جمعه 9 آذر 1403

روایت یک نماینده مجلس از دلایل عجیب رد صلاحیتش

وب‌گاه فرارو مشاهده در مرجع
روایت یک نماینده مجلس از دلایل عجیب رد صلاحیتش

نماینده اصلاح‌طلب دماوند در مجلس گفت: داستان رد صلاحیتم یک داستان نیست؛ واقعیت زندگی من است. گفتم: اسم شما؟ گفت: فلانی! ورق می‌زد و تند تند می‌گفت. گفتم: بازجویی است یا جواب بدهم؟! گفت: در مراسم سالگرد پدر طالقانی از نهضت آزادی دفاع کردی! منظورش همان آیت‌الله طالقانی بود که من انقلاب را با او و دکتر شریعتی، حزب را با شهید بهشتی، دین را با شهید مطهری، قرآن را با المیزان علامه طباطبایی...

قاسم میرزایی‌نیکو، نماینده اصلاح‌طلب دماوند در مجلس دهم روز گذشته و در جریان آخرین نطق میان‌دستورش از «درگذشتگان 88»، «اعتراضات آبان‌ماه 98»، «سردار قاسم سلیمانی، فرمانده سابق سپاه قدس»، «جانباختگان انهدام هواپیمای اوکراینی» و «کرونا» یاد کرد و با اشاره به مجلس یازدهم گفت: «جنازه‌ای هم نمانده از نظارت، استیضاح، تفحص! مجلس اول راه، مدارک تحصیلی جعلی، سوابق اقتصادی که همه می‌دانند! روز‌های طلایی در پیش است! برجامی آتش زده نمی‌شود! FATF هم تصویب می‌شود. مجلس یازدهم؛ شما خیلی خوبید!»

به گزارش اعتماد، میرزایی‌نیکو همچنین با انتقاد نسبت به آنچه «دوگانگی‌های موجود در حاکمیت» خواند، ادامه داد: «قدرت دست کسانی است که پاسخگو نیستند و مسوولیت با کسانی است که قدرتی ندارند.»

او همچنین با اشاره به جمهوریت نظام گفت: «در انقلاب همه بودند؛ همه گروه‌ها؛ همه مردم؛ پیش و پس از قانون اساسی؛ باید برگردیم به همه باهم؛ بازکردن راه ملت و انتخاب شایسته‌ترین‌ها؛ تضعیف انتخابات برخلاف نص جمهوریت و قانون اساسی است.»

این نماینده مجلس در ادامه داستان، مواجهه خود با یکی از حقوق‌دانان شورای نگهبان را روایت کرد: «داستان رد صلاحیتم یک داستان نیست؛ واقعیت زندگی من است. گفتم: اسم شما؟ گفت: فلانی! ورق می‌زد و تند تند می‌گفت. گفتم: بازجویی است یا جواب بدهم؟! گفت: در مراسم سالگرد پدر طالقانی از نهضت آزادی دفاع کردی! منظورش همان آیت‌الله طالقانی بود که من انقلاب را با او و دکتر شریعتی، حزب را با شهید بهشتی، دین را با شهید مطهری، قرآن را با المیزان علامه طباطبایی و انقلاب را با حضرت روح‌الله شناختم. گفتم: اهالی انقلاب به قیمت جسم و جان‌شان، تمام عمرشان، پیش و پس از انقلاب زندان کشیده و چشیده‌اند! مگر می‌توانیم تاریخ را تحریف کنیم؟ مگر حق داریم هست را نیست کنیم؟! تاریخ دفترچه سیاه مشق‌مان نیست که با مداد بنویسیم، پاک کنیم یا آن صفحه را بکنیم و پاره کنیم! تاریخ، تفکر انسان‌هاست! تاریخ، حافظه یک نسل است! گفت: گفته‌ای فساد نهادینه! ما فساد نهادینه نداریم! گفتم؛ این همه یقه‌سفید دست به جیب و متهم که کشف‌شان از افتخارات قوه قضاست! این‌ها نهاد نیستند؟! راست می‌گویی! آب را گل نکنیم! مردم هم نمی‌گویند! اما می‌بینند! گفت: به مردم مقاوم، گفتی غارنشین! گفتم: معنی دوران شعب چیست؟! عربی من ضعیف است یا شما؟! گفت: چرا وقتی روضه خواندی گفتی کربلا یعنی آب؟! چیزی مانده بود بگویم؟ از کدام سیاره آمده بود؟ مسلمان بود؟! شیعه بود؟ سر سفره امام حسین سینه زده بود؟ ما از این توهمات توطئه بلد نیستیم! از این گفت و شنودها! او رفت...، اما در تاریخ می‌ماند، بدانید که می‌دانم! از حکومت خدا مگر می‌توان فرار کرد؟!»

او در پایان گفت: «قاسم میرزایی‌نیکو مسافر انقلاب، جبهه و جنگ، سازندگی، اصلاحات، خانه‌نشین دولت هاله نور، فرزند گیلان، نماینده مردمان شریف شهرستان‌های دماوند و فیروزکوه، دیروز آمد؛ فردا می‌رود؛ امروز ایستاده است کنار گزارشاتی که هر روز با مردمانش تقسیم کرد؛ نه فرزند دوتابعیتی دارد، نه مدرک خارجی نه ذره‌ای رنگ رسانه‌های بیگانه! هیچ! فقط پیرتر؛ انقلاب حاصل جوانی گذشته است؛ از این دست عمری به سر برده‌ایم، اما امروز نسلی که در کارنامه‌اش، نه عمر انقلاب دارد، نه دفاع، همه نظام را حق خودش می‌داند! سهم خودش، مال خودش؛ نوش‌جان؛ ایام به کام، عزت‌تان مستدام، عاقبت‌تان به‌خیر؛ علت ردصلاحیت: «بند 2 ماده 28: عدم التزام به نظام مقدس جمهوری اسلامی.»