دوشنبه 5 آذر 1403

روزنامه اعتماد یادش رفت که «انتخابات بهانه بود»

وب‌گاه مشرق نیوز مشاهده در مرجع
روزنامه اعتماد یادش رفت که «انتخابات بهانه بود»

روزنامه اعتماد به شکل ناشیانه‌ای به تبرئه عملکرد خیانت‌بار سران فتنه 88 پرداخت.

به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در ستون خبر ویژه خود نوشت: این روزنامه زنجیره‌ای می‌نویسد: «در مراسم تشییع پیکر مرحوم حجت‌الاسلام والمسلمین حسن صانعی‌، تصویری منتشر شد که جناب آقای محمدی گلپایگانی در کنار آقای سید محمد خاتمی نشسته بود. در تصویر دیگری، آقای مخبر در حال خوش و بش با آقای خاتمی دیده می‌شد. رسانه‌های اصلاح‌طلب این دو تصویر را شاید با ذوق و شوق منتشر کردند و یحتمل آنها را نشانه نوعی آشتی دانستند، اما برخی افراد جناح مقابل با دستپاچگی نوشتند هیچ وقت با یک عکس که دو نفر اتفاقی کنار هم بنشینند یا با هم سلام‌علیک کنند، صلح و صفا برقرار نمی‌شود و... بعد هم برای تتمیم مجازات! وقایع 88 را یادآوری کردند و از قهر ابدی با افرادی که آنها را سران فتنه می‌خوانند، سخن گفتند.

حالا که 14 سال از اتفاق تلخ انتخابات 88 گذشته، در یک جمله می‌توان گفت آن انتخابات و دعواهای پیش و پس از آن فقط یک برنده داشت و آن آقای احمدی‌نژاد بود، اما بازندگان آن مردم، احزاب، ساختار سیاسی، فرهنگی و اجتماعی و حتی بزرگان کشور بودند. برنده آن اتفاق 4 سال سرخوشانه مملکت را به هم ریخت، با انتصاباتش بحران آفرید، ادای خانه‌نشینی درآورد و بدتر از همه چون در شرایط آن روز می‌دانست هر گفتار و رفتاری علیه او به نفع رقیب تمام می‌شود، جریان اصولگرا را به سمت حناق گرفتن هل داد. دیری نگذشت که شاخ‌وشانه کشیدن‌هایش شروع شد به نحوی که همه خداخدا می‌کردند دوره ریاستش هر چه زودتر پایان یابد. خلاصه اینکه فتنه 88 بخش عمده‌اش را یا او پدید آورد یا در کوره‌اش دمید واشتباهات و ناشیگری‌های برخی کاندیداهای آن دوره و حامیان‌شان نیز اوضاع را وخیم و اوقات مردم را تلخ کرد.

واقعه 88 می‌توانست و هنوز هم می‌تواند به مثابه یک تجربه ارزشمند، از تکرار رخدادهای تلخ (از جمله ایجاد جامعه دوقطبی، تشدید و تعمیق کینه، پمپاژ خشونت، بدگمانی، متهم کردن یکدیگر و...) جلوگیری کند. در آن سال نه یک طرف حق کامل بود (که شخص احمدی‌نژاد نماد نقض حقانیت اصولگرایان است) و نه طرف دیگر باطل مطلق؛ حتی اگر بخواهیم از نگاه اصولگرایی مبتنی بر دین و اخلاق و انصاف نگاه کنیم، بعضی رفتارهای زشت و غیرقابل دفاع - مثلا حمله به مسجد یا شعارهای ساختارشکن - هیچ ربطی به اکثر اصلاح‌طلبان نداشت و چه بسا برخی از این اتفاق‌ها را همان جریانی ساخت که کارناوال رسوای عصر عاشورا در سال 1376 را به راه‌انداخت. آن واقعه را عده‌ای خواستند به طرفداران خاتمی ربط دهند حال آنکه روزنامه کیهان، همان موقع، پرده از آن عمل غیراخلاقی برداشت. اگر در سال 88 هم همدلانه‌تر عمل می‌کردیم به احتمال زیاد لازم نبود نقارها و کینه‌ها را 14 سال مثل استخوان در گلو نگه داریم و با انتشار یکی، دو عکس از یک مراسم تشییع، همدیگر را فحش‌آجین کنیم».

این نوشته از سوی سردبیر سابق خبرآنلاین به نگارش درآمده که سالهاست به عنوان ابواب جمعی افراطیون مدعی اصلاح‌طلبی کار می‌کند؛ اما خود را اصولگرا جا می‌زند!

نویسنده سعی کرده فتنه و آشوب سال 88 را به دعوای احمدی‌نژاد و اصلاح‌طلبان تقلیل دهد و مسئولیت عمده آن حوادث تلخ را هم گردن احمدی‌نژاد بیندازد؛ با این تجاهل که طراحی آمریکا و انگلیس و اسرائیل برای آشوب در ایران را کتمان کرده و همسویی سران فتنه با غرب را پنهان داشته است.

اگر دعوا سر احمدی‌نژاد بود، چرا آشوبگران شعار می‌دادند «انتخابات بهانه است / اصل نظام نشانه است»؟ چرا در روز قدس به نفع رژیم صهیونیستی شعار دادند، به تصویر حضرت امام (ره) بی‌حرمتی کردند، علیه اصل ولایت فقیه فحاشی نمودند، و در روز عاشورا به هیئت‌ها و کتیبه‌ها و پرچم‌های عزا حمله‌ور شده و آتش‌افروزی کردند؟! و چرا نمایندگان سران فتنه بر اساس گزارش لس‌آنجلس تایمز، از مقامات آمریکایی طی ملاقات‌هایی خواستند تا تحریم‌های فلج‌کننده را علیه ملت ایران اعمال کنند؟!

فارغ از این که چه قضاوتی درباره عملکرد آقای احمدی‌نژاد بشود و نقدهایی که به عملکرد وی به ویژه در دو سه سال پایانی وارد است، آیا می‌شود این نقدها را بهانه‌ای برای توجیه زدن «زیر میز انتخابات» و «شورش اشرافیت غربگرا علیه جمهوریت و اسلامیت» قرار داد؟! این که موسوی هماهنگ با منافقین و بهائیت، علنا حرمت‌شکنان روز عاشورا را مردم خداجو خواند و حاضر به محکومیت آن خباثت بی‌سابقه نشد، چگونه قابل توجیه است؟ این که اشرافیت غربگرا به مقابله با رای 24/5 میلیون نفری (اکثریت شرکت کنندگان / 11 میلیون اختلاف با رای موسوی) پرداخت و خاتمی هم با تمام توان - با وجود یقین به دروغ بودن تقلب - در تمام آن هشت ماه فتنه و آشوب همراهی کرد، صرفا اشتباه و ناشیگری بود و یا عمل به دیکته‌های غرب؟!

خسارت‌های انسانی، امنیتی، سیاسی، حیثیتی، اقتصادی و دیپلماتیک خیانت بزرگ سران فتنه الی‌الابد بر گردن آنها سنگینی می‌کند و به واسطه تحریف ماجرا توسط میرزا بنویس‌های اجاره‌ای که هر چند سال یک بار خط سیاسی و دکان کاسبی خود را عوض می‌کنند، رفع و رجوع نمی‌شود. رهبر انقلاب به درستی فرمودند «فتنه، خط قرمز نظام است». چرا که جمهوریت و اسلامیت خط قرمز نظام است و سران فتنه برای جبران بخشی از خیانت‌های خودشان هم که شده، باید از مردم و نظام عذرخواهی و طلب عفو کنند و گرنه مثلا با طراحی حضور خاتمی در کنار شخصیت‌های معتبر در مراسم تشییع و ختم شخصیت‌ها، آن سوابق خیانت و جنایت پاک نخواهد شد.