زخم کرونا بر تن «کتاب»
با چنین هزینههایی، بازار فروش آنلاین هم نتوانست و نمیتواند تا حدی ضرر ناشران و کتابفروشان را جبران کند.
به گزارش مشرق، هفتادوپنج کتابفروشی در استان البرز و تنها در مرکز شهر زنجان پنج کتابفروشی از ابتدای سال تعطیل شدهاند و آنطور که محمود آموزگار، نایبرئیس اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران به «شهروند» میگوید اگر شرایط همینطور ادامه پیدا کند، حتی کسبوکار کتابفروشیهای مستقر در مجتمعهای تجاری هم که درآمد بیشتری دارند، با مشکل روبهرو میشود و بعید است که تا آخر سال بتوانند دوام بیاورند. البته هنوز به دلیل گستردگی تهران آمار کلی از تعطیلی کتابفروشیهای تهران وجود ندارد، اما به گفته عباس اربابینژاد، رئیس اتحادیه کتابفروشان شهرری از میان 20 کتابفروشی که در شهرری وجود دارد، آنهایی که نوشتافزار نداشتند و فقط کتاب میفروختند، درحال جمعکردن کسبوکارشان هستند.
در این مدت برخی کتابفروشیها هم از تعطیلی خبر دادند، مثل بهزاد زمردی، مدیر فروشگاههای «کتاب بهزاد» که در اردیبهشتماه خبر تعطیلی یکی از شعب فروشگاهیاش را اعلام کرد.
بازار کتاب، بازار نحیفی است، بررسیهای نایبرئیس اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران نشان میدهد که کل ارزش بازار صنعت نشر جهان، حدود 120میلیارد یورو و برابر با ارزش مالی دو شرکت «روش» و «فایزر» از بزرگترین شرکتهای داروسازی در جهان است، بنابراین نه فقط در ایران که در همه جای دنیا صنعت نشر جزو ضعیفترین کسبوکارهاست.
در این شرایط ویروس کرونا از ماههای پایانی سال بر این بازار نحیف مسلط شد و کتابفروشیها را تعطیل کرد، اگرچه آنها به فروش تلفنی و آنلاین محصولات روی آوردند و تا حدی ضرر خود را جبرانکردند. چند وقت پیش گاردین هم گزارش داد که با شیوع کرونا و خانهنشینی مردم فصل جدیدی برای بازار کتاب در دنیا آغاز شده و راهی برای اندیشیدن به نوع تازهای از سامانههای فروش باز شده است. اما در ایران اوضاع کمی متفاوت است، تحریمها و افزایش قیمت دلار از یک سو قیمت تمامشده کتابها را افزایش داده و خانهنشینی قشر کتابخوان به واسطه فاصلهگذاری اجتماعی کاهش خرید کتاب را رقم زده است، ضمن اینکه ناشرانی که قبل از سال تمام بودجه خود را صرف چاپ کتاب برای عرضه در نمایشگاه سالانه بینالمللی کتاب کرده بودند، حالا کتابهایشان روی دستشان مانده است و هزینههایشان تا فروش کتابها به جیبشان باز نمیگردد. در سه ماه گذشته، قیمت هر بند کاغذ 85 هزار تومان افزایش یافته و از 320 هزار به 405 هزار تومان رسیده است و در صورت تخصیصنیافتن کاغذ دولتی، ناشران ناچارند کاغذ را به قیمت آزاد خریداری کنند.
