زبان فارسی تمدن دیرپایی است که از بین ناملایمات به ما رسیده است
مدیرعامل خانه کتاب و ادبیات ایران گفت: وقتی از زبان فارسی نام میبریم، از تمدن دیرپایی سخن میگوییم که ناملایمات، جنگها، قحطی و بیماری را پشت سر گذاشته و به دست ما رسیده است.
مدیرعامل خانه کتاب و ادبیات ایران گفت: وقتی از زبان فارسی نام میبریم، از تمدن دیرپایی سخن میگوییم که ناملایمات، جنگها، قحطی و بیماری را پشت سر گذاشته و به دست ما رسیده است.
به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از روابطعمومی خانه کتاب و ادبیات ایران، مراسم افتتاحیه «وبینار بینالمللی ادبیات در روزگار کرونا» دیروز شنبه 19 تیر با حضور ایوب دهقانکار مدیرعامل خانه کتاب و ادبیات ایران، حمیدرضا نمازی دبیر علمی وبینار و مصطفی راضی جلالی مدیر دفتر گسترش شعر و ادبیات داستانی خانه کتاب و ادبیات ایران در خانه کتاب و ادبیات ایران برگزار شد.
در ابتدای اینآیین ایوب دهقانکار درباره چرایی برگزاری «وبینار بینالمللی ادبیات در روزگار کرونا» گفت: همانطور که از عنوان همایش به خوبی پیداست، این همایش دو محور دارد؛ ادبیات و کرونا. در نگاه اول ممکن است ادبیات به عنوان یکی از شاخههای علوم انسانی که خود شامل نظم، نثر، عروض و قافیه، صرف، نحو، معانی، بدیع و... میشود با یک ویروس آزمایشگاهی به نام کووید 19 که حاصل کشف دانشمندان علوم پزشکی است، نه تنها ارتباط چندانی نداشته باشند، بلکه کاملا ناسازگار و به قول انگلیسی زبانها mutually exclusive و به قول عرب زبانها مانعهالجمع باشند. بر این اساس، سوالی که ممکن است در ذهن مخاطب ایجاد شود این است که چگونه میشود این دو مفهوم و ماهیت به ظاهر نامرتبط و نامانوس یعنی ادبیات و کرونا را بایکدیگر جمع کرد و با این موضوع، همایش و وبینار برگزار کرد.
اگر از یک سو، ادبیات را صرفا علمی بر روی کاغذ نبینیم و از سویی دیگر، کووید 19 را هم نه در حد یک ویروس آزمایشگاهی بلکه به عنوان یک معضل اجتماعی ببینیم، آنگاه میتوان به روزنههایی رسید که از طریق آنها میشود مناسبات و رابطه این دو مفهوم را مشاهده کرد و به نتایج جالبی دست یافتوی افزود: برای یافتن پاسخ دقیق، باید این دو پدیده را از منظر دیگری نگاه کنیم و افق دیدمان را وسیعتر کرده و به قول منتقدان ادبی از جایگاهی مشرف به قضیه (Omniscient Point of View) نگاه کنیم. اگر از یک سو، ادبیات را صرفا علمی بر روی کاغذ نبینیم و از سویی دیگر، کووید 19 را هم نه در حد یک ویروس آزمایشگاهی بلکه به عنوان یک معضل اجتماعی ببینیم، آنگاه میتوان به روزنههایی رسید که از طریق آنها میشود مناسبات و رابطه این دو مفهوم را مشاهده کرد و به نتایج جالبی دست یافت.
مدیرعامل خانه کتاب و ادبیات در ادامه گفت: و پرسش کلان که هدف از برگزاری این همایش پیدا کردن پاسخهایی برای آنها است عبارتند از: نقش ادبیات بطور عام در مواجهه با آسیبهای اجتماعی چیست؟ و آیا اصولا میتوان بین ادبیات و بحرانهای اجتماعی مناسباتی پیدا کرد یا خیر؟ و در صورتی که پاسخ ما به پرسش اول «بلی» باشد، پرسش دوم به این شکل مطرح میشود: نقش ادبیات فارسی بطور خاص در مواجهه با آسیبهای اجتماعی چیست؟
دهقانکار گفت: برای پاسخ به پرسش اول، ضروری است ادبیات را از منظری کلانتر بینیم. به اینصورت که در ابتدا ادبیات را جزیی از پدیده بزرگتری به نام زبان بدانیم. با ایننگاه، ادبیات حالت خاصی از بروز و ظهور زبان انسان است؛ زبان انسان معجزه خلقت است که هم در مضامین دینی ما و هم در تئوریهای علمی روز دنیا به آن اشاره شده است؛ از جمله در آثار نوام چامسکی به عنوان یکی از مطرحترین زبانشناسان دنیا که تئوری فطریگرایی را مطرح کرده است؛ چامسکی معتقد است زبان موهبتی طبیعی است که در فطرت انسانها به ودیعت گذاشته شده است. به همین دلیل است که زبانشناسان این تئوری را فطریگرایی (Nativism) نام نهادهاند. البته قرنها پیش از مطرح شدن این تئوری توسط چامسکی، خداوند متعال در قرآن کریم در آیات متعددی به صورت تلویحی به این موضوع اشاره فرموده است. از جمله در آیات ابتدایی سوره مبارکه الرحمن (آیات شریفه 1 تا 4).
