفه‌اش در راه انقلاب و دفاع از سرزمینش می‌گوید با چشمانی پر از اشک، خاطراتی از روز‌هایی می‌گوید که در کنار حاج آقا، برای دیدار حرم و زیارت، همیشه وقت کم می‌آوردند؛ روز‌هایی که زندگی ساده و پر از جهاد حاج آقا، همیشه بدون هیچ ادعایی ادامه داشت.

همسر شهید، با اشاره به ویژگی‌های شخصیتی حاج آقا، از اخلاص بی‌نظیر ایشان یاد می‌کند؛ مردی که هیچگاه در پی دیده شدن نبود، اما در عمل برای رضای خدا و خدمت به کشور و مردم، تمام تلاش خود را به کار گرفت. شهید باقری، که از خانواده‌ای مذهبی و ساده برخاسته بود، هر روز به خود می‌بالید که در مسیری قدم می‌گذارد که تنها خداوند می‌داند. او نه تنها در جبهه‌های جنگ، بلکه در زندگی روزمره‌اش، الگویی از فداکاری، صداقت و تواضع بود.

در این مسیر سخت و طولانی، همیشه برای همسرش، همانطور که برای کشور و انقلاب می‌جنگید، در نظر داشت که «خداوند برای او بهترین‌ها را خواهد خواست»، و این باور، مهم‌ترین عامل پشت هر اقدام بزرگ او بود. همسر شهید باقری با ایمان و استقامت، در کنار همسرش ایستاد و در سال‌ها و ماه‌های متمادی، شاهد نثار جان عزیزش برای میهن و ارزش‌های انقلاب اسلامی بود.

همسر شهید محمود باقری با صدای آرام و پر از ایمان گفت: دیگر وقت برای زیارت خودمان نمی‌شود. به قدری مشغول کار و خدمت به دیگران بودیم که خیلی کم پیش می‌آید کسی بالای سر مزار این شهدای عزیز نباشد.

وی با دلگرمی از حضور مردم در کنار مزار شهدا و ابراز محبت‌هایشان صحبت می‌کرد و می‌گفت: "فضا هر روز بهتر و منسجم‌تر می‌شود و این به برکت خون شهداست که اینگونه فضای جامعه ما زیبا و شفاف‌تر می‌شود.

حاج خانم در ادامه به این نکته اشاره کرد که شهیدان عهدی با خدا بسته‌اند و تا زمانی که این عهد باقی باشد، جهاد و مبارزه ادامه خواهد داشت. او از روز‌هایی می‌گفت که حاج آقا با تمام وجود در مبارزه با نفس و در برابر استکبار زمانه می‌ایستاد. هر نفس که می‌کشید، برای هدفی بلند و غایتی خاص بود، هدفی که باز می‌گشت به عهدی که با خدا بسته بود.

حاج خانم، در حالی که به زندگی پر بار همسر شهیدش می‌نگریست، از تلاش‌ها و فداکاری‌های حاج آقا در تمامی عرصه‌های زندگی یاد می‌کرد. حاج آقا نه تنها در عرصه دفاع از میهن، بلکه در تحصیلات و فعالیت‌های علمی نیز پیشگام بود. حاج آقا همیشه برای رسیدن به هدف‌هایش عزمی راسخ داشت. به یاد دارم زمانی که در دانشگاه شریف در رشته فیزیک تحصیل می‌کرد، به توصیه شهید تهرانی مقدم، مسیر زندگی‌اش را تغییر داد و به سمت پژوهش‌های موشکی رفت.

در طول سال‌ها، حاج آقا به عنوان مهندس موشکی در پروژه‌های حساس دفاعی فعالیت کرد و با همکاری تیم‌های مختلف، علم و ایمان را در کنار هم قرار داد. حاج خانم با لبخندی گفت: از هیچ نمی‌ترسید. می‌گفت: اگر بخواهیم برای خدا کار کنیم، هیچ چیزی نمی‌تواند جلودار ما باشد. زندگی حاج آقا، همچنان که در تمامی عرصه‌ها تلاش می‌کرد، در دوره‌های مختلف جهاد، از جمله در دوران جنگ 12 روزه، نمونه‌ای از فداکاری و دلسوزی بی‌وقفه بود. همسر شهید با قاطعیت از آن روز‌ها سخن گفت: امروز در دل هر یک از ما که در این مسیر حرکت می‌کنیم، خاطره و تلاش‌های حاج آقا زنده است. همه این زحمات، از دل ایمان و جهاد خالصانه به میهن برخاسته بود.

او به ما یادآوری کرد که در دنیای امروز، جوانان و نسل جدید باید در مسیر این شهدای بزرگ حرکت کنند و به خود ببالند که آرمان‌ها و خون این شهدا هنوز هم در راه‌های علمی، دفاعی، و جهادی جاری است. همسر شهید محمود باقری با اشاره به زندگی بی‌ادعا و با تواضع همسرش، افزود: حاج آقا هیچگاه به دنبال شهرت یا جایگاه شخصی نبود. همیشه می‌گفت: این کار برای خداست و تنها هدف ما خدمت به مردم و کشور است.

