زنان اصلیترین قربانی اسلامهراسی و اسلامستیزی در دنیا هستند
الهام عابدینی در نشست «زن، هویت و پوشش» گفت: زنان اصلیترین قربانی اسلامهراسی و اسلامستیزی در دنیا هستند چرا که زنان به دلیل پوشش حجاب، راحت تربه عنوان مسلمان قابل تشخیصند.
الهام عابدینی در نشست «زن، هویت و پوشش» گفت: زنان اصلیترین قربانی اسلامهراسی و اسلامستیزی در دنیا هستند چرا که زنان به دلیل پوشش حجاب، راحت تربه عنوان مسلمان قابل تشخیصند.
به گزارش خبرگزاری مهر، نشست زن، هویت و خانواده توسط مجمع بانوان تمدن ساز و با همکاری فرهنگسرای خانواده در تاریخ پنجشنبه 10 شهریور با حضور جمعی از علاقمندان حوزه زن و خانواده برگزار شد.
بهار غفارزاده از موسسین نشانهای پوشاک اسلامی در ایننشست گفت: شهید مطهری در کتاب مسئله حجاب فرمودند که فقها در گذشته از کلمه سَتر به معنی پوشش استفاده میکردند و بهتر بود این کلمه تغییر نمیکرد. حجاب در لغت به معنای پرده است و این تصور برای مخاطب ایجاد میشود که اسلام نظرش این بوده که زنها پشت پرده و در خانه بمانند و ما میدانیم که نظر اسلام چنین چیزی نیست. کلمه پوشش برای شخص بنده از همان دوران نوجوانی از مهمترین دغدغههایم بوده است. برایم مهم بود که هم پوشش داشته باشم و هم خوش پوش باشم که در این موضوع، آن سالها مثل الان دستمان برای انتخاب لباس باز نبود.
او افزود: من در فضای مجازی از ابتدای فعالیتم هشتگ «پوشیدگی انتخاب من است» را گذاشتم. چون مهم است بدانیم که انتخاب است و انتخاب من. کلمه پوشش ریشه در حیا دارد و به فطرت انسان برمیگردد. میگویم انسان! چون حیا مختص زن نیست. هم برای زنها است و هم مردها. ولی در خانمها 9 برابر آقایان است. از دوران رسیدن به سن تکلیفم احساس سختی در نوع پوشش را داشتم چون بسیار فعال بودم و همیشه در حال بازی و فعالیتهای فیزیکی بودم. علاوه بر این مثل الان نبود که تنوع در پوشش نوجوانان زیاد باشد. خاطرم هست اولین چیزی که مادرم برای من دوختند یک مقنعه بلند مشکی بود و من معترض بودم که چرا باید این را بپوشم؟ در حالی که هم بازیهای همسن و سال من پوشش را رعایت نمیکردند. شغل اصلی و سبک زندگی و تحصیلات من ورزشی است. اینجا به عنوان مؤسس برند پوشاک دعوت شدم اما در اصل من یک ورزشکار هستم. همیشه مشکل لباسهای خودم را داشتم. با آدمهای مختلف در ارتباط بودم. لطف خدای مهربان بوده که در دوران تحصیل و کار در بین شاگردهای ممتاز بودم و در محیطهای ورزشی مربی بودم. سوال پرتکرار از من هم این بود: «تو چرا محجبهای؟» واقعاً ناراحتم میکرد چون تصور میکردند در این پوشش اجباری برای من است و خانواده دستور داده و یا... همه تصور میکردند من مجبور به پوشیدگی هستم. دکتر غلامی در کتاب «مسئله حجاب در غرب» میگویند که یکی از کارهای رسانهها در غرب برای تخریب و تضعیف حجاب همین است که وقتی یک خانم محجبه به موفقیتی میرسد، میآیند میگویند که این خانم یا نمیداند پیرو چه مکتبی باشد و یا راه دیگری برای رسیدن به مقاصد خود ندارند.