وی در ادامه گفت: به اعتقاد بسیاری از دانشمندان تمام پیشرفتهای بشر مرهون ویژگی قوه ناطقه (زبان) انسان است؛ یکی از ویژگیهای زبان انسان، ویژگیای است به نام Displacement. به لطف مجهز بودن به این ویژگی است که انسان برخلاف سایر موجودات میتواند درباره مسائلی که در زمان حال وجود ندارند، همچنین در مورد مسائل آبستره و انتزاعی صحبت و تفکر کند. درواقع ما میتوانیم درباره گذشته، آینده و همچنین درباره چیزهایی که وجود ندارند صحبت کنیم و خلاقیتها، نوآوریها و آفرینشها مدیون همین ویژگی زباندان بودن انسان است.
مدیرعامل خانه کتاب و ادبیات، ادبیات را بخشی از زبان خواند و گفت: ادبیات یکی از نمودها و بروزهای ویژگی زبانی انسان است در قالبی زیباتر و گاهی با انحرافی پذیرفتنی از معیار تجلی پیدا میکند؛ درواقع ادبیات ورژن زیباییشناختی زبان است که در ژانرهای مختلف همچون شعر، داستان، نمایشنامه و... نمود پیدا میکند. حال برای رسیدن به پاسخی برای اولین پرسش، باید ببینیم مناسبات زبان و نمود زیباییشناختی آن یعنی ادبیات، با فرهنگ چیست؟ در اینخصوص باید گفت دانشمندان علوم شناختی، جامعهشناسی، تحلیل گفتمان، تحلیل و گفتمان انتقادی و... به اندازه کافی در اینخصوص صحبت کردهاند و صدها کتاب و مقاله علمی درباره اینموضوع نوشته شده که ازجمله آن میتوان به تئوریهای متعدد علمی همچون نسبیگرایی زبانی (Linguistic Relativism) و جبرگرایی زبانی (Linguistic Determinism) اشاره کرد. حرف مشترک همه تئوریها این است که زبان بروز و تجلی افکار انسان است؛ حال برخی دانشمندان، افکار و ایدئولوژی را متاثر از زبان میدانند و بعضی دیگر زبان را متاثر از جهانبینی میبینند. اما درعینحال فصل مشترک همه این نظریهها این است که برهمکنش زبان و جهانبینی، فرهنگ و اندیشه اثبات شده است و مورد پذیرش طرفداران هردو تئوری است.
دهقانکار در پاسخ به پرسش دوم یعنی نقش و جایگاه اجتماعی زبان و ادبیات فارسی در مواجهه با شرایط جامعه و آسیبهای اجتماعی گفت: برای بررسی این امر باید زبان را از دو منظر تاریخی (Diachronic) و مقطعی (Synchronic) بررسی کرد. اگر زبان را در این دو منظر بررسی کنیم، خواهیم دید زبان فارسی از حیث تعاملات و اثربخشی اجتماعی دارای ظرفیت بالقوه و بالفعل عظیمی است که کمتر زبانی در دنیا چنین ویژگیهایی را دارا است. در نشستی که در سال 1872 در شهر برلین کشور آلمان با حضور ادیبان و زبانشناسان اروپایی برگزار شد، پس از بررسی شاخصهای مختلف چهار زبان فارسی، لاتین، یونانی و سانسکریت به عنوان زبان های کلاسیک دنیا معرفی شدند.
تابآوری زبان فارسی در طول تاریخ
وی افزود: برای کلاسیک بودن، یک زبان از نگاه این زبانشناسان میبایست سه شاخصه مهم داشته باشد؛ یکی آن که دارای قدمت باشد، دیگری ادبیات دیرپا و غنای ادبی داشته باشد و سوم آنکه در هزاره پایانی عمر خود تغییرات کمی کرده باشد. هرکدام از این شاخصها در زبان فارسی سرآمد است، بهواقع ما اکنون آثار حافظ، سعدی، مولانا و... که قرنها پیش زیستهاند را میخوانیم، درک میکنیم و لذت میبریم. کلاسیک بودن زبان فارسی پتانسیل و بضاعت زبان فارسی است و بدان معنا است که این زبان اصطلاحا سرد و گرم دوران را چشیده است و در مقابل ناگواریها و ناملایمات تابآوری داشته است. لذا وقتی از زبان فارسی نام میبریم، از تمدن دیرپایی که در آن در کنار خوشیها، ناملایمات، جنگها، قحطی، بیماری و... بوده و از همه اینها به سلامت عبور کرده و صحیح و سالم به دست ما رسیده، سخن میگوییم.
وقتی از زبان فارسی نام میبریم، از تمدن دیرپایی که در آن در کنار خوشیها، ناملایمات، جنگها، قحطی، بیماری و... بوده و از همه اینها به سلامت عبور کرده و صحیح و سالم به دست ما رسیده است، سخن میگوییم. اینمدیر فرهنگی گفت: شرط اساسی برای اینکه پدیدهای بتواند به تابآوری جامعه در شرایط دشوار کمک کند این است که خود در مقابل ناملایمات تابآوری داشته باشد. زبان فارسی این تابآوری را در مقابل شرایط سخت بارها در طول تاریخ از خود نشان داده است. شاعران و ادبای این سرزمین در اعصار مختلف با همه ناملایمات از جمله جنگ، بیماری، قحطی و... دست و پنجه نرم کردهاند. این سرزمین و مردمان آن از بسیاری از گردنههای سخت با همراهی ادبیات فاخر خود عبور کردهاند. در دوران معاصر نیز شاهد هستیم که یکی از مولفههای اصلی و تاثیرگذار در انقلاب شکوهمند اسلامی و پس از آن شعر و ادبیات بوده است. در دوران دفاع مقدس نیز به همین شکل شاهد رویشهایی هستیم که اکنون در حوزه شعر و ادبیات اتفاق میافتد؛ شکلگیری ادبیات پایداری نیز حاصل برهم کنش سازنده ادبیات با معنویات دفاع مقدس بهعنوان یک پدیده اجتماعی در تاریخ معاصر این سرزمین است؛ به دیگر سخن، زندگی ایرانیان در هیچ زمانهای خالی از ادبیات نبوده و ادبیات نیز از زندگی و زمانه مردمان این سرزمین جدا نبوده است و این دو همیشه پا به پای هم پیش رفتهاند.
ایوب دهقانکار در پایان سخنان خود با تشکر و قدردانی از کادر درمان کشور و مدافعان سلامت گفت: کرونا نیز بحرانی است که کشور ایران و جهان با آن دست و پنجه نرم میکند؛ همانطور که ادبیات در مقاطع بحرانی پیشین نقشآفرینی کرده است؛ در این ایام نیز میتواند در کنار مردمان این سرزمین به تابآوری بیشتر جامعه تا ریشه کنی کامل آن کمک شایانی کند.
در بخش دیگری از افتتاحیه «وبینار بینالمللی ادبیات در روزگار کرونا» حمیدرضا نمازی گفت: در حوزه سلامت سخت محتاج این هستیم که دست طلب را به سمت ادبیات دراز کنیم. اولین نکتهای که فکر میکنم باید به آن توجه کرد مفهوم عمومیسازی سلامتی و عمومیسازی علم است و این ترجمهای است از ارتباطات علم. بسیار مهم است که ما به هر حال نمیتوانیم مفاهیم سلامت، پزشکی و بحرانهای مختلف را با همان زبان فنی به جامعه منتقل کنیم و از جامعه انتظار تبعیت داشته باشیم.
وی افزود: در چند سال اخیر واژه اضطراب سلامت مطرح شده است؛ درواقع بمباران اطلاعات فنی و پزشکی مردم را به سمت اضطراب سلامت میبرد. در عمومیسازی علم و عمومیسازی سلامت مسئله مهمی که داریم این است که در بسیاری از کشورهای دنیا به این سمت و سو رفتند که از ابزار ادبیات برای سادهسازی و انتقال مفاهیم استفاده کنند. برخی از متخصصان حوزههای مختلف برای اینکه مفهوم بیماریهای گوناگون را ساده کنند تصمیم گرفتند رمان یا داستان بنویسند. ادبیات فارسی در ایران محتاج جدی گرفتن عمومیسازی علم است؛ درحقیقت باید تبدیل به عصایی برای حوزه سلامت شود و بحرانهای این حوزه که بتواند این مفاهیم را برای مردم ساده و آسان کند. امروز به این نتیجه رسیدیم که باید به ارتباطات علم توجه شود.
دبیر علمی وبینار بینالمللی ادبیات در روزگار کرونا در ادامه سخنانش گفت: یکی از بحثهای بسیار مهم این همایش نیز تلاش برای عمومیسازی علم است. به واقع ادبیات هسته اصلی درمان و مراقبت است؛ همیشه در طول تاریخ و در همهگیریها دوگانهای بین مراقبت و درمان وجود داشت؛ اکنون نیز به نظر میرسد در عصر کرونا باید از ادبیات به مثابه امر مراقبتی در مقابل این بیماری سخن گفت و نقش مراقبتی ادبیات را در نظر گرفت. ماچیزی به نام پزشکی روایی یا نقش روایتگری پزشکی داریم؛ روزبه روز نیز بر اهمیت این امر و گفتوگوی پزشک و بیمار و نقش این امر در درمان و تسکین بیمار افزوده میشود.
نمازی گفت: اثری از ثبت و ضبط سابقه تاریخی وبا در مدرسه دارالفنون دیده نمیشود. گویا میل به فراموش شدن آن بسیار قوی بود. بهواقع چیزی که میتواند خاطرات تلخ را حفظ کند ادبیات است. ما سال گذشته توانستیم درس ادبیات فارسی را که در رشته پزشکی مهجور بود، زنده کنیم تا به کار طبابت بیاید. بهواقع تاریخ پزشکی در این دیار با تاریخ ادبیات گره خورده است. در «وبینار بینالمللی ادبیات در روزگار کرونا» بنا و توجه به این است که آمیختگی ادبیات و کرونا از یک امر تزیینی فراتر برود و نشان داده شود که کرونا ادبیات چه نقش بیبدیلی میتواند در درمان، مراقبت، حل بحرانها، ثبت و ضبط آنچه امروز میگذرد و در مستندسازی و روایت داشته باشد.
ثبت کرونا با ادبیات
در پایان افتتاحیه «وبینار بینالمللی ادبیات در روزگار کرونا» مصطفی راضی جلالی ضمن تشکر از کادر درمان و مدافعان سلامت گفت: پس از آنکه ابلاغیهای از طرف وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی صادر شد که حتما در حوزه علمی ارتباط ادبیات و کرونا فعالیتی با حمایت معاونت امور فرهنگی انجام شود؛ برگزاری این وبینار در خانه کتاب و ادبیات ایران طراحی و برنامهریزی شد و امیدواریم ماحصل «وبینار بینالمللی ادبیات در روزگار کرونا» به ماندگاری اثرات ادبیات در شرایط بحران کمک کند.
وی افزود: ادبایی که وقتی همهجا را سکوت و رخوت گرفته بود، ننشستند؛ بلند شدند تا گرد رخوت را ابتدا از تن خودشان و سپس از جامعه بزدایند و با خلق آثاری که چندسال پس از این اتفاق و رخداد از انتهای اقیانوس بالا میآید خود را نشان میدهند.
راضی جلالی در پایان سخنان خود گفت: امیدوارم حاصل تلاش همکاران ما و استادانی که از پنج کشور در این وبینار حضور دارند در نهایت منتج به این نتیجه شود که اتفاقی که روزها و سالهاست منتظر آنیم تا از تهدیدها و تحدیدها فرصت بسازیم. بزرگان نظام و مملکت و زعمای قم بارها آروز کردند که از تهدیدها فرصت بسازیم و گاهی این فرصتها را غنیمت ندانستیم و نتوانستیم از محدودیتها فرصت بسازیم. امیدوارم این قدم خانه کتاب و ادبیات ایران سبب شود گامی هرچند کوتاه به سمت معرفی ادبیات در جامعهای که اکنون بیش از هرچیزی به امید و نشاط نیاز دارد، برداشته شود.
علاوه بر افتتاحیه، یک نشست تخصصی از سلسله نشستهای «وبینار بینالمللی ادبیات در روزگار کرونا» دیروز، برگزار شد و بناست تا سه نشست تخصصی مرتبط با محورهای این وبینار نیز امروز یکشنبه 20 تیر با حضور استادان بیش از 15 دانشگاه و پژوهشگاه از کشورهای هند، افغانستان، ایران، پاکستان و عراق برگزار شود.