بنابراین با چنین هزینههایی، بازار فروش آنلاین هم نتوانست و نمیتواند تا حدی ضرر ناشران و کتابفروشان را جبران کند، اگرچه نایبرئیس اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران به این بازار امیدوار است: «بسیاری از کسانی که کمتر کتابخوان بودند، در این ایام به دنبال کتاب بودند، بنابراین روشهای جدید فروش کتاب از سوی ناشران و کتابفروشان در پیش گرفته شد تا بتوانند فروش گذشته خود را حفظ کنند که البته به اندازه گذشته نیست و خیلی کمتر است.» اما با تمام اینها او معتقد است که ضرر بخش نشر به این راحتیها قابل جبران نیست، چراکه حتی وعدههای حمایتی مثل پرداخت وام 12 میلیونی به زیاندیدگان کرونا هم هنوز بهطور کامل عملی نشده است. «در حوزه نشر وضع خوبی نداریم و در ادامه هم با تعطیلی بیشتری روبهرو خواهیم بود، روند تولید کتاب کندتر خواهد شد و بسیاری فعلا کتاب منتشرنخواهند کرد تا امکانی به دستشان برسد. همه به هر جانکندنی قصد دارند که بمانند، اما حتی وقتی در هفتههای گذشته کسبوکارها شروع شد، فروش کتابها بسیار کمتر از قبل از کرونا بود. در کل شرایط اقتصادی کشور بر خرید کتاب و حذف آنها از سبد خانوار تأثیر زیادی گذاشته است.»
پول ناشران برای نمایشگاه امسال قفل شده است
هر ساله در میانههای اردیبهشت نمایشگاه بینالمللی کتاب در تهران برگزار میشود، بنابراین ناشران سراسر کشور از ماهها پیش تمام سرمایه خود را تبدیل به کتاب میکنند تا در این نمایشگاه سالانه معرفی و به فروش گذاشته شود. ماههای پایانی سال 98 هم این اتفاق افتاد و ناشران تمام سرمایه خود را برای عرضه در نمایشگاه به کتابهای چاپشده تبدیل کردند، اما حالا به گفته آموزگار سرمایههایشان درحال خاک خوردن است: «بهطورکلی ناشران کل هزینههای تولید کتاب را نقد پرداختمیکنند یا نهایت برای تسویه حساب با چاپخانه و سایر بخشهای مرتبط، چکهای یکی دو ماهه ارایه میدهند. در مقابل وقتی کتابهایشان به فروش میرود، باید برای دریافت پولشان 9ماه در انتظار باشند.
توزیعکنندگان کتاب را به صورت امانی از آنها میگیرند و هر وقت فروش رفت، تسویه میکنند، به همین دلیل نمایشگاه بینالمللی کتاب، اهمیت زیادی برای ناشران دارد. آنها امسال هرچه پول داشتند، کتاب تولید کردند، اما فرصت عرضه در نمایشگاه کتاب از دستشان رفت، بنابراین طبیعی است که وضع خوبی نخواهند داشت.»
در نمایشگاه مجازی ابزار کنترل رانت وجود ندارد
کرونا که آمد بسیاری از رویدادهای فرهنگی و هنری را تبدیل به مجازی کرد، کنسرتها، تئاترها و نشستهای مجازی، حتی صحبت از افتتاحیهها و اختتامیههای مجازی جشنوارههای جهانی هم شد. درباره نمایشگاه بینالمللی کتاب هم درخواست برگزاری نمایشگاه کتاب مطرح شده بود، اما بیشتر ناشران و کتابفروشان مثل نایب رئیس اتحادیه کتابفروشان با آن مخالف هستند. «با هر چیزی که منجر به رانت شود، مخالفم. یارانه هم منجر به رانت میشود، عدهای همیشه به کانون توزیع یارانه نزدیکترند و طبیعتا سهم بیشتر به آنها اختصاص پیدا میکند. همه اینها در شرایطی است که در نمایشگاه مجازی حتی ابزاری برای کنترل رانت وجود ندارد، اما در نمایشگاه فیزیکی راحتتر میتوان این مسأله را رصدکرد.
البته من کلا با پرداخت یارانه از سوی دولت برای نمایشگاه و حوزه نشر مخالف هستم. این روند که شخصی به بهانه دریافت یارانه کاغذ دولتی اقدام به دریافت مجوز نشر میکند، باید برچیده شود. معتقدم نباید در شرایط عادی یارانه داده شود و فقط باید در زمان اضطرار برای فعالان این حوزه در نظر گرفته شود، چون یارانه از همان ابتدای کار، سلامت اقتصاد نشر را بیمارمیکند و از بین میبرد.»