او ادامه داد: ابتدای ورود به فضای مجازی، ارزشی را برای خودم تعریف کردم. «ترویج پوشش اسلامی» و چون الگوی مناسبی در آن سالها نبود با آزمون و خطا آغاز کردم تا در نهایت برند شخصی خودم را راه اندازی کردم. هدف من طراحی لباس اجتماع و لباسهای ورزشی برای خانمهای محجبه بود. اولین چیز برای ورود یک خانم به اجتماع، لباس است. درست است که رفتار و باقی موارد هم از تعریف عفاف است اما وجود لباس انکارناپذیر است. ما باید لباس مناسبی در اختیار خانمها قرار دهیم. استادی داشتم برای پارچه شناسی، میگفتند که لباس روی خلق و خوی انسانها تأثیرگذار است. نه فقط مدل، بلکه پارچه و رنگ و.. ممکن است یک شخص حین یک فعالیت کلافه باشد اما متوجه نشود که دلیل چیست! دلیل لباس اوست. درگیری با قد و مدل و آستین و.. لباس یک طرف، جنس پارچه هم حتی اثر مستقیمی روی آرامش شخص دارد. چند سال پیش در صفحه خودم نظرسنجی انجام دادم که «چرا حجاب را رعایت نمیکنید؟» پاسخهای ناراحت کنندهای داشتم: «احساس میکنیم زشت میشوم.» «اعتماد به نفس ندارم برای حفظ حجاب» و... این موضوعاتی است که در عدم توجه ما به پارامترهای حجاب در بین مردم پیش آمده است.. من در بین مخاطبین صفحهام افرادی را دارم که اصلاً محجبه نیستند ولی از تولیدات من استفاده میکنند و راضی هستند پس ما برای ترویج پوشش اسلامی باید در حوزهی شناخت و گرایش اقدامات جدی انجام دهیم و برای ایجاد حال خوب و افزایش عزت نفس زنان کشورمان تلاش کنیم
حمله به حجاب در جوامع دیگر
الهام عابدینی دانشجوی دکترای روابط بینالملل در ادامه این نشست گفت: با توجه به بحثی که از حمله رسانهها به موضوع زنان و پوشش شد میخواهم بگویم همیشه این حملات بوده است و مخصوصاً بعد از حادثه تروریستی 11 سپتامبر. زنان اصلی ترین قربانی اسلامهراسی و اسلامستیزی در دنیا هستند. هر چقدر آمار اسلام هراسی و حملات اسلام ستیزانه افزایش پیدا میکند، آمار زنانی که هدف این حملات بودند بیشتر میشود. این حملات از 4 جنبه در غرب قابل بررسی است: 1. جریانهای فمنیستی که حجاب را سرکوب زنان و نقض حقوق آنان میدانند. 2. نگاه منفی به مسلمانان که به ویژه پس از حملات تروریستی شیب صعودی پیدا میکند. 3. خشونت علیه زنان که به ویژه پس از شیوع کرونا میانگین دو برابر شد 4. قدرت گرفتن احزاب راست افراطی در دنیا که هسته مرکزی تفکرشان دگرهراسی است. زنان به دلیل پوشش حجاب که دست کم 54 درصد از زنان مسلمان آن را بخشی از هویت خود میدانند، راحت تر قابل تشخیص به عنوان مسلمان هستند.
فاطمه محمدی، دکترای جامعه شناسی سیاسی و پژوهشگر حوزه زن و خانواده بعد از تسلیت ایام شهادت حضرت رقیه (س) گفت: امروز در مورد سه مفروضه مهم صحبت میکنیم. در سالهای اخیر مسئله هویت را به یک نظام مسائل تبدیل کردیم و این خیلی خوب است. تمام مسئله زنان ذیل هویت قابل بررسی است و قابل حل کردن است. من با این که مسئله حجاب را فقط مسئله زنان و مسئله زنانه بدانیم بسیار مخالفم. هم برای زنان و هم برای مردان این مسئله مطرح است. ما در مجمع بانوان تمدن ساز دنبال قرار دادن این تعاریف در جای درستش هستیم. اما مهم است بدانیم که در بخش زنان، حجاب مسئله پررنگتری است. چون ذات زنانه و هویت زنانه و ظرافتهای ذاتی اش برای حضور اجتماعی بر مبنای اسلام او را از مرد متفاوت میکند. ملاحظاتی که برای یک خانم وجود دارد با ملاحظات یک آقا متفاوت است. من اخیراً بعضی از آقایان را میبینم که در همین تهران هم با لباسی غیرمتعارف در جامعه حضور پیدا کردند. اینکه عدم رعایت قوانین پوشش در خانمها بیشتر در جامعه نمود دارد دلیل بر این نیست که عدم رعایت پوشش را از سمت آقایان نادیده بگیریم و این نقض قوانین را، مثلاً پوشیدن شلوارک در محیط رفت و آمد همه مردم، بیخیال باشیم و بیاهمیت بدانیم. به نظرم این مسئله یک حوزه عمومی دارد و الان هنجارشکنیهایی تعمدا دارد اتفاق میافتد که باید بررسی شود. مرد و زن هم ندارد. طبقه روشنفکران از زمان مشروطه در خصوص پوشش و حجاب به صورت عیان شروع به ارائه نظر کردند. تغییر نگاه پوششی و چنین تفکراتی از همان زمان آغاز شد. زنان در زمان مشروطه پوشیه میزدند. چادر قجری و چنین مدلهای مخصوص عرف همان دوران را میپوشیدند. کمی جلوتر که میآییم با پدیده کشف حجاب مواجه میشویم و جالب آنکه در همان زمان عموم مردم با کشف حجاب مخالف بودند. خود رضاشاه در خاطراتش این را میگوید که اغلب مردم با این اتفاق (کشف حجاب) مخالف بودند و موافقت با کشف حجاب برای اقلیت روشنفکری بود که آنها هم اکثراً از قشر خواص جامعه بودند که برای تحصیلات به فرنگ میرفتند و تأثیرات رنگ و لعاب فرنگ در اعتقاداتشان بروز کرده بود و فرهنگ غرب را از این طریق وارد ایران میکردند.
وی ادامه داد: اگر تاریخ را دقت کنیم میبینیم که مادرهای آن زمان میگویند که «ما از خانه بیرون نمیرفتیم» و یا «خریدهایمان را به مردها میدادیم انجام میدادند.» یا «دخترمان زود ازدواج میکردند و سر زندگی خودشان میرفتند تا وارد این بازیهای اجتماعی نشود.» و یا... اینها برای دور ماندن از آفت تزریق فرهنگ غرب به کشور بوده است. رسیدیم به فرایند انقلاب اسلامی. یکی از دلایلی که مردم انقلاب را میخواستند همین مسئله حجاب بود. در سالهای اخیر خیلی دارند تلاش میکنند که بین مردم این موضوع جا بیافتد که حضرت امام در مقابل مسئله حجاب موضعی نداشتند و یا این حرفها در جامعه تزریق شود. اتفاقاً ایشان روی مسئله حجاب تاکید جدی داشتند. کسانی که خودشان در حوادث انقلاب بودند اذعان میکنند که انقلاب برای حجاب مورد پسند ما و حجاب کاملی که ما میخواستیم بود. حجابی که دوست داشتیم با آن در جامعه باشیم. اتفاقاً انقلاب اسلامی این کار را کرد که در فضای اجتماعی باعث تغییر نگرش در انتخابگریهای زنانه بود. قطعاً فضای رسانهای در این چرخش نگاه زنان تعمدی دارد. این تلاش فضاهای رسانههای غربی فقط در مورد حجاب نیست! در مادری و فرزند آوری در مسئله بشدت مهم جمعیت و خیلی از مسائل دیگر هم کار کردند. ما فکر میکنیم که همه جریانها ختم به همین دو قطبی سازیهای فعلی حاکم بر نظام اجتماعی است. به یقین میگویم که حمله غرب به مسئله «خانواده» به مراتب بیشتر از حجاب است. چرا حجاب به چشم آمد؟ چون مستقیم خانمها را نشانه گرفتند. زیاد میشنویم که «حجاب خودم است.» و یا «دو نفر را در یک قبر نمیگذارند و..» و از این دست صحبتها. من میگویم اگر در خانه خودتان کسی به عدم رعایت حجابتان ایراد گرفت حق باشماست.. اما اگر در جامعه وارد شد و فضا به سمت ورود به اجتماع تغییر کرد، دیگر نمیتوان بیتفاوت بود. اینجا دیگر فردگرایی بی معناست.
او گفت: مگر ما میتوانیم بگوییم که یک کارخانه سیمان با ضعیفترین امکانات ممکن راه اندازی کنیم در تهران. هیچ تصفیه و تهویهای هم نمیگذاریم. (فرایند تولید سیمان یکی از آلوده کنندهترین کارخانههاست.) بعد میگوئیم این سرمایه من است و این همه کارگر مشغولند و اتفاقاً باید از من ممنون و سپاسگزار باشید که در این فرایند توانستم کمکی هم بکنم؟ مگر میشود؟ این همه آلودگی و این همه آسیب را با جبران اقتصادی نمیتوان توجیه کرد! سلامت مردم دارد به خطر میافتد و ممکن است نه تنها پولی به منطقه وارد نشود، بلکه بیماریهای وارده به بوم و منطقه را باید هزینه حساب کنیم. در بحث حجاب هم همین است. ما در یک جامعه نمیتوانیم آسیب عدم رعایت حجاب را بیخیال شویم. بگوییم امری شخصی است. بگوییم به کسی کاری ندارد. آفت بیحجابی در لایههای مختلف اجتماعی وارد میشود. از کودکی که مدرسه میرود و این صحنه را میبیند تا پسر و دختری که در سن انتخاب همسر و تشکیل خانواده است تا... الان با نوعی از انتخاب مواجهیم که تصور میکنند همسرشان را از مدلهای جدیدی که در خیابان میبینند باید انتخاب کنند، چرا که در غیر این صورت اعتماد به نفس معرفی همسرشان را به بقیه ندارند. ما چطور میتوانیم بگوییم که حجاب و پوشش یک مسئله شخصی است؟ سالهای پیش حجاب این طور نبود. در بیحجابیها هم میدانستیم که هیچ تعمدی وجود ندارد. اما این روزها تاکید میکنیم که تعمد در بسیاری از بی حجابیها وجود دارد. در قبح شکنی و بی حیایی تعمد وجود دارد. یعنی فرد با علم به اینکه عرفی وجود دارد، قانون وجود دارد اقدام به قبح شکنی میکند. یک نگاه به اینستاگرام این مسئله را شفافتر میکند. در دنیای مدلینگ وقتی چیزی را میخواهند مدل کنند، مدتی میدهند به خورد مخاطب و این را عادی سازی میکنند. در کشور ما این اتفاق افتاده است. در کشور ما تا ده پانزده سال پیش «چادر عروس» یک خرید مهم در خرید عروسی بود. یعنی عروس در شب عروسی با چادر باید میآمد. بعداً تبدیل شد به شنل. حتی یادم میآید که مادربزرگ من به عروسی که شنل داشت و چادر نداشت تذکر داشتند که «باید چادر هم میگذاشت. کار خوبی نکرده بدون چادر آمده است.» الان چقدر ماشین عروس کروک میبینید که عروس در آن نشسته و نه تنها شنل ندارد و لباس پوشیده هم ندارد، بلکه با لباس دکلته در ماشین نشسته است. اینها برای ما عادی شده است، تاجایی که وقتی با این صحنه مواجه میشویم دیگر بیحجابیاش به چشممان نیامده بلکه در مورد لباس و تاج و آرایشش نظر میدهیم. این دقیقاً کاری است که تکرار موارد در رسانهها با ذهن انجام میدهد. این همان عادی سازی است که هدف و رسالت غرب بود در تهاجم فرهنگی.
او ادامه داد: اگر در این میان کسی بیاید بگوید برای حفظ کانون خانواده یک سری قوانین و مقررات است که اگر حفظ شود برای خودت خوب است و اگر نقض شود برای خودت آسیب است. ما چه میکنیم؟ شروع میکنیم واکنش دادن! که «تو میخواهی ما را مجبور کنی؟» «تو برای شعور ما ارزش قائل نیستی؟» و... به این فکر نمیکنیم که او با پارهای از قوانین بر زمین مانده تنهاست. و معاندین با کلی هزینه و بودجه و دیتا جلوی او ایستادهاند. چرا فکر میکنیم این کار درست است؟ ما داریم ندانسته و ناخواسته با معاندین و دشمنان قدم میزنیم. ما از فضای آسیب دیدن جامعه به مسئله حجاب نگاه نمیکنیم. میبریم در چه فضایی؟ «گوشت گران شده است. مرغ گران شده است. تخم مرغ گران شده است، ما برای چه باید حجاب را رعایت کنیم؟» «ما در برجام ماندیم و در تحریمیم، شما به عفاف و حجاب گیر دادید؟» روزی چند تا از چنین صحبتهایی میشنویم؟ من معتقدم که حل کردن مسئله حجاب، مسئله خانواده، زن، هویت و... در همه جای کشور مفید و تأثیرگذار است، نه فقط نان! اگر اینها را حل کنیم خیلی از مسائل اجتماع ما حل خواهد شد. قطعاً معیشت مردم مهم است اما دلیل بر غفلت از مباحث دینی و اخلاقی نیست. من معتقدم در حوزه زن و خانواده باید دچار تبیین باشم. همان تبیینی که مقام معظم رهبری میفرمایند. الان در زمانی زندگی میکنیم که بچهها نیاز به ریشه و مفهوم دارند. ما باید در همه موارد تبیین کنیم. باید بگوییم لجبازی کردن جز آسیب چیزی برای خودتان ندارد.