با این سخنان، فضای جلسه به یک فضای معنوی و پر از احترام نسبت به جهادگران این سرزمین تبدیل شد. این دیدار، نه تنها برای من بلکه برای تمام حاضرین، درس‌هایی از فداکاری، اخلاص و زندگی جهادی بود. یاد و نام شهید محمود باقری برای همیشه در دل این جمع زنده خواهد ماند.

شهید محمود باقری؛ فرمانده‌ای از جنس ایمان و خدمت

حاج خانم در ادامه افزود: حاج آقا محمود باقری در دوران تحصیل خود در دانشگاه شریف، نه تنها یکی از برترین دانشجویان رشته فیزیک بود، بلکه ذهن و قلبش به خدمت به میهن و آرمان‌های انقلاب اسلامی مشغول بود. او که علاقه زیادی به فیزیک داشت، در همین رشته تحصیل می‌کرد، اما پس از دو سال، به توصیه شهید تهرانی مقدم مسیر خود را تغییر داد. در آن دوران کشور به شدت به متخصصانی نیاز داشت که بتوانند در عرصه‌های دفاعی به ویژه در زمینه موشک‌های بالستیک و تجهیزات نظامی، نقش‌آفرینی کنند. به همین دلیل، حاج آقا با درک این نیاز حیاتی به عرصه موشکی وارد شد و در این مسیر پرچم‌دار خدمت به کشور شد او با ورود به دوره افسری در دانشگاه امام حسین (ع)، یکی از دانش‌آموزان برتر انتخاب شد و به‌سرعت متوجه شد که باید در زمینه‌هایی فعالیت کند که برای کشور حیاتی است. این انتخاب، نقطه عطفی در زندگی حاج آقا بود و نشان داد که او از همان ابتدا تنها به دنبال پیشرفت فردی خود نبود، بلکه هدفش خدمت به میهن و انجام وظیفه در برابر مردمش بود. از آن زمان که وارد حوزه موشکی شد، هر لحظه‌اش وقف خدمت به کشور و مردم شد. او در زمینه‌های مختلف از جمله نقشه‌برداری و توجیه سیستم‌های موشکی پیشرفت‌های بسیاری داشت و همیشه در تلاش بود تا تجهیزات نظامی کشور را در بالاترین سطح ممکن نگه دارد.

در روز‌های دشوار جنگ 12 روزه، شهیدانی، چون حاج آقا با تمام وجود در برابر دشمنان ایستادند. در آن زمان که دشمنانی همچون اسرائیل و آمریکا همه توان خود را به کار گرفته بودند، اراده و ایمان شهیدانی همچون حاج آقا نه تنها در میدان‌های جنگ، بلکه در تمامی عرصه‌های دفاعی و نظامی شکوه و عظمت بی‌نظیری را نشان داد. آنان در دفاع از کشور، تا آخرین نفس خود ایستادند و همواره در پی خدمت به مردم و میهن خود بودند.

حاج آقا با وجود مقام والای خود در عرصه نظامی، هیچگاه از سادگی و تواضع دست برنداشت. یکی از ویژگی‌های برجسته شخصیت ایشان، زندگی ساده و بی‌ادعای او بود. خاطرات همسر شهید و اطرافیانش گواه این حقیقت است که او همیشه در پی ساده‌ترین روش‌ها برای زندگی بود. به عنوان مثال، بسیاری از اوقات وقتی به محله خود می‌رفت، بدون هیچ تظاهر و هیاهویی، خود شخصاً به میوه‌فروشی می‌رفت و از خرید‌های ساده‌ای که دیگران آن را کم‌ارزش می‌دانستند، هیچ ابایی نداشت. این سادگی و فروتنی، در کنار عزم راسخ و هدف‌گذاری‌های بزرگش، او را به فردی الهام‌بخش و الگویی برای نسل‌های بعدی تبدیل کرد.

امروزه، مکتب شهیدانی همچون حاج قاسم سلیمانی، شهید تهرانی مقدم و شهید محمود باقری باید در زندگی هر یک از ما جریان داشته باشد. این شهدا نه تنها در میدان جنگ، بلکه در زندگی روزمره خود نیز الگو‌هایی از ایثار، صداقت و فداکاری بودند. آنان به ما آموختند که چگونه در خدمت به دیگران، حتی در مسائل ساده‌ای، چون خرید روزمره، باید در مسیر خداوند حرکت کنیم و از هیچ تلاشی برای رسیدن به هدف‌های عالی دریغ نکنیم.

روایتی از زندگی مهندس موشکی؛ شهید محمود باقری / فرمانده گمنامی که تاریخ از او غافل ماند 2
روایتی از زندگی مهندس موشکی؛ شهید محمود باقری / فرمانده گمنامی که تاریخ از او غافل ماند 3
روایتی از زندگی مهندس موشکی؛ شهید محمود باقری / فرمانده گمنامی که تاریخ از او غافل ماند 4
روایتی از زندگی مهندس موشکی؛ شهید محمود باقری / فرمانده گمنامی که تاریخ از او غافل ماند 5
روایتی از زندگی مهندس موشکی؛ شهید محمود باقری / فرمانده گمنامی که تاریخ از او غافل ماند 6