مشکلات بازار نشر چطور حل میشود؟
براساس آخرین آمار وزیر ارشاد در بهمن ماه سال گذشته، گردش مالی بازار کتاب در سال 98 حدود 200میلیون تومان بوده و این رقم در برابر ارزش پشت جلد کتابهایی که در این یکسال منتشر شده، رقم ناچیزی است. «ارزش پشت جلد کل کتابهایی که سال 97 منتشر شد، 2هزار و 700میلیارد تومان بود. سال98 به دلیل تحریمها قیمت ملزومات چاپ کتاب افزایش یافت و متعاقبا قیمت کتاب هم افزایش پیدا کرد، بنابراین ارزش پشت جلد کل کتابهای منتشرشده سال گذشته به 3هزار و 800میلیارد رسید، درحالیکه تنها یک فقره اختلاس معمولی در کشور 5هزارمیلیارد تومان است. ارزش مالی این حوزه بسیار کم و حوزه ضعیفی است، بنابراین قطعا در برابر فشارها دچار آسیب بیشتری میشود.»
اما در این شرایط و با این گردش و ارزش مالی چه فکری میتوان برای حل معضلات و مشکلات این بازار نحیف انجام داد؟ آموزگار پیشنهاد میدهد که برای نجات بازار نشر، اقتصاد آن را از بقیه اقتصادها متمایز کنند: «نباید به کتابفروشی و انتشاراتی بهعنوان بنگاه اقتصادی نگاه کنند. معتقد به پرداخت یارانه نیستم، اما معتقدم هزینههایی که برای تأسیس و راهبری کتابفروشی تحمیل میشود، باید از بین برود، کمک دولت و شهرداری به بازار نشر باید در حوزه حذف مالیات، عوارض و سایر هزینههای تحمیلشده باشد و شرایطی را فراهم کنند که اینها در مکان مسکونی بتوانند فعالیت کنند تا هزینههایشان کمتر شود.»
مواد ضدعفونیکننده به جای کتاب
امیرهوشنگ اقبالپور، مدیرانتشارات بینالمللی آبرنگ - بازار کتاب شرایط خوبی ندارد. حسابهای ما از سالهای پیش مانده است و تمام مراکزی که به آنها کتاب داده بودیم، پولی برای تسویه حسابشان ندارند. صبح تا بعدازظهر 100هزار تومان هم فروش نداریم و برای برون رفت از این وضع هم هیچ راهی نمانده. حتی نمیتوانیم کتاب چاپ کنیم. قیمت کاغذ به دلار است، مگر میشود با دلار 20هزار تومانی کتاب چاپ کرد. پارسال کتاب را با قیمت تمام شده 30هزار تومان چاپ میکردیم حالا این رقم به 55هزار تومان رسیده و نسبت بهسال گذشته50درصد افزایش قیمت داشته است. فقط قیمت کاغذ نیست و در کنار آن هزینه کارگر، انبار و اجاره، کرایه وانت و غیره هم افزایش یافته است. از آن طرف خانوادهها هم استقبال کمتری نسبت به کتاب دارند چون پولی ندارند. اگر پولی هم داشته باشند به جای کتاب باید مواد شستوشو و ضدعفونیکننده خریداری کنند.
همزمان با شیوع ویروس کرونا، فروش کتاب در ایران هم مثل بسیاری از کشورها بیشتر به سمت آنلاین شدن رفت، با این تفاوت که آنها از زیرساختهای لازم برخوردارند اما در کشور ما این زیرساختها وجود ندارد. مگر همه مردم و کودکان، گوشی اندروید دارند و عدالت آموزشی برقرار است؟ چنددرصد از بچههایی که خارج از تهران زندگی میکنند، گوشی اندروید و اینترنت دارند؟ آیا پلتفرمی وجود دارد که آموزگار و دانشآموزان با ظرفیت بالا آنلاین شوند و اصلا آیا معلم دوره این کار را دیده است؟
خیر. بازار کتابهای آنلاین و صوتی هم چندان خوب نیست البته که از مدتها قبل بازار نشر به سمت آنلاین رفته است و مردم هم به صورت قانونی و غیرقانونی از این فضا استفاده میکنند اما آن هم چندان رونقی ندارد. البته ناشر باید کتاب کاغذی بفروشد تا درآمد داشته باشد و فروش کتاب پیدیاف، دردی را برای او دوا نمیکند و درواقع کتابهای مجازی از تابوت نشر رد میشوند.
*شهروند