روز ملی سینما / مروری بر جادوی پایدار
در دوره جمهوری اسلامی با انحصاری شدن سینما در دست دولت ایران و حذف شدن بخش خصوصی، محدودیتهایی سنگین به فیلمسازان تحمیل گردیده است و سانسور پس از انقلاب، چالشی جدی برای سینمای ایران شده است.
عصر ایران؛ حسین عطایی - بیست و یک شهریور ماه در تقویم ایران به عنوان روز ملی سینما نامگذرای شده است سینما هنر هفتم از هنرهای هفتگانه به عنوان هنر قرن بیستم نیز نام گرفته است. سینما، یک رسانه مهم دیداری و شنیداری مبتنی بر فناوری است که افزون بر بعد هنری، یک فعالیت اقتصادی نیز به حساب میآید. خود واژه سینما از واژه یونانی کینِما به معنای جنبش گرفته شده است. یک اثر سینمایی که فیلم سینمایی نامیده میشود، از عناصر تصویر و صدا (گفتوگو، صدا و موسیقی) تشکیل شدهاست. یک فیلم بر اساس فیلمنامه و توسط کارگردان، با هزینه تهیه کننده و مجموعهای از بازیگرها، فیلمبردار و عوامل دیگر ساخته میشود.
سینما، این تازهترین شاخه هنر، معروف به هنر هفتم امروزه یکی از عمومیترین و محبوبترین تولیدات هنری را ارائه میکند. در آغاز سینما را بیشتر یک پدیده علمی صنعتی میدانستند. در سالهای جنگ جهانی اول، سینما به عنوان یک وسیله نمایشی و سرگرمی، رونق تجاری یافت. سپس قابلیتهای هنری آن توسط فیلم سازان اروپایی و آمریکایی کشف شد. در همین سالها بود که ریچیوتو کانودو منتقد و نظریه پرداز ایتالیایی، سینما را هنر هفتم معرفی کرد؛ زیرا به عقیده او سینما هنری ترکیبی است که در آن همه هنرها حضور دارند.
سینما در ایران پیدایش و ورود سینما به ایران به سفر مظفر الدین شاه به فرنگ (فرانسه) بر می گردد. سینما تحفه فرنگ بود. در تابستان 1279 مظفرالدین شاه که به قصد سیاحت تهران را به مقصد اروپا ترک کرده بود به اتفاق ابراهیمخان عکاسباشی در فرانسه مخاطب پدیده نوظهور سینما شد. فقط 5 سال از عمومی شدن اختراع برادران لومیر گذشته بود و حالا شاه قاجار چنان شیفته سینماتوگراف شده بود که فیالمجلس دستور ابتیاع دستگاههایی که در آن اتاق تاریک عکسها را زنده و متحرک به نمایش درمیآورد را صادر کرد.
شاه در بازگشت از سفر با خود دستگاه فیلمبرداری و نمایش فیلم به ایران آورد. سینما شد زینت المجالس دربار قاجار و ابراهیمخان عکاسباشی نخستین فیلمبردار و نمایش دهنده فیلم در ایران، از اختراع برادران لومیر، دربار و اهل حرم و بعد مجالس عروسی و... بهره ها گرفتند و سینما به عنوان یکی از مظاهر تجدد گردید.
تعطیلی نخستین سالن سینما در ایران در جامعه سنتی و مردسالار ایران؛ حضور زنان در اجتماع محدودیتهای بیشتری داشت و اکثریت جامعه تاب و تحمل نمایش چهره زن را بر روی پردههای سینما نداشتند. از همین رو نمایش فیلم با مخالفت عموم مردم و شخصیتهای مواجه شد. در نهایت این مخالفتها سبب شد تا اولین سالن سینمای تهران به دستور دربار تعطیل شود.
نخستین فیلم سینمایی ایران اوانس اوگانیانس در سال 1309 اولین فیلم سینمایی ایران را با نام آبی و رابی ساخت. تا قبل از آن بعضی از سینماهای تازه تأسیس شده فیلمهای غربی را با زیرنویس فارسی نمایش میدادند. بعد از آن در سال 1312 شخصی به نام اردشیر ایرانی با همکاری عبدالحسین سپنتا اولین فیلم ناطق ایرانی را به نام دختر لر در شهر بمبئی هندوستان ساخت و این فیلم مقدمات ساخت سایر فیلمهای ایرانی را فراهم کرد.
سینما بعد از دوران قاجار در پایان دوران قاجار به دلیل مشکلاتی که برای واردات فیلمهای جدید وجود داشت، سینما دچار تکرار شد و بازار داغش را از دست داد و به رکود رسید. تغییر جو سیاسی در سالهای آغازین حکومت پهلوی و وقوع جنگ جهانی دوم سبب شد تا سینمای ایران بیش از بیش دوران رکودش را تجربه کند.
سینمای ایران از دهه 20 تا دهه 30 در دهه 1320 شرکتهای سازنده سینمایی ایرانی کم کم شکل گرفتند و سینما در میان مردم عامه همگانیتر شد. در دهه 1330 سینمای ایران رو به پیشرفت گذاشت، تا جایی که پویانمایی وارد ایران شد و اسفندیار احمدیه در سال 1336 اولین فیلم کوتاه پویا نمایی را با نام ملانصرالدین در ایران ساخت.
سینمای ایران از دهه 1340 تا 1350 این دهه را میتوان دوران اوج سینمای ایران دانست. ساخت فیلم گنج قارون در این دوره سبب ابداع و گسترش فیلمهایی به سبک فیلمفارسی (هوشنگ کاوسی فقید، منقد نامدار سینما که تحصیلکرده فرانسه بود این اصطلاح فیلمفارسی را در مورد این فیلم ها بکار می برد. اقای کاووسی عمدا این واژه را سرهم می نوشت تا نشان دهد این ها نه فیلم هستند و نه فارسی!) شد که مورد استقبال عامه مردم قرار میگرفت. کمی بعد داریوش مهرجویی با ساخت فیلم گاو و مسعود کیمیایی با ساخت فیلم قیصر تحولی بنیادی در این شیوه از فیلم سازی ایجاد کردند که به موج نوی سینمای ایران معروف شد.
در همین دهه و در سال 1348 تشکیل کانون فکری کودکان و نوجوانان زمینه را برای ساخت فیلمهای فرهنگی و به دنبال آن سینمای فرهنگی فراهم کرد. در واقع تقابل فیلم فارسی و موج نو؛ تقابل پول و گیشه در برابر اندیشه و فرهنگ بود. تأسیس کانون پرورش فکری کودکان و در سال 1348 یکی از عوامل مهم شکلگیری موج نو و رشد فرهنگی سینما در ایران بشمار میآید. در نهایت کاهش استقبال عموم مردم بهخصوص قشر تحصیلکرده از فیلم فارسی؛ سبب شد تا جریان سازندهای از سال 1350 تا 1357 در سینمای ایران به وجود آید.
سرانجام جریان موج نو در سینما ایران در دهه 50 خورشیدی و در سالهای نزدیک به انقلاب 57 به دلیل سانسور شدید و عدم توجه فیلمسازان به سلیقه اقشار مختلف جامعه؛ جریان موج نو در سینمای ایران از حرکت ایستاد. پس از انقلاب و با ساخت فیلم های دیگری این جریان جان تازهای گرفت و بار دیگر سبب دیدهشدن سینمای ایران در محافل سینمایی جهان شد.
تحولات سینمای ایران پس از انقلاب 57 با آنچه در روزهای پیروزی انقلاب گذشت بهنظر میرسید پرونده سینما بسته خواهد شد اما سخنرانی رهبری انقلاب در بهشتزهرا حکم به بقای سینما داد تا دورانی تازه شروع شود" ما با سینما مخالف نیستیم با فحشا مخالفیم" سینما در ایران با همین جمله معروف نقشه راهش را یافت و از نابودی نجات پیدا کرد.
پس از انقلاب اسلامی در سال 1357 فیلمسازی برای مدت 5 سال کند شد. مهمترین عامل توقف فیلمسازی از سال 1357 تا 1362 عدم وجود قوانین فیلمسازی هماهنگ با ضوابط جمهوری اسلامی بوده است. در این سالها فیلم هایی چون فریاد مجاهد (اولین فیلم ساخته شده پس از انقلاب با همان بازیگران و عومل فیلمفارسی) ساخته شد اما سرانجام در سال 1362 و پس از تدوین قوانین جدید، فیلمسازی در ایران دچار تحولات فرهنگی شد.
فیلمسازان جوانی همچون ابراهیم حاتمیکیا، مجید مجیدی و ابوالفضل جلیلی با ذوق هنری، کسب تجربه و مطالعه؛ آثار به یادماندنی را خلق کردند. همچنین برقراری منظم سالانه دست کم یک جشنواره بینالمللی فیلم که در بهمن ماه هر سال به نام جشنواره بینالمللی فیلم فجر در کشور برگزار میگردد نیز در ایجاد علاقه به سینما در قشر جوان کشور از یکسو و توسعه این هنر نقش مهمی ایفا نمودهاست. فیلم بریخی ها با بازی سه ستاره نامدار فیلمفارسی (محمدعلی فردین، ایرج قادری و ناصر ملک مطیعی) آخرین فیلم در دوران بی تصمیمی سینمای ایران بود که با توقیف آن عملا فصل جدیدی از تصمیم سازی و سینمای معیار آغازیدن گرفت.
سینمای پس از انقلاب ایران با کنار زدن موج فیلم فارسی های دوران پیش از خود به جریان سازی فرهنگی در کشور و منطقه مبدل شد. سینمای ایران پس از انقلاب تاریخ صعود سینما و سینماگران در عرصه های داخلی و خارجی بوده و با وجود فشارهای فراوان بین المللی همواره سینمای ایران بسیار جدی گرفته شده است.
به باور برخی منتقدان در دوره جمهوری اسلامی با انحصاری شدن سینما در دست دولت ایران و حذف شدن بخش خصوصی، محدودیتهایی سنگین به فیلمسازان تحمیل گردیده است و سانسور پس از انقلاب، چالشی جدی برای سینمای ایران شده است.
بسیاری بر این باور بودند که با سرنگونی پادشاهی و آمدن حکومتی مذهبی، سینمای ایران نیز برای همیشه برچیده میشود اما چنین نشد. پس از انقلاب 1357، سینما تا چندین سال، گرفتار سردرگمی گردید و تحولات و فراز و نشیب های بسیاری را پشت سرگذاشت. دولتهای پس از انقلاب سیاستهای مشخص و متفاوت را برای این جعبه جادویی اعمال کردند.
سینما در جامعه کنونی ایران جایگاه و مقام بسیار تاثیرگذاری یافته است و این جایگاه به یمن و برکت تاثیرگذاری و خود سینما می باشد که آینه تمام نمای هنرهای هفتگانه و توانایی آن در به تصویر کشاندن و ملموس تر نمودن ادبیات، تاریخ و فرهنگ یک کشور در قالب تصویر، حرکت و صدا می باشد. جادوی سینما در جوامع کنونی آنچنان جایگاهی و تاثیرگذاری یافته است که کشورها اقدامات گوناگونی همچون حمایت از فیلم سازان، برگزاری جشنواره ها و سیاستهای هدفمند و هوشمند در جهت پیشبر منافع ملی خود را در سینما اعمال می کنند.
به طور کلی، رابطه میان سینماگران ایران با جمهوری اسلامی، از انقلاب 1357، بسیار پیچیده بودهاست. این رابطه در دوران گوناگون این دوره، حالتهایی گوناگون نیز داشت؛ گاه حالت اعتراضی گرفت، گاه با گونهای انفعال همراه شد و گاه نیز با مذاکره پیش رفت و با وجود داشتن چالشهایی با سیاست و نظر مسئولهای سینمایی، در پایان به پذیرش اصول و ادامه یافتن فعالیت در چهارچوب مورد نظر مسئولان نظام جمهوری اسلامی منجر شدهاست.
در این دوره با انحصاری شدن سینما در دست دولت ایران و حذفشدن بخش خصوصی این کشور، محدودیتهایی سنگین به فیلمسازان اهل ایران تحمیل گردید. سانسور پس از انقلاب 1357، چالشی جدی برای سینمای ایران شمرده شد. امنیتیشدن فضای سینما، بخشبندی سینماگران به «خودی» و «غیرخودی» و مبارزه با نهادها و اتحادیههای صنفی نیمهمستقل و... از دیگر چالشها این صنعت و هنر دنیای امروز می باشد.
در هر صورت ایرانیان روز 21 شهریور روز ملی سینما را گرامی می دارند و از تمام کوشندگان سینما که با شناخت دقیق ایران و دنیای بیرون سعی در بهتر کردن هرچه بیشتر آثار خود دارند و هر روز برای ایران افتخار آفرینی و خاطره سازی می کنند و رویاهای ما را بر پرده نقره ای جان بخشیدند، فرخنده و خجسته باد می گوید.
تماشاخانه