روایت شاعرانه به دور از شعارزدگی
تهران - ایرنا - در سینمای ایران فیلمهایی که در زیرژانر بیوگرافی ساختهشده، پرتعداد نیستند اما در جشنواره چهلم فجر تا اینجا دو فیلم از زندگی دو شهید به نمایش درآمده که میتوان تماشاگران سینمای ایران را امیدوار کند به تعدد ژانرهای فیلمهای ساخته شده چرا که در سالهای اخیر فیلمها عموما اجتماعی بودند.
و اما فیلم موقعیت مهدی. فیلم در پردههای مختلف روایتگر برههای از زندگی شهید مهدی باکری است، زمانی که او فرمانده لشکر سپاه پاسداران است. فیلم با دیدار مهدی و همسرش صفیه آغاز میشود، سکانس نخست موجز و تاثیرگذار شخصیت درونی مهدی را برای بیننده آشکار میکند: درونگرا و کمحرف و خجالتی و مودب. نمایش زندگی ساده و بیآلایش مهدی که در جبهههای جنگ شیرمرد است و در زندگی شخصی مرد زندگی، میتواند تلنگری باشد بر افرادی که از دریای جبهه و جنگ، اینروزها، ماهی میگیرد که اهداف و آرمان خاک خورده بسیاری از شهدای جنگ تحمیلی چه بودهاست.
فیلم، روان و آرام زندگی مهدی باکری را روایت میکند و این مهمترین خصیصه این فیلم است که هم زندگینامه شهید را به تصویر کشیده و هم از افسونگریهای سینما استفاده کرده تا حوصله بیننده سر نرود و در عین حال داستانکهای جذابی به فیلم اضافه کرده که بیننده را جذب میکند مثل زندگی حمید و همسرش و آن سکانس تاثیرگذار خاطره مهدی از فالوده خوردن چهارنفرهشان لب کارون! روایت فیلم بر روی جنگ استوار است و قرار نیست زندگی مهدی را پیوسته تعریف کند.
در این بین گرههای دراماتیک داستان هم به خاطر پرداخت موجز و درست بخوبی در بافت فیلمنامه جا افتاده و بیننده کاملا با مهدی احساس همذاتپنداری میکند و این یعنی فیلمنامه تیپ تولید نکرده، یک شخصیت انسانی با همه خصایص و خصایل و ضعف و قوت را به تصویر کشیده است. سکانس شهادت مهدی در میان انبوهی از گلپنبههای معلق در فضا و بعد واژگون شدن قایق حامل پیکر شهید در اروندرود پایانی تراژیک و تاثیرگذار است. تمام فیلم به زبان ترکی است که علیرغم اعتراض عدهای به زعم نگارنده از نقاط قوت فیلم است چرا که با تعدد گویشها و زبانها در کشور کماکان اغلب فیلمها به زبان فارسی ساخته میشوند و در نهایت فقط در گویش فارسی تقلید لهجه لحاظ میشود.
هادی حجازی فر در مقام کارگردان هم موفق است، بازی او در نقش مهدی کاملا جاافتاده و کنترل بدن و بیان و چهره در بازی او به شدت محسوس است. وحید حجازی فر در نقش حمید هم خوش درخشیده و آن نگاه معصوم و حرکات آرام و صدای پایین به پختهشدن شخصیت حمید و باورپذیر کردن آن کمک فراوان کردهاست. ژیلا شاهی در نقش صفیه زن ساده و بیآلایش و معصومه ربانینیا در نقش فاطمه هم طبیعی و باورپذیر و به دور از حرکات تصنعی و اغراقآمیز است و این درجهت فضای ساده فیلم است و به همین دلیل توی چشم بیننده نمیخورد.
نمیتوان گفت موقعیت مهدی یک شاهکار است اما قطعا فیلمی شریف است در حوزه دفاع مقدس و از امکانات خود بدون بهره بردن از چهره ستارهها بسیار درست استفاده کردهاست. قطعا یک فیلم ساده و شریف و متوسط رو به بالا بهتر است از یک فیلم پر زرق و برق و توخالی و حوصله سربر. موقعیت مهدی جهشی رو به بالا برای حجازی فر است چه در مقام کارگردان و چه در مقام بازیگر نقش